پنجمین جلسه از دور بیست و سوم کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی دکتر سعید و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری دکتر سارا با دستور جلسه خانواده THC روز جمعه سوم شهریورماه 1402 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.
.jpg)
سخنان استاد جلسه:
سلام دوستان سعید هستم همسفر؛ در ادامه بحث THC یا حشیش یا کانابینوییدها من قصد دارم به سه واژه تأکید بکنم. یکی CUD یا کانابیس، User Disorder یا اختلالات ناشی از سو مصرف حشیش است و تعریف آن به این صورت است که فرد مصرفکننده حشیش حتی علیرغم اینکه میداند هم به خودش و دیگران میتواند آسیب بزند در DSM5 آمده دوتا علامت از 10 علامت را داشته باشد مارک CUD یا User Disorder رو میشود به آن اطلاق کرد. علائمی که DSM5 آمده مطرح کرده یکی اختلالات شدید خلقوخوی و پرخاشگری است، اختلالات استرس و اضطراب، پرخوری، اعتیادهای رفتاری که دوست دارند عملی را مرتب تکرار بکنند، اوتیسم، نگرانیهای روزمره و شرایطی که باعث میشود فرد دچار بیقراری بشود و پرخاشگری را تأکید میکنم که رفتارهایی را از خودشان بروز میدهند که هرلحظه احتمال دارد که آن رفتار منجر به ناهنجاری وحشتناکی بشود. موضوع دیگر Cannabis Dependence است یا وابستگی به حشیش است که سه عنصر حیاتی را ذکر میکنم. کسی که اشتغال به مصرف حشیش را دارند، کسانی که استفاده اجباری به مصرف حشیش را دارند و همچنین فرد میل بسیار و بازگشت مجدد به مصرف حشیش دارد. سومین ترم CA هستش که سوءمصرف حشیش به این صورت که افراد یک مقداری از آن 10 علامتی که ذکر کردم خدمتتان آنقدر این اختلال پررنگ هست که در روابط اجتماعی و روابط شغلی فرد، یادگیری و رفتارهای تحصیلی فرد تأثیر بسزایی میگذارد و فرد را با این اختلال متمایز میکند از بقیه افراد مصرفکننده و این میتواند علائمش را در مصرف گاهبهگاهی یا تفننی یا در مصارف مزمن خودش را نشان دهد. علائم مصرف و علائم محرومیت از مصرف حشیش را میخواهم تفکیک کنم. علائم مصرف حشیش این است که ضربان قلب تند، پرخوری و پراشتهایی، عدم تمرکز، عدم هماهنگی، اختلال تعادل، انرژی بسیار بالا. علائم محرومیت میتواند مواردی همچون Craving یا ولع بسیار شدید، بیقراری، در طولانیمدت علائم محرومیت میتواند به کاهش وزن و بیاشتهایی منجر بشود، لرزش، تب، کابوسهای شبانه وحشتناک، Terminal Insomnia یا بیخوابیهای اول شب دارند یا صبح بیدار شدند دیگر نمیتوانند به خواب بروند، اینها علائم محرومیت از مصرف حشیش است. در ارتباط با اپیدومیولوژی عرض کردم در جهان الآن 160 میلیون نفر مصرفکننده حشیش داریم که بین 15 تا 25 سال هستند. چند نکته در این رابطه عرض کنم که آقایان بیشتر درگیر مصرف حشیش هستند اما اتفاقی که میافتد سرعت پیشرفت در وابستگی در خانمها بیشتر هست و اینکه در جامعه آمریکا اپیدومیولوژی مصرف به این صورت است که 40 درصد جامعه تا آخر عمر مصرف حشیش را داشتهاند. 10 درصد کسانی که مصرف کردهاند در یک سال اخیر مصرفکننده بودهاند، 1 درصد آنها امروز مصرف داشتهاند! نکته مهم در مورد ترنس ها (LGBT) است که مصرف و سوءمصرف در این قشر از جامعه 4 برابر بیشتر از جمعیت عادی و نرمال است. بحث دیگر در مورد THC های Synthetic است که اولین بار هوفمن در سال 2000 به اینها دسترسی پیدا کرد و انواع مختلفی را معرفی کرد که خطرناک¬ترین آنها JW018 است که شرکتهای داروسازی با توجه به تأثیرات آن در قسمتهای مختلف مغز از این استفاده کردند و مثلاً از داروی مارینول که در قالب قرصهای 2.5 و 5 و 10 میلیگرمی است برای رفع مشکلات فلج مغزی میتوان استفاده کرد، در بیمارانی که سرطان دارند و مشکل کاهش وزن و بیاشتهایی دارند از این دارو بجهت تحریک هیپوتالاموس استفاده میکنند که دچار پرخوری بشوند و همچنین برای کسانی که مشکل تهوع دارند بعد از شروع شیمیدرمانی و اثری که در ریسپتورهای مربوط به بصل النخاع میگذارد میتواند مشکل تهوع را بعد از شروع شیمیدرمانی برطرف بکند. نکته دیگر در ارتباط با مقایسه THC طبیعی با Synthetic است که Synthetic ها به خاطر اینکه قابلتشخیص آزمایشگاهی نیستند آرامآرام مصرف آنها بالا رفته و تقریباً 50 – 50 شده. یکی از دلایل اینکه مصرف کانابینویید های Synthetic بیشتر شده و برابری میکند به خاطر اثرات بهمراتب بیشتر آنها و دسترسی به آنها با قیمت پایینتر است. نکته مهمتر در آزمایشگاههای تشخیصی تستهایی که میگیرند بههیچوجه تست آن مثبت نمیشود و یکی از دلایل آن همین است. نکته مهم دیگر این است که اکثر مواد مخدر چیزی حدود 72 ساعت بعد تست منفی میشود بعد از مصرف و تنها مادهای که تست آن تا دو هفته امکان بقای آن هست THC است به دلیل اینکه Oil Base هستند و در بافتهای چربی ذخیره میشوند و آزاد میشوند به این دلیل میتواند تا 15 روز مثبت باشد. تشکر از شما.
.jpg)
مشارکت دکتر محمد:
سلام دوستان محمد هستم همسفر، مرکز آرش؛ راجع به کانابیس یک مسئله این است که خطرناکترین ماده مخدر و اعتیادآور در دنیا چی هست و همانطور که همه میدانند الکل است که سازمان مواد مخدر آمریکا هم اعلام کرده به خاطر آسیب آن به کبد و منجر به مرگ میشود. دوم اینکه سازمان مواد مخدر آمریکا اعلام کرده که بعد از الکل خطرناکترین مواد مخدر حشیش و کوکایین است. به خاطر توهم و عرف بودن و جرم انگاری نشدن در بین مردم و بسیاری حتی در جوامع خودمان حشیش را مصرف میکنند و اصلاً نمیدانند. سؤال دیگر این است که چرا در برخی کشورها مثل کانادا، هلند، آمریکا آزاد شده است؟ و همین سوءتفاهمی را درست کرده است. پس از بررسی دو علت عمده بیان شده که یکی این است که افراد به سراغ هرویین و مواد مخدر قویتر نروند و علت دوم این است که نتوانستند جلوی حشیش را بگیرند. من مدتی لندن زندگی میکردم و میپرسیدم که چرا جلوی این را نمیگیرید و میگفتند نمیتوانیم و در بسیاری از خانهها حشیش را با اشعه ماورا بنفش و غیره پرورش داده و استفاده میکنند و میگفتند از برق مصرفی آنها میفهمیم و به سراغ آنها میرویم و دستگیرشان میکنیم. با اسامی مختلفی مثل گل، گرس، علف هم خوب در کشور ما هست و بسیار خطرناک است و رسانه عمومی باید اطلاعرسانی بیشتری بکند و راجع به درمان آن بسیار مشکل است چون افراد قبول نمیکنند که اعتیادآور است و من مریضهایی داشتم که 20 سال تحت نظر روانپزشک نتوانستند و در کنگره راحت در 10 ماه درمان بشوند و این بسیار مهم است. درست است که ازنظر پروتکل درمانی وزارت بهداری ما حق نداریم که مواد بجز آنتی سایکوتیک را برای حشیش بدهیم ولی با توجه به نتایج دیدهشده در کنگره 60 اکثر کسانی که به من مراجعه کردند (99 درصد) نتیجه مثبت گرفتند. ممنون و متشکرم.
استاد جلسه دکتر سعید:
من دو نکته را عرض کنم، در مورد خطرناکترین موافق نیستم چون ما اوردوز وحشتناک و مرگآفرین در مورد حشیش نداریم به خاطر اینکه ریسپتوری در مرکز تنفسی مغز برای کانابینوییدها یا THC وجود ندارد و سایر مواد مخدر چون گیرنده در مرکز تنفسی مغز دارند باعث میشود هیپوکسی و منجر به آریتمی و مرگ میشود ولی در THC ما مرگ ناشی از هیپوکسی و آریتمی نخواهیم داشت. دلیل آن این است که CB1 که در کل مغز و CB2 که در قسمت ایمنی و تیموس است دو گیرنده THC هستند و THC آندوژن آنها Anandamide است بهاضافه دو گلیسرول آناشیدونیل. CB1 وقتی THC میآید در بیزال گانگلیا (Basal Ganglia) قسمتی از مغز مینشیند، باعث اختلال حرکتی میشود. وقتی در بصل النخاع وارد میشود مشکل تهوع را برطرف میکند. وقتی در هیپوکامپ مینشیند میتواند حافظه را مختل بکند، وقتی در قسمت کورتکس مغز میرود اختلالات یادگیری را منجر میشود ولی تأکید شده که بههیچوجه در مرکز تنفسی مغز گیرنده THC نداریم و به همین خاطر اوردوز آن نمیتواند مرگآفرین باشد. مطلب بعدی این است که در جلسه قبلی ما اشاره کردیم با توجه به فرمایش درست شما، الکل شایعترین است و آماری ارائه کردم که کسانی که بهصورت تفریحی و تفننی مصرف میکنند مواد مخدر را در محرکها گفتهاند بعد از مصرف یکبار مواد محرک احتمال وابستگی 11 درصد است. در مورد سیگار کسی که یک یا دو بار مصرف کند احتمال وابستگی و اعتیاد 32 درصد است، در مورد کوکایین 17 درصد، الکل 15 درصد، حشیش 10 درصد، هرویین 23 درصد است و این نشان میدهد که بدنامترین آنها سیگار است. ولی شایعترین مادهای که تأثیر میگذارد الکل کاملاً درست است.
مشارکت همسفر محمد
آمار بنده از سازمان مبارزه با مواد مخدر آمریکا بود و کشندهترین ماده الکل بود به خاطر آسیب کبدی و راجع به حشیش به خاطر آریتمی که میدهد طبق آمار پزشک قانونی ایران کسانی بودند که بعد از یکبار مصرف حشیش مرگ ناگهانی داشتهاند و باید بسیار به آن توجه شود.
جناب مهندس:
قانونی در کنگره 60 داریم که ما بههیچعنوان حرف کسی را رد نمیکنیم حتی اگر اشتباه باشد. اگر فرد بگوید ماه سیاه است ما نمیگوییم سیاه نیست. مشارکت میکنیم و مشخصات سفیدی را میگوییم و دیگری میگوید سبز است و مشخصات سبز بودن را میدهد و نمیگوییم که حرف شما درست یا غلط است. به خاطر به وجود نیامدن دلخوری بین عزیزان.

مشارکت دکتر فرشته:
سلام فرشته هستم همسفر، در ابتدا روز پزشک را به همکارانم تبریک میگویم، در مورد حشیش یا cannabis بیش از صد و شصت میلیون نفر در دنیا درگیرش شدند و شایعترین مادهای هست که استفاده میشود، زنگ خطر اولیه این هست که خانوادهها فکر میکنند گل و حشیش اعتیاد و خطری ندارد، اینکه سن پایین مصرف میشود زنگ خطر بعدی است، وقتی جرم انگاری نیست و در بعضی کشورها هنوز مصرفش آزاد هست خب پس سن پایین مصرف خواهد شد و سن پایین مصرف بههرحال به وابستگی منجر خواهد شد، عوارض هم دارد روی یادگیری تأثیر دارد، سرخوشی ایجاد میکند، در طولانیمدت وابستگی میاورد، علائم محرومیت در درازمدت خواهد داشت، همهی اینها این توجیه را دارد که به درمان آن فکر کنیم و چون در شبکه بهداشت هنوز پروتکل واضحی برایش گفته نشده پس باید به تجربهها نگاه کنیم، علمی که تجربه میشود علم راستین هست، در کنگره درمان گل و حشیش کنار سایر مخدرها خیلی قشنگ هم جواب گرفته شده، باید آفرین گفت و ادامه بدهیم، ممنون.
.jpg)
مشارکت مسافر دکتر مجید:
سلام مجید هستم مسافر، سپاسگزارم از استاد جلسه، در مورد THC خب من در مطب که بودم بوپره نورفین به بیماران میدادم اما بیشتر از یک ماه چهل روز نبودند، cannabis بهصورت تدخینی و بخارپز قابلاستفاده هست، دفعش بیست تا سیوپنج درصد از طریق ادرار هست، شصتوپنج تا هشتاد درصد هم از طریق مدفوع هست، در سوءمصرفش داریم که یک مقدار اسپرماتوژنز را زیاد میکند، درهرصورت محرک هست و در ادامه باعث مشکلاتی در نعوظ میشود، هیرسوتیسم هم اغلب خانمها در مزمن بودن مصرف THC در افراد دیده میشود. حشیش را با پلههای ۲۱ روزه بالا میبریم و به دوز ۴/۵ سیسی میرسانیم و سپس رو دوز ۴/۵ سیسی که میشود تی دی اس ۱/۵ سیسی در هر وعده و این را تصویب میکنیم و تیپر هم انجام میدهیم و ۲۱ روز ادامه میدهیم. یکی از رهجوهای بنده به درمان رسیده و حالشان هم خیلی خوب هست. خیلی تفاوت دارد آن نظمی که ما در لژیونها داریم، بازهم من میگویم لژیون در کلینیکها برای من قابل اهمیت است، سپاسگزارم.
