نهمین جلسه از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی کاشمر با نگهبانی همسفر راضیه و دبیری همسفر طیبه و استادی همسفر لیلی با دستور جلسه «خدمت مالی و تاثیر آن روی زندگی من و سیدی کاغذ پوسیده» در تاریخ ۱۴شهریورماه ۱۴٠۲ راس ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
قبل از اینکه وارد کنگره شوم در نگاه اول فکر میکردم مال و ثروت بیش از هر چیزی تضمین کنندهی بقا میباشد. کسانی که در اینجا سفر میکنند به نوعی در هزینههای زمین و مکان اجارهای با توجه به وسع خود مبلغی را پرداخت میکنند و در این امر خداپسندانه شرکت میکنند. خیلی دوست داشتم عضو کوچکی از این مجموعه باشم، به لطف خداوند اکنون در خدمت دوستانم هستم. خداوند را شاکرم که توانستم عضو لژیون سردار باشم، از زمانی که این تصمیم را گرفتم با خود نیت کردم که بتوانم علم کنگره را به خوبی بیاموزم و در زندگی شخصیام کاربردی کنم. همه میدانیم که بخشیدن یک نوع سپاسگزاری از خداوند بزرگ میباشد، خداوند میگوید؛ اگر در یاری رساندن به بندگان خداوند کوتاهی کنیم، خداوند افراد دیگری را جایگزین ما میکند و نعمتهایش را از ما میگیرد و به کسانی میدهد که اهل بخشیدن هستند. بخشیدن یکی از بهترین عملهای سالم است، زیرا در بخشش آموزشهای زیادی وجود دارد. من با بخشیدن قناعت را یاد میگیرم، اگر توانستم از مال خود آنچه دارم مقداری را ببخشم یعنی تازه دارم بخشیدن را یاد میگیرم، زیرا بخشش واقعی بخشیدن و بخشش داشتن است. ثروت واقعی آن دل بزرگی است که میتواند ببخشد، من این حال خوب را مدیون بزرگترهای کنگره هستم و تمام کسانی که از قبل بودند و خدمت کردند. آنها هزینه کردند تا من بتوانم اینجا بیایم و آموزش بگیرم، کنگره قطعاً به مبلغی که من پرداخت میکنم احتیاجی ندارد، بلکه این من هستم که با این قدم کوچک خود را به اقیانوس عظیم کنگره وصل کردهام. اگر با این کمکهای کوچک حتی یک صندلی هم خریداری شود و یک نفر به رهایی برسد همین باعث آرامش من در زندگی میشود. مهندس در سیدی کج فهمی میفرمایند؛ حتماً برای مسائل مالی برنامهریزی کنید، اگر برای کارهایتان برنامهریزی نکنید و هوشیار نباشید به بندهایی میرسید که زمان از کف میدهید. در سیدی کاغذ پوسیده مهندس میفرماید که بعضی از افراد قدرت مالی دارند زور هم دارند ولی هدف ندارند و فقط میخواهند به داراییهایشان اضافه کنند، موجودی بانکیشان را بالا ببرند، فقط هدفشان جمع آوری مادیات است. اینها فقط جمع میکنند و ثروتی که جمع میکنند آنها را مثل گیاه حشرهخوار در خودش جمع میکند و میبلعد. انسانهایی که عقل معاش ندارند برنامهریزی هم ندارند، آنها از بیپولی و از بیبرنامگی متلاشی میشوند. خیلی از افراد هستند که از کارهای کوچک شروع میکنند و چیزی که مهم است استقامت دارند، این است که چقدر میتوانند کار کنند، فکر کنند، برنامهریزی کنند و در مقابل شکست استقامت به خرج دهند آن وقت خداوند هم یاریشان میکند. مهندس در سیدی روح میفرمایند؛ کولهبار خود را از وسایل بدردنخور خالی کنم گاهی همین مادیات بندهایی به دست و پای ما در زندگی میزند که شرایط سخت میشود. مال و ثروت خوب است لازمۀ حیات است ولی دانایی و آگاهی هم میخواهد، من با بخشیدن از مقدار پولی که دارم آنرا میتوانم به شاهکلیدی تبدیل کنم که با آن بسیاری از گرههای درونی خودم را باز کنم. یا گاهی با همین پول گرههایی به وجود و زندگی خودم و یا کسانی که از آن استفاده میکنند بزنم که باعث تباهی و نابودی میشود پس بستگی به من دارد که زکات سلامتی و آرامشم را چگونه، کجا و چه زمانی پرداخت کنم. امیدوارم که شکوه و عظمت شرکت در لژیون سردار باعث شود تا بتوانم قدمهای بهتری در زندگی بردارم متشکرم.
