جلسه ششم از دوره چهل و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی البرز کرج، با استادی دیدهبان محترم مسافر رضا، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر زینالعابدین، با دستور جلسه "رابطه یادگیری با معرکهگیری" شنبه 27 آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر؛ خدا را شکر میکنم که این توفیق نصیب من شد تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
خیلی خوشحال هستم که تولد آقا تورج بهانهای شد که امروز در خدمت شما عزیزان باشم. به تورج عزیز تبریک عرض میکنم. قبل از هر چیز، من مدت زیادی استاد جلسه نبودم و جلسه به این شلوغی و منظمی ندیده بودم و این نشاندهنده عشق و علاقهای است که در این شعبه وجود دارد.
این انسجام، همدلی و همفکری و به جهت هنر زندگی کردن، اینکه انسان تلاش میکند که خیلی از ندانستهها را، بتواند به دست بیاورد و در جهت آن حرکت کند.
امروز دستور جلسه، رابطه یادگیری با معرکهگیری است. به جهت اینکه خیلی از چیزهایی که باعث شده که زندگی ما از روال عادی خودش خارج شود، رعایت نکردن یک سری اصول و قواعد است و ما باید یاد بگیریم که این موارد را رعایت کنیم تا مسیر زندگی را طی نماییم. بعضیاوقات، ما آنها را رعایت نمیکنیم و در رابطه با مردم صحبت و غیبت میکنیم.
یکزمانی است که بحثها پای بساطی و بین مصرفکنندگان است؛ ولی یکزمانی است که خیلی از صحبتها، پای بساطی نیست و صحبت غیبت کردن است و همهجا اتفاق میافتد، صحبتی که با تخریب دیگران انجام میشود.
همهجا اتفاق میافتد که بیاییم بنشینیم راجع به دیگران بهراحتی صحبت کنیم، غیبتکنیم و دیگران را در جایگاههایی که هستند قضاوت کنیم و این قضاوتها، تفکر کردن و اندیشه کردن انسان را از حالت طبیعی زندگی خارج میکند؛ بعد که مشکلی پیش میآید میگوییم چرا حال من خوب نیست؟! وقتیکه من راجع به مردم هر طوری که دوست دارم قضاوت میکنم و جلوی دیگران هر طوری که دوست دارم صحبت میکنم و فکر دیگران را نسبت به کسانی که حضور دارند خراب میکنم، دیدگاه خودم را نسبت به دیگران به آنها القا میکنم تا حق را به من بدهند.
در معرکهگیری، این اتفاقها میافتد که حال ما خراب میشود، یکی از دلایلی که ما در کنگره هستیم و حال ما را خوب میکند، این است که به مسائل منفی توجه نمیکنیم. وقتی ما در لژیون مینشینیم راجع به مطالب وادی اول، تفکرات و برداشت و تأثیری که وادی دوم روی زندگی ما دارد و همینطور مطالب دیگر صحبت میکنیم، ولی راجع به اینکه لژیون بغلی در مورد چه چیزی صحبت میکنند و یا راجع به این وادی چه تفکراتی دارند اصلاً صحبت نمیکنیم. راجع به این صحبت میکنیم تا تلاش کنیم ایرادهایی که ما را از زندگی و حال خوب، دور میکند بتوانیم در درون خود پیداکرده و حل کنیم. اگر اینها را یاد بگیریم شاید زندگی برای ما خوشایندتر باشد و زمانی که این ایرادها را پیدا کنیم، حتماً به حال بهتری خواهیم رسید.

قسمت دوم دستور جلسه راجع به تولد 10 سال رهایی مسافر تورج است. آقا تورج رهجوی مرحوم کوروش آذرپور بود که یادگاری خوبی بهجا گذاشته است.
بهتمامی دوستانی که از شعب دیگر مانند قزوین، چالوس، حاج رسولی و غیره تشریف آوردند خیرمقدم میگویم. این رفتوآمدهایی که بین شعب وجود دارد، یک محبتهایی را در دل آدمها به وجود میآورد که حاصل یادگیری اصولی است و تمام این صحبتهایی که راجع به یادگیری و معرکهگیری و غیبت و اینها انجام دادیم؛ در صورتی ارزشمند است که منجر به این محبتها و اندیشهها شود و در غیر این صورت یک شاهی ارزش ندارد و بهنوعی معرکهگیری است. ما باید یاد بگیریم این آموزشها را در زندگی پیاده نماییم.
الآن دو سالی است که آقا کوروش فوت کردهاند اما این اتحاد و همدلی توسط بچههای لژیون ایشان همیشه حفظ شده است و در جهت سازندگی و اهداف کنگره به کار گرفتهشده است، بهگونهای که برخی از بچههای لژیون آقا کوروش، شعب دیگری را در قزوین و شهرری را راهاندازی نمودند. این جواب تفکر یادگیری است و تفاوت آن با معرکهگیری است.
تورج هم با تمام مشکلاتی که داشت، با رعایت تمامی اصول، امروز به تولد 10 سال رهایی خود رسیده است.
تمامی این تولدهایی که جشن میگیریم، نشاندهنده این است که از حال خراب یک مصرفکننده یا یک همسفر مطلع میشویم تا بهجایی که برای درست زندگی کردن در تلاش هستند. اینکه ذهن خود را هدایت نماییم که راجع به مسائلی چون زندگی خاله و عمه خود قضاوت نکنیم و تمامی این جلسات و سی دی نوشتنها بدین خاطر است که یاد بگیریم که در جهت سازندگی افکار و اندیشه و متمرکز کردن آنها تلاش نماییم؛ اما اگر ذهن را به حال خود رها کنیم به همه طرف میرود و بعد از چند ساعت تفکر بیهوده، جز حال خراب چیزی به دست نمیآوریم.
مجدداً تولد آقا تورج را تبریک گفته و از شما عزیزان که به صحبتهای من گوش کردید تشکر میکنم.
.jpg)
اعلام سفر مسافر تورج:
سلام دوستان تورج هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس: شیشه، الکل، حشیش. روش درمان: DST. داروی درمان: OT. راهنمای سفر اول: سیامک طالبی طاهر. راهنمای سفر دوم: کوروش آذر پور. رهایی از بند مواد: ده سال و یک ماه. رهایی از سیگار: هفت سال.
حس خوبی دارم؛ نمیتوانم بگویم که قبلاً تجربه کردهام، هرسالی، هر جایگاهی حس خودش را دارد. امیدوارم که این جایگاه را همه شما تجربه کنید. نمیخواهم در مورد دوران مصرف خودم صحبت کنم و اذیت و آزارهایی که به خانواده خودم وارد کردم را بازگو کنم، فقط اینجا هستم تا تشکر کنم از خدای خودم که چنین همسفری را در راه من قرارداد.
ایشان باعث شدند تا من وارد کنگره شوم. ایشان شش ماه قبل از من با شعبه آکادمی در ارتباط بودند و بعد، من را با این شعبه آشنا کردند. شش ماه به دنبال این بودند تا من را وارد کنگره کنند و من دیدگاه بدی راجع به کنگره داشتم. وقتی وارد شعبه کرج شدم، بازهم همین دیدگاه بد را داشتم؛ وقتی از پلههای شعبه پایین آمدم کلاً از زندگی من فقط زن و پسرم مانده بودند.
با تخریب بالایی وارد کنگره شدم و میخواستم ثابت کنم که اینجا هم خبری نیست و به آنها بگویم وقت خودتان را تلف نکنید، چون دیگر من درمانپذیر نیستم. واقعاً به این نقطه رسیده بودم چون من آدمی بودم که هر خواستهای داشتم، با هر سختی که بود به آن هدف میرسیدم، ولی نمیتوانستم مصرف خودم را قطع کنم و فکر میکردم در کنگره هم نمیشود.
حدود دوازده سال از آن روز میگذرد و با گوشبهفرمان بودن و خواستن، این اتفاق افتاد و به درمان رسیدم.
خدا را شاکرم و از همسفرم سپاسگزارم که پشتیبان من بود تا به درمان برسم. از آقای مهندس تشکر میکنم که موقع رفتن پشت سرخود را نگاه کرد و دست من و امثال من را گرفت تا به درمان برسم. از خانم آنی بزرگ سپاسگزارم که با محبتهایشان چنین بستری را فراهم کردند. از آقای سیامک طالبی طاهر راهنمای سفر اولم سپاسگزارم، از آقای کورش آذر پور که انسانی مثالزدنی بودند و از آقای رضا تراب خانی تشکر میکنم که منت گذاشتند و تشریف آوردند. از بچههای لژیون نیز تشکر میکنم. از دوستان همدورهای که از قزوین تشریف آوردند و از تمام خدمتگزاران کنگره 60 سپاسگزارم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید ممنون و متشکرم.
.jpg)
تایپ متن: مسافر عرفان و مسافر احمد
ویرایش و بارگذاری: مسافر مهدی
عکاس: مرزبان خبری مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1495