مشارکت مسافر علی:
سلام علی هستم مسافر، حقیقتاً من در ۱۷ و ۱۸ سالگی بود که با آنتی ایکس گل و حشیش آشنا شدم، سپس بعد حدود ۱ سال به مصرف دائمی رسیدم، بعد مدتی سربازی که رفتم دیگر آنجا نمیتوانستم گل و حشیش مصرف کنم و منجر به این شد که ترامادول مصرف کنم و بعد تا آخر آموزشی بهروزی ۴ عدد ترامادول ۲۰۰ هم رسیده بودم؛ آموزشی که به پایان رسید من خیلی راحت ترامادول را با گل گذاشتم کنار، اصلاً فکر نمیکردم امکانپذیر باشد ولی بهراحتی جایگزین شد، سپس بعد ۴. ۵ سال مصرف دیگر نتوانستم تحمل کنم چندین بار خودم اقدام به ترک گل کردم ولی موفق نشدم بیقراریهای مکرر در من ایجاد شد و عصبی میشدم و هیچ میلی به غذا خوردن نداشتم. تحمل نمیکردم و دوباره مصرف میکردم، خیلی اتفاقی با کنگره آشنا شدم؛ روش دی اس تی و شربت تریاک را قبول نداشتم و مقاومت میکردم ولی راهنمای عزیزم آقا مجید کمک کردن بالاخره من را قانع کردن، با دلسوزی تمام به من آموزش دادن، با ۰/۳ روزانه شروع کردم که نتوانستم و آقا مجید تی دی اس کردن هر وعدم را و تا ۱/۵ سیسی بالا رفت هر وعدم، بهصورت خیلی باورنکردنی به بهترین ورژن خودم تبدیل شدم، هم چیز در کنگره دستبهدست هم میدهد این روش و همه اینها و حال بسیار خوبی پیدا کردم ممنون از وقت مشارکت.
سؤال استاد جلسه:
دوست عزیز ما پزشک درمانگر اعتیاد هستیم، بهجز پروتکل درمان چه توصیهای داری برای ما که در صورت مواجه با افرادی که برای درمان به ما مراجعه میکند انجام دهیم؟
پاسخ مسافر علی:
حقیقتاً ما اوایل برای احساس غرورمان و اینکه به خودمان ثابت کنیم بزرگ شدیم یک سال اول مصرف میکردیم و حالمان بد میشد، بعد یک سال تازه لذت مصرف را متوجه شدیم، پیشنهاد من این هست که اول به نظرم مصرفکننده باید به یک نتیجهای خودش در ذهن خودش برسد، من برخی از دوستانم که مصرف میکنند از آنها که سؤال میپرسم میگویند ما دوست داریم مصرف را، معمولاً وقتی مصرف که بالا میرود؛ من خودم صبح مجبور بودم که مصرف کنم صبحانه بخورم و یا حتی شب باید قبل از خوابیدنم مصرف میکردم تا بتوانم بخوابم. نظر من این است که فرد باید به آن مرحله برسد تا از مصرف کردن خسته بشود.
مشارکت مسافر مجتبی:
سلام مجتبی هستم مسافر: اولین موادی که شروع به مصرفش کردم حشیش بود و بعد گذشت چند سال به مرفین اعتیاد پیدا کردم. ولی حشیش جزوی از زندگیام بود وقتیکه صبح بیدار میشدم تا حشیش را مصرف نمیکردم نمیدانستم کجا هستم و چهکاری قرارِ هست انجام بدهم، هیچ تمرکزی نداشتم. پس از گذشت ۱۲ سال از مصرف حشیش فراموشی گرفته بودم وسط صحبت کردنم، حرفهایم یادم میرفت و وسایلم را همهجا، جا میگذاشتم؛ گذشت من به لطف خداوند با کنگره آشنا شدم و طبق پروتکل پس از گذشت ۱۰ ما ه و ۶ روزبه رهایی رسیدم؛ من بههیچوجه فکر نمیکردم روزی برسد که من حشیش مصرف نکنم، ولی الآن جسمم به درمان رسید و کنارش روانم به استفاده از جهانبینی کنگره ۶۰ به آرامش رسید و درنهایت به درمان رسیدم، ممنونم از آقای مهندس.
مشارکت دکتر سعید:
من یک نکته در مورد اعتیاد به حشیش عرض بکنم خدمتتان، یکی ضربه روحی است، یکی در ابتلا به وابستگی هست حشیش تأثیرگذار باشد، کسانی که در خانوادهشان فرد دیگری مصرفکننده هست میتواند تأثیرگذار باشد و کسانی که مدام سیگار میکشند میتواند تأثیرگذار باشد و کسانی که لذت خاصی از مصرف اولیه داشتن میتواند تأثیرگذار باشد در ادامه مصرف، ممنون که توجه کردید.
.jpg)
آقای مهندس:
ممنون از سعید عزیز تشکر میکنم که جلسه خوبی را ارائه کردند و خود من امروز خیلی چیزها از سعید یاد گرفتم راجع به اثرات حشیش و ... امّا نکتهی دیگری که میخواهم مطرح کنم، یک روز ما به یکی از عزیزانی که حالا نمیخواهم اسم ببرم و جزء پیامبران اولوالعزم اعتیاد هست، گفتم شما در مسئله درمان اعتیاد همه کار میکنید الّا کار پزشکی، فقط تنها کاری که نمیکنید کار پزشکی هست و این در همینجا هم هست. ما الآن موضوع سه جلسهمان حشیش است که من الآن خیلی چیزها را از سعید یاد گرفتهام، ولی کار ما و کار شما در اینجا درمان حشیشِ، درسته چی شد معتاد شد؟ چند درصد و چی هست و...؟ اینها به جای خودش، ولی الآن کار ما این است که این جنازه که آمده را درستش کنیم، این جنازه که وارد کلینیک شده را بتوانیم درستش کنیم، کار ما در کنگره این است که فردی که از درِ کنگره وارد شد، ما اینو درستش کنیم و این در رأس قرار دارد، این اولین مسئلهای هست که برای ما مهم است، ولی ما چون از درمان سررشتهای نداریم یا چیزی نمی دونیم، یا هنوز مجهولِ به حاشیهها زیاد میپردازیم و کار اصلی فراموش میشود، میخواهیم بدانیم اگر ما اینجا حضور پیدا میکنیم باید بدانیم که یک فردی که حشیش مصرف میکند باید چطور درمانش کنیم، حالا با هر چیزی ... من کاری به ot ندارم، کاری به DST ندارم، با متادون چطوری میخواهیم درمانش کنیم؟ با B2 چطور؟ اصلاً دارو میخواهد؟ اصلاً پروسه درمان یک فرد حشیشی چقدر هست؟
شما در چه زمان قادر هستید یک مصرفکننده حشیش را درمان کنید؟ با چه دوزی درمانش کنید، با چه مادهای درمانش کنید، چه ساعاتی به فرد داروی موردنیازش را بدهید، این چیزهایی است که ما به آن نیاز داریم و کار ما همین است...
هیچ بیماری روانی وجود ندارد که ریشه در جسم نداشته باشد، این اعتقاد شخصی خود من است، ما نمیتوانیم هیچ بیماری روانی را مطرح کنیم که این بیماری روانی اختلالات در فیزیولوژی نداشته باشد، اصلاً چنین چیزی وجود ندارد، هر نوع بیماری روانی باشد باید در سیستم فیزیولوژی، اختلالات و مسائل و یک واکنشهایی وجود داشته باشد، بنابراین شما هیچ بیمار مصرفکننده مواد مخدر که اختلالات روانی هم پیداکرده باشد را بههیچعنوان بدون استفاده از دارو و به عقیده من محال است بتوانیم او را درمان کنیم، یک فردی که اختلالات روانی دارد را محال است بشود با حرف و صحبت درمان کرد، یک بایپلار را با صحبت یا یک بیمار شیشهای را با صحبت با ماتریکس درمان کرد، اصلاً امکانپذیر نیست،
مصرفکننده شیشه یا حشیش را بدون استفاده از دارو نمیشود درمان کرد. بعد میگوییم اعتیاد درمان ندارد، البته به گفتهی پروفسور پاتریک سالیوان که الآن دارند با ما همکاری میکنند و ایشان استاد دانشگاه کمبریج، بریستول و ساوتهمپتون هستند، در صحبتهای خصوصی میفرمودند که پنجاه سال، از ۱۹۷۰ به اینور ما در جامعهی پزشکی چندان پیشرفت چشمگیری نداشتهایم، ازنظر علوم آزمایشگاهی پیشرفت داشتیم، ازنظر توصیف، دستهبندی، گروهبندی بیماریها پیشرفت خیلی زیادی داشتیم، از جهت دستگاههای اندازهگیری، مسائل مربوط به آزمایشگاه، ژنتیک پیشرفت خیلی زیادی داشتیم، دستگاهی داریم که هجده هزار ژن را مورد برسی قرار میدهد و الآن سیستمهای پیچیده دیگری هم آمده که ما داریم با آنها کار میکنیم، بهغیراز آنها هیچچیز جدیدی نبوده، هیچ اتفاق مهمی ازنظر طب رُخ نداده و الآن ما در جایی هستیم که کلیه بیماریها غیرقابل درمان هست، بله بعضی درمانهایی مانند اُرتوپدی، بیهوشی، جراحی، وجود دارد، ولی فقط جهان اعتیاد نیست، شما از اعتیاد بیایید بیرون و بروید در ام اس، همینطور است، از اماس بیایید بیرون و بروید در بیماری کولیت اولسراتیو، همین مشکل را داریم، پارکینسون، آلزایمر و... همه نگهدارنده هستند و نگهدارنده فقط مخصوص بیماری اعتیاد نیست، چون اماس درمان ندارد، بایپُلار، سایکوز درمان ندارد، کولیت اولسراتیو، سرطان سینه، سرطان تخمدان درمان ندارد، هیچکدام درمان ندارند ولی به توصیف خیلی خوب پرداختیم و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در سیستمهای ما ناخودآگاه به اینطرف کشیده میشویم، ما ناخودآگاه کشیده میشویم به توصیف و ما باید توصیف را بلد باشیم چون خیلی مهم است، البته تحقیقاتی که الآن کنگره ۶۰ دارد انجام میدهد، روی ۳ تا بیماری باهم انجام دادیم، حتی ممکن است در تصور هم نیاید اما دانشگاه جنرال هاسپیتال لندن با ما مذاکره دارد برای بیماری صرع که چکار بکنیم؟ باهم پروتکل و تفاهمنامه بنویسیم، ولی اگر آن توصیفها نبود ما امروز نمیتوانستیم ثابت کنیم، الآن کاری که ما داریم انجام میدهیم بر مبنای همان توصیفهایی است که شده و کار بسیار بزرگ و مهمی بوده است، یعنی هر چیزی کارش مشخص شده است، مثلاً میگویند ژن تی ان اف آلفا مربوط به متاستاز هست ... یا ام ام پی 9 مثلاً مربوط به رگ زایی هست، تمام ژنها همه مشخصشده، توصیف شده ولی عمل نشده ولی ما باید کاری کنیم آگاه باشیم و جلساتی که در کنگرهی ۶۰ داریم، آن چیزی که بیشتر مهم هست و بیشتر به دردِ بچههای اینجا میخورد مسئلهی درمان است که من الآن مصرفکننده شیشه و حشیش را چطور درمان کردم، که اگر کسی صبح جمعه بلند میشود میآید و در جلسه شرکت میکند، بگوید لااقل امروز فلان تجربه را کسب کردم، فلان کار را در مورد مصرفکننده حشیش انجام ندهم، چون این کار به نتیجه نمیرسد یا این کار را انجام دهم تا به نتیجه برسم، یعنی وقتی ما میآییم اینجا صحبت از درمان میکنیم، انرژی اصلی را بگذاریم رو پروسه درمان که چه راههایی برویم؟ چه کارهایی انجام دهیم و چطوری بریم که به درمان برسیم، اگر کسی توانسته یک بیمار روانی را، چه بیمار روانی و چه بیماری اعتیاد که بیماری هست و جزء بههمریختگی ساختار روان هست را بدون دارو این کار را انجام دهد و درمان کند، بیاید به من نشان بدهد که من یک فرد دچار بایپُلار را با صحبت درمان کردم، من یک مصرفکننده حشیش را با صحبت کردن درمان کردم، ممکن است ۲۰ سال هم حشیش نکشد و شما بگویید که من این فرد را درمان کردم و ۲۰ سال است که مصرف نکرده، اینگونه نیست، آن فرد ۲۰ سال است خمار و بههمریخته است، ما یک تحقیقی انجام دادیم، آرمین در دانشگاه بریستول انجام داد، هزار نمونه از افرادی که برای گروه اِن اِی بودند، البته به گروه اِن اِی که وارد میشوید همه نوع دارند، چون روش درمان ندارند، سقوط آزاد درش هست، متادون درمانی هست، دعا درمانی هست و همه نوع درمان درش هست، از درمان پزشکی گرفته تا درمانهای کوچهبازار و خیابانی، هزار نمونه هم از آنها گرفتیم، هزارتا هم از درمان شدههای مِتُد dst در همین سالن خون گرفتیم، نمونهها و یک سِری کارهای اولیه را اینجا انجام دادیم و برای منتقل کردیم به بریستول، مسئله ژنتیک، مسئله بایولوژیک، مسئله سیستم ایمنی بدن افراد، همه را از چندین بُعد و همه موارد این افراد باهم مقایسه میشوند، جوابهای مربوط به این هزارنفری که با روشهای متفاوتِ امروزی درمان انجام دادهاند فاجعه است، تمام سیستم فیزیولوژی خرابِ خراب هست، چون درمانها درست انجام نشده است، ترک هم کردند، ده سال ترک دارند، پنج سال ترک دارند ولی وقتی نگاه میکنید میبینید که سیستم ایمنی این افراد خیلی خیلی فلج است، ویلیام گریه میکرد که تمامِ رُفقا و همکارهای من که لیدرشیپ های ریکاوری بودند در امریکا و ترک کرده بودند، اَلکُلی بودند ترک کردند، همه در اثر استفاده از سیگار مُردند، قبول داریم که انسانهای معمولی در اثر استفاده از سیگار از بین میروند و خیلی هم درصدش بالا است ولی کسی که اعتیادش را ترک کرده و سیگار هم دارد