دومین جلسه از دور 23 کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی به استادی دکتر مجید و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری دکتر سارا با دستور جلسه «متادون و درمان آن به روش DST و شربت اوپیوم تینکچر» در روز جمعه 13 خردادماه 1402 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.
استاد جلسه:
سلام دوستان مجید هستم مسافر. عرض ادب و احترام. دکتر مجید بخشی هستم مؤسس درمانگاه شبانهروزی نیکان گلستان و جانشین مسئول فنی کلینیک نیکان. فارغالتحصیل دانشگاه شهید بهشتی. مثل شما دوره MMT گذراندم، مشاور ژنتیک. از سال 73 مشغول کار درمان هستم و درمانگاه من در منطقه بهارستان در جاده ساوه خیابان سجاد و از سال 80 در خدمت مردم هستیم. 15 سال بهصورت غیرمستقیم درمانگر اعتیاد بودم و الآن از سال 93 بهصورت مستقیم بهعنوان مسافر رهجوی سفر اول به استادی آقای محسن زهرایی 14 ماه سفر کردم و الآن افتخار دارم که از سال 98 شال کمک راهنمایی دارم و در شعبه لوئی پاستور مشغول انجام خدمت هستم و افتخار همکاری با کنگره را بهصورت تشکیل لژیون هم دارم.
مبحثی که به من محول شد ادامه صحبتهای خانم دکتر فرشته است در رابطه با متادون و متد DST به استادی دکتر شهرام که با این جمله میخواهم عرض ادب خودم را خدمت دوستان بگویم که
جمله اجزای جهان زان حکم پیش جفتجفت و عاشقان جفت خویش
هست هر جزوی ز عالم جفت خواه راست همچون کهربا و برگ کاه
.jpg)
همه ما در کسوت روانشناس و پزشک و راهنما و اعضای کنگره 60 یک خواسته را داریم و آنهم به درمان رساندن افرادی است که به شکلی در تاریکی اعتیاد هستند. متد DST عنوان بحث دکتر شهرام بود که بهصورت خلاصه خیلی از ما ازجمله خود من هنوز به عزمت روش DST به معنای واقعی پی نبردیم و برای اینکه به درک درست و مناسبی از این روش برسیم باید در این مسئله تفکر کنیم و ادامه بدهیم. DST نماد خودش را در کنگره دارد. به این شکل که ما با یک نگاه به فردی که در سفر اول هست در اوایل سفر که روش DST شروع میشود شاید ما یک فردی ببینیم با یک حالی و بهصورت اتفاقی یک ماه بعد روش DST دارد تغییرات فاحشی به وجود میآورد که باعث تعجب خودمان میشود که بعد از یک ماه چقدر تغییر حاصل میشود در فرد. در این حرکت بنیادی که پیش آمده است در سه روز حرکت از منزل به سمت نمایندگی و راهنمایی آنها و دادن داروها بعد از گذشت 3 یا 4 ماه ما اصلاً باورمان نمیشود که این درمان دارد به چه شکل انجام میشود و در مقایسه این مسئله نماد تغییرات تدریجی در متد DST در یک شاخه بسیار عالی در رفتار، کلام، پوشش و دوری از ضد ارزشها مخصوصاً در آن مسئله که نیاز پیدا میکنند در مقایسه با سایر متدها بسیار واضح هست. روانشناس بسیار خوبی بود که خیلی به گروه خودش افتخار میکرد که من 22 تا بچه دارم و دارم روی اینها کار میکنم و دارم اینها را کامل میکنم و آموزش میدهم و دو سال است با متادون دارند درمان میشوند و سر ساعت میآیند و دارویشان را میگیرند و دوتا از کلاسهایی که جناب دکتر گذاشتند از این خانم درخواست کردند برای فردا صبح گروهش را بیاورد. فردا صبح که آمدیم آنجا بچههایش نیامدند. گفت دیروز خانم مصرفکنندهای آمد اینها را به یک مهمانی دعوت کرد و دوباره مصرف کردند. آنقدر لغزش در گروههای دیگر برای ما قابلمشاهده است. برای خود من هم مریضهایم به همین شکل بودند. با یک مقدار تمرکز روی خود حرکتی که داریم انجام میدهیم میبینیم که بسیاری از مسائل در رابطه با روش درمان در طول زمان علمی شده است؛ و برماست که در ادامه تفکر در رابطه با DST و بیماریهای دیگر که من خودم اعتقاد کامل دارم که بسیاری از بیماریها که حتی هنوز در میز مطالعه قرار نگرفته بعدها دست ما را به خاطر این روش خواهد بوسید. به همین شکل که با روش DST اختلالاتی که در بدن به وجود آمده مخصوصاً در نوروفیزیولوژی بدن قابلدرمان و بهبودی بسیار مناسب و درمان کامل باشد. ما اگر بخواهیم DST را کامل ببینیم یکی از پایههای آن به تعادل رساندن فرد است. یک اصل را ما داریم که تکامل در جمع صورت میگیرد. من به یکسری مریضهایم تلفنی دارو میدادم و خیلی هم به آن مقید بودم که به آنها بگویم چکار کنید و اوپیوم تینکچر تهیه بکنید و حتی در خارج از کشور. ایشان متد را انجام میداد اما در جمع نبود. حتی در شعبه لویی پاستور دوتا از بچهها که یکبار درمان شده بودند و فکر میکردند که DST را یاد گرفتند و دارو را میگرفتند و دیگر کلاس نمیآمدند و ما میدانیم که تکامل در جمع یک اصل است و فرد در زندگی اجتماعی به تکامل میرسد. فردی که از جامعه مهجور شده ما میتوانیم با مهربانی و دعوت کردن او به جمع او را به تکامل برسانیم. خوب تکامل مترادف است با تعادل و ما به این مسئله اعتقاد داریم که فردی که در تعادل است کمتر به سمت لغزشها میرود و برای تعادل این را میگوییم و در کنگره کاملاً اعتقاد داریم که درمان بالاتر از ترک است و تعادل بالاتر از همه اینها. در ادامه این موضوع ما میرسیم به این اصل که در وجود همه لژیونها و تشکیل لژیونها در کلینیکها میتوانیم به این تعادل برسیم و این تعادل فرد را به تکاملی میرساند که دیگر هیچوقت حاضر نیست که به آن ضد ارزشها و کسب انرژی به روشهای موقت تن دهد و روش DST در این مسئله بسیار بینظیر است. کسانی که خودشان DST را شروع کردند بدون حضور در لژیونها بسیار ناموفق بودند و اظهار میکردند که ما به آن شکلی که میخواهیم احساس نمیکنیم که پایههای ما قرص شده است چون هزینه نمیکنند. ما داریم که اصل کاهش انرژی در انجام کنشهای ما که در صراط مستقیم هست ما با کمترین هزینه بتوانیم بهترین برداشت را داشته باشیم. ما در شعبه لوئی پاستور با کنترل روش DST و راهنمایی راهنماها با کمترین هزینه بهترین راندمانها را میگیریم. برگردم به بحث متادون که در انگلیسی به آن (Dolophine) گفته میشود در سال 1936 در آلمان بهعنوان دارو ساخته شد و در سال 1960 بهعنوان دراگ استفاده شد در رابطه با تسکین دردهای سنگین و این بهعنوان آنتی ایکس در کنگره شناخته میشود. متادون طول عمر آن بین 17 تا 24 ساعت است در دوزهای اولیه و در ادامه مصرف به خاطر اینکه کلیرانس کلیه را به هم میزند طول عمر آن بیشتر میشود بین 24 تا 36 ساعت و ما میدانیم به خاطر مسئله متادون درمانی جابجا کنعبد و جابجا کنستعین، اهدنا صراط المستقیم. خدایا اگر ما را به راه راست هدایت میکنی ما باید از متادون جایی استفاده کنیم که به دردمان بخورد. ما درمان افراد را در رابطه با متادون در بعضی موارد بجا میدانیم چون معتادان ما در سه قسمت که خانم فرمودند معتادان شاغل، معتادان بیکار و معتادان بیجا شده. کسانی که مهجور شدهاند و زندان هستند و آخر خطی هستند در زندانها بسیار مفید است برای اینکه کنترل کرد در افراد پرخطر بسیار مفید است؛ اما اگر بخواهیم متادون را بهعنوان روش اصلی درمان در نظر بگیریم در کنگره پذیرفته نمیشود و خود من هم نظرم این است که در ادامه اینها مصرفکنندههای درازمدت متادون میشوند. مسئله متادون مسئله عوارض مصرف آن است. متادون داروی پرخطری است و عوارض آن به هپاتومگالی و بزرگ شدن کبد میتوان اشاره کرد چراکه ما میدانیم که متادون دفع آن کلیوی است اما متابولیسم آن کبدی است. در درازمدت کبد را داغان میکند و در ادامه مصرف به کاردیومگالی دچار میشوند و تعریق سرد میکنند. تپش قلب و بزرگ شدن سطح شکم دارند (دیستنشن شکم). ایلئوس و یبوست دارند. در درازمدت با دوزهایی که مصرف میکنند کاهش لیبیدو دارند و اختلال در ارگاسم دارند و مشکلات کمکم بیشتر میشود. این مسائل در ابتدای مصرف بهصورت جایگزین هست و گیرندههای اوپیوئیدی ما را که شامل مو (Mu) کاپا (Kappa) و دلتا (Delta) را پوشش میدهند و بعد از مدتی که گیرندهها تولید نمیشوند در فقدان این مسئله افراد مشکلاتی را دارند. زمانی که به آنها نمیرسد همان عوارض خماری که شامل بیقراری، رعشه، تعریق، آبریزش بینی و هیجانات فکری را دارند و بر ما واجب است که در رابطه با افراد بیجا شده و گروه سوم میتوانیم استفاده کنیم اما در گروههای دیگر نمیتوانیم بهعنوان داروی درمان استفاده کنیم. شاید بتوانیم تا حدودی آن راکم کنیم اما بازهم به فرمایش جناب مهندس اگر متادون را هم بیاوریم روی روش DST و درست انجام دهیم بسیار باز مفیدتر از روش سنتی است؛ که میگفتیم متادون را روی 30 میلیگرم یا 6 سیسی بیاور یا 6 قرص 5 میلی و بعد از 4 هفته که تثبیت میشد بین حدود 4 تا 6 ماه شروع میکردیم به کم کردن و آرام کردن؛ اما در کنگره ما بین 75 تا 100 میلیگرم پذیرش میکنیم و اینها را TDS و ساعت بندی میکنیم و بعد دوز وسطی را هر مقدار که هست با شربت اوپیوم تینکچر به همان مقدار جابجا میکنیم و بعد از یک هفته دوز دوم را در شخص جابجا میکنیم BID و بعد از هفته سوم در سه دوز و TDS شربت اوپیوم تینکچر را میدهیم. ما در بیرون داریم کسانی که دارند 50 سیسی مصرف میکنند و در طی آن 4 هفته میخواهیم به 6 سیسی برسانیم اینها میروند و به کلینیک نمیآیند. در کنگره بسیار صحیح میتوانیم اینها را صحیح روی دوز 15 سیسی بیاوریم و 14 سیسی هم میشود و بعد TDS هر وعده 5 تا 6 سیسی و بعد جایگزین بکنیم ظرف 1 هفته تأثیرات بسیار مفید و بافایده است. خیلی متشکر میشوم و ضربالمثل آمریکایی است که میگوید:
Wishes don’t wash dishes
با آرزو کردن ظرفها شسته نمیشود
بیاییم با روش DST به عظمت این روش پی ببریم و بعد نتایج و خروجی را ببینیم. چقدر خوب میشود که با استفاده از این روش و با تشکیل لژیون در کلینیکهایمان به این مهم پی ببریم. ممنونم که به عرایض من گوش کردید.
.jpg)
سلام دوستان فرشته هستم همسفر.
ممنونم از وقت مشارکت. من میخواهم از تجربه خودمان در کلینیک بگویم. ما پس از تعریف زیبایی متد DST و دربرگرفتن همه جوانب آن که به رهایی و درمان و تعادل میانجامد. ولی در رابطه بااینکه ما در کلینیک خودمان از طریق کنگره 60 لژیون و کارگاه داریم و بسیار بیمارانی داریم که جزو گروه اول و دوم، نامزدان مواد مخدر و آنهایی که خواستار هستند. خواهانها که نشستهاند در جلسه و لذت میبرند و عکسهای کلاس را که من میبینم تازه واردین هنوز لباس آنها مشکی است و بعد از دو سه جلسه سفید میپوشند و حتی مریضها که چه اتفاقی میافتد همان گروه اول و دومی که دارویشان را میگیرند آنها را سعی کردیم که اگر متادون، B2 و یا اوپیوم تینکچر میگیرند قطعاً با روش DST باشد و به این صورت که خودسرانه مصرف کنند نیست. بقول جناب مهندس اگر یک داروی ساده مثل استامینوفن و یا حتی آب را بیشازحد خودش مصرف کنید مسمومیت به آب میگیرید؛ بنابراین میتوانیم به آنها فعلاً متادون را بدهیم اما با روش DST و عظمت DST همین است که من و بهیار من و حتی روانشناس یاد گرفتهایم داروها را بهصورت DST به بیماران بدهیم و وقتی آگاه هستیم بیمار را راهنمایی میکنیم که به این صورت مصرف کنند. بیماران با مراجعه به کلینیک کلاس را هم میبینند و بعد از مدتی خواستار رهایی میشوند و در کلاس شرکت میکنند. ما روشی را در کلینیکها باید اجرا بکنیم که متوجه مسیر درست بشوند. در کلاسها مسافر وقتی اعلام سفر میکند بیمار میپرسد که مگر میشود این شخص بعد از من آمد و حال خراب داشت دوز او بالا بود؛ و به او پیشنهاد دادم که شرکت کند. ما واقعیتها را با تجربه قشنگ به آنها آموزش میدهیم پس ارزش اینکه در کلینیکها لژیون داشته باشیم بسیار بالا است. متشکرم از وقت مشارکت.
سلام دوستان شهرام هستم یک همسفر
من صحبتهای دکتر مجید را که با شعر شروع کردند و عربی گفتند و با ضربالمثل تمام شد دوست دارم. خود ایشان بسیار با تجربه هستند و صحبتهای ایشان عملیاتی است. به نظر من تمام داروها دارویی است که میشود سر جای خودش استفاده کرد و عده مشخصی روی داروی متادون هستند و ما نمیتوانیم بگوییم متادون دارویی است که نباید وجود داشته باشد. یکسری اسلحه داریم مانند بخش روانشناسی که وارد این مبارزه با اعتیاد بشود. مددکاری و طبابت هم بخش مشخصی دارد. من مقالهای را ندیدم که به مقایسه روشهای جایگزین آگونیست و متادون بپردازد؛ اما همه ما میدانیم بهترین روش جایگزینی متادون با آگونیست دیگر روشی است که در کنگره استفاده میشود. درواقع کمترین سندرم محرومیت و اذیت برای بیمار است این روش است. روش دیگر این است که متادون را پایین میآوریم 15 تا 20 میلیگرم و 24 تا 48 ساعت آف میدهیم تا نیمهعمر متادون تمام شود و بیاییم بوپرنورفین (B2) را جایگزین کنیم. روش خیلی روش خوبی نیست و بیمار در آن 24 یا 48 ساعت بهزور نگهداشته میشود؛ اما روش TDS داروی متادون که هر هفته یک دوز را برداشته و برابر با آن به بیمار اوپیوم تینکچر میدهیم روشی است که من از آن خیلی خوب نتیجه گرفتهام. خارج از برنامه درمان بچههای کنگره که تشریف میآورند این روش بسیار خوب جایگزینی است. من از سال 84 در خاک سفید متادون را داشتم و کار من کاهش آسیب است. متادون داروی خوبی بود و هدف ما این بود که در روز حتی اگر یکبار تزریق انجام نشود احتمال انتقال HIV و هپاتیت و سایر بیماریها کاهش پیدا میکند و در برنامه کاهش آسیب متادون داروی بسیار ارزشمندی است که همچنان استفاده میکنیم و فوایدی دارد. میدانیم که دارو بهنوعی یک سم است و غیر از عناصر اصلی وارد بدن میشود و هر دارویی عوارض خاص خود را دارد. به نظر من اگر موردی در کلینیک برای شروع داروی متادون در کلینیک بود نیازمند دقت بالایی است بخصوص کسانی که روی مصرف طولانی متادون هستند اگر تحت مراقبتهای پزشکی و حمایتی قرار نگیرند معمولاً میآیند چیز دیگری مثل آمفتامین را هم در کنار آن مصرف میکنند. برای آنکه متادون میتواند 40 درصد سطح تستسترون را از بین ببرد در کنار عوارض دیگرش و کاهش سطح تستسترون علائمی دارد که با تشخیص کمبود دارو در چرخه معیوبی میافتد. درهرصورت روش DST بهترین روشی است که ما میتوانیم از آن استفاده کنیم و بسیار ارزشمند است و بیماران در درمان میمانند. ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
.jpg)
مشارکت دکتر سمیه:
سلام سمیه هستم همسفر. من حدوداً سه سال هست که در کنار مسافران و خانوادههایشان در باشگاه تیراندازی باکمان کنگره شصت ورزش میکنم، اتفاقی که در آنجا شاهدش هستم باورکردنی نیست، وقتی افراد اعلام سفر میکنند و از گذشتهشان میگویند، از میزان تخریبی که داشتند و تبدیلشدن به یک چنین انسانی با این میزان پختگی و رشد باورکردنی نیست، نکتهای که جالب هست میزان امید به زندگی و شادابی در خانوادههایشان و تفاوت زیادی که بین نوجوانان این خانوادهها و دیگر نوجوانان جامعه بسیار زیاد هست یعنی میزان دانایی و پختگی رفتاری آنها اصلاً قابلمقایسه نیست، ممنون از وقت مشارکت.
مشارکت دکتر احسان:
سلام، پزشک کایروپراکتیک هستم، ممنونم بابت وقت مشارکت، روش DST خب با متادون هم صورت میگیرد اما من همیشه این قضیه را اینگونه میبینم که زنوشوهری باهم قهر میکنند، یک بچه میخواهد آنها را آشتی بدهد، صحبتهای پدر را به مادر میگوید و بلعکس طوری که باهم آشتی کنند، مثلاً به پدر میگوید مامان گفته امشب شام دوست داری چه چیزی درست کنم یا مامان گفته امشب غذاهای خوشمزه درست میکنم، اینگونه پیامرسانی میکند، متادون هم تغییر پیام ایجاد میکند، اما خب با اوتی بیوشیمی مغز به تعادل میرسد، ما خب خیلی مراجعهکننده داریم که لرزش دست دارند برای کمبود دوپامین، یا استرس دارند برای سروتونین پایین که اینها خدا را شکر درمان شدند، حالا اگر با جهانبینی و آموزش کنگره باشد خیلی مقصودتر عمل میکند، ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.
.jpg)
مشارکت دکتر رزیتا:
سلام رزیتا هستم همسفر، من از صحبتهای آقا مجید خیلی استفاده کردم، جملهای که برایم جالب بود این بود که گفتند من در خارج از کشور هم این درمان را اجرا کردم، اما چون در گروه نبودند خیلی مؤثر مواقع نشد، من میخواستم به اهمیت این نکته اشاره کنم که آقای مهندس این درمان گروهیشان بسیار حائز اهمیت است، مثل یک هیزمی میماند که چوبها داخل آن همه درخشان و در حال سوختن هستند، یکتکه چوب را که از داخل آن بیرون میکشیم بهسرعت یک تکه چوب سوختهی سیاه بیمصرف میشود، من دیروز مقالات آقای مهندس را نگاه میکردم و واقعاً جای تبریک دارد، مقالهی D.Sap که روی کویید ۱۹ و سارس اجرا شده بود روی موشها و من خیلی لذت بردم از این مقالات، به ایشان واقعاً تبریک میگویم، یکچیزی که خیلی مهم هست اهمیت این درمان گروهی این هست که در جمع هستند و از یک منبع نور انرژی میگیرند و این منبع درواقع نوشتارها، سیدیها و آموزشهایی هست که آقای مهندس زحمت میکشند و هر هفته برای افراد میگذارند و اگر تغییر میکنند به از دو هفته، لباسشان، ظاهرشان، نود درصد حاصل آموزشهایی هست که آقای مهندس زحمت میکشند و درواقع افراد رو آپدیت میکنند، من از ایشان تشکر میکنم و ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
مشارکت دکتر سمیعی:
سلام احمد هستم مسافر، دکتر سمیعی، مؤسس و مسئول فنی کلینیک حامی اراک و دانشآموخته دانشگاه علوم پزشکی تهران، همچنین کمک راهنمای یک مسافر در کنگره ۶۰، امروز هم افتخار داشتیم که مسافر آوردیم خدمت آقای مهندس و گل رهاییشان رو از دستان جناب مهندس دریافت کردند، خب دوستان اشاره کردند در رابطه با نقش harm reduction متادون و اینکه متادون چه نقشی در گروه مصرفکنندگان مواد ایفا میکند که خیلی هم مؤثر هست اما در داستان اعتیاد، یک جایی برمیخوریم به اینکه خود متادون مشکل اصلی یک مصرفکننده شده یعنی ما با یک مراجعی روبهرو هستیم که میزان دوزهای بسیار بالای متادون را مصرف میکند و این یک مشکل حاد شده، من بیماری دیدم که صد سیسی متادون را در یک نوبت مصرف میکرد و واقعاً برایم قابلتصور نبود، وقتی بیمار به این مرحله از مصرف متادون میرسد دیگر متادون پاسخ حل مشکل نیست، خود متادون یک مشکل اصلی هست و آنجا متد DST راهگشاست، متد DST یک کلید برای رهایی از این مشکل هست که کنگرهی شصت در پروتکل درمانی که خیلی مفصل و کامل هست، برخلاف تمام پروتکلهای موجود برای هر نوع مادهی مخدر یک پروتکل خاص خودش را دارد، برای متادون هم یک پروتکل درمانی تعریف شده که آقای دکتر توضیح دادند، کسی که با دوز بالای متادون به ما مراجعه میکند، ما در طول دو یا سه هفته متادونش را تیپر میکنیم و به سقف مصرف شانزده و نیم سیسی در روز میرسانیم، حالا این بسته به تحمل بیمار و شرایط متفاوت است، گاهاً ممکن است طولانیتر هم بشود اما بعدازاینکه به سقف شانزده و نیم رسید، پروتکلی که توضیح دادند یعنی طی چهار هفته، هفتهبههفته یک وعده را با اوتی جایگزین میکنیم و وقتی بیمار روی اوتی میاید ما میتوانیم تیپر کنیم طبق متد DST و نهایتاً به درمان برسد که بسیار زیاد هم از این افراد داشتیم، اما دربارهی بیمارانی که هروئین مصرف میکنند، غالباً در کنگره هم پروتکلهای هروئین در طول چند سال گذشته خیلی تغییر میکنند، طبق تجربهی شخصی عرض میکنم، ما این بیماران رو برای مدت دو هفته روی متادون میاوردیم با متد DST و بعد پروتکل متادون را برایشان اجرا میکردیم، یعنی تحمل بیمار برای مصرف متادون بعد از هروئین خیلی قابلقبولتر از اوتی هست و پذیرش جایگزینی متادون با اوتی هم برای بیمار راحتتر است، متد DST راهگشای اصلی درمان است مشروط بر اینکه واقعاً درست اجرا شود، یعنی باید درمانگر چه پزشک باشد چه کمک راهنما، در همان جلسات اول برای بیمار توضیح بدهد که چرا مهم هست که داروی اوتی را سر ساعت و اندازهی مشخص مصرف کند، این اهمیت DST باید همان اول برای مسافر باز شود تا بتواند فرایند درمانی که انتظار داریم از این متد اتفاق بیافتد، همان چیزی که بقیه هم اشاره کردند که بیمار بعد از دو سه هفته آثار درمان در او نمایان میشود.
مشارکت دکتر نعیمی:
ممنون از استاد که وقت مشارکت دادند خدا را شکر میکنم امروز فرصت کردم در خدمت دوستان و همکاران عزیز بهخصوص جناب مهندس باشم باعث افتخار است خوب ما اراک هستیم فرصت کمتر دست میدهد که خدمت برسم و استفاده کنیم از جلسات امیدوارم که همکاران قدر جلسات را بدانند و هفتهای یک جلسه را تشریف بیاورند. ما الآن چهار سال است از سال ۹۷ لژیون داریم در کلینیک، در گذشته خودم امتحان راهنمایی دادم و قبول شدم و همه کارهایش را انجام دادم و مرحله آخر مانده که اگر آقای مهندس اجازه بدهند شال راهنمایی بگیرم آن احساس بدی که در درمان با نگهدارنده ای که انتهایش معلوم نبود با انجام شدن متد دی اس تی در کلینیک درواقع از بین رفت درواقع قبل از آنهم برای تحویل دارو همکار کنگره ۶۰ بودیم آن حس که آخر درمان چه میشود هم برای خودم جا افتاد که خدا را شکر نتیجه دارد و هم برای کسانی که مراجعهکننده درمان هستند و این رضایت قلبی را ایجاد کرد. امیدوارم همه همکاران بتوانند چنین وضعیتی را در کلینیکها ایجاد بکنند یک مسئله و چالشی که در بحث mmt دارد این است که طبق پروتکلهایی که دانشگاه علوم اعلام کرده است مریض درمانش طولانیمدت است حالا البته برای خیلی از مریضها توجیهی دارد مریض آخر خطی است و باید متادونش را ادامه بدهد و برای کاهش آسیب این وضعیت باید ادامه پیدا کند ولی اینکه مریضی که آماده شده برای متد dst بیاوریم تو این متد یک مقدار فکر کنم هنری میخواهد یک شگرد خاصی میخواهد و یک مقدار طول میکشد ولی مریضهای که از بیرون مصرفکننده مواد هستند و میان جذبشان یک مقدار راحتتر است حالا تجربه همکاران دوست دارم که از صحبتهایشان استفاده کنیم اما این یک مقدار نمیدانم محافظ کار هستند، یا چیز دیگری. ممنونم که به من فرصت مشارکت دادید.
.jpg)
مشارکت خانم دکتر جعفریان:
سلام دوستان پریسا هستم یک همسفر، مؤسس و مسئول فنی کلینیک شادترین هستم واقع در خیابان ستارخان، خیلی وقت است که افتخار همکاری با کنگره را دارم. مهمترین بخش قضیه در درمان متادون با روش DST و شربت OT این است که برنامه گروهدرمانی و حضور در جلسات میباشد که بایستی داشته باشیم. شربت OT و متادون هم میتوانند بهصورت دارو باشد و فرد را به درمان برساند و هم میتواند مخدر باشد و اعتیادآور باشد، دلیل اثربخشی شربت OT روش DST و لژیونهایی است که تشکیل میدهیم. دلیل آنکه روش MMT جواب نداد مسائل اجتماعی بود که باعث شد اثر مشاوره روانشناس ما بینتیجه یا کم اثر باشد، موضوع بدی امیدوارم برای شربت OT این اتفاق نیفتد. من بهشخصه به رهجو یا بیمار شربت OT نمیدهم مگر آنکه در لژیون کلینیک یا شعب کنگره ۶۰ اقدام نماید. اگر اشخاصی که مصرفکننده متادون هستند را به یک صورتی با لژیونها و کلاسهای کنگره آشنا کنیم مطمئناً باعث میشود شخص وارد پروسه درمان شود. ممنون.
.jpg)
سخنان آقای مهندس:
سلام دوستان حسین هستم مسافر. از دکتر مجید متشکرم جلسه خوبی را برگزار کردند. دستور جلسه امروز ما این بود که چگونه متادون را تبدیل به ot کنیم، فکر میکنم دستور جلسه بیشتر در این مورد بود که اگر خواستیم جایگزین کنیم، چون تبدیل هم بود، گفتیم اگر کسی درگیر متادون شد چگونه عمل کند، ما باید یک سری اصول را از پایه و ریشه بدانیم اگر این اصول و پایه و ریشه را ندانیم باقی همه را حرف میزنیم، چون به عقیده من در کتاب خدا هم میگوید که سستترین خانه، خانهی عنکبوت است؛ تارعنکبوت تا تکان بخوری به هم میریزد. من فکر میکنم در نظام سیستم پزشکی سستترین قوانین یا پروتکلها مال سیستم ترک اعتیاد است، هیچ معیارهای مشخص و استخواندار و پایه و دلیل و منطق و برهان ندارد، نه همه بیشتر کیلویی است، حالا چرا ۲۰ سیسی متادون میخورد چرا ۱۰۰ سیسی میخورد چرا ۵ سیسی، چرا ۱۰ سیسی، اصلاً اینها معنی ندارد، چند اصل را ما باید بدانیم، اولین اصل که باید در درمان اعتیاد بدانیم این است که اعتیاد یک نوع جایگزینی است، این قضیه اصلی است، یعنی واقعاً یک بیماری فیزیولوژی است، اصلاً قبل از اینکه روان باشد جهانبینی باشد هر چه باشد اول یک موضوع پزشکی است، مسمومیت نیست، این جمله که اعتیاد یک مسمومیت مزمن است همه را گمراه کرد، چون وقتی اعتیاد مسمومیت مزمن شد مواد مخدر میشود سم و معتاد میشود مسموم و عملیات درمان میشود سمزدایی، درصورتیکه هیچکدام از مواد مخدر سم نیستند، تریاک سم نیست تریاک مرفین و کدئین و نارکوتین و نارسئین و پاپاورین است، هروئین دیاستیلمرفین است، شیشه متآمفتامین است، حشیش تیاچسی است و همه همینطور، همه داروها هم اعتیادآور هستند فقط ot و متادون اعتیادآور نیستند، لورازپام و دیازپام و آمیتریپتلین و فلوکستین مگر اعتیادآور نیست؟ همه اینها اعتیادآور هستند هرکسی زیاد بخورد یک سال بخورد حتماً معتاد میشود معتاد به فلوکستین میشود، حتی به بعضی داروهای دیگر هم شخص معتاد میشود و درگیر میشود، مثلاً اگر شخص کلیت اولسراتیو داشته باشد درگیر میشود با مزالازین و باید روزی هفت، هشتتا مزالازین بخورد و اگر یک روز نخورد نمیشود، او هم دیگر اعتیاد پیدا کرده فرقی نمیکند و یا بقیه داروها، بنابراین یک فرد مصرفکننده مواد مخدر طبیعی بدنش کار نمیکند، جایگزین شده است، بدنش نه درست دوپامین تولید میکند و نه اندورفین نه انکفالین نه سروتونین و نه آدرنالین و هرکدام که شما بگویید، اینها همه به هم ریخته، حتی مسائل زناشویی و سیستم ارگاسم و اریکشن هم به هم ریخته، خواب او هم مرتب نیست، آرام و قرارش مشخص نیست، حتی در غذا خوردن طعم و مزه غذا برایش معنی ندارد، اینها وسوسه و علاقه و کشش و عشق به مواد مخدر و اینها که نیست، بارها برای شما گفتم که یک معتاد هرویینی یا تریاکی را که خمار هم هست بیاورید و یک کشتی تفریحی بگذارید یک طرف که همه جور تفریحی هم در آن باشد و یک طرف دیگر یک طویله بگذارید که در آن یک مثقال تریاک یا کمی هرویین است، آیا کشتی تفریحی را انتخاب میکند با بهترین و زیباترین هنرپیشه و حتی حوری بهشتی و چه و چه یا طویله را با این نیم گرم تریاک؟ اگر بپرسید کدام را انتخاب میکنی بدون تفکر میگوید تریاک را یعنی طویله، پس این یک نوع نیاز است، کسی که ترک کرده اما دوباره میرود مصرف میکند وسوسه ندارد، وسوسه غلط است، وسوسه مال قماربازی و کفتربازی و مال خیلی چیزهای دیگر است، این نیاز است وسوسه نیست که خیلی هم راجع به آن صحبت میکنند، نیاز بدن است چون تعادل برقرار نیست، پس اول باید بدانیم که اعتیاد مسمومیت نیست اعتیاد وابستگی دارویی هم نیست، وابستگی دارویی معنا و مفهومی ندارد، وابستگی دارویی یعنی چه؟ دوم اینکه ما باید سازگاری را بدانیم، مسئله سازگاری بسیار بسیار مسئله مهمی است، یک نفر که هرویین مصرف میکند وقتی شما به او متادون میدهید باید با متادون سازگار بشود اما شما میگویید متادون به هرویینی جواب میدهد، شما اینقدر متادون میدهید که شخص منگ میشود، بله شما میگویید متادون جواب میدهد اما شما چقدر متادون میدهید؟ ۲۰ میلیگرم متادون برابر است با ۱۰۰ میلیگرم مرفین، وقتی من میگویم حسابوکتاب نداریم همین است، قرص متادون قرصهای ۵ میلیگرمی بود الآن ما قرص ۴۰ میلیگرمی و ۲۰ میلیگرمی داریم، قرص ۴۰ میلیگرمی یعنی ۸ عدد قرص ۵ میلیگرمی شخص ۵ تا در روز میخورد، شخص ۱۰۰ سیسی متادون در روز میخورد، آن جواب نمیدهد شما اینقدر میدهید بخورد که منگ شود، مثل فیلمهای سینمایی تگزاسی دیدید که گلوله میرفت توی بدن یک نفر وقتی میخواستند گلوله را خارج کنند یک بطر ویسکی میدادند میخورد دیگر هیچ چیزی نمیفهمید بعد گلوله را در میآوردند، یا وقتی میخواستند عمل جراحی کنند یا دستوپا قطع کنند یک بطر ویسکی میدادند اینقدر بخورد که دیگر چیزی نفهمد، ما با متادون همین کار را با فرد هرویینی میکنیم، اینقدر متادون میدهیم بخورد که منگ بشود اصلاً چیزی نفهمد بعد میگوییم آره آره جواب داد، معیارهای ما برای متادون خیلی بالا است، ۲۰ سیسی ۳۰ سیسی ۵۰ سیسی متادون خیلی رقم بالایی است، قرص متادون ۵ میلیگرمی است باید مثلاً نصف قرص را صبح بخورد نصف قرص را شب بخورد ولی ما میگوییم چند تا قرص بخورد، بعد باید سازگار بشود، من بارها گفتم که من الآن تریاک را میکشم ولی اگر بخورم جواب نمیدهد چون قبلاً میکشیدم و تریاک از طریق بزاق دهان و بینی و حلق و ریه جذب میشد و حالا میخورم میرود در معده باید از طریق معده جذب شود، گیرندههای آن کاملاً باهم متفاوت هستند پس باید یک مدتی بدهند تا با آن سازگار بشود، متادون هم همینطور است، اگر میدهید و میبینید که اثر میکند الآن در آمریکا هم میگویند باید اینقدر بدهید که دیگر شخص طرف هروئین نرود طوری که گیج و منگ میشود، خب کبد از کار میافتد، کلیه مشکل پیدا میکند، ورم میکند، باد میکند، چاقی مفرط پیدا میکند و هزارتا مرض دیگر پیدا میکند چون دوز خیلی خیلی بالاست، خوشبختانه برای شربت ot از اول یک ترمز قائل شدیم که آن ترمز هنوز دارد کار میکند، پس هر دارویی که بخواهد بگیرد باید با آن دارو سازگار بشود، یعنی بدن شخص این دارو را بگیرد، ذرهذره ببیند که میتواند آن را جذب کند، دوره سازگاری ۲۰ روز تا ۲ ماه طول میکشد، ۲۰ تا ۶۰ روز سازگاری طول میکشد، آنوقت ما میخواهیم ۲ هفتهای درمان کنیم معلوم است که جواب نمیدهد، یعنی اگر شخصی مثلاً از روی تریاک برود روی متادون این تقریباً از ۲۰ روز تا ۶۰ روز طول میکشد اگر مقدار و دوز را درست بدهیم نه اینکه دوز بالا بدهیم، پس یکی هم این بود که باید سازگار شود.
