ششمین جلسه از دوره هشتاد و چهارم از کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شادآباد به استادی راهنمای محترم مسافر حسن و نگهبانی مسافر سجاد و دبیری مسافر امیرمحمد با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» در روز شنبه مورخه 4 آذرماه سال ۱۴۰۲ رأس ساعت ۱۶: ۴۵ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد جلسه:

سلام دوستان حسن هستم مسافر
خدا را شاکرم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم امیدوارم در کنار شما عزیزان جلسه خوب و پرباری داشته باشیم.
دستور جلسه در مورد جهانبینی در ورزش است، ما در بدو ورود به کنگره 60 جهانبینی و تعریف آن را یاد گرفتیم: هر آن چیزی که ما نسبت بهکل هستی، جهان درون و جهان بیرون برداشت، دریافت ادراک و احساس میکنیم جهانبینی است. همچنین یکی از اضلاع مثلث درمان که شامل جسم روان و جهانبینی است، میباشد. جسم ما طی ده الی یازده ما با مصرف داروی ot به درمان میرسد پسازآن روان ما در پی جسم به درمان میرسد ولی جهانبینی هم در سفر اول و هم در سفر دوم همراه ماست و دائماً باید با آموزش آن را تقویت کنیم.
در جزوه جهانبینی استاد امین به مثلث دانایی اشاره کردند که تشکیلشده از سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش همچنین به مثلث جهالت اشارهشده که اضلاع آن عبارتاند از ترس، منیت و ناامیدی و توضیحات آن در جزوه را توصیه میکنم حتماً بخوانید. برای مثال شده است که ماهها به کنگره میآیم ولی هیچ دریافتی ندارم و تغییری در من ایجاد نشده، به نظر من به خاطر این است که منیت در من به وجود آمده و مانع از آموزش و یادگیری در من میشود. استاد امین و جناب مهندس دائماً در سیدیها به ما آموزش میدهند تا بتوانیم جهانبینی خود را تغییر دهیم و در جهت مثبت از آن استفاده کنیم. در کل جهانبینی، برای ما آرامش و آسایش به ارمغان میآورد.
طبق فرمایش آقای مهندس تا دو ماه اول سفر، پارک برای سفر اولیها ممنوع است به این خاطر که رهجو طی این دو ماه به یک جهانبینی نسبی برسد تا در پارک مشکلی به وجود نیاورد. اولین تغییری که با رفتن به پارک در ما ایجاد میشود تنظیم خواب صبح ماست چراکه مصرفکنندگان ازجمله خودم تا اواسط ظهر میخوابیدیم ولی پارک طالقانی و ولایت باعث شده صبح زود بهراحتی از خواب بیدار شویم.
نکته مهمی که وجود دارد این است که ما در مکانهای عمومی باید قوانین و حرمتها را بهخوبی رعایت کنیم چراکه اگر هرکدام از ما قوانین را زیر پا بگذاریم هرجومرج ایجاد خواهد شد. همچنین آقای مهندس این را به ما یاد دادهاند که ما در ورزش یا میبریم یا آموزش میگیریم و هنگام مسابقات بههیچوجه حق اعتراض به تیم داوری را نداریم چراکه ما علاوه بر ورزش کردن در حال آموزش گرفتن هم هستیم.