میکشد خطر مرگش ده برابر، پنج برابر، شش برابر است، چون تمام سیستم ایمنی بدن فرد فلج است، حالا انشاالله بهزودی مقالهاش با تمام جزئیات دیگرش منتشر میشود، خب ما داریم بر روی یک سری مسائل کار میکنیم و اعتیاد هم که دیگر برای ما شناخته شده است، منظور بنده این بود، حالا که ما اینجا هستیم بیاییم این کار را انجام دهیم، چطوری افراد و کِیس ها را میآوریم و اینجا صحبت میکنیم، بیاییم یکییکی بگوییم، دکتر شهرام که الآن دانشجوی دکتری هستند و دارند تخصص خودشان را هم میگیرند، بیایند بگویند که چگونه یک فرد شیشهای را درمان کردند؟ یا چگونه میخواهد درمانش کند؟ سعید بگوید که یک فرد شیشهای را چگونه درمان کردند؟ دکتر محمد بگوید من چطوری یک شیشهای را درمان کردم، دکتر فرشته و تمامِ پزشکهایی که کلینیک دارند بگویند چگونه افراد بیمار را درمان کردند، مشکلم چه هست؟ چرا آنها را درمان میکنم، ما در کنگرهی ۶۰ سه اصل داریم که در کنگره ۶۰ معتقد نیستیم که تریاک درمان میکند، اگر بگوییم تریاک درمان میکند این حرف کاملاً اشتباه و غلطی است؛ اگر قرار است تریاک درمان کند، هزاران سال مگر تریاک نبوده؟ پس چرا درمان نکردند؟ حتی روشهای سنتی، روش ابنسینا و هر روشی تا حالا توانسته کسی را درمان کند؟ پس تریاک درمانکننده نیست، چیزی که درمان میکند مثلثی است که بنده نام آن را گذاشتهام DOD، یک مثلثی هست سه تا ساق دارد که این درمان میکند، نهتنها برای اعتیاد بلکه برای تمام بیماریها صادق است، یک ضلع آن مِتُد dst است، مِتُد dst یعنی روش دادن دارو به یک بیمار در بعضی از بیماریها، تیپرآپ، تیپرآف. چه جوری ما دارو را به شخص بدهیم؟ ما در کنگره ۶۰ شروع میکنیم که بهطور مثال به یک مصرفکنندهی حشیش با متد dst میآییم اول یک وعده در روز به فرد ۰/۳ دارو میدهیم، بعد bid دو وعده ۰/۳ دارو میدهیم، بعد هفتهی سوم tds ۰/۳ میدهیم و تا ۲۱ روز نگه میداریم و با ضریب ۰/۸ افزایش میدهیم و همینطور تا یک سقف مشخص بالا میبریم و بعد کاهش میدهیم و در اصطلاح تیپرآف میکنیم، این متد DST است که طول درمان تقریباً ده ماه طول میکشد و پائین آمدن دارو هم ده ماه طول میکشد، البته برای بعضی بیماریها اینطور است و برای بعضی بیماریهای دیگر مانند شیشه و ... متفاوت است و فرق میکند، پس یکی باید متد dst باشد، ضلع بعدی مثلث باید دوز و اندازه دارو باشد که شما چه مقدار میخواهید دارو بدهید؟ آشپزی میکنید چقدر میخواهید نمک بزنید؟ چه مقدار زردچوبه بزنید؟ مقدار دوز دارو باید چقدر باشد، همینطوری کیلوئی ۵cc متادون میدهم، کیلوئی ۱۰cc، ۲۰cc میدهم، اینکه نمیشود کار، باید شما دوز دارو را بدانید، یعنی سیستم بدن این فرد چطوری است؟ اصلاً در اعتیاد روشی که ما بیاییم برحسب وزن ماده را تعیین کنیم این یک مسئله بسیار اشتباه و غلطی است چون شما میبینید بهطور مثال فردی ۱۵۰ کیلو وزن دارد شما ۰/۲ سیسی ot به او میدهید فوری بیهوش میشود، یک فرد هم ۴۰ کیلو، ۵۰ کیلو است و ۵cc دارو میدهید و میبینید اصلاً متوجه نمیشود، پس بر مبنای وزن نیست، ما به یک فرد دارو میدهیم ۰/۳ سیسی و به فرد دیگری دارو میدهیم ۱۶/۵ سیسی یعنی آن نفر اول ۶۰ برابر نفر دوم دوز دارو استفاده میکند، پس دوز بسیار مهم است و باید بدانیم که چه مقدار دوز دارو باید به فرد بیمار داده شود، ضلع سوم و قاعده پائین مثلث در کنگره ۶۰ ot است، ممکن است شما عین این قواعد را با متادون عمل کنید، عین این سه ضلع و قوانین را با مزولازین عمل کنید برای بیمار، یا با آمیپ تریپ آیلین یا میبینیم قرص ترامادول استفاده میکنند، هر چیزی که استفاده میشود باید طبق همین قواعد باید به فرد بیمار داده شود، حتی فردی که قرصهای محرک مانند ریتالین مصرف میکند و هر سری ۲۰ تا ۳۰ تا ریتالین میخورد، شما میتوانید با خود