English Version
English

سفری از خودم تا به خودم

سفری از خودم تا به خودم

من در حال سفرم، سفری دور اما به جایی نزدیک، سفری از خودم تا به خودم، مدتی است نگاهم به تماشای خدا است و امیدم به خداوندی او است.

سلام دوستان منصوره هستم همسفر حسین
قبل از هر چیز‌ رسیدن ماه بندگی را به تمامی دوستان تبریک عرض می‌کنم.
ورود من به کنگره‌۶۰ در ماه رمضان بود، زمانی‌که کوله باری از یأس، ناامیدی، رنجش، افسردگی، کینه، نفرت و... بر روی دوش من سنگینی می‌کرد، خسته شده بودم آن‌قدر خسته که زندگی‌ای که به مو رسیده بود را حاضر بودم خودم پاره کنم و از جنگ نا‌برابر در اعتیاد که جسم و روانم متلاشی شده بود، خلاص شوم.
در شبی به خداوند گفتم من خسته شده‌ام تو خسته نشده‌ای، ۲۵ سال جنگیدم و جنگیدم اما در‌ نهایت زخمی و خسته، بازنده‌ی این نبرد شدم. حتماً خداوند صدایم را شنید که راه کنگره‌‌۶۰ را به من نشان داد، راهی که زمانی در آن قدم گذاشتم هیچ از آن نمی‌دانستم، همسفر‌ِ مسافری شدم و سفر کردم، سفری از خودم تا به خودم، آموختم و لذت بردم، کوله بارم هر روز سبک و سبک‌تر می‌شد.
در کنگره‌۶۰؛ آموختم عشق بازی با خالق و مخلوق را و این لذت بخش‌ترین سفر عمرم شد، نمی‌گویم آسان بود اما آموختم چطور سختی‌ها را هموار کنم.
خداوند، حافظ انسان‌هایی باشد که در این راه خدمت می‌کنند و مسافران و همسفران را برای رسیدن به خود و خالق خود ثابت قدم گرداند؛ تا آخرین نفسی که می‌کشم دعا‌گوی انسانی هستم که این مسیر را برای احیای انسان‌ها باز و هموار نمود، نه فقط گرفتاران اعتیاد بلکه تمامی انسان‌ها چرا که احیای نفس انسانی است.

نویسنده و ویراستاری متن: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون چهارم)

ارسال مطلب: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم)

همسفران نمایندگی بنیان مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .