English Version
English

ساختار قدرتمند و محکم

ساختار قدرتمند و محکم

سومین جلسه از دوره بیست و ششم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی حر به نگهبانی همسفر سمیرا، دبیری همسفر زهرا و استادی ایجنت همسفر مریم با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» در روز سه‌شنبه ۷ مردادماه ۱۴۰۲ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر توفیق این را پیدا کردم که در این جایگاه باشم و خدمت کنم، ان‌شاءالله جلسهٔ خیلی خوبی را با هم داشته باشیم. قبل از هر چیزی خواستم این هفتهٔ قشنگ را به‌تمامی ایجنت‌ها و مرزبان‌های کل شعب همسفران و مسافران کنگره ۶۰ تبریک عرض کنم به‌خصوص همسفران شعبهٔ حر خانم اعظم و خانم فرخنده عزیز، این دو عزیز در چارچوب قوانین حرکت می‌کنند برای آن‌ها بهترین‌ها را آرزو می‌کنم ان‌شاءالله در هر جایگاهی هستند خوش بدرخشند.
امروز می‌خواهم از یک ساختار قدرتمند و محکم صحبت کنم. قبلش این را بدانیم این ساختار قوی و محکم چگونه به وجود آمده است؟ همان گونه که می‌دانیم کنگره ۶۰ توسط جناب مهندس حسین دژاکام بنا شده است و قطعاً پشت این ساختار هدفی بوده است که تمام اعضا بتوانند این هدف را دنبال کنند و به توسعه و ارتقا برسند و روزبه‌روز بر تعداد این افراد افزوده می‌شود.
سال‌ها قبل که مهندس کنگره را احداث کرد تعداد اندکی در کنگره بودند؛ ولی زمانی که به تعداد اعضا اضافه شد جناب مهندس تصمیم گرفتند که لژیون تشکیل دهند و یک شعبه به دو شعبه تبدیل شد و به تعداد آن روزبه‌روز افزوده شد و آقای مهندس با تجربه‌ای که داشتند خواستند بدانند که آیا در این لژیون‌ها اهداف کنگره و قوانین و حرمت‌ها اجرایی می‌شود یا نه‌، در آذرماه سال ۱۳۸۱ افرادی را به‌عنوان مرزبان انتخاب کردند که لژیون‌ها را کنترل کنند که آیا این قوانین اجرا می‌شود یا نه و این آزمایش نتیجهٔ خوبی داشت و تمامی مرزبان‌ها در تمامی شعب انتخاب شدند و خدا را شکر وظایفشان را به‌خوبی انجام می‌دهند و هر سال به تعداد شعب اضافه می‌شود و این نتیجه است برای این‌که یک هدفی پشت این ساختار بوده‌ است که این ساختار روزبه‌روز ارتقا پیدا می‌کند. ما در کل شعبه‌ها چه قسمت مسافران و چه همسفران 5 مرزبان آقا و 2 مرزبان خانم داریم که کار آن‌ها اجرایی‌کردن حرمت و قوانین کنگره ۶۰ است و بالاترین خدمت در کنگره ۶۰ بر عهدهٔ مرزبان‌ها می‌باشد چرا؟ چون کار اجرایی دارند و یک نفر به عنوان ایجنت در کنار مرزبان‌ها خدمت می‌کند، ایجنت کار اجرایی ندارد فقط رابط اسیسنتات و مرزبان‌ها است. اگر در رابطه با خودم و اینکه چگونه وارد کنگره شدم بخواهم بگویم این است؛ در سال ۱۳۹۱ توسط مسافرم وارد کنگره شدم.

