گفت و گویی با کمک راهنمای محترم مسافر جلال امینی در مورد دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" داشتیم که در ادامه نظر شما عزیزان را به آن جلب مینماییم:
ضمن عرض سلام و خدا قوت خدمت شما و تشکر بابت اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید لطفا خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان جلال هستم مسافر.
آخرین آنتیایکس: الکل تریاک حشیش
روش درمان: D.S.T
داروی درمان: OT
راهنما: مهران نیکسیرت
مدت سفر: ۱۱ ماه
رشته ورزشی: فوتبال و شنا
رهایی: ۱۱ سال
در رابطه با دستور جلسه این هفته که وادی سوم و تأثیر آن روی من هست بفرمایید؟
در رابطه با هر وادی میبایست عنوان آن را مدنظر داشت، این وادی با واژه باید شروعشده که یک کلمه قیدی در دستور زبان فارسی هست که میگوید باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، در خصوص وادیهای کنگره همانطور که استاد راهنمای عزیزمان آقای مهندس دژکام میفرمایند هر وادی خودش تفسیر و مفاهیم فوقالعاده زیادی دارد خیلی وقتها دوستانی که در ماههای اولیه کنگره سفر میکنند و بویژه در سفر اول هستند بهصورت خواندنی واژهها را قرائت میکنند میرسند به وادی چهاردهم و فکر میکنند در همین حد کفایت میکند درحالیکه آقای مهندس میفرمایند اگر یک شخصی فقط بتواند وادی اول را بهصورت تمام و کمال دریافت و عملی کند این میتواند در زندگی خودش موفق باشد و این وادیها تا این حد سرشار از مفهوم است و جای تفکر و بحث دارد.
در این وادی از کلمه باید شروعشده و موضوع مهمی را دارد به انسان یادآوری میکند و با گفتن باید این را میرساند که هیچ راه برگشت و میانبری وجود ندارد یعنی بدون شک این را باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، اول و آخر هر قضیهای که بخواهد اتفاق بیافتد از خواسته خود انسان شروع میشود و این خواستهای که باید وجود داشته باشد را همه بزرگان به آن نیز اشارهکردهاند و برای مثال خیام بزرگ آن را با طلب یاد میکند که همان خواسته میشود و انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و قطعاً برای او اهمیت بیشتری در میان دیگر موجودات وجود دارد. در آموزشهای ما جایی دیگر اشاره میشود که اگر تمام دانشمندان و افراد صاحبنظر در مقوله اعتیاد جمع بشوند نمیتوانند یک فرد را به رهایی برسانند که این مجدداً اهمیت این عنوان وادی را به ما نشان میدهد.
همانطور که اشاره کردم تکتک کلمات عنوان این وادی دارای معانی است، خویشتن خویش که یک کلمه مرکب هست باز یکبار معنی خیلی زیادی را برای ما میآورد و جای تفکر زیادی دارد که یک سفر اولی در حد تفکر کردن و مطالعه آن برایش کفایت میکند و میتواند خیلی راحت با گوشبهفرمان بودن فرمانها راهنما و قوانین و حرمتهای کنگره که مرتباً در جلسات خوانده میشود به پایان سفر اولش برسد ولی این مربوط به خواسته است که آن فرد بتواند چقدر فراتر برود. در سفر دوم که خودشناسی و خداشناسی است من جلال چقدر دوست دارم پیش بروم، آقای مهندس تکتک کلمات این وادیها را روی آن تفکر کردهاند و فلسفهای دارد و آن مفاهیمی که ما میتوانیم از دل این کلمات به دست بیاوریم بستگی به خود ما دارد. یک مثالی هست که من در لژیون میزنم کبوترها چند دسته هستند یک دسته از آنها هستند که وقتی میخواهند بپرند خواستهشان همان عقل معاشی است که نهایتاً همان دانه خوردن یا پریدن لب دیوار است ولی پرندهای هم داریم که صبح اول وقت یک آب و دانهی سبکی میخورد و هدفش بیشتر پرواز کردن است دقیقاً این مصداق را ما میتوانیم برای افراد کنگره شصت هم بزنیم که آیا او هدفش تنها رهایی از مواد است که خوب این خیلی راحت و در دسترس است وکسی که درصد کمی از آموزشهای کنگره را بگیرد به این مهم میرسد ولی کسی که هدفش بیشتر از اینهاست قطعاً باید بیشتر کار کند، خدمت گذارانی که شما میبینید که عاشقانه دارند خدمت میکنند و خدمتشان را با هیچچیز عوض نمیکنند حتی حاضر هستند خیلی از موضوعات دیگر را بدهند ولی خدمت خود را از دست ندهند اینها جزو این دسته از افرادی هستند که پِی به حقانیت کنگره بردهاند ذرهها و جرقههای نور را دیدهاند و میخواهند به روشنایی وسیعی برسند.
اگر پیامی برای مسافرین سفر اول دارید بفرمایید؟
سفر اولیها هدف کنگره و به نقلقول از آقای مهندس شکوفههای یاس کنگره شصت هستند و اگر سفر اولی نباشد کنگره استمراری ندارد چیزی که به نظرم میرسد این هست که این عزیزان باید موبهمو به قوانین و راهکارهایی که راهنما میگوید دقت کنند و در حد توانشان انجام دهند. در ابتدای سفر معمولاً همه ما یک ناامیدی داشتهایم و خیلی وقتها این نهیب به ما خورده است که خوب اینجا هم مثل جاهای دیگر است چون خیلی از ما قبلاً راههای دیگر را رفتهایم پس میتوانم بگویم این دفعه هم میتوانند خیلی راحت آزمایش کنند نهایتاً یکتا دو پله گوشبهفرمان راهنما باشند بعدازآن خودشان متوجه درست بودن راه و مسیر کنگره میشوند، پسازآن اگر دیدید تغییرات در شما انجامشده و از آن مصرف سنگین مواد رسیدهاید بهجایی که دارویی را بهطور منظم استفاده میکنید و متوجه این موضوع شدید انشا الله باقدرت ادامه بدهید تا در کمخطرترین مسیر بعد از ده الی یازده ماه به رهایی و درمان قطعی خود برسید.
یک پیام هم برای مسافرین سفر دوم بفرمایید؟
طبق صحبتهای آقای مهندس و نوشتارهایی که داریم برای رهایی از اعتیاد دو سفر الزامی است یعنی اگر سفر اول تمام شد و چهل سیدی خود را هم تحویل دادیم نباید فکر کرد که دیگر تمامشده و این سفر دوم باید حداقل یک سالی ادامهدار باشد، در طول سفر یک سری سرویسها از طرف خدمت گذاران به آن فرد دادهشده پس من که به سفر دوم آمدهام باید در حد توانم یکگوشهای از کار را بگیرم و خدمت کنم تا انشالله در ادامه دیگر مشکلی برای خودم و خانوادهام به وجود نیاید. اهمیت سفر دوم اگر از سفر اول بیشتر نباشد قطعاً کمتر نیست و این دو سفر باید هر دو انجام شود.
بهعنوان سخن آخر اگر مطلبی هست بفرمایید؟
از تمامی خدمت گذاران، ایجنت محترم و مرزبانان و همچنین خدمت گذاران بخش سایت تشکر میکنم، خدا قوتتان بدهد و ممنون.
من هم از طرف خودم و گروه سایت شعبه شیخ بهایی از شما سپاس گذارم و از خداوند برای شما توفیق روزافزون مسئلت دارم.
ممنون از همراهی شما
مصاحبه و تایپ: مسافر احسان هاشمی
تنظیم و ارسال مطلب: مسافر رضا نیازی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1165