خلاصه سخنان استاد در مورد راهنمای محترم مسافر سعید:
تولد سومین سال رهایی آقا سعید را امروز جشن میگیریم. ایشان سال 97 وارد کنگره شدند و لژیون آقای نوری را برای سفر انتخاب کردند طی صحبتی که با ایشان داشتم آقا مرتضی گفتند سعید بهواسطه دوستش به کنگره آمد و بعد از طی مدت کوتاهی سر نخ به دستش آمد و سفر را جدی گرفت، به فرموده ایشان یکی از بهترین و منظمترین رهجوها آقا سعید بود که همیشه بهموقع میآمد و بهموقع میرفت و بسیار مسئولیتپذیر بود. نکته مهمی که آقا مرتضی تأکید داشتند آن را بیان کنم این بود که همسفرشان بااینکه به کنگره نمیآمد ولی خیلی از سعید حمایت میکردند و تمام جایگاهی که سعید امروز تجربه میکند مدیون همسفرش است.
سعید عزیز 14 ماه مرزبان پارک طالقانی بودند که واقعاً کار سختی است چراکه هر جمعه باید ساعت سه صبح در پارک حضورداشته باشید و آخرین نفر آنجا را ترک کنید این به حمایت همسفر نیاز دارد چراکه شما فکر کنید 14 ماه جمعه ندارید به عبارتی تفریح و گردش روز جمعه را ندارید و این واقعاً سخت است.
آقا سعید بعد از لژیون آقای نوری وارد لژیون آقای حسینی شدند و پسازآن همزمانی که من لژیون را تحویل گرفتم وارد لژیون دوم شدند و بهعنوان دبیر فعالیت میکنند و بسیار کمکحال من است و از او راضی هستم همچنین در امتحان راهنمایی شرکت کردند و موفق به دریافت شال راهنمایی از دستان آقای مهندس شدند. در انتها به سعید عزیز به خانواده محترمشان و تمامی عزیزان تبریک میگویم به امید اینکه سعید هر چه زودتر لژیونش را برپا کند و موفق باشد.
خلاصه صحبتهای راهنمای محترم مسافر سعید:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر، قبل از هر چیزی میخواستم از همهی کسانی که در این جشن وجود دارند تشکر کنم. بعد از سه سال تازه یاد گرفتهام که تشکر کنم، اول از جناب مهندس، استاد امین عزیز و تمام کسانی که در کنگره باعث شدند که من سعید به رهایی برسم کمال تشکر رادارم.
خدا را شکر که در کنگره یاد میگیریم که تشکر کنیم. دستور جلسه جهانبینی ورزشی است که قطعاً من سعید آن را ندارم و با آموزشهای کنگره ذرهذره آن را میآموزم. داستان ادموند و هلیا بیربط به این دستور جلسه نمیباشد. آقای مهندس میفرماید ما ورزش را برای ورزش انجام میدهیم. جهانبینی که من قبلاً در ورزش نداشتم بهواسطهی منیتم بود. در کتاب ادموند و هلیا آقای مهندس از چند شخصیت نام میبرد، جن، روح، ادموند و هلیا و هرکول و نامزد هرکول، برداشتی که من راجع به خود از این داستان داشتم این است که هرکول همان مواد مخدر است و من به نامزد هرکول که همان مواد مخدر است مرتب چشمک میزدم؛ و بهواسطهی این چشمک زدنها درگیر مواد مخدر شدم درنتیجه به عقد دائم آن درآمدم و این عقد بیش از هجده سال طول کشید.
در کنگره یاد میگیریم چگونه صحبت کنیم چراکه حرف زدن بدون کینه بدون منیت بدون حسادت و... کار خیلی سختی شده است. اگر بخواهم حس و حال امروزم را توصیف کنم سوار ماشینی بودم که بعد از طی مسافت طولانی خیلی مستهلکشده بود و هرروز خدا خدا میکردم که زودتر به خانه برسم. امروز کنگره خانهی من است و در اینجا در حال برطرف کردن ایرادات جسم و روح خودم هستم نکته مهم این است که این کار گروهی است و بدون حمایتهای همسفرم و سایر عزیزان این کار انجامشدنی نبود.
در انتها از آقای نوری تشکر میکنم، از راهنمای سیگارم از آقای مظلومی تشکر میکنم همچنین از کلیهی شما عزیزان و راهنمایان محترم تشکر میکنم. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.
برگزاری جلسه خدمتگزاران شعبه با حضور ایجنت محترم:

تایپ و ارسال: واحد سایت نمایندگی شادآباد
لژیون خدمتگزار: لژیون یکم
مرزبان کشیک: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
3502