هفتمین جلسه از دور پانزدهین کارگاههای آموزشی خصوصی کنگرهی 60، به نمایندگی یحیی زارع میبد به استادی راهنمای محترم مسافر بهزاد و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر ماشاالله با دستور جلسهی «وادی هفتم و تأثیر آن روی من» در روز یکشنبه 19 شهریور 1402 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهزاد هستم یک مسافر، خدا را شاکرم که مجدد در این جایگاه دعوت به خدمت شدم. همه وادیها تأثیر به سزایی روی من دارد. چه در لژیونها و چه در جلسات؛ چهار وادی اول که مروری بر تفکر دارند، در وادی چهارم راههای بیراهه بسته میشود و شاهراهای اصلی را به شما میگوید که تفکر با حرکت کردن ما را به نتیجه میرساند، وادی ششم به ما میآموزد که فرماندهی خود را به رسمیت بشناسیم و در وادی هفتم یافتن راه و برداشت از آن است؛ اگر ما گاوصندقی را در نظر بگیریم ما نیازمند چیزی که درون آن است، هستیم و برای باز کردن درب آن به دنبال کلید و رمز هستیم تا به حقیقت درون گاوصندق دست بیابیم، هر مجهولی یک کلید دارد؛ یافتن علم هم کلیدی دارد که ما باید آن را پیدا کنیم.

وادی هفتم میگوید که بسیاری از ما راه را رفتهایم و برای کشف حقیقت و نجات خود در مسیری به راه افتاده بودیم بدون اینکه به سرانجام مسیر توجه داشته باشیم، ولی دیدیم که نه تنها مشکلاتمان حل نشد بلکه زیادتر هم شد، مثلاً میخواستیم با قرص خود درمانی کنیم؛ ولی متأسفانه به مشکلات خود افزودیم، تا دیروز مصرف مواد را داشتیم، اکنون قرص را نیز به آن اضافه کردهایم، چون در مسیر درست نبودیم و کلیدساز، کلید گاو صندق ما را خوب نساخته بود.
افراد بیخرد اصولاً مسیر بیراهه را طی میکنند و میخواهند سریع به نتیجه برسند و همچنین از کار خود نیز راضی نیستند و دائماً از دیگران عذرخواهی میکنند؛ همهی این گرفتاریها از عدم تفکر، نداشتن هدف و عدم توجه به مبدأ و مقصد خود میباشد.
در نتیجه موفقیت لازم را کسب نمیکنند، افراد خردمند افرادی هستند که از روی اندیشه و خرد جمعی تصمیم میگیرند و به قدرت درون خودشان مراجعه میکنند و به تلاش، تفکر و اندیشهی خود متکی میباشند. باد آورده را باد خواهد برد؛ کسی که برای درمانش تلاش میکند به درمان میرسد و برعکس آن کسی که برای درمان خود هیچ گونه تلاش، کوشش و تفکری ندارد به درمان قطعی نخواهد رسید.
- تعداد بازدید از این مطلب :
795