سال ۱۳۹۴ چهارده ماه خدمت مرزبانی در شعبهٔ ایمان را داشتم و تجربه‌ای که از مرزبانی داشتم این بود که به من نه گفتن را یاد داد؛ چون برای من سخت بود که یک نفر از من درخواستی داشته باشد و من به آن نه بگویم، ولی چون در خدمت مرزبانی باید قوانین و حرمت را اجرا می‌کردم و این را به من یاد داد که یک زمانی باید نه گفتن را بگویم؛ چون هم به نفع خودم است که هم قوانین را اجرا کنم و هم به نفع آن شخص چرا؟ چون آن شخص در یک‌لحظه تصمیم می‌گیرد و فکر می‌کند به نفعش است درحالی‌که شاید به ضررش باشد و اوایل برایم سخت بود و فکر می‌کردم شاید آن شخص از من ناراحت شود؛ ولی به‌مرورزمان، زمانی که آن شخص می‌آمد و از من تشکر می‌کرد که آن زمان شما برای من خوب تصمیم گرفتید و من قبول کردم و در کنگره ماندگار شدم و به رهایی رسیدم و حالم بسیار خوب است حال من هم نیز خوب می‌شد. چهارده ماه دورهٔ مرزبانی تمام شد و یک سال و نیم وقفه بین خدمت راهنمای برای من به وجود آمد به‌خاطر این که پسرم کوچک بود و نمی‌توانستم به شعبه بیایم.
خدا را شکر می‌کنم به‌خاطر خواستهٔ قوی که داشتم خداوند شعبهٔ حر را سر راه من قرارداد و من وارد شعبهٔ حر شدم یادم است آن زمان ایجنت شعبه خانم آرزو بودند و من نزد ایشان رفتم و به ایشان گفتم که فرزند کوچک دارم و به‌خاطر راه دور رفت‌وآمد برایم سخت و مشکل است آیا اجازه می‌دهید که در این شعبه خدمت کنم؟ خدا را شکر با صحبت‌های که با اسیسنتات انجام دادند و ایشان به من اجازهٔ خدمت دادند و حدود چهار سال خدمت راهنمایی را در این شعبه کنار شما عزیزان انجام دادم.
زمانی که دورهٔ راهنمایی تمام شد گفتم دیگر خدمت من تمام شده است؛ اما فرم ایجنتی را پرکرده بودم؛ ولی فکر نمی‌کردم من به‌عنوان ایجنت در شعبهٔ حر باشم. خدا را شکر می‌کنم در کنار شما عزیزان هستم و شما عزیزان با لطفی که دارید و به ما انرژی می‌دهید که این شعبه سر پا باشد و ان‌شاءالله روزبه‌روز شعبهٔ حر از هر نظر پر نور و خوب بدرخشد. خیلی کوتاه اگر بخواهم از خانم اعظم و خانم فرخنده صحبت کنم، خیلی خوشحال هستم که کنار آن‌ها خدمت می‌کنم و از آن‌ها تشکر می‌کنم چرا؟ چون اگر این قوانین و حرمت‌ها اجرا نشود یک زمانی ما کم می‌آوریم و شاید شعبه ازهم‌پاشیده شود.
از تجربه‌ام بگویم شعبهٔ ایمان که بودم من مرزبان دورهٔ اول بودم؛ چون آن شعبه یک‌بار ازهم‌پاشیده شده بود و ما باید دوباره آن را پایه‌گذاری می‌کردیم، به این دلیل است که می‌گویم مرزبانی وظیفهٔ سختی است و اگر حرفی به شما زده می‌شود برای این است که قوانین را ما خودمان وضع نکردیم؛ بلکه به ما گفته شده است و باید اجرایی کنیم. از تک‌تک شما چه سفر اولی چه راهنماها و راهنمای تازه‌واردین تشکر می‌کنم که در کنار ما هستید و به ما انرژی می‌دهید تا یک شعبهٔ خیلی خوبی را با هم داشته باشیم.

گزارش تصویری از جشن «هفته ایجنت و مرزبان» در تاریخ 1402/06/07 «نمایندگی حر»؛

تایپ و ویرایش: همسفر پروین، راهنما همسفر زهرا (لژیون بیستم)
ارسال: همسفر معصومه (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی حر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .