.jpg)
جلسه هشتم از دور هفدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه به استادی راهنمای محترم مسافر مهرداد، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر امید با دستور جلسه << رابطه یادگیری ومعرکه گیری وتولد هفتمین سال رهایی مسافر مجتبی >> در روز پنجشنبه مورخ 2 آذر ماه ۱۴۰2 رأس ساعت ۱۷:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم که امروز در جمع شما عزیزان هستم و خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم، سپاسگزار بودند نکته بسیار مهمی است، تمام کسانی که سپاسگزار و قدرشناس هستند همیشه حس و حال خوبی دارند و همیشه تمام کائنات به کمک آنها میآید دستور جلسه امروز دو بخش است که بخش اول( رابطه یادگیری و معرکهگیری)است که این دوتا دو نقطه کاملاً مقابل همدیگر هستند وبا هم متضادند، یادگیری نقطه مقابلش معرکهگیری است، همه ما برای این به کنگره ۶۰ میآییم که درمان بشویم مواد مخدر را درمان کنیم و به تعادل برسیم و برای این کار ما یک مثلث داریم که ۳ ضلع آن: جسم روان و جهان بینی است. جسم با دارو مصرف کردن و روان به واسطه جسم و خدمت کردن، درست میشود و جهان بینی همین دستور جلسات است که به ما آگاهی میدهدمن مهرداد تا آگاهی نداشته باشم تغییر و فرق نگاه برایم به وجود نمیآید من قبلاً دنیا را از داخل یک سوراخ کلید می دیدم اما الان دید بسیار وسیعتری دارم من در کنگره یاد گرفتم که باید هم انسان را بشناسم و هم مواد مخدر را، باید بدانم که اعتیاد چگونه به وجود میآید، از ترکیب انسان و مواد مخدر اعتیاد به وجود میآید و اگر بخواهیم اعتیاد را درمان کنیم باید این دو را کاملا بشناسیم، انسان از چه ساخته شده است؟ از صور پنهان و صور آشکار، صور آشکار همان چیزهایی است که قابل دیدن هستند مثل قلب، ریه، مغز، پا، کلیه، کبد،و.... اماصور پنهان قابل دیدن نیست مثل: عقل، نفس، حس و..... در مورد نفس اگر بخواهم کوتاه صحبت کنم چیزی است که در گذشته در یک بُعد دیگر بوده الان در این بُعد هست و در آینده دربُعدی دیگرخواهد بود. من مهرداد امیری همیشه این حرف راگفتهام که خداوند را شکر میکنم که معتاد شدم و با کنگره آشنا شدم و در اینجا من آگاهی پیدا کردم که قبل از زمان مصرفم این آگاهی رانداشتم. اگر آگاهی نمیبود راه درمان اعتیاد پیدا نمیشد خدا را شکر که جناب آقای مهندس با آگاهی تمام توانستند این راه را پیدا کنند.
.jpg)
هر انسانی برای رسیدن به هدف نیاز به آموزش دارد ما باید این را بدانیم که برای چه به کنگره میآییم اگر ندانیم موفق نمیشویم، ما میایم به کنگره تا آموزش ببینیم من قبل از کنگره ۶۰ یک شخصیت دیگری داشتم و الان با حضور در جلسات به آمدن در کنگره باید تمام سعی خودم را بکنم که این شخصیت را تغییر بدهم و عوض شوم، من مهرداد امیری باید به دنبال درمان باشم وقتی به کنگره میآیم باید یک سری چراها و قضاوتها را کنار بگذارم، اگر همش به این فکر کنم که چرا ایجنت فلان است، فلان راهنما چرا فلان حرف را زد، چرا مرزبان با من اینطوری حرف زد، وخیلی چراهای دیگر... که اینها همه یعنی به دنبال معرکه گیری هستم.
معرکهگیری باعث میشود که من رو به عقب حرکت کنم و هیچ پیشرفتی نداشته باشم و رو به تاریکی باشم یه مثال است میگویند آب میگردد و گودال را پیدا میکند در کنگره هم کسانی که معرکهگیر هستند میگردند و اشخاص هم حس خود را پیدا میکنند و مینشینند با همدیگر معرکه میگیرند که این شعبه فلان است، فلان ایراد را دارد و خیلی چیزهای دیگر و معمولاً اشخاص معرکهگیر صفتهای بد دیگری هم دارند مثلاً در پشت سر افراد سخن میگن، قضاوت میکنند، تهمت میزنند، که باعث میشود شخص آموزش نگیرد و رو به تخریب ونابودی برود.
شخصی که وارد کنگره میشود باید آموزش بگیرد و بفهمد که ایجنت، مرزبان، راهنما، راهنمای تازه واردین و تمام خدمتگزاران کنگره، حرمت دارند و تمام اشخاصی که قوانین و حرمتها را رعایت میکنندبه درمان به حال خوب میرسند، در غیر این صورت شخص چون آموزش نگرفته است وارد معرکهگیری میشود و این را بگویم که چه کسانی آموزش نمیبینند کسانی که: تماشاچی هستند، صندلی نمیچینند، خدمت نمیکنند، سالن را نظافت نمیکنند، دیر میآیند،
.jpg)
من در مورد دستور جلسه زیاد صحبت کردم قسمت دوم جلسه: تولد هفتمین سال اولین رهجوی شعبه بیستون آقای مجتبی مقصودی است، ایشان در سال ۱۳۹۴ اولین رهجوی بنده بودند که در پارک شرقی سفرش را شروع کرد و این دستور جلسه خیلی به شخصیت آقا مجتبی ربط دارد، چون ایشان قبل از اینکه به کنگره بیایند یک شخص بسیار معرکهگیری بودند، اما چون به دنبال آموزش بودند آموزشها را کاربردی کردندو از معرکهگیری دور شدند و شخصیتش کاملاً تغییر کرد. متاسفانه آقا مجتبی یک سفر ناموفق داشت و علت آن این بود که کرمانشاه فعلا نمایندگی نداشت و آقامجتبی مجبور بود هفته ای یک بار برای جلسات به تهران شعبه آکادمی میرفت وچون مرتب در جلسات شرکت نمیکرد، ضلع جهان بینی اش رشد نکرده بود وباعث شکستش شده بوداما چون خواسته قوی داشت دوباره تصمیم گرفت سفر کند، وقتی وارد لژیون من شد اولین رهجوی من بود و همچنین همسفرش اولین همسفر شعبه کرمانشاه بود که خدا را شکر آقا مجتبی با فرمانبردار بودن توانست به رهایی برسد.آقا مجتبی حتی در سفر اولش
هم همیشه خدمتگزار بود همیشه حسش قشنگ بود و همین باعث شد که آموزش بسیاری ببیند و الان حدود ۸ سال است که در کنگره حضور دارد و این را هم بگویم که اولین مسئول اوتی شعبه بیستون آقا مجتبی بودند و در ادامه اکثر جایگاههای خدمتی را تجربه کردند و در ساخت همین ساختمان بسیار زحمت کشیدند و به ما در کارهای ساختمانی کمک کردند. در ادامه ما به راهنمای درمان سیگار احتیاج داشتیم که آقا مجتبی این پازل را تکمیل کردند و توانستند این جایگاه را هم ادامه بدهند. آقا مجتبی جزو ثروتهای کنگره ۶۰ هستند و خیلی خوشحالم که تجربه خدمت کردن درکنارایشان را دارم
و یکی از آرزوهایم این است که آقا مجتبی همچنان خدمتگزار در کنگره باقی بمانند. این نکته را هم بگویم که همیشه در کنار یک خدمتگزار خوب، یک همسفر خوب است که بال پرواز مسافر میشودو مسافر را حمایت میکند که یک خدمتگزار شود در آخر به آقا مجتبی، همسفرش و همچنین خانواده محترمش این روز قشنگ را تبریک میگویم.
سخنان مسافر مجتبی:
ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این روز قشنگ را دیدم و تجربه کردم از همه شما تشکر میکنم که در جشن بنده شرکت کردید. دوستان من ۲۷ سال مواد مصرف کردم و تخریبهای زیادی هم داشتم این ۲۷ سال که گفتم افتخار نیست، اما اینکه در کنگره شصت هستم وهمچنان خدمتگزار هستم برای من افتخار است واقعا در کنگره راست میگویند که مصرف کننده یک پرده و حجاب روی دید، افکار و عقلش کشیده میشود، و تمام حسهایش یخ میزند،چون من دقیقا مانند ماکت شده بودم، من در زمان مصرف بارها تلاش میکردم که از بند مواد رها شوم اما راه آن را بلد نبودم، اما به محض اینکه با کنگره آشنا شدم و راهنمای خوبم آقا مهرداد را انتخاب کردم با فرمانبرداری و کاربردی کردن آموزشها در زندگیم، توانستم به رهایی و آزادی برسم و خداوند را بابت این عمل عظیم شکر میکنم و این حال و جایگاه را برای تمام سفر اولیها آرزومندم.
خدمتگزاران ot،نشریات وآبدارخانه:
تهیه تنظیم وعکس:واحدسایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
919