یکی مسئله دیگر اشباع است، اشباع این است که شما در لیوان آب مقداری شکر میریزید، هم میزنید و شکر حل میشود، به یکجایی میرسد که هرچقدر بریزید دیگر حل نمیشود، میگویند اشباع شد، همه مصرفکنندگان ما یا مواد مخدر مصرف میکنند یا متادون همه در مرحله اشباع هستند، یعنی همه در مرحله زیادی هستند، ۱ تا ۱/۵ گرم تریاک کشنده است، پس نقطه اشباع تریاک ۱/۵ گرم هست، یک آدم بزرگسال که عادت به مصرف ندارد اگر ۱ تا ۱/۵ گرم تریاک بخورد، منجر به مرگش میشود.
.jpg)
متادون را هم اگر برابر با تریاک بگیریم، در شربت تریاک نقطه مرگ ۱۵cc هست و در متادون هم تقریباً، برابر با ot و حداکثر همین مقدار است، یعنی ما هم در کشورمان و هم در سطح جهانی، نباید مصرف بالای ۱۵cc داشته باشیم، هیچکس نباید بالاتر از این مقدار متادون مصرف کند چون اثرات مخربی روی کبد میگذارد، موجب گیجی و منگی شخص میشود، در مسائل زناشویی مشکل به وجود میآورد، تمام احساس و حس فرد را از بین میبرد، حتی احساس جنسی ندارد و درواقع منگ میشود چون بالاترین میزان دارو را مصرف کرده، پس نقطه اشباع متادون در بالاترین میزان، حداکثر ۱۵cc هست، آنهم نه بهصورت یک وعده و یکمرتبه، پس بالاتر از نقطه اشباع نباید برویم. مسئله بعدی تغذیه هست، چطور دارو بدهیم، الآن یکی از بچهها گفت که مدت ماندگاری متادون چقدر است، این نهایت ماندگاری هست یا اوایل دوران مصرف هست، بله در روزهای اول مصرف مثلاً اگر هروئین مصرف کنی تا دو روز نشئه هستی ولی کسی که مصرفکننده شد، حداکثر ماندگاری مواد در بدن فرد ۵ تا ۷ ساعت هست، یعنی قدرت اولیه متادون، مانند همان مثال تنفگی که گفتم گلوله ۳ هزار کیلومتر برد دارد اما برد کشنده آن ۱۰۰ تا ۱۵۰ متری هست که تا اصابت کند، فرد را میکشد، متادون هم همینطور است، قدرت آن در همان ۶-۷ ساعت اولیه است، بعد ذرهذره پایین میآید و کم میشود، پس به همین دلیل، تغذیه، یعنی مصرف دارو باید بهصورت TDS یا سه وعده در روز باشد، اگر تمام مصرفکنندگان را روی همین روش بیاوریم، کل مشکلاتشان حل میشود، چون مثلاً فرد الآن متادون را میخورد و وعده بعدی را باید فردا بخورد اما بعد از ۷-۸ ساعت دنبال قرص و عرق و حشیش و... میگردد ولی بهصورت TDS بعد از ۷ ساعت دوباره به او دارو میدهیم، پس آن ۱۵cc که در یک وعده نقطه مرگ هست را میتوانیم بهصورت TDS و در سه وعده به او بدهیم، به همین دلیل کنگره پروسه تبدیل متادون به ot را در نظر گرفته که اگر میخواهی، متادون را به ot تبدیل کنی، یکمرتبه این کار را نکن، معادلسازی کن، ما در کنگره معادل گرفتیم به این صورت که اول متادون تبدیل به TDS یعنی سه وعده در روز میشود، برنامه و ساعت مشخص میشود، آن چیزی که مصرفکننده ندارد و در نظر نمیگیرد ساعت است، البته ساعت در کشور ایران در بعضی مکانها هنوز اختراع نشده، چون وقتی میگویند شروع جلسه ساعت ۹، ساعت ۱۱ شروع میشود، میگویند فلان ساعت بیا به مهمانی، دو ساعت بعد میرود، هیچچیزی سر ساعت مقرر انجام نمیشود و این برای کل ملت ایران است اما برای مصرفکننده بسیار مهم است، باید سر ساعت دارویش را بخورد، حتی بعضیاوقات بچهها سر دقیقه هم تأکید میکنند و روی آن حساب میکنند. ما باید زبان بدن را بفهمیم، مسئلهای که باید در دنیا مشخص بشود، ما زبان بدن را نمیفهمیم و میخواهیم بدن را بهاصطلاح با تازیانه ادب کنیم، برای ترک اعتیاد، برای بیشتر بیماریها ازجمله سرطان، میخواهیم با تازیانه یا همان شیمیدرمانی آن را درست کنیم، برای چاقی و لاغری، میخواهیم با تازیانه این کار را انجام بدهیم، به آن غذا ندهیم، بگوییم شیرینی نخور، این را نخور آن را نخور، ورزش کن و... ما اگر زبان بدن را کمی بفهمیم، کل مسائل حل میشود، ما در کنگره کمی زبان بدن را فهمیدهایم که این کارها را انجام دادهایم و همچنان هم انجام میدهیم. بهر حال اینها نکاتی هست که برای تبدیل متادون باید در نظر بگیریم، ابتدا که بهصورت TDS متادون مصرف میکند، اما هر وقت خواستیم برنامه را روی ot ببریم، وعده ظهر را معادل متادون، ot میدهیم، یعنی وعده صبح و شب را متادون میخورد و وعده ظهر را ot میخورد، درحالیکه متادون کامل حذف نشده، بدن ذرهذره متوجه ot میشود، کمکم درک میکند و آنالیز میکند که ازنظر شیمیایی چگونه است و به چه دردی میخورد، هفته دوم، دو وعدهای میشود و هفته بعد هم سه وعدهای و بهاینترتیب با نرمی این کار را انجام میدهیم و جایگزین خیلی خوبی برای متادون میشود، اگر بگوییم اعتیادآور است، همه داروها اعتیادآور هستند، هیچ مسکن، روانگردان و هیچ خوابآوری به دست بشر تولید نشده که اعتیادآور نباشد، حتی امکانپذیر هم نیست و ما نمیتوانیم مسکنی را پیدا کنیم که اعتیادآور نباشد، اگر فکر میکنیم اعتیادآور نیست به این دلیل است که ما مرتب مصرف نمیکنیم، شما برفرض ژلوفن را مدت ۲ سال استفاده کنید، صبح، ظهر و شب مصرف کنید، بعد عادت میکنید، بروفن همینطور یا هر مسکن دیگری، بنابراین داروها همه اعتیادآور هستند و زمانی که از اندازه خودش خارج میشود، اثرات بسیار مخرب آن زیاد میشود.
