در هر سنی که باشیم باید ورزش کنیم

یازدهمین جلسه از دور سی‌ودوم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 با استادی مسافر مسعود، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر خشایار با دستور جلسه "جهانبینی در ورزش" و "تولد سه‌سالگی مسافر محمدجواد" شنبه 9 آذر 1402 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

امیدوارم امروز یک جلسه خیلی خیلی خوب و پرانرژی در کنار هم داشته باشیم، از ایجنت محترم و مرزبان‌های عزیز بابت همه زحمت‌هایشان و برگزاری این جشن تشکر می‌کنم همچنین از ورزشبان های کنگره ۶۰ و نگهبان های آن، چه در قسمت مسافرها چه در قسمت همسفرها تشکر و قدردانی می‌کنم.
خدا قوت به مهندس دژاکام می‌گویم که این بستر را مهیا می‌کنند تا ما خیلی راحت در مکان‌های ورزشی کنگره 60 برویم، در امنیت و آرامش کامل تجهیزات برای ما آماده می‌کنند که ما ورزش کنیم؛ دستور جلسه در مورد جهان‌بینی ورزش است، شاید اولین سؤالی که در ذهن من خطور می‌کند این است که چرا من باید ورزش کنم؟ من فکر می‌کنم اولین قدم یا اولین موضوعی که در رابطه با ورزش این‌قدر آقای مهندس تأکید دارند که ورزش کنیم و دستور جلسه می‌گذارند، موقع رهایی اعلام سفر اینکه من در قدم اول از جسمم قدردانی کنم برای این جسم ارزش قائل بشوم خداوند ساختار جسم را طوری آفریده است که باید رعایت کنیم، باید تحرک داشته باشیم، آن چیزی که می‌تواند از این جسم من محافظت کند شاید اولین چیز خواب بعد بهداشت، تغذیه و بعد ورزش است؛ درواقع این چهارعنصر می‌تواند به من کمک کند تا از زندگی‌ام لذت ببرم و جسمی سالم داشته باشم، تأکیدی که آقای مهندس برای ورزش دارد در هر سنی که ما هستیم این است که من در میان‌سالی و کهن‌سالی یک زندگی خیلی خوبی داشته باشم، نه اینکه مداوم درگیر بیماری باشم، وقتی ورزش می‌کنم درواقع آن هورمون‌هایی که باید ترشح شود مثل سراتونین و دوپامین ترشح می‌شود که من بتوانم یک خواب راحت داشته باشم؛ اگر من ورزش نکنم چرخه خواب‌وبیداری بهم می ریزد، این‌یک قانونی است که خداوند نوشته یعنی یکی از عواملی که همه مردم در دنیا مشکل خواب‌دارند همین ورزش است.
درواقع این ورزش کمک می‌کند به من که خواب راحتی داشته باشم، حالا اگر خواب راحت نداشته باشم بی‌خوابی مادر تمام مریضی‌ها می‌شود، من اگر خواب خوبی نداشته باشم با قرص و دارو این مریضی‌ها و بیماری‌ها از بین نمی‌رود غیرازاینکه قرص و دارو ۱۰ تا بیماری دیگر برای من ایجاد می‌کند ورزش می‌تواند من را از پیله و درون خود و خمودگی بیرون آورد.

خلاصه سخنان راهنمای مسافر محمد جواد:

 بخش دوم تولد محمدجواد عزیز را به خودش و همسفر گرامی‌اش و راهنماهایی که زحمت کشیدند تبریک می‌گویم، محمدجواد هم مثل خیلی‌های دیگر با سختی و مشکلات فراوان آمد هم جسمی هم روحی ولی خیلی مقاومت کرد و پایداری کرد و با تمام سختی‌هایش به نظر من مبارزه کرد و به آن چیزی که حقش بود رسید، به رهایی رسید خدمتگزار شد.

با همه سختی‌ها و مشکلاتی که داشت مرزبان شد، و الان در نشریات خدمت می‌کند، من گاهاً می‌بینم تمام این دی‌سپ های ۵ لیتری را خودش داخل ماشین می‌گذارد، جای شکر دارد، خدمتی که می‌کند درواقع به خودش کمک می‌کند و روح و جسمش را صیقل می‌دهد، آنچه دریافت کرده را پرداخت می‌کند.
پیام تولدش این را می‌گوید، از نقطه سیاهی تا رنگین‌کمان، یعنی مقاومت کردی پایدار بودی حالا باید این را انتقال بدهی، درواقع من نوعی از هیچ به دریای بیکران رسیده‌ام، حالا وظیفه‌ام این است که انتقال بدهم. یعنی نمی‌شود که من آموزش‌های کنگره را بگیرم درمان بشوم و زکاتش را ندهم؛ آقای مهندس همیشه تأکید می‌کند واقعاً این صحبت‌های آقای مهندس بسیار زیباست که یک‌دانه گردو در دل خاک می‌گذاریم از آن‌یک دانه گردو یا هسته میوه، هزاران هزار میوه به ما می‌دهد.
درواقع آن چیزی که ما دریافت می‌کنیم هم در جامعه هم در خانواده، مدرسه، دانشگاه و لژیون آن چیزی که دریافت می‌کنیم باید ۱۰ برابرش را پرداخت کنیم آنجا ازنظر من شاید بتوانم به نقطه صفر برسم. بنابراین اگر فقط برای خودمان بخواهیم، درون ما شوره‌زار می‌شود، چیزی در آن روییده نمی‌شود باید خودرا تبدیل به سبزه‌زار کنیم تا بتوانیم به انسان‌های دردمند و آدم‌هایی که راهشان را گم‌کرده‌اند خدمت کنیم تا رشد کنیم.
من به همسفرشان تبریک می‌گویم، همسفرشان مثل خودشان فوق‌العاده خدمتگزار هستند، راهنمای تازه واردین بودند شال نارنجی گرفتند، انشالله به‌زودی لژیونشان هم برقرار می‌کنند برای هر دو عزیز آرزوی موفقیت دارم.

صحبت‌های مسافر محمدجواد:

آرزو: آرزو می‌کنم همه‌ی سفر اولی‌های کنگره 60 به رهایی رسیده و خدمت‌گزار شوند.

تشکر می‌کنم از همه‌ی عزیزانی که در این جشن شرکت کردند، همینطور از راهنمای خودم، از آقای مهندس و خانواده ایشان تشکر می‌کنم، همینطور از همه‌ی خدمت‌گزاران تشکر می‌کنم. من با ناامیدی تمام وارد کنگره 60 شدم و امروز تمامی اتفاقات معجزه‌آسا برای من افتاده و هرروز خدا را شاکرم.

خلاصه سخنان همسفر مسافر محمدجواد:

از همه عزیزان سپاس‌گزارم، کنگره یک دانشگاه بزرگ است و من به‌محض ورودم به کنگره60 از همه آموزش گرفتم؛ فضا خیلی فضای سالمی است و همچنین جهان‌بینی کنگره که باعث امیدواری من شد، و امروز سومین سال رهایی مسافرم را دیدم.

تهیه گزارش و ارسال به سایت: مسافر رضا لژیون پنجم