جلسه دوازدهم از دور چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ به نمایندگی شعبه سنقر، با استادی مسافر مهرداد، نگهبانی مسافر حسن علی و دبیری مسافر صادق با دستور جلسه " وادی نهم و تاثیر آن روی من " و همچنین تولد اولین سال رهایی مسافر مجتبی در روز پنجشنبه 4 آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهرداد هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که امروز در این جایگاه هستم و تشکر میکنم از آقا مجتبی که باعث شد من اینجا بنشینم و به خودم خدمت کنم.
در قدیم افراد خیر و ثروتمند درجایی جمع میشدند و کمک مالی میکردند ، زندانی آزاد میکردند یا از خانوادههای نیازمند حمایت میکردند. گلریزان در کنگره برای نجات جان انسانها است افرادی مثل آقای شریفی این مکان را در اختیار ما قرار دادهاند که ما اینجا جمعشویم آموزش ببینیم و درمان شویم. دیروز تعداد زیادی از اعضای کنگره در تهران پهلوان شدند دلیل آن آموزشهای کنگره است که شخص بیدار میشود. اگر ما بتوانیم زمین را بسازیم و از خودمان ساختمان داشته باشیم اتفاقات خوبی میافتد. شاید در این شهر و روستاهای اطراف تعداد زیادی خانم مصرفکننده وجود دارد وقتی ساختمان از خودمان باشد خانمهای مصرفکننده میتوانند به کنگره بیایند و درمان شوند.
یکزمانی مواد مصرف میکردیم راضی بودیم همهچیزمان را از دست بدهیم فقط مواد مصرف نکنیم الآن اینها در کنگره برگشته یا دارد برمیگردد ولی ما نباید اسیر مادیات باشیم. چرا در زندگی ما مشکلات و گرههایی هست که حل نمیشود؟ چون بخشنده نیستیم چون قبلاً بذر بد کاشتیم و الآن داریم درو میکنیم ولی الآن باید بذر نیکو بکاریم.
همه ما حاضر بودیم هرچه داشتیم و نداشتیم بدهیم که یکشب بازداشتگاه نرویم ولی الآن در کنگره حسابگر شدیم. دریکی از شعبات کنگره یک خانم همسفر وام خانگی گرفته و آن پول را به کنگره داده تا عضو لژیون سردار شود ، علت چیست؟ چون بساط مواد و مصرف مواد در خانه آنها جمع شده و به آرامش رسیدهاند میخواهد این پول را بدهد تا افراد دیگری هم بیایند و درمان شوند.
خود من پولی را که قرار بود برای خیرات مادرم هزینه کنم به کنگره دادم و مطمئنم افرادی که در کنگره رها میشوند ثواب آن به روح مادرم میرسد. ما باید زکات پاکیمان را بدهیم و در زمین حاصلخیز کنگره کشت کنیم و امیدوارم به این آگاهی برسیم چون مهمترین اصل برای رسیدن به هدف پیدا کردن راه است. امیدوارم تکتک ما قدر خودمان را بدانیم و در مراسم گلریزان بدرخشیم.
و اما قسمت دوم جلسه؛ تولد رهایی مسافر مجتبی. آقا مجتبی روز اول با یک حال خراب وارد کنگره شد فرمانبردار بود، به رهایی رسید، دبیری و نگهبانی را گذراند الآن چند ماه است که مسئول اوتی است و باید تلاش کند برای جایگاههای دیگر مثل راهنمای درمان یا راهنمای سیگار. مسافری که میآید خوب سفر میکند یک همسفر خوب هم همراهش هست، همسفر آقا مجتبی هم همراهش میآمد و الآن مرزبان قسمت خانمها است و من تولد یکسال رهایی ایشان را خدمت خودشان ، خانواده ایشان و کلیه اعضای کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم.
اعلام سفر مسافر مجتبی:
آخرین آنتی ایکس شیره خوراکی ، مدت سفر اول 10 ماه و 20 روز ، روش درمان DST ، داروی درمان OT ، رهایی از بند مواد 12 ماه و 7 روز ، ورزش در کنگره فوتبال
آرزوی مسافر مجتبی:
آرزو میکنم هر کس هر خواستهای دارد به آن برسد.
سخنان مسافر مجتبی:
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر. خدا را شاکرم که این روز قشنگ را میبینم و این روز را به مادرم ، همسرم و دخترم تبریک میگویم. شاید دو سال قبل تصور نمیکردم که دو ساعت بدون مواد دوام بیاورم چون مواد مخدر از من چیزی ساخته بود که خودم هم از خودم بدم میآمد. راههای زیادی برای درمان رفتم ولی موفق نشدم. وقتی وارد کنگره شدم حال خرابی داشتم ، خیلی راهنمایم را اذیت کردم نمیتوانستم سیدی بنویسم؛ ولی با فرمانبرداری توانستم به حال خوب برسم. از همسرم تشکر میکنم که با همه مشکلات و کاستیهای من ساخت و هیچوقت پشتم را خالی نکرد ، حتی الآن هم خیلی از افراد فامیل به من گیر میدهند که چرا بازهم به کنگره میآیم و همسرم در جواب آنها میگوید تا حالا بذر خوبی نکاشتیم و از امروز میخواهیم با خدمت در کنگره بذر خوبی بکاریم. من از آقای مهندس ، راهنمای بزرگوارم آقا مهرداد امیری و همه خدمتگزاران کنگره تشکر میکنم که باعث شدند من به این حال خوب برسم.
ویرایش و بارگزاری: مسافر رضا
تهیه و تدوین: مسافر حسن
عکاس: مسافر محمدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
541