English Version
English

می‌توانم در هر نقطه‌ای که هستم، برگردم.

می‌توانم در هر نقطه‌ای که هستم، برگردم.

هفتمین جلسه از دوره نوزدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار،به استادی همسفر علیرضا، نگهبانی همسفر چنگیز و دبیری همسفر محمدرضا، با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر ان روی من» پنجشنبه 24 اسفند ۱۴۰۲، ساعت 16 آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا هستم همسفر.
باعث خوشحالی است که توانستم برای اولین بار در جایگاه استادی قرار بگیرم.پیام وادی چهاردهماین است: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
در سی‌دی وادی، بخش اول جناب مهندس می‌فرمایند: انسان، هر چیزی می‌تواند داشته باشد اما بدون علاقه و عشق ظرفش خالی است. در پیام دیگر وادی خیلی جالب می‌فرمایند: قدرت مطلق در یک گردهمایی برای انتخاب جانشین است و ساکنین سوال ‌می‌کنند: ویژگی جانشین چه چیزهایی می‌باشد؟

جانشین مطلبی را در رابطه با مبحث عشق مطرح می‌کنند که عشق، مبحث بسیار پیچیده‌ای است لذا همراه خود سه نگهبان آوردم که استادان سردار، سیلور و رعد می‌باشند. من در بدو ورود به کنگره با مطالعه‌ی وادی‌های ابتدایی می‌خواستم وادی چهاردهم را نیز نگاه بیاندازم. صادقانه بگویم که محتوا سنگین بود و چیزی متوجه نشدم ولی استمرار و شروع وادی‌ها از ابتدا به من در درک مطالب بسیار کمک کرد. نکته دیگر که برای من جالب بود این است که ابتدای خطابه‌ اول می‌گوید: برای آنانی که حال خوشی ندارند دو راه بیشتر وجود ندارد؛ یا به نیروهای راستین که خواستار حق و حقیقت هستند ملحق شوند و یا صبر کنند تا نیروهای مخرب و بازدارنده آنها را به عمق ظلمات ببرند.

این مسئله‌ای‌ است که توجهم را جلب کرد که من علیرضا کجا بوده‌ام؟ این خطابه من را با خود رو راست‌تر کرد. من علیرضا جزو کدام جبهه در حال حرکتم؟ من فکر می‌کردم که به نیروهای تاریکی ملحق شوم و کار ساده‌‌تر این است و نسبت به نیروهای روشنایی زحمت کمتری دارد. حتی شاید لذت هم ببرم! خدا را شاکر هستم که با آموزش‌های کنگره فهمیدم خسارت نیروهای تاریکی به مراتب کار را به نسبت نیروهای روشنایی سخت‌تر می‌کند و جبران دشواری به همراه دارد. مثلا وقتی فردی مواد مصرف می‌کند، او در حال سرخوشی است اما بعد از مدتی سیستم‌ ایکس او دچار تخریب شده و به همراهش درد و عذاب زیادی می‌کشد. اما یاد گرفتم می‌توانم در هر نقطه‌ای که هستم برگردم و جبهه خودم را پیدا کنم.

ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.

 

در ادامه جلسه، همسفران آقای نمایندگی پرستار به ضیافت افطار نشستند و اولین افطار ماه مبارک رمضان را در کنار یکدیگر صرف نمودند:

 

تایپ، ویراستاری و بارگزاری: خدمتگزاران سایت همسفران آقا-نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .