English Version
This Site Is Available In English

انسان در حال پیشرفت، رودخانه‌ای روان

انسان در حال پیشرفت، رودخانه‌ای روان

جلسه چهاردهم از دوره‌ شصت و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ابن‌سینا به استادی راهنما محترم مسافر جمشید، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر موقت مسافر مسعود با دستور جلسه "وادی یازدهم و تاثیر آن روی من" شنبه 11 آذر 1402 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان جمشید هستم یک مسافر؛ خدا را شکر که توفیق حاصل شد خدمت شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم و از ایجنت محترم، مرزبانان محترم، دبیر و نگهبان تشکر می‌کنم؛
وادی یازدهم می‌گوید چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند که این نیز تمثیلی است از انسان، جناب مهندس چشمه را مثال زده‌اند که اگر انسان مانند چشمه این خصوصیت را داشته باشد، به بحر می‌رسد، اگر خروجی از دریچه چشمه، آن‌قدری فشار نداشته باشد، راکت می‌ماند و در زمین فرو می‌رود و برعکس آن اگر چشمه‌ای از دهانه باقدرت خارج شود، مانع‌ها را از سر راه خودش برمی‌دارد و به بحر می‌رسد.
بعضی از چشمه‌ها فصلی هستند و در فصل‌های به‌خصوص جاری می‌شوند و به‌جایی نمی‌رسند.
وقتی منابع آبی زیاد باشد، اختلاف‌سطح آن منبع بالا باشد، آن چشمه فعال و بزرگ خواهد بود، مانند منبع آب یک شهر که آن را در بالاترین جای شهر قرار می‌دهند، برای اینکه اختلاف سطح پیدا کند و با فشار وارد شهر شود.
خالق هر چشمه‌ای اقیانوس است؛ به این صورت که آفتاب به اقیانوس می‌تابد، آب آن بخار می‌شود، به‌صورت ابر درمی‌آید و باز در جای دیگر می‌بارد و به خالق خود که اقیانوس است بازمی‌گردد.
کسی که اضافه‌وزن دارد، باید وزن کم کند و از مسیر آن حرکت کند، بایستی در لژیون جونز بنشیند و مقدار کالری غذاها را بداند و دانایی‌اش را در آن مسیر به کمک راهنما بالا ببرد تا بتواند به هدفش برسد و با این کار کسب انرژی نماید.
همه ما انسان‌ها احتیاج داریم انرژی کسب نماییم؛ مثلاً کسی که 16.5 سی‌سی شربت مصرف می‌کند، بعد از 21 روز، راهنما 20 درصد از دارو را کم می‌کند، زمانی که دانایی‌اش را در این مسیر افزایش داده باشد؛ یعنی تجربه، تفکر، آموزش، در ادامه برایش اختلاف‌پتانسیل ایجاد می‌شود؛ یعنی تغییر جایگاه داده است.
یک نفر زمانی که وزنش 120 کیلو است، 5 کیلو در یک ماه کم می‌کند، اختلاف‌پتانسیل ایجاد کرده است و انرژی دریافت می‌نماید؛ حال تصور نمایید شخصی یک ماه، دو ماه، شش ماه در این مسیر تلاش می‌نماید ولی وزنش کاهش پیدا نمی‌کند؛ یعنی همان‌جا مانند چشمه‌ای کم انرژی، آهسته در زمین فرو خواهد رفت.
برداشت من از این وادی به این شکل است که انسان باید مانند رودخانه روان باشد، ما در وادی‌ها داریم که: با حرکت راه نمایان می‌شود، همینطور آمده است که: در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود. در وادی یازدهم هم مطرح شده است: برای اینکه انسان به خالق خودش برسد، مانند چشمه‌ای که به بحر و اقیانوس می‌رسد، باید منابع اطلاعاتش را بالا ببرد و قبل از اینکه مشکلاتش را حل نماید، انرژی بگیرد و به قدرت خودش اضافه کند.

اما قسمت دوم دستور جلسه که مربوط به تولد یک سال رهایی مسافر پرویز می‌باشد؛ آقا پرویز سه سال پیش بود وارد کنگره شدند و در لژیون آقا قباد وارد شدند تا سفر کنند، رها شدند در ادامه خدمت گذار شدند و در کلینیک مهربان هشت ماه خدمت کردند، دو دوره لژیون سردار بوده است و در قسمت ورزش مقام دوم را در ورزش کشتی گرفتند، همسفر محترمشان راهنمای تازه واردین هستند، به راهنمای سیگارشان آقا حشمت تبریک عرض می‌نمایم. ممنون که به صحبت‌های من توجه کردید.
اعلام سفر:
سلام دوستان پرویز هستم یک مسافر؛ آخرین آنتی‌ایکس مصرفی تریاک، روش درمان DST، دارو شربت OT، مدت 10 ماه و 2 روز سفر کردم با راهنمایی آقا جمشید، در حال حاضر یک سال است که از بند مواد مخدر آزاد و رها هستم، در ادامه سفر سیگار داشتم 10 ماه سفر کردم با راهنمایی آقا حشمت، مدت 4 سال است که از بند نیکوتین آزاد و رها هستم.
آرزو مسافر:
آرزو می‌کنم هیچ مسافر و همسفری ناامید از درب کنگره بیرون نرود.
سخنان مسافر:
سلام دوستان پرویز هستم یک مسافر ممنون از همه عزیزان که در جشن ما شرکت نمودند، از ایجنت، مرزبانان، از راهنمایان محترم آقا قباد و آقا حشمت، از رهنمایان همسفر خوبم خانم طیبه و خانم آرزو تشکر می‌کنم، من همیشه فکر می‌کردم ورزشکار هستم و این غرور باعث شد سفرم را خراب نمایم و دیگر اشتباهم این بود که سی‌دی‌هایم را نمی‌نوشتم، ننوشتن سی دی و منیت باعث شد تا من سفرم را خراب کنم و از کنگره دور شوم. من توان بازگشت به کنگره نداشتم، از همسفرم تشکر می‌کنم که این انگیزه را در من به وجود آورد و مرا تشویق کرد، زمانی که به کنگره برگشتم آقا امیر گفتند باید قدردان صندلی بود و کسی که در کنگره رها می‌شود شبیه به آن است که به او الماس می‌دهند و شما مفت و مجانی آن الماس را از دست دادید.
من‌بعد از سه ماه رفت و آمد موفق شدم که در لژیون آقا میلاد وارد شوم و در پله‌های سه وعده بودم که خدا را شکر در رشته ورزشی کشتی مقام کسب کردم؛ متوجه شدم که باید برای سفر خود ارزش قائل شوم و شروع کردم به ‌فرمان‌بردار بودن و نظم و انضباط را در دستور کار خود قرار دادم.
از همسفرم خیلی تشکر می‌کنم و آرزوی موفقیت برای ایشان دارم. از تمام عزیزانی که در جشن من شرکت کردند کمال تشکر را دارم.
سخنان راهنمای همسفر:
ابتدا خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم، از ایجنت محترم، مرزبانان محترم و خانم آرزو تشکر می‌کنم. خانم فاطمه در مسیر کنگره قرار گرفتند و همه‌چیز را به نحو احسنت انجام دادند و از اول خدمت گذار بودند و این خدمت باعث شد حالشان خوب و بهتر شود. ایشان با صبوری با این قضیه کنار آمد و از آن روزی که نیاز به سفر مجدد مسافرش را داشت، تمام پیام‌ها را به مسافرش داد. شال سبز تازه واردین خانم فاطمه را تبریک می‌گویم و انشالله به همراه مسافر خود، شال کمک راهنمایی را دریافت نمایند و این روز زیبا را به آقا جمشید، خانم فاطمه و به همه شما عزیزان تبریک عرض می‌کنم.
سخنان همسفر:
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر؛ خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم، از جناب مهندس تشکر می‌کنم؛ خدا را شکر به کنگره 6۰ آمدم و جناب مهندس این بستر را در اختیارمان قرار داده است.
از راهنمای سفر اول آقا قباد تشکر می‌کنم، 6 ماه از سفر مسافرم که گذشته بود، من وارد کنگره 60 شدم و کم‌کم صحبت‌های استادم را به کاربردی کردم.
آقا قباد برایمان زحمت کشیدند و چون مسافرم سی‌دی ننوشت باعث شد شکست بخورد، از راهنمای سوم آقا جمشید تشکر می‌کنم، در کنگره قدر داشته‌هایتان را بدانید. از آقا پرویز تشکر می‌کنم که من را حمایت می‌کند که به کنگره بیایم. از خانم طیبه تشکر می‌کنم، من صبوری را از ایشان یاد گرفتم و از خانم آرزو تشکر می‌کنم؛ امیدوارم مسافرها با سفر خوبشان کاری کنند که حال همسفران خوب باشد.
ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

نگارش: مسافر رضا لژیون دوازدهم
تایپ: همسفر علیرضا لژیون هفتم

 

 

نگارش: مسافر رضا لژیون دوازدهم
تایپ: همسفر علیرضا لژیون هفتم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .