هفتمین جلسه از دوره هفتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی گوجان به استادی مسافر افراسیاب،نگهبانی مسافر خالد ودبیری مسافر محمد با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» روز یکشنبه مورخ ۱۴۰۲/۸/28راس ساعت ۱۷ آغاز بکارنمود.
خلاصه سخنان استاد
در ابتدا تشکر میکنم از نگهبان ،راهنما،و ایجنت محترم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم.دستور جلسه امروز رابطه یادگیری و معرکهگیری هست،که همه ما معنی معرکهگیری را تا حدودی میدانیم و کسی که کاری میکرد تا توجه دیگران را به خودش جلب کند به اصطلاح میگفتند که معرکهگیری کرده است.
حال ما برای چه به کنگره آمدهایم؟ این سوال را باید مدام از خودمان بپرسیم تا هدف خودمان را فراموش نکنیم. با چه حالی وارد کنگره شدیم، و دنبال چه بودیم و هستیم.اگر این سوال را فراموش کنیم ممکن است از مسیر اصلی دور بشویم ولی فکر کردن به این سوال پاسخهایی را هم به ما میدهد که ما اگر هدف را فراموش نکنیم دنبال معرکهگیری نمیرویم، به دنبال آموزش میرویم و این کمکمان میکند. علت اصلی حضور یک مسافر در کنگره ۶۰ فقط آموزش است که باید آموزش گرفت تا مسئله اعتیاد را درمان کرد.
چون فقط خود مسافر هست که میتواند درمانگر خودش باشد راهنما و کنگره درمانگر نیستند ،راه را به ما نشان میدهند ولی مسئولیت درمان به دوش خود مسافر است.انسان با اختیار به زمین فرستاده شده که مسیر خوب و بد را جلوی خودش دارد و خودش انتخاب میکند. در کنگره هم همینطور است ،هم میتوانیم مسیر درمان را برویم و هم میتوانیم به سمت معرکهگیری برویم مسئله یادگیری در کنگره آموزش و به دنبال آن به دانایی رسیدن است یک مسافر نباید کاری با حاشیههای اطراف داشته باشد تا به آن مقصد برسد حالا اگر بخواهیم مفهوم معرکهگیری را بیان کنیم دقیقاً میتوان گفت نقطه مقابل یادگیری هست و ریشه آن در جهل و ناآگاهی انسان است. معرکهگیری همان سه صفت ترس، منیت و ناامیدی هست که همان مثلث جهالت است..
فردی که معرکه گیری میکند با وجود منیتش نمیخواهد اشتباههای خودش را قبول کند.یا فردی که در طول درمان نق میزند ناامید هست ایراد میگیرد به روش درمان به سی دی نوشتن به موقع آمدن یا ورزش کردن این هم ریشه در نا امیدی دارد. فرد معرکهگیر هیچ وقت نمیتواند آموزش درست بگیرد و سه صفت عقل، عشق و ایمان در وجود او به خوبی کار نمیکنند. به قول آقای مهندس ضلع خمرش مشکل دارد و نمیتواند اینها را به تعادل برساند..اگرسیستم شبه افیونی انسان درست کار نکند انسان با مشکل مواجه میشود و به دنبال ضد ارزش میرود.آقای مهندس در سی دی ستون میفرمایند که به عمل رساندن بسیار دشوار هست ولی غیر ممکن نیست.
با تحمل سختیها بایستی ناخالصیها را از وجودمان پاک کنیم ..من اگر نتوانم خودم را بشناسم هیچ چیزی را نمیتوانم بشناسم و هدف این ۱۴ وادی و آموزشها این است که ما به خودمان برسیم آموزشهایی که کنگره در اختیار ما میگذارد با یک روز و دو روز نمیشود که به مرحله عمل درآورد.مثل همان روش dst است و باید در طول درمان و در سفر دوم این اتفاق رقم بخورد تا من بتوانم به خودم برسم..به نظر من ،خوشبختترین انسانها کسی هست که با خوشحالی دیگران احساس آرامش میکند.و در آخر من در این دستور جلسه یاد گرفتم که از آموزشها استفاده کنم و در زندگی کاربردی کنم بهانه جویی نکنم از دیگران انتظار نداشته باشم ،معرکهگیری نکنم، وارد حاشیه نشوم... این زندگی برای من هست و من خودم باید آن را بسازم انرژی به سختی به دست میآید آن را به راحتی با نق زدن از دست ندهم برای تایید و دلسوزی دیگران خودم را ضعیف نشان ندهم..و یک نصیحت زیبا از مولانا: در این عمری که میدانی فقط چندی تو مهمانی! به جان و دل تو عاشق باش.... رفیقان را مراقب باش
مراقب باش تو به آنی، دل موری نرنجانی... که در آخر تو میمانی و مشتی خاک که از آن آنی.
امیدوارم همه به درک درستی از آموزشهای کنگره برسیم و بدانیم که هدف همان عشق و محبت است.
.jpg)
نگارش سخنان استاد: مسافر جاسم
ویرایش و ارسال: مرزبان خبری مسافر اصغر
- تعداد بازدید از این مطلب :
978