.jpg)
امروز جای خوشحالی است که دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران هم پیش ما هستند خیلی خوش آمدید اینجا منزل خودتان است و هر وقت خواستید تشریف بیاورید با کمال میل، اینها مطالبی بود که من راجع به مخدرهای طبیعی بدن گفتم و اینکه چقدر این مخدرهای طبیعی بدن نقش مهمی دارد، بسیار نقش دارند، این را آدمهای معمولی متوجه نمیشوند، الآن تمام مردمی که ناامید و افسرده و گرفتار و پرخاشگر هستند اینها تمام سیستم بیوشیمی و مخدرهای طبیعی بدنشان در حال تعادل نیست، آقایان به این مخدرهای طبیعی بدن خیلی نیازمند هستند ولی خانمها خیلی بیشتر به مخدرهای طبیعی بدن نیازمند هستند، ما در خانمها خیلی خوب میتوانیم در دو قسمت مخدرهای طبیعی بدن را مشاهده کنیم، یکی در زمان پریود ماهانه است که خیلی این ماده مخدر طبیعی بدن مشخص میشود به این دلیل که دیواره تخمک دارد کنده میشود و ایجاد درد شدیدی میکند تمام مخدرهای طبیعی و آرامبخش بدن همه میرود بهطرف تسکین دادن درد در یک منطقه و تمام علامتهای خماری در خانمها تقریباً یک حالت ظریف از خماری در این مدت احساس میشود، به خاطر همین مخدرهای طبیعی بدن در یک حالت خاص دیگری قرار میگیرند و یک موضوع دیگر که شدیدترین مسئله در مخدرهای طبیعی بدن نقش بسیار سازندهای دارد که باز بشر به آن توجهی نکرده، برای زایمان است، برای افسردگی بعد از زایمان است که این فقط به خاطر مخدرهای طبیعی بدن است، هزارتا مسئله روحی و روانی را مطرح میکنند آنها همه بهجای خود که خیلی قوی نیست ولی مهمترین و قویترین حالتی که ما میتوانیم کمبود مخدرهای طبیعی بدن را احساس کنیم در زایمان است چون وقتیکه خانمها حامله میشوند به خاطر اینکه باید ۷ - ۸ کیلو وزن اضافه توی شکمشان باشد و نمیتوانند حرکت کنند و خیلی مسائل دیگر در آن زمان مخدرهای طبیعی بدن بهشدت در بدن آنها تولید میشود، مخصوصاً در زایمان طبیعی مقدار مخدرهای طبیعی برای اینکه درد را تسکین بدهند بهاندازه زیادی بالا میرود، اما وقتیکه مادر زایمان کرد بهمرور سطح تولید مخدرهای طبیعی بدن میآید پایین، وقتیکه پایین میآید حالت خماری دارد که به آن افسردگی بعد از زایمان میگویند. متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید خیلی ممنون.
.jpg)
سخنان جناب مهندس:
دستور جلسه هفته آینده، خانواده THC شامل حشیش، گل، بنگ، چرس و ….
آقای ویلیام یک کتاب نوشت به نام Little Book، چون میدانید مؤسس معتادان گمنام شخصی به نام بیل ویلسون است که مرد بزرگی بود و کتابی داشت بنام The Big Book, و آقای ویلیام وایت از مجموع مقالات و کتابهای من پاراگراف به پاراگراف استخراج کرده و کتابی به نام Little Book را به تحریر درآورده. فایل آن را در گروه قرار خواهیم داد و همچنین در سایت کنگره ۶۰ قرار دادهایم.
مشارکت مسافر بابک لطفی:
میخواهم در خصوص مسابقات دومیدانی جام مسافر که دومین دوره آن ۸ و ۹ تیرماه در ورزشگاه تختی برگزار میگردد اطلاعاتی را به عزیزان بدهم.
سال گذشته اولین دوره آن را برگزار نمودیم و با درایت آقای مهندس بالاترین جوایز تاریخ دومیدانی کشور که نفر اول آن ۵۰ میلیون تومان، نفر دوم ۳۰ میلیون تومان و نفر سوم آن ۲۰ میلیون تومان و تا نفر ۱۰ هر نفر ۱ میلیون تومان اهدا گردید.
که به گفته عزیزان در دومیدانی جوایزی که در مسابقات دیگر دریافت مینمودند ارزش کمتر و همچنین زمانی بین ۵ الی ۶ ماه طول میکشید که به دستشان برسد.
امسال هم دومین دوره جام مسافر برگزار میگردد و آقای مهندس فرمودند که جوایز را ۲ برابر کنیم یعنی نفر اول ۱۰۰ میلیون تومان، نفر دوم ۶۰ میلیون تومان و نفر سوم ۳۰ میلیون تومان و تا نفر ۶ هر نفر ۵ میلیون تومان پرداخت میگردد، تاکنون هیچکس نتوانسته سقف جوایز پارسال ما را بشکند و خودمان مجدد با بلندنظری که جناب مهندس داشتند جوایز دو برابر شد و سقف جوایز را شکستیم.
در این مسابقات تمام قهرمانان کشوری و آسیایی شرکت میکنند که در رده حرفهای آقایان و بانوان و رده غیره حرفهای آقایان و بانوان شرکتکننده داریم،
لازم به توضیح است که در تمام ردهها ثبتنام برای عموم آزاد میباشد و فقط در رده غیرحرفهای بانوان عزیزانی که داری کارت کنگره ۶۰ میباشند میتوانند شرکت نمایند.
مسابقات در روز ۸ تیر برای خانمها و ۹ تیر برای آقایان برگزار میشود، چنانچه عزیزان خواستند بهعنوان مهمان افتخاری در مراسم اختتامیه حضور داشته باشند ما پذیرای آنان هستیم.
نگارش: مسافر بهمن
تهیه و تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
1121