.jpg)
در سیدی کاغذ پوسیده مهندس میفرمایند که بعضی از افراد قدرت مالی دارند زور هم دارند؛ ولی هدف ندارند و فقط میخواهند به داراییهایشان اضافه کنند، موجودی بانکیشان را بالا ببرند، فقط هدفشان جمعآوری مادیات است. اینها فقط جمع میکنند و ثروتی که جمع میکنند آنها را مثل گیاه حشرهخوار در خودش جمع میکند و میبلعد. انسانهایی که عقل معاش ندارند برنامهریزی هم ندارند، آنها از بیپولی و از بیبرنامگی متلاشی میشوند. خیلی از افراد هستند که از کارهای کوچک شروع میکنند و چیزی که مهم است استقامت دارند، این است که چقدر میتوانند کار کنند، فکر کنند، برنامهریزی کنند و در مقابل شکست استقامت به خرج دهند آن وقت خداوند هم یاریشان میکند. مهندس در سیدی روح میفرمایند؛ کولهبار خود را از وسایل بدردنخور خالی کنم گاهی همین مادیات بندهایی به دستوپای ما در زندگی میزند که شرایط سخت میشود. مال و ثروت خوب است لازمهٔ حیات است؛ ولی دانایی و آگاهی هم میخواهد، من با بخشیدن از مقدار پولی که دارم آن را میتوانم به شاهکلیدی تبدیل کنم که با آن بسیاری از گرههای درونی خودم را باز کنم. یا گاهی با همین پول گرههایی به وجود و زندگی خودم و یا کسانی که از آن استفاده میکنند بزنم که باعث تباهی و نابودی میشود پس بستگی به من دارد که زکات سلامتی و آرامشم را چگونه، کجا و چه زمانی پرداخت کنم. امیدوارم که شکوه و عظمت شرکت در لژیون سردار باعث شود تا بتوانم قدمهای بهتری در زندگی بردارم متشکرم.
مشارکت اعضا؛
همسفر فاطمه:
در مورد دستور جلسه آقای مهندس در سیدی هفته قبل گفتند؛ اگر سالی یکبار هم شما بهعنوان پهلوان به کنگره کمک کنید نمیتوانید آن خدمتی که کنگره به شما ارائه داده جبران کنید. حتی خود من که بنیان کنگره هستم و من این همه از نظر علمی و آموزشی کمک میکنم؛ ولی چیزهایی که کنگره به من داده است قابلقیاس نیست. واقعاً همینطور است، من در لژیون سردار یک مبلغ ناچیزی کمک کردم؛ اما بهقدری برکاتش در زندگی من بود که اصلاً قابلقیاس نیست در برابر دریافتی که داشتم، حتی در خدمتها، من در بخش سایت خدمت میکنم این تایپکردنها بهقدری به من آموزش داده و عزتنفس که در منِ فاطمه به صفر رسیده بود، خیلی بالا برد و من خودم را در کنگره پیدا کردم همین که ناامید بودم، کینه داشتم و.. الان خالی شدم از کینه، غیبت و دروغ گفتن.
همسفر فرزانه:
خداقوت میگم به استاد، دبیر و نگهبان. در مورد دستور جلسه، اول کنگره حال من را خوب کرده، آن آموزشی که کنگره به من داد اصلاً قابلقیاس نیست در برابر آن اندک خدمت مالی که من انجام دادم. فرزانه قبل از کنگره یک آدم افسرده، با کوچکترین تنش اشکش جاری میشد و قدرت صحبتکردن را نداشتم، کابوسهای شبانهای که داشتم (همیشه مسافرم را مقصر میدانستم) درصورتیکه من خودم اینقدر کارهای ضدارزش داشتم که باعث میشد من آن کابوسها را ببینم. خدا را شکر با ورودم به کنگره با گرفتن آموزشها، تزکیه و پالایش که دارم انجام میدهم راحتتر شدم و خدا را شکر میکنم که خدمتهایی که هر جا، چه بیرون از کنگره و چه داخل کنگره انجام میدهم همهاش از روی عشق و محبت است.
همسفر الهه:
مهندس در بیشتر سیدیها میگویند اگر این خدمتهای مالی نبود ما الان کجا بودیم؟ آیا ما یک شعبه داشتیم که در آن بنشینیم؟ مسافر من اول که برای درمان آمده بود در پارک جلسات برگزار میشد خیلی سخت بود. به من میگفت یک جایی هم هست علاوه بر اینکه مسافران درمان میشوند همسفران در شهرهای بزرگ درمان میشوند. خدا کند یک جایی باشد همانطور که من درمان میشوم شما هم بتوانی بیای و آموزش بگیری. واقعاً به قول مهندس اگر این حمایتهای مالی نبود الان شعبهای در اینجا نبود و یا اگر هم بود باید وابسته به نهادهای دیگر میبودیم. الان همهی بچههای کنگره حمایت میکنند و این حمایتها واقعاً یک حال خوش به زندگی منِ الهه داده است. خداروشکر میکنم و خوشحالم که عضو لژیون سردار هستم.
تایپ و ویرایش: همسفر سمیه، راهنما همسفر رقیه (لژیون سوم) و همسفر فاطمه، راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر فاطمه، راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: همسفر سارا، راهنما همسفر زهرا ( لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
400