جلسه اول از دوره هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی حافظ با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی موقت مسافر علیرضا و دبیری موقت مسافر سعید با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری" و بخش دوم سومین سال رهایی مسافر محمد شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:خداوند را شاکر و سپاسگزارم که فرصتی شد تا در این جایگاه قرار بگیرم.
از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و همه خدمتگزاران نمایندگی حافظ تشکر و قدردانی میکنم که به بنده اجازه دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم.
در مورد دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکهگیری باید بگویم که در کنگره ۶۰ کسانی که دنبال آموزش هستند قبل از شروع جلسه در شعبه حضور دارند و بر روی صندلیها نشستهاند تا آموزش بگیرند؛ ولی کسانی که وسط جلسه میروند بیرون و در محوطه پرسه میزنند، دنبال معرکهگیری هستند و این جز معرکهگیری چیز دیگری نیست.
من بعد از چندین سال در کنگره بودن همیشه در لژیون میگویم که طلا فروش و زرگر همیشه سکوت میکنند ولی با تمام احترامی که به بقیه مشاغل قائل هستم این سمسار و دست فروشان هستند که داد میزنند؛ یعنی کسانی که جنس با ارزشی دارند سکوت میکنند و جنسشان را داخل مغازه و در داخل ویترین به نمایش میگذارند نه در کنار خیابان و آنهایی که در خیابان هستند یا داخل پارکینگ هستند و پرسه میزنند دنبال درمان نیستند؛ بلکه دنبال معرکهگیری هستند، با این اوصاف متوجه میشویم که مسئله یادگیری و معرکهگیری خیلی در کنگره شفاف است؛ یعنی آنهایی که در کنگره دنبال یادگیری هستند به ارتقا، رهایی و درمان میرسند و آنهایی که دنبال معرکهگیری هستند حال و روزشان را ما میبینیم و این را من بهوضوح خودم دیدهام که افرادی در این سالها آمدند و رفتند، اگر در جبههی آموزش و یادگیری نباشند، قطعاً در جبههی مقابل یعنی معرکهگیری قرار میگیرند.
در آخر عرایضم به سفر اولیهای عزیز میگویم که کنگره ۶۰ و پروتکل درمانی DST مثل یک گوهر گرانبها است، مثل گوهر شبچراغ است، اگر قدرش را دانستید صاحب گوهر شبچراغ میشوید و اگر قدرش را ندانستید قطعاً از دستتان خواهد افتاد و به دنبال خرمهره خواهید گشت.
برای کسانی که به پاکی و رهایی رسیدهاند و سفر دوم هستند، اگر قدر پاکی و رهایی را دانستند قطعاً ارتقا پیدا میکنند و اگر قدرش را ندانند قطعاً از دست خواهند داد و دنبال خرمهره خواهند گشت، اگر اینجا هستیم قدرش را بدانیم، قدر آموزشهای کنگره را بدانیم و آموزش پذیر باشیم و انتقادپذیر باشیم جبهه نگیریم تا سرانجام بتوانیم به یک نتیجهی خوبی برسیم.

بخش دوم دستور جلسهی امروز سومین سال رهایی مسافر محمد است.
محمد زمانی که وارد کنگره شد مثل همهی ما حال خرابی داشت، هم از نظر فکری و جسمی و هم از نظر جهانبینی وضعیت مناسبی نداشت، وقتی وارد لژیون آقا روح اله شدند و سفرشان را شروع کردند، علیرغم اینکه در کنگره حضور داشتند اما در اوایل سفرشان ایمان و باور را برای درمان نداشتند؛ چون با مصرف انواع مواد مخدر و مصرف شیشه وارد کنگره شده بودند و تخریب بسیار بالایی را داشتند، ولی ۳ تا ۴ ماه که از سفرشان گذشت، سفرشان را جدی گرفتند و مصممتر شدند و به دنبال آموزش حرکت کردند و در نهایت به رهایی و درمان رسیدند.
این را فراموش نکنیم که حضور یک همسفر در کنار آقا محمد بود که با درمانشان آرامش به زندگیشان بازگشت و در ادامه آقا محمد در شعبه حافظ موفق شدند شال مرزبانی را به دست بیاورند که بسیار فرد منظم و فرمانبرداری بودند.
من این رهایی را به آقا محمد، به همسفر محترمشان، به راهنمای سفر اولشان آقا روحالله، شما عزیزان، آقای مهندس دژاکام و خانوادهی محترمشان تبریک عرض میکنم.
اعلام سفر مسافر محمد:
آخرین آنتی ایکس: شیشه، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت سفر 11 ماه و 8 روز با راهنمایی آقا روحالله، رهایی از بند اعتیاد 3 سال و 3 ماه، رهایی از نیکوتین 3 سال.

آرزوی مسافر محمد:
امیدوارم که با تلاش همه دوستان و اعضای شعبه بتوانیم شعبه مستقلی داشته باشیم.
سخنان مسافر محمد:
خداوند را شکر میکنم که فرصتی در اختیار بنده قرار داده شد تا در این جایگاه قرار بگیرم.
از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ بهویژه نمایندگی حافظ که زحمت ترتیب این جشن را کشیدند تشکر و قدردانی میکنم.
از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر و قدردانی میکنم که این بستر را فراهم کردند که انسانهای دردمند به آرامش رسیده و درمان شوند، از خداوند برای ایشان سلامتی و طول عمر آرزومندم.
از همه مسافران و همسفران که در جشن امروز حضور پیدا کردند سپاسگزاری میکنم و امیدوارم همه مسافران این جشنها را تجربه کنند.
و تشکر ویژه دارم از راهنمای سفر اولم آقا روحالله که زحمت زیادی برای من کشیدند، در سفر دوم آقای بختیاری قبول زحمت فرمودند که من از ایشان بسیار آموزش گرفتهام و از دخترم که در طول این سفر بال پرواز من بودند سپاسگزاری میکنم، همچنین از راهنمای همسفرم خانم سمیه صمیمانه تشکر میکنم.
از همسفرم سپاسگزارم که این سالها من را با همه مشکلات تحمل کردند و من با این افیون و ترکشهای مصرف اعتیاد، زندگی سختی را برایشان رقم زده بودم، عذرخواهی میکنم و امیدوارم من را ببخشند.
هیچ شبی نبود که من خواب آسوده داشته باشم و تمام زندگی من، در جهنم مواد مخدر غرق شده بود.
امروز خوشحالم که در بین شما قرار دارم و خداوند را شکر میکنم که بعد از آن تاریکی و جهنم توانستم به بهشت کنگره ۶۰ برسم و این را بهعنوان یک حقیقت تجربه کردهام که کنگره ۶۰ جهنم زندگی من را به بهشت تبدیل کرد. من هیچ امیدی برای درمان مواد مخدر نداشتم و هیچوقت به این باور نبودم که بتوانم به زندگی عادی و آرامش بازگردم.
روزی که من وارد کنگره ۶۰ شدم حس عجیبی درون من ایجاد شد که اینجا مکان مقدسی است و صدایی درون من زمزمه میکرد که اینجا همانجایی است که میتوانی درمان بشوی.
من در اوایل سفر که به خاطر دارم، فکر کنم دو یا سه بار بود که بهاصطلاح گریز زدم و مواد مصرف کردم؛ ولی بعد از راهنماییهای آقا روحالله در پروسه درمان قرار گرفته و منظم سفر کردم و فرمانبردار تمام فرامین راهنما بودم که در ادامه تغییراتی در من و احساسات من ایجاد شد که با آموزشهای کنگره ۶۰ توانستم به درمان و حال خوب دست پیدا کنم.
خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
این روز زیبا را به آقا محمد و فاطمه عزیز، همسفر خوبشان تبریک عرض میکنم و همچنین تبریک عرض میکنم خدمت آقا روحالله راهنمای سفر اول آقا محمد و تبریک عرض میکنم خدمت راهنمای سفر دوم آقای محمد آقای علی بختیاری که با قدرت در خدمت کنگره ۶۰ هستند و در حال پرورش رهجویانی که خدمتگزار کنگره ۶۰ میشوند هستند.
فاطمه وقتی وارد لژیون شد به من گفت که میخواهم به خاطر خودم سفر کنم و من به این فکر افتادم که دو حالت دارد؛ یا پدر فاطمه خیلی خوب سفر میکند یا خیلی بد سفر میکند که فاطمه میخواهد بهخاطر خودش سفر کند، در ادامه پدر فاطمه نشان داد که با نظم سفر میکند و فاطمه هم آمده که همراه پدر باشد و خودش نیز آموزش بگیرد.
از جناب مهندس سپاسگزاری میکنم که این بستر را فراهم نمودند که خانوادهها در این مکان حضور پیدا کنند، آموزش بگیرند و زندگیشان را با عشق و محبت پیوند بزنند.
فاطمه رهجوی بسیار خوبی بود و من را اصلاً اذیت نکرد. همیشه مرتب و منظم بودند و همیشه سیدیهای خود را مرتب مینوشت و قطعاً هرکسی در کنگره فرمانبردار باشد ارتقاء پیدا میکند.
این تولدها یک پیام دارد و ما میتوانیم ببینیم کسی که در کنگره و مسیر کنگره ۶۰ قرار میگیرد آموزش میبیند و به حال خوش میرسد و این تولدها را تجربه میکند.
پیام من به همسفران این است که نترسید و در کنار مسافرین خود حضور داشته باشید تا بتوانید به رهایی و حال خوش دست پیدا کنید.
خلاصه سخنان همسفر:
ما مسافران کشتیشکستهایم که به مقصد رسیدهایم، جشن و پایکوبی به پا میکنیم، دیگران گمان میکنند دیوانهایم، حق دارند چون ندیدهاند آن طوفانی را که ما دیدهایم.
در ابتدا از مشارکت و پیامهای تبریک همه دوستان تشکر میکنم و امیدوارم که همه سفر اولیها و سفر دومیها این جشنها را تجربه کنند، خداوند را شکر میکنم که در کنگره ۶۰ و در بین شما دوستان حضور دارم.
ما با تخریب بالا وارد کنگره ۶۰ شدیم. آخرین آنتی ایکس پدر من آمفتامین بود که در کنارش من و همه خانواده نیز آسیب دیده بودیم که باعث شده بود مشکلات زیادی در تمام زوایای زندگی ما نمایان شود؛ اعم از مشکلات مالی و خانوادگی که خیلی شرایط بدی برای ما به وجود آورده بود و خانواده ما هر روز با یک مشکل جدید روبهرو میشد؛ چراکه ما در مسیر ضد ارزشها بودیم و واقعاً در مسیر ضد ارزشها هیچ برکت و رزقی وجود ندارد؛ اما وقتیکه پدر من قدم به کنگره ۶۰ گذاشت و در مسیر کنگره ۶۰ و پروسه درمان قرار گرفت، روزبهروز اوضاع زندگی ما بهتر شد و مشکلات روبه حل شدن و شرایط آرام میرفت و قوه تفکر و تصمیمگیری پدرم و خانواده ما که بهواسطه مصرف مواد مخدر از ما گرفته شده بود به ما بازگردانده شد و حس و حال جدیدی در زندگی ما در جریان بود.
وقتی پدر من سفرش را شروع کرد واقعاً به خانواده برگشت؛ چون زمان مصرف مواد مخدر پدر من شبها خیلی دیر به خانه میآمد و ما هیچوقت در کنار پدرمان نبودیم؛ ولی وقتی سفر پدرم شروع شد، پدرم بعد از تمام شدن کارش، دیگر به سراغ دوست و رفیق نمیرفت و به خانه میآمد.
هدف من از این سخنان این است که بگویم به روش DST و کنگره ۶۰ ایمان بیاورید و من این نور و روشنایی را دیدهام و مطمئن هستم هیچ کجا، هیچ درمانی جز کنگره ۶۰ وجود ندارد و روی سخن من به سفر اولیهایی است که بهواسطه مصرف مواد مخدر در شرایط بدی قرارگرفتهاند و خیلی از چیزهای خود را از دست دادهاند، من به این دوستان اطمینان میدهم در کنگره ۶۰ به درمان میرسند و با ایمان به کنگره ۶۰، میبینند چگونه همه طوفانها آرام میشود و عظمت و روشنایی به آنها بازمیگردد.
تهیه و تنظیم: مرزبان خبری مسافر محمد
تایپ و ویرایش: مسافر حسن لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1612