English Version
English

افکار و اندیشه ندای درون ماست

افکار و اندیشه ندای درون ماست

وقتی می‌خواهیم در مورد زندگی صحبت کنیم باید جواب این سوالات را بدانیم، مبدأ کجاست؟ کی هستیم؟ از زندگی کردن چه می‌خواهیم؟ هدف ما چیست؟ چقدر این جهانی که در آن زندگی می‌کنیم را می‌شناسیم؟ و حتی از فیزیولوژی جسم خود چقدر آگاهی داریم؟ و اینکه آیا زندگی فقط همین یک جهان است؟ یا جهان های دیگری هم هستند؟ و......
در کتاب حال شما چطور است که آقای مهندس نوشتند، آقای ویلیام مقدمه‌ای بسیار زیبا برای آن نوشته است می‌گوید: افکار و اندیشه ندای درون ما هستند که می‌توانند، ما را تبدیل به یک انسان خوشحال و با انگیزه کنند و حتی به زندگی ما جهش بدهند و ما را تبدیل به یک انسان شجاع و متحول کنند و یا نه از ما یک انسان ناامید و بی‌انگیزه و مملو از ترس و یا حتی ما را به خاک سیاه بنشانند، نجواهای درون بسیار مهم هستند و ما به این نجواهای درون نیازمند هستیم، مثلاً چندین سال با یک نفر دوست هستیم و این فرد یک رفتار یا یک حرکتی می‌کند که ما را می‌رنجاند و ما هم کلاً او را کنار می‌گذاریم آیا درست است، این جا ما می‌توانیم با افکار درون خود به خوبی‌های این فرد فکر کنیم و حتی او را ببخشیم، یعنی همان نجواهای مثبت خودمان، پس می‌توانیم با جهت دادن مثبت به نجواهای درونمان حتی از باتلاقهای که ما را چندین سال درگیر خودشان کرده‌اند رها شویم «آن چه کنی به خود کنی گر هم نیک و بد کنی»یا اینکه نه، بزنیم، ببریم، بخوریم و در بریم و بگوییم همه انسان‌ها بد هسنتد و...
در جهان هستی همه چیز معجزه است، آب و خاک چطور باعث تولید این همه محصول می‌شوند؟حس دوست داشتن  انسان‌ها به هم یک معجزه است،چرا انسان عاشق یک گاو یا یک گوسفند نمی‌شود، آیا معجزه نیست؟ چشم چطور می‌بیند، قلب چطور ۸۰ الی ۹۰سال می‌زند بدون یک لحظه درنگآیا معجزه نیست؟ و...
حس کردن وجود انسان و وجود جهان هستی با درک خیلی اهمیت دارد، همانطور که چیزهای مثبت داریم منفی هم داریم مثلاً جنگل با تمام زیبای‌هایش شب‌ها بسیار خطرناک است و دوست داشتن یک انسان همان گونه که بسیار لذت بخش است می‌تواند مشکل ساز هم بشود، خود انسان موجود پاکی است ولی دو عنصر روح و جن می‌توانند او را تبدیل به یک عنصر منفی یا مثبت کنند، یعنی به واسطه همان نجواهای درون انسان‌های که بفهمند زندگی همین یک زندگی و همین صورآشکار نیست سعی می‌کنند بیشتر مؤثر باشند و نجواهای درون هستند که ما چطور فکر کنیم، چطور قضاوت کنیم، چطور زندگی کنیم و البته انسانی که نجواهای درونش درست و مثبت باشند زندگی را سخت نمی‌گیرد، خودش را با شرایط وفق می‌دهد نتیجه می‌گیریم تفکر و اندیشه درونی ماست اگر به یک فرشته با دید منفی نگاه کنیم، قطعاً ایرادهای پیدا می‌کنیم و اگر به یک افریته با دید مثبت نگاه کنیم قطعاً نکات مثبتی می‌بینیم و همه چیز به دید درونی ما بستگی دارد، پس می‌شود در نگاه درونی خود تجديد نظر کرد و البته این زمانی صورت می‌گیرد که دانش و آگاهی بالاتری رسیده باشیم و وجود را حس کرده باشیم.

نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دهم)
رابط خبری: راهنما همسفر لیلا
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون‌ هفتم)
وبلاگ همسفران رودهن 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .