چهاردهمین جلسه از دور ششم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی گوجان به استادی ایجنت محترم مسافر آرش ،نگهبانی مسافر مسعود ودبیری مسافر اصغر با دستور جلسه "وادی دهم وتاثیر آن روی من" روز پنجشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۸/25 راس ساعت ۱۶ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که لیاقت داد امروز در این جلسه حضور داشته باشم و بتوانم از آموزش های کنگره و حضور همه ی دوستان استفادهی لازم را ببرم.
و همچنین تبریک می گویم موفقیت هایی که کنگره در زمینه های علمی بدست آورده و این افتخار نصیب کنگره و همه ی اعضای کنگره هست و آقای مهندس روز چهارشنبه فرمودند همه ی بچه های کنگره در این پیشرفتها سهیم هستند چه کسانی که در لژیون های مالی و گلریزان ها شرکت کردند و چه کسانی که در زمینه های مختلف به این سیستم کمک می کنند تا بتوانند دردی از درد انسانها را کمکنند و خوشا به سعادت کسانی که در این قضیه کمک بیشتری می کنند.
وادی دهم می گوید صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است صفت یعنی آن ویژگی که هر انسان یا هرچیزی با آن شناخته میشود،یک سری از صفات ذاتی ویک سری از آنها اکتسابی هستند انسان بودن و صفات انسانی در وجود انسان هست ویک صفت ذاتی است ولی شرور بودن،بد بودن،دروغگو بودن،حسود بودن،کینه،نفرت اینها همه صفات بدی است که اکتسابی هستند صفات خوب هم همینطور مثل مهربانی،عشق و... که این صفات هم اکتسابی و کسب کردنی هستند.
بواسطه ی آموزش ها و چیزهایی که ما یاد می گیریم ذره ذره مجموعه ی دانش و علم ما تبدیل می شود به گفتارمان و تبدیل می شود به رفتارمان و این باعث می شود که انسان یک صفتی را کسب کند چون آن رفتار و کردار یواش یواش تکرار می شود و این تکرار ها عادت میشوند و عادت ها برای انسان صفت میشوند انسان با صفت هایش شناخته می شود و چون انسان در جمع زندگی می کند اگر صفت بدی داشته باشد اطرافیانش آن را می بینند مانند صفت معتاد بودن و خیلی از ضد ارزشهای دیگر.
وادی دهم میخواهد بگوید که شما هر صفتی که داشته باشید ثابت و مطلق نیست و قابل تغییر است واین بخاطر موهبتی است که خداوند به انسان داده و آن قدرت اختیار است که انسان را از تمام موجودات متمایز کرده است و انسان بواسطه ی همین اختیار است که جاریست یعنی می تواند لحظه ای در اوج باشد و لحظه ای بعد در پایین ترین نقطه ، یعنی اگر ما زمانی صفت اعتیاد همراه با برچسب های مختلف داشتیم این دلیل نمی شود که ما همیشه این صفت را داشته باشیم و این همین هست که ما وقتی وارد کنگره میشویم در کنگره صفت معتاد را از ما بر میدارند و به جای آن صفت مسافر به ما می دهند و تغییر کردن نیاز به علم دارد نیاز به دانش و آگاهی دارد،نیاز به سختی کشیدن دارد و این کار هرکسی نیست هر کسی نمی تواند این مسیر را طی کند.
برای این که صفت عوض بشود مهم ترین چیزی که باید عوض بشود حس است یعنی بر اساس آن علم،دانش و آگاهی که کنگره در اختیار ما قرار می دهد با تمرین و تکرار ما به حس سالم می رسیم و زمانی که حس تغییر کند و جنس آن عوض بشود صفت تغییر می کند،آهن تازمانی که آهنربا آنرا جذب می کند آهن است ولی زمانی که شد مفرق زمانی که شد نقره یا طلا، دیگر آهنربا آن را جذب نمی کند چون جنس آن عوض شده است و صفتش هم عوض شده و دیگر آهن نیست انسان هم همینطور است تا زمانی که جنسش عوض نشود صفتش تغییر نمی کند و آن جنس برمیگردد به حس انسان چون حس است که همنام خودش را جذب میکند و وقتی حس را ذره ذره با تغییر و تبدیل وترخیص تغییر دادیم این باعث می شود که صفت من عوض بشود و این اتفاقی هست که خیلی آرام رخ می دهد نمیشود در آن عجله کرد و زود این کار را انجام داد.
حالا گیریم که ما همهی صفتهای بد خود را تغییر دادیم و تبدیل کردیم به صفت های خوب و نیک آیا این ماندگار است؟ خیر چون انسان فراموشکار است و فراموش میکند که قبلاً چه کسی بوده و چه چیزی بوده است، به یک جایگاهی که میرسد یادش می رود چه روزهایی را گذراند تا به این جایگاه رسید و همه چیز را فراموش می کند و یواش یواش وقتی که آموزش پذیری او نیز بسته شد دوباره شروع می کند به تغییر صفت دادن و این همان آستانه ی سقوط است و باز دوباره بر میگردد سر همان نقطه ی اول و شاید هم پایین تر و همین است که می گوید این وادی بسان یک شمشیر دولبه است.
و در کل این وادی این نوید را به انسان می دهد که در هر جایگاهی که باشی می توانی تغییر کنی و ناامیدی در کار نیست چون انسان به این حیات آمده است تا صفت هایش را تغییر بدهد چون تنها چیزی که همراه انسان از این بعد به بعد بعدی منتقل می شود صفتهای او هستند نه خانه و ماشین و ویلا و...

نگارش سخنان استاد:مسافر امین
ویرایش و ارسال:مرزبان خبری مسافر اصغر
- تعداد بازدید از این مطلب :
329