روز اولی که اسم کنگره ۶۰ را شنیدم خیلی برای من عجیب بود، چهطور امکان دارد که یک فرد مصرفکننده آراسته شود به آرامش برسد و مطالعه کند و خیلی سوالهای دیگر داشتم، آن روزها خبری از درمان اعتیاد نبود، حتی به ذهن من هم نمیرسید که یک روزی همین کنگره ۶۰ مکان امید من بشود، مکانی که از آن آرامش دریافت کنم، مکانی که میتواند انرژی من را به من برگرداند و همه چیز چرخید و چرخید گذر من هم به کنگره افتاد، اول به اصرار اطرافیان و مسافرم آمدم تا ببینم این کنگره، که اینقدر همه تعریفش را میکنند کجاست؟ چه فضایی دارد؟
ولی از زمانی که وارد شدم مسیر زندگی من عوض شد، پر از حس خوب بود، پر از محبت بود، پر از انسانهای امیدوار و موفق، پر از آغوش گرم، پر از لبخند، پر از مهربانی، از زمانی که وارد این مکان شدم تازه متوجه درون خودم شدم، درونی که پر از ناامیدی و خستگی بود در ابتدا فکر کردم که به خاطر مسافرم آمدهام اما بعد متوجه شدم حتی خودم از مسافرم داغونتر هستم فکر میکردم فقط کسی که مصرف کننده هست به کنگره احتیاج دارد ما فقط برای حمایت مسافرها آمدهایم ولی اینطور نبود، تازه راه خودم را پیدا کرده بودم و فهمیدم اینجا همان جایی است که میتواند من را نجات دهد، میتواند زخمهای من را درمان کند من هنوز نیمه سفرم را هم طی نکردم ولی طی همین چند ماه با آموزشهایی که گرفتهام به آرامش نزدیک شدم، من به کنگره ایمان دارم و مطمئن هستم که موفق خواهیم شد سفرمان را به خوبی به پایان برسانیم .
در آخر خدا را شکر میکنم که با کنگره ۶۰ آشنا شدیم زندگی ما ممکن بود خراب شود اما کنگره نجات داد از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را برای من و دیگران فراهم کردند، از راهنما خانم ناهید تشکر میکنم خیلی از ایشان آموزش گرفتهام و امیدوارم بتوانم حتی ذرهای از زحماتشان را جبران کنم و همچنین امیدوارم بتوانم در کنگره خدمتگزار خوبی باشم از خدا میخواهم هرکسی که درگیر اعتیاد است با کنگره آشنا شود تا بتواند به رهایی و تعادل برسد و رنگ واقعی زندگی را ببیند.
نویسنده: همسفر رضوان رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون نهم)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
164