ریتالین آن را تیپر کنید که یک ضلع آن dst و ضلع دیگر آن دوز و قاعدهاش ریتالین هست و با خود همان ریتالین میتوانید طبق قوانین عمل کنید و میتوانیم با همان مادهای که فرد مصرف میکند هر چه که هست با خود همان ماده عمل و کاهش دهیم، دیازپامِ، لورازپامِ، آمیپ تریپ تیلینِ، ریتالینِ، ترامادولِ، استامینوفن کدئینِ، خود کدئینِ و... خیلی داروها هست که ما میتوانیم طبق این قانون استفاده کنیم و مقدار را پائین بیاوریم، پس ما با این مثلث داریم کار انجام میدهیم و همهچیز آن مشخص است و ما زمانی درمانگر هستیم که واقعاً بتوانیم بگوییم فرد چه زمانی خوب میشود، شش ماه دیگر، آقا استخوانهای من چه زمانی جوش میخورد؟ سه ماه دیگر، چهل روز دیگر جوش میخورد، این بخیههای من کی خوب میشوند و جوش میخورند؟ بهطور مثال دو ماه دیگر سه ماه دیگر، هر چیزی ... ما الآن که آمدهایم در لژیون پزشکان من باید سعی کنم که اگر همه همکاری کنند که سیاست ما روی این کار باشد که همهی ما عملاً متوجه بشویم که خروجی کار چه چیزی هست.
انشاالله از اول مهرماه صحبت کردم که لژیون پزشکان هر هفته تشکیل بشود و جلسات را داشته باشیم و اگر یک موقعی پیش آمد که من کار داشتم و نتوانستم حضور پیدا کنم نگهبان یا دبیر در جای من مینشیند و جلسه را دایر میکند که اگر من هم نبودم جلسه تشکیل بشود، چون الآن طوری شده که اگر من باشم جلسه تشکیل میشود و من نباشم جلسه تشکیل نمیشود و این کار صحیح و درست نیست که جلسه به حضور من بستگی داشته باشد، این کار غلطی است، پس انشاالله از مهرماه این کار انجام میشود و مسئله دیگر اینکه تحقیقات کنگرهی ۶۰ و نتایج آن خیلی جالب و خیلی خیلی نتایج خوبی بوده بهطوریکه در انگلستان خیلیها دارند یکییکی به هم میگویند و همه همکاری میکنند و حتی پای تفاهمنامه هم نشستهاند که حتماً با ما تفاهمنامه بنویسند که بعداً نتایجش را برای شما میگویم، الآن هم که آرمین مدت دو هفته در انگلستان هست و انشاالله زودتر برگردد که نتایجِ آزمایش دیتاها را بیاورد که موردبررسی قرار بدهیم، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید ممنون و متشکرم.
سلام دوستان بابک هستم مسافر
دو تا پیام داشتم در رابطه با بحث دریافت دارو توسط مراجعین کنگره ۶۰، رهجوهای سفر اولی به کلینیکهای همکار کنگره. عزیزان ما هنوز تغییر قیمتی در رابطه با هزینه هر سیسی ot نداشتهایم و کماکان قیمت همان ۲۲۰۰ تومان است، اگر این تغییر را داشته باشیم که معمولاً هرسال در مهرماه این اتفاق میافتد، با صحبتی که با آقای مهندس دژاکام داشتیم، اگر ایشان به این نتیجه برسند، ما قطعاً در گروه اعلام میکنیم و شما هم عنایت بفرمایید از همان زمان، قیمتها را اعمال بفرمایید. مطلب بعدی اینکه خواهش میکنیم به هیچکدام از مراجعین کنگره ۶۰ بدون نامه دارو ندهید، خط قرمز ما این است که حتماً فرد باید نامه داشته باشد و خدمت شما برسد، نه تصویر نامه و نه تماس هیچکدام از مسئولین کنگره ۶۰، این قانون ما را نمیشکند و از شما خواهش میکنم این قانون را رعایت بفرمایید. مطلب بعدی سرکار خانم نرگس از قسمت همسفران، مسئول امور راهنمایان همسفر در کلینیکها هستند که از طرف دیدهبان همسفران انتخاب شدند، خودشان را معرفی میکنند و پیام میدهند که اگر خواستید راهنمای همسفر داشته باشید در کلینیک خودتان، میتوانید به ایشان مراجعه کنید و از این به بعد هم جمعهها در لژیون پزشکان تشریف دارند و این پیام را هم بدهم که با توجه به تجربه چندسالهای که ما در همکاری با کلینیکها داریم، آن کلینیکهایی که لژیون dst را در قسمت آقایان دارند، زمانی خیلی موفقتر خواهند بود که حتماً قسمت همسفران را هم راهاندازی کنند. سپاسگزارم
نگارش: مسافر بهمن
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
1061