گروه خانواده- خدمت در جایگاه مرزبانی کلید طلایی تفکر و عملکرد صحیح

مصاحبه‌ای با همسفر معصومه در «نمایندگی کاشمر» انجام داده‌ایم که نظر شما عزیزان را به خواندن آن جلب می‌نماییم.

لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید.
سلام دوستان معصومه هستم همسفر علیرضا، مسافر من با بیش از ۲۰ سال تخریب وارد کنگره شدند، آنتی ایکس مصرفی شیرهٔ کشیدنی، طول سفر اول ۱۰ ماه و ۵ روز، روش درمان DST، داروی درمان OT، رهایی ۴ سال و ۲ ماه و ۱۰ روز.

باتوجه‌به شغل خودتان (معلمی) آیا مرزبانی شما، خللی در زندگی و کارتان ایجاد نمود؟
خیر، شرایط کاری طوری بود که صبح تا ظهر باید در مدرسه می‌بودم و ظهر کمی باعجله به شعبه می‌آمدم؛ ولی آموزش‌های کنگره در کارم به من خیلی کمک کرده است از نحوی مدیریت، ارتباط با دانش‌آموزان و همکاران در محیط شغلی.

تأثیرگذارترین جمله‌ای که از جناب مهندس آموزش گرفته‌اید که سر لوحهٔ زندگیتان هست را بفرمائید؟
اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی.

عمل سالم از دیدگاه یک مرزبان چیست؟
هر عملی که بر طبق حرمت‌ها و قوانین کنگره ۶۰ باشد، منفعت‌طلبی، مصلحت‌اندیشی و رعایت بعضی از روابط، من‌جمله دوستی و نسبت فامیلی وجود نداشته باشد و همه چیز در راستای تحقق اهداف کنگره ۶۰ باشد.

از این‌که دورهٔ مرزبانی شما روبه‌اتمام است و به‌زودی شال نارنجی را دریافت می‌کنید چه حسی دارید؟
دورهٔ مرزبانی دورهٔ طلایی خدمتم بود خیلی آموزش گرفتم و دورهٔ کمک راهنمایی هم بالاخره یکی از خواسته‌های قلبی‌ام بود که به آن رسیدم، امیدوارم در آن جایگاه نیز بتوانم به‌خوبی خدمت کنم.

توصیه و راهکارهای شما برای کسانی که دوست دارند این جایگاه را تجربه کنند چیست؟
حضور مستمر در جلسات، آموزش پیگیر، اشراف به قوانین و حرمت‌ها و شرح وظایف؛ اگر این‌ها را با عشق بلاعوض در کنار هم قرار دهند حتماً مرزبان موفقی می‌شوند.

چرا می‌گویند خدمت مرزبانی راه‌رفتن روی آتش و خار است؟
طبق تعهدی که هر خدمت و مسئولیتی دارد هم باید ناظر اجرای قوانین باشی، هم به کار همهٔ خدمتگزاران نظارت کنی تا به بهترین نحو خدمت‌رسانی کنند، هم بهترین شرایط را فراهم کنی که مسافران و همسفران در امنیت کامل سفرشان را انجام دهند. هر کوتاهی و کم‌کاری مرزبانی باعث می‌شود زندگی، آینده و درمان یک مسافر در خطر قرار بگیرد، به همین خاطر می‌گویند راه‌رفتن روی خار و آتش است.

اگر یک پند به سفر اولی‌ها از طرف خودتان بخواهید بدهید، بیان کنید؟
انسان در هر جایگاهی که باشد به پند و نصیحت نیاز دارد مخصوصاً خودم ولی در نهایت این مژده را می‌خواهم به سفر اولی‌ها بدهم که روز‌های خیلی‌خیلی قشنگ به تعداد خیلی‌خیلی زیاد در راه دارند. فقط کلید رسیدن به این روزهای قشنگ صبر و آمدن به کنگره و آموزش گرفتن است.

به نظر شما یک خدمتگزار در هر جایگاهی که باشد اولین مسئله‌ای که باید مدنظر خود قرار دهد چیست؟
عمل سالم که با عشق و محبت بی‌دریغ عجین شده باشد، همان عشق بلاعوض.

در این دورهٔ مرزبانی حتماً خاطرات تلخ‌وشیرین فراوان را تجربه کرده‌اید لطفاً یکی از آن‌ها را بیان کنید؟
همهٔ دورهٔ مرزبانی‌ام سراسر خاطره است. خاطره تلخ هم نداشتیم، فقط تلخ جایی بوده که می‌دیدم یک نفر در سفرش موفق نبوده و سفرش خراب می‌شد. بقیه زحمت‌ها و سختی‌ها همه‌اش خاطرهٔ شیرین بودند. وقتی همسفر باحال خراب وارد می‌شد و بعد با زحمت سفر می‌کرد و خودش را به حال خوش می‌رساند و در زمان رهایی اشک شوق می‌ریخت بهترین خاطرات من بودند.

نظر شما در مورد مرزبانان جدید چیست؟
در ابتدا جایگاه خدمتی جدید را به خانم مریم و خانم بتول تبریک می‌گویم امیدوارم موفق باشند، مرزبانان جدید صددرصد در کارشان توانمند هستند.

اگر امکان خدمت در شعبه خود را نداشتید آیا حاضر هستید در شعب دیگر هم خدمتگزار باشید؟
بله صددرصد در هر جایی به من خدمت داده شود با افتخار حاضرم حضور داشته باشم.

کلام آخر؛
در آخر خدا را سپاسگزارم که کنگره ۶۰ را سر راه من و مسافرم قرارداد. از آقای مهندس دژاکام و خانوادهٔ  محترمشان تشکر می‌کنم که حال خوش را نصیب خانواده‌ام کردند.
همچنین از ایجنت مسافران آقای حمید، ایجنت همسفران خانم آمنه و تمامی همسفران با عشق نمایندگی کاشمر تشکر می‌کنم. از راهنمای خوب خودم خانم شکوفه عزیز که قطعاً راهنمایی‌ها و آموزش‌های ایشان بود تا توانستم جایگاه‌های خدمتی را تجربه کنم و با موفقیت به انجام برسانم، سپاسگزارم. اگر قصور و کوتاهی در دوران خدمتم از من سر زد از همگی عزیزان عذرخواهی می‌کنم.
و از شما خانم سارای عزیز که وقت گذاشتید و با من مصاحبه کردید ممنونم، مانا باشید و شاد باشید.

مصاحبه کننده: همسفر سارا رهجوی کمک راهنما همسفر زهرا (لژیون چهار)
همسفران نمایندگی کاشمر