English Version
This Site Is Available In English

اگر در حرکت نباشیم به مرداب منتهی می‌شویم

اگر در حرکت نباشیم به مرداب منتهی می‌شویم

هشتمین جلسه از دوره پنجم کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی باغستان کرج به استادی همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مهین، نگهبانی همسفر فرشته و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «وادی یازدهم (چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند) و تأثیر آن روی من» روز سه‌شنبه ۱۴چهاردهم آذرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

وادی‌ها کلید قفل‌های زنگ‌زده ما هستند به شرطی که آن‌ها را بیشتر فهمیده باشیم، مانند پی یک ساختمان هستند که هرچقدر بیشتر بدانیم پی آن ساختمان محکم‌تر و قرص‌تر می‌شود. من وقتی به وادی یازدهم رسیدم و آن را خواندم، خیلی از نقاط مثبت و منفی خود را با توجه به وادی توانستم حس کنم.

انسان‌ها ویژگی‌هایی دارند؛ این وادی می‌گوید: خیلی از ضد ارزش‌ها و کارهای منفی به ما القا می‌شود تا آن‌ها را انجام دهیم ولی هرچقدر درون ما و نفس ما بیشتر به سمت ارزش‌های مثبت و تزکیه و پالایش باشد صدای الهامات که در مسیر درست و راستین هست را می‌شنویم.

این خیلی مهم است که بدانیم کجای زندگی قرار داریم تا متوجه شویم که به سمت نیروهای منفی در حال حرکت هستیم یا به سمت نیروهای مثبت؟ این‌ها یک موهبت‌ الهی است که ما را به سمت درستی‌ها راهنمایی می‌کند و از آن‌ها پند می‌گیریم تا وقتی‌که ما صفاتمان را به سمت الهی بودن و مثبت اندیشی تغییر نداده باشیم نمی‌توانیم مانند چشمه‌هایی که در حال جوشیدن هستند شویم و اگر درحرکت نباشیم و یا حرکت درست نداشته باشیم، به سمت باتلاق و مرداب می‌رویم و به آن اقیانوس و بحر که تمثیلی از پاکی است نخواهیم رسید.

من قبل از اینکه وارد کنگره شوم فقط انتظار داشتم مسافرم همه کارهایی که برای خوب شدنش انجام می‌دهد درست و پایدار باشد، ولی مسافر من هیچ‌وقت به نتیجه نمی‌رسید و هیچ‌وقت برای خوب شدن خودش تلاش نمی‌کرد. من و بچه‌ها خیلی در این موضوع ناراحت بودیم؛ دوست داشتم همیشه یک‌راهی برای ما باز بشود که بتوانیم این حال خوب را به زندگی‌مان و به خودمان برگردانیم، حتی اول‌ازهمه به مسافرم که حالش از این چیزی که هست، بهتر بشود. بعد از گذشت مدتی با مشورت و راهنمایی و معرفی یکی از دوستان مسافرم به کنگره آمدیم.

خدا را شکر می‌کنم و از جناب آقای مهندس تشکر می‌کنم که این بستر را برای مسافرهای ما و برای حال خرابی همسفرها تهیه کردند که ما بیاییم و حال دلمان خوب بشود. چشمه جوشان این نیست که من در خانه باشم و بگویم همه‌چیز درست می‌شود، تا جایی نروم، تا آموزش نگیرم هیچ‌وقت آن چشمه جوشان نمی‌شوم.

مسافر من همیشه وقتی می‌خواست با بچه‌ها صحبت کند و مثالی بزند می‌گفت: تو خودت چشمه جوشان باش، مثل یک‌ لیوان نباش که آب بریزند و ظرفیت تو را پر کنند و همیشه تحملت را بالا ببر.

من همیشه با گریه با خودم می‌نشستم و صحبت می‌کردم و می‌گفتم: خدایا! یعنی می‌شود یک روزی مسافر من برگردد؟ البته به مسافرم نمی‌گفتم، وقتی به کنگره آمدم فهمیدم این‌ها واقعاً مسافر هستند و درواقع یک نوع بیمار هستند؛ اما من همیشه مسافرم را به چشم دیگری نگاه می‌کردم. از خدا ممنونم، واقعاً ممنونم، از آقای مهندس ممنونم که این حال خوب را به همه ما برگرداندند. 

مرزبانان کشیک: مسافر شهرام و همسفر اشرف
تایپ: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی باغستان کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .