دوازدهمین جلسه از دور بیست و دوم کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان در پارک طالقانی با استادی و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری دکتر سعید با دستور جلسه «فعالیتهای کنگره 60 در سال 1401» روز جمعه 8 اردیبهشتماه 1402 رأس ساعت 8 صبح آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر. امیدوارم حال شما خوب باشد حال من هم بحمدالله خوب هست. امروز هشتم اردیبهشت است. بهسرعت فروردین تمام شد و سال 1401 تمام شد. وارد بهار 1402 شدیم و در ساعت 8:05 دقیقه صبح جمعه در پارک طالقانی هستیم. عید بر همه شما مبارک باشد و بعد از ماه مبارک رمضان عید فطر را داشتیم کنگره 60 در تعطیلات بود به مدت 14 روز همه اعضا تعطیل هستند و تمامی مسافران سفر اول به خودشان واگذار میشوند و راهنما با آنها هیچ ارتباطی را برقرار نمیکند و داروی آنها یکجا داده میشود.
ما قبلاً فکر میکردیم که مسافران سفر اول را نباید تنها بگذاریم اما الآن میبینیم که هیچ اتفاقی نمیافتد و خودشان هم دارویشان را کنترل میکنند. ما 10 سال قبل از اوپیوم تینکچر با تریاک کار میکردیم و بعدازاینکه کار را شروع کردیم با ترازوی دیجیتال تریاک را وزن میکردیم؛ و میپرسیدند تریاک را از کجا تهیه کنیم و من میگفتم از همانجایی که مواد را تهیه میکردید میتوانید تهیه کنید. میگفتند ساقی ما هروئین میفروشد و من پاسخ میدادم همان ساقی شما ساقی تریاک هم به شما معرفی میکند و مشکلی نخواهید داشت! نزدیک 10 سال به همین منوال طی شد. من در سال 1376 به درمان رسیدم و در سال 1377 اولین مقاله بنام صورتمسئله اعتیاد را به کنگره سراسری پزشکی سیستان و بلوچستان ارائه کردم سال 1377 برای من مسئله درمان اعتیاد از ابتدا تا انتها این موضوع حل شد. صورتمسئله حل شد درصورتیکه برای جهانیان بعد از 27 -28 سال هنوز مشخص نشده است ولی با کارهایی که الآن انجام گرفته است تمامی اطلاعات ما به سراسر جهان مخابره میشود بهصورت مقالههای متعدد. وقتی خواستیم این مسئله را پایلوت بکنیم چند رقم پایلوت را انجام دادند و همه پایلوتها در مرکز ملی مطالعات منجر به شکست شده بود؛ که من با دکتر مخینا ارتباط برقرار کردم و به آنجا رفتم برای بازدید و گفتم که پایلوت خواهم کرد. 50 نفر به من دادند و گفتند که باید پایلوت کنید. گفتم شرط من این است که پزشک یا روانپزشک شما فقط ناظر باشد و اجراکننده ما هستیم و در حقیقت نسخه را ما میدهیم و میزان اوپیوم تینکچر را ما مشخص میکنیم. آن روز میگفتند که نمونهها باید هرروز بیایند در مرکز مطالعات و شربت را بخورند. من گفتم که نمیشود چنین چیزی. مثلاً از منطقه قلهک صبح بیاید میدان قزوین اوپیوم تینکچر خود را بگیرد. این خودش میشود یک شغل و روز خود را کاملاً از دست میدهد و این امکانپذیر نیست. به آنها گفتم در ضمن باید در روز سه بار بخورند و آنها عنوان کردند که یکبار کافی است و توضیح دادم که خیر طول عمر هروئین، شیشه و تریاک بهطور میانگین حداکثر 7 الی 8 ساعت است و قدرتشان تمام میشود. برای همین است که متادون را میخورد و 7 – 8 ساعت بعد میل به مواد دارد چون اثر متادون از بین رفته است گریز به سیگار و تریاک و مواد دیگر میزند و این مواد باید پشت سرهم برسد و معتاد در حال درمان را در حالت نشئه نگهداریم و اثرات مواد روی بدنش باشد. بالاخره قبول کردند. گفتم واحد مصرفتان چیست. گفتند قاشق غذاخوری و درب قوطی که به آنها گفتم درست نیست. ما احتیاج به یک دستگاه اندازهگیری داریم که دقیق میزان را به ما بدهد. همه شما آشنا هستید که ما 3/0 سیسی اوپیوم تینکچر میخوریم و آن را با درب قوطی و قاشق و ملاقه نمیتوان اندازهگیری کرد! گفتم که باید سرنگ باشد. گفتند سرنگ باشد میروند تزریق میکنند. گفتم این خیالات شماست. تریاکی و هروئینی اصلاً تزریق نمیکند. ضمناً ما امتحان نکردهایم هنوز. پس دستگاه اندازهگیری سرنگ انتخاب شد. گفتند باید از همان روز اول دارو را بدهید و حداقل یک هفته. گفتند همه اینها را میبرند میخورند یا میفروشند و من گفتم امتحان نکردهایم ما! شاید از صد نفر دارویشان را 90 نفر فروختند و ما دیگر دارو نمیدهیم؛ اما شاید از صد نفر 90 نفر خوردند و نفروختند ما باید امتحان کنیم. به نتیجه رسیدیم که اگر از صد نفر 90 نفر نرفتند بفروشند داروی آنها را میدهیم. گفتند باید کسی همراهشان باشد تا دارو را کنترل کند و من گفتم اصلاً اینکار را نباید بکنیم. باید دارو و مسئولیت گردن خودش باشد. اگر مسئولیت گردن خودش نباشد شروع میکند به تقلب و مقابله کردن و شمارا جا گذاشتن. با این تفاسیر انجام شد. سپس گفتند چند پزشک معرفی کنید که ما دارو را به آنها بدهیم. من گفتم خیر شما دارو را به کلینیکها بدهید و ما با آنها همکاری میکنیم. کما اینکه الآن برگه زردی به بچهها داده میشود که پایان آن امضای پزشک است. بچههای کنگره 60 دوز پیشنهادی را اعلام میکنند به کلینیک و سپس پزشک کلینیک پس از تائید امضا میکند و اوپیوم تینکچر را میدهند. سپس گفتند ما دارو را که به افراد میدهیم درصدی از مبلغ آن را برای شما در نظر خواهیم گرفت. من گفتم نه من لازم ندارم. گفتند پس درصدی را به کنگره 60 میدهیم. گفتم آن را هم ما لازم نداریم. هدف من این بود که بتوانم روش و اطلاعات و دانش صحیح متد درمان را به کلینیکها منتقل کنم و کلینیکها درمان شدگان و به تعادل و سلامت رسیدن آنها در کنگره 60 را ببینند و به متد DST و این روش درمان اعتقاد پیدا کنند. شما میگویید که پزشکان درمان اعتیاد را بلد نیستند؟ من میگویم برای پزشکان و علم آنها احترام بسیار زیادی قائل هستم ولی در مقوله اعتیاد میگویم نه آنها بلد نیستند. ترک بلدند بدهند اما درمان را خیر؛ بنابراین فرضیه لژیون پزشکان به خاطر همین موضوع بود که این دانش منتقل بشود؛ که خوشبختانه تا حدودی انجام شده؛ اما متأسفانه در مقطعی شربت اوپیوم تینکچر گران شد. تمامی کلینیکهای تهران خیلی خوب و درست عمل کردند. برخی شهرستانها هم بسیار خوب عمل کردند اما برخی شهرستانها نه. سریع قیمت را بالا بردند و گفتند جا نداریم و برای مریضهای خودمان نیاز داریم و بازیهایی که شیشه اوپیوم تینکچر را بسیار گرانتر بفروشند و کسی که این کار را میکرد آخرش به اینجا میرسید.
تهران و مشهد و برخی شهرستانها بسیار عالی بود ولی برخی کلینیکها بچهها را دچار مشکل کردند که پذیرش نمیکنیم. ذرهای قیمت بالا رفت اما دوباره پایین آمد. شرایط همینطوری که نمیماند؛ مانند رگباری است که گرفت اما دوباره سرجایش برمیگردد. از آنطرف کنگره 60 بعد از 50 پایلوت مرحله اول، مرحله دوم 1005 پایلوت داشتیم. نتایج بسیار عالی بود ولی منتشر نشد مقالات آن. البته همان بهتر که منتشر نشد چون خود من الآن دارم مقالات را منتشر میکنم. نتیجه عالی بود و در نظر بگیرید هزار نفر میرفتند مرکز ملی مطالعات اوپیوم تینکچر خود را میگرفتند یک دعوا آنجا نشد. بقول مسئولین مرکز آنهایی که متادون میگرفتند 5 دقیقه دیر میشد با پا به درب میکوبیدند که متادون من چه شد. وقتی میروی آنجا میبینید که آنها مثل مناطق معتاد خیز نشستهاند روی سر زانو و چرت میزنند در حال کشیدن سیگار و تصویر بسیار بدی را خواهید دید. مراجعین آنها اینها هستند اما بچههای کنگره 60 بسیار مرتب و مؤدب و برخورد محترمانه با پزشک و پرسنل را داشتند. پس نتیجه اصلی همه اینها انتقال این دانش بود؛ اما در طی این چند سال زیاد موردتوجه قرار نگرفت و همکار و منشی و روانشناس خود را میفرستادند و هنوز به این باور نرسیدند که باید در انجام این کار این روش را یاد بگیرید و بلد باشید. آنهایی که پس از دو هفته آموزش روش میدهند فایده ندارد. آن روشها برای آمریکا است که آنها کاملاً در درمان اعتیاد درجا ماندهاند. ما آمدیم در مورد مسائل مختلف مقالات زیادی را دادیم چون الآن کنگره 60 فقط روی موضوع اعتیاد کار نمیکند و اعتیاد برای ما تمام شده و از ابتدا تا انتهای آن هیچچیزی برای ما مجهول نیست و هر نوع مواد مخدری که باشد درمان آن برای ما مثل آب خوردن است؛ و الآن با محققین و متخصصین بسیار برجسته بر روی مسائل دیگر کار میکنیم و لابراتوار بسیار قوی و مجهزی هم داریم. کسانی که باافتخار و خیلی جدی دارند با ما کار میکنند دانشگاه بریستول انگلستان است.
در فروردینماه دکتر آرمین برای آزمایش سلولی و مولکولی به آنجا رفتند و آنها تمامی دستگاهها و آزمایشگاه خود را بهصورت 24 ساعته در اختیار ما قرار دادند تا تحقیقات ما به نتیجه برسد و بلافاصله از طرف من دکتر را به بیمارستان مرکزی لندن بردند و از ما خواستند بر روی یکسری مسائل دیگر و دو بیماری دیگر هم تحقیقات انجام بدهیم که یکی صرع و دیگری اوتیسم بود. چون آنها نتایج کار ما را دیدهاند. ما بر روی 4 نوع سرطان خون تحقیق کردیم و نتایج بسیار درخشان بود و در اثر همان 4 نوع سرطان خون من در سمپوزیسیون شرکت کردم و انجمن سرطان آمریکا من را بهعنوان یکی از اعضای خود پذیرفت و مرتب بامن در ارتباط هستند و گزارش میدهند. تمامی مجلات و دانشگاهها مرتب با من در ارتباط هستند که ما حاضر به همکاری هستیم. مقاله کووید 19 و D-SAP هم بسیار دیده شد و تمامی خبرگزاریهای علمی دنیا از قبیل تایلند، فرانسه، چین، اسپانیا آن را مخابره و بازنشر کردند و اعلام آمادگی کردند جهت همکاری. اگر بتوانید در گوگل مقالات و دژاکام را سرچ کنید تمامی مقالات خواهد آمد. از آنطرف مقاله DST منتشر شد قبل از عید که مقالهای است که متد DST را مطرح میکند جهت درمان انواع و اقسام اعتیاد و آنهم خیلی سروصدا کرد. بهمحض انتشار آن مجله روانپزشکی که وابسته به NIH است یعنی وزارت سلامت و بهداشت آمریکا از ما خواستند که شما به ما مقاله بدهید؛ که دولتی هستند و خواهش کردند و گفتند هر نوع مقالهای به ما بدهید ما میپذیریم که ما راجع به آمفتامین و درمان 7 هزار نفر مصرفکننده درمان شده در سال گذشته مقالات خود را ارائه کردیم و همین دو شب پیش موردقبول و اکسپت شد. حتی برای ما نوشتند بعد از چند بار مرور داوران برای ما نوشتند مقاله شما اکسپت است فقط ازنظر نوشتاری آنها را مرتب کنید و فرمت آن را تغییر بدهید و بعد از 48 ساعت به ما بدهید. اصلاً چنین چیزی سابقه نداشته که یک مجله علمی تراز اول آمریکا چنین چیزی را بگوید. آنطور استقبال کردند. در آمریکا گفتند بالاترین تهدید امنیت ملی آمریکا تروریسم است؛ و به خاطر آن بیشترین بودجه را خرج کردند مانند جنگ عراق و افغانستان و ... . ولی اینها را دیدند متوجه شدند که بالاترین تهدید آمریکا اعتیاد و مواد مخدر و آمفتامین است که مردم آمریکا را به خطر میاندازد و از تروریسم هم بالاتر است. آن موقع دانشمندان دانشگاه استندفورد 150 میلیون دلار بودجه دریافت کردهاند برای شروع تحقیقات بر روی آمفتامین و درست کردن واکسن آن. بچههای کنگره 60 که درمان را میدانند متوجه هستند که بسیار موضوع خندهداری است؛ که با این کار نهتنها اعتیاد را درمان نخواهند کرد بلکه صد جای دیگر را هم ناقص خواهند کرد. نوراوالکوف رئیس نایدا چند سال پیش میگفت خدا کند تا 20 سال آینده دارویی پیدا بشود که بتواند آمفتامین را درمان کند. ما به این جایگاه رسیدهایم و الآن هم تحقیقی کردیم روی یکی از گروههای درمان همتای کنگره 60 که اسم نمیبرم. تقریباً هزار نفر از آنها را ستاد مورد آزمایش خون قرار داده بود جهت ارزیابی سیستم ایمنی بدن. تمامی آزمایشهای ما سلولی مولکولی و ژن و پروتئینها و امثال آنها را بسیار ریز موردبررسی قرار میدهد و از این قبیل پرسشنامه پر کردنها نیست. از ما خواستند که این کار را انجام بدهیم. حدود هزار نفر را خون گرفتند و دیدند کسانی که با روش سقوط آزاد ترک کردهاند که به اعتقاد خیلیها علمی است اما به اعتقاد من کاملاً غیرعلمی است، کاملاً سیستم ایمنی آنها ضربه خورده و پایین آمده؛ یعنی در اثر کوچکترین سکتهای میمیرند. در اثر کوچکترین مریضی از پای میافتند، چاقی مفرط دارند. سرماخوردگی شدید دارند. اختلالات بسیار زیادی دارند. ما از هزار نفر از اعضای کنگره 60 خون گرفتیم و آنها را موردبررسی قرار میدهیم که سیستم ایمنی این دو را باهم مقایسه کنیم. 3 آزمایش دیگر هم بهصورت همزمان انجام دادیم به کمک دانشگاه بریستول که فقط دستگاههایش را به ما میدهد و پولی از ما نمیگیرد نه اینکه همکاری دیگری بکند. ممکن است 300 تا 400 پوند هزینه داشته باشد که از ما نمیگیرند و ما روی سرطان سینه، کولیت الستراتیو و بیماری ام اس کار کردیم که دفعه قبل موشها را بهوسیله انستیتو پاستور آلوده کردیم و درمان را با متد DST و داروی اوپیوم تینکچر انجام دادیم و نتایج را با دستگاههای پیشرفته دانشگاه بریستول بررسی شد که این دستگاهها بسیار پیشرفته هستند و در ده سال گذشته امکان این کار وجود نداشت و شاید حتی 5 سال پیش. انسان 18 هزار ژن دارد و باید این 18 هزار ژن مورد ارزیابی قرار بگیرد و روی پروتئینها و بیان ژن کار کند. نتایج بسیار بینظیر است. در مورد سرطان سینه که نمونههای انسانی هم داشتیم حدود 80 درصد تومورها کوچکشده بود و برخی از بین رفته بود.
فرض کنید در سینه سمت راست یک تومور هست به ابعاد 21*18 و در سینه سمت چپ یک تومور به ابعاد 7*8 و مجموع اینها را جمع میکنند و درصد آن را به دست میآورند. بعدازآن میبینیم که 3 تومور از بین رفته است و برای این قضیه یکسری پروتئینها نقش دارند؛ که در آزمایشهای ما دیدیم که این پروتئینها در اثر متد DST قوی شدند. مثلاً ضعفشان زیر ۵۵ درصد بود و از حالت بیان خودشان و کار خودشان پایینتر بودند ولی با آزمایشهایی که انجام دادیم تقریباً ۶۰ درصد رفته بودند بالاتر که یعنی پروتئینها میتوانند اطلاع بدهند جلوی سیستم را وارد عمل کند. حالا من نمیخواهم وارد جزئیات بشوم، این سه تا هم در آن و هم در این، مثلاً در ام اس به این نتیجه رسیدیم که آمده است روی غشای میلین و دارد ترمیم میکند، اصلاً قابلباور نیست که چنین کاری را میکند، یا روی کولیت همینطور، منظورم این است که دلم میخواست لژیون پزشکان خیلی قوی بشود و این اطلاعات را هم به پزشکان منتقل کنم، حتی روشهای درمانیاش هنوز استاندارد نشده است باید استاندارد بشود از طرف سیستمهای مخصوص خودش، یعنی منظورم از بیان اینها این بود که ما داریم همه این کارها را انجام میدهیم و همه را هم از خارج کشور انجام میدهم، همه بهوسیله کشورهای پیشرفته و مقالات در مجلات بسیار معتبر و امروز فردا هم منتظر هستیم دو تا کیس ریپورت داریم روی سرطان خون و لنف، آنهم پذیرفته شد و مقالاتش منتشر میشود باز چند تا کیس داشتیم راجع به سرطان سینه که کارهایش انجام میگیرد و آنهم باز دوباره منتشر میشود که چگونه اینها انجام شد، یعنی یکمرتبه ما به یک درمان و دروازه دانش جدیدی وارد میشویم، منظورم فقط روی اعتیاد نیست، گفتم اعتیاد تمام شد، دیگر هرچه داشت تمام شد ما به آخرش رسیدیم بعد آنهم چیز دیگری نیست چون صورتمسئله مشخص شد و روش درمانش هم مشخص شد، اما همین الآن صورتمسئله اعتیاد برای تمام دنیا گنگ است، اگر از تمام دانشمندان دنیا بپرسید، البته ما در اعتیاد که دانشمند نداریم ولی اگر بپرسید که شما در اعتیاد ازنظر فیزیولوژی چه چیزی را میخواهید درمان کنید چکار میخواهید بکنید، ببینید چه جوابی میدهد، همه میگویند میخواهیم کاری کنیم که نکشد، مصرف نکند، همین، یعنی مثل دانش پزشکی در قسمتهای دیگر نیست، اگر بگویی چرا دیالیز میکنی میگوید میدانم برای چی دیالیز میکنم، برای این کار دارم دیالیز میکنم، اگر انسولین میزنم به این دلیل انسولین میزنم، اگر فلان دارو را میدهم بهاینعلت میدهم، همهچیز در پزشکی مشخص است اما در اعتیاد نه اعتیاد یکچیز گنگ و مبهم است و فقط همه میخواهند یک کاری کنند که دیگر نکشد و یکچیز مجهولی است و همینطور هم میماند و تا هزار سال دیگر هم اگر بر همین منوال باشد و بر همین پاشنه بچرخد تا ابدالدهر هم همینطوری میماند، ولی چند سال است من میخواهم این را در لژیون پزشکان جا بیندازیم، ما در سال گذشته و طبق آمار ۱۶ هزار نفر روی شربت ot داشتیم، این تعداد کمی نیست، ۱۶ هزار نفر با یک پروتکل، یک سانتیمتر کسی از این پروتکل خارج نشده، همه بر مبنای یک پروتکل در سال ۱۴۰۱ شانزده هزار نفر روی درمان DST بودند، بیش از بیستوسه هزار نفر پذیرش شدند با آنها مشاوره شده و شانزده هزار نفر وارد پروتکل شدند، از این تعداد در سال گذشته بیش از شش هزار و هفتصد به درمان قطعی رسیدند، آنهایی که بهاصطلاح به رهایی رسیدند چون وقتی ما امضا میکنیم هم باید موادشان قطع شده باشد و هم باید سیدیهای جهانبینیشان را نوشته باشند کامل شده باشد. الآن رهاییها تماموقت من را گرفتهاند، من روز چهارشنبه ۱۲۴ نفر رهایی دادم برای مواد مخدر، برای سیگار هم بیستوچند نفر و خیلی کارهای دیگر، الآن دوشنبه و چهارشنبه و حتی جمعه، من باید بعدازاین جلسه باید بروم بالا تا ساعت دوازده، یک، رهایی بدهم، قبل از آنهم که آمدم کلی رهایی داشتم، یعنی به درمان قطعی رسیدن، من دلم میخواست پزشکها از این استفاده میکردند میگفتند چهکار میکنید زیروبم آن چیست، فقط دیدن چهارتا معتاد و چهارتا مریض داشته باشد که نیست، باید ببیند علت آن چه هست چرا اینها دارند خوب میشوند، بیاید بشکافد، بیاید دقت کند بگوید چطوری است، چطوری نیست، علتش چه هست، چکار میکنید، چون هر پزشکی یکی از خواستههای درونی و قلبیاش این است که مریضش خوب شود، من نمیتوانم بگویم پزشکی را میشناسم که راضی نباشد مریضش خوب بشود، امکان ندارد، ممکن است پول زیاد بگیرد ولی همه دلشان میخواهد که مریضشان خوب شود، خب، بیاییم این کار را انجام دهیم، برای من لژیون پزشکان هزینه دارد، نه اینکه پول پرداخت کنم؛ هزینه وقتی دارد، الآن من دیروز رفته بودم هیدج، باغ را ببینم و کشاورزی و کارهای دیگر، هوا خوب و تمیز بود باید شب همانجا میماندم امروز هم میماندم بعدازظهر میآمدم ولی به خاطر لژیون پزشکان مجبور شدم پنجشنبه عصر برگردم که خودم را برسانم به لژیون پزشکان، منظورم این است حالا که دورهم هستیم، عزیزان سعی کنند از این قضیه کاملاً استفاده کنند و این مسئله را جدی بگیرند، یعنی اتفاقاتی در کنگره ۶۰ دارد رخ میدهد که هنوز کسی متوجه این اتفاقات نشده، خارج از کشور خیلی متوجه شدهاند ولی داخل هنوز زیاد متوجه نشدهاند، البته بعضی از دانشگاهها هم متوجه شدهاند.
این هست که امیدوارم که بتوانیم امسال لژیون پزشکان را ول کنیم، یعنی آن مریض و اینها را رها کنیم، به خاطر بالا بردن دانش خودمان و رسیدن به این اطلاعات بیاییم در این جلسات شرکت کنیم. از اینکه به حرفهای من توجه کردید از همه شما ممنونم، متشکرم مرسی.
از جهتی هم باید صحبت کنیم، من به آقای لطفی هم گفتم که ما حتماً باید یک کارهایی را انجام بدهیم، آقای دکتر سعید هم به من گفت که کاری بکنیم کلینیکهایی که با کنگره ۶۰ کار میکنند یک سهمیه اضافه به آنها داده بشود، لااقل ۵۰ درصد به آنها بیشتر سهمیه بدهند که بتوانند هم مریضهای خودشان را ببینند هم بچههای کنگره ۶۰ را و ما داریم در این جهت اقدام و کمک میکنیم، آقای دکتر سعید هم صبح به من گفت که جزء هیئتمدیره انجمن صنف درمانگران تهران هستند که جای خوشبختی است، حالا همکاریهای زیادی با ایشان خواهیم کرد و ارتباط بیشتری پیدا خواهیم کرد که کنگره ۶۰ لژیون پزشکان را قویتر بکنیم و کاری کنیم که لژیونها هم همینطور بشود، الآن خیلی از کلینیکها قوی شدهاند، درمان دارند، خروجی دارند، مرتب بچههایشان را میآورند، برای ما درمان میآورند و این باعث افتخار و خوشحالی ما است. خب، عزیزانی که داوطلب هستند میخواهند مشارکت کنند، دست بلند کنند و اجازه بگیرند تا صحبت کنند.
مشارکت همسفر پریسا:
با درود فراوان به همگی دوستان، مسئول فنی کلینیک شادزی واقع در ستارخان
جناب آقای مهندس الآن که در مورد بیماریها فرمودید میخواستم ببینم دوز دارویی که الآن برای سرطان سینه یا سرطانهای خونی استفاده میشود از همان یکدهم شروع میکنید و افزایش میدهید؟ میخواستم همین را بدانم که تا چه دوزی بالا میبرید و احتمالاً بهصورت همان پلکانی دوباره پایین میآورید ولی میخواستم ببینم دوز شروعتان چقدر است و به چه دوزی میرسانید و بعد پایین میآورید. ممنون میشوم اگر بفرمایید.
پاسخ جناب آقای مهندس:
به اعتقاد شخص من یک پزشک خودش مثل یک مرجع است، مثل یک مرجع تقلید میماند؛ وقتیکه پزشک شد، خودش مثل یک مرجع تقلید میماند، میتواند فتوا بدهد و خودش دارویش را تعیین کند، ولی متأسفانه امروزه طوری شده که پزشکها در یک چهارچوبی قرار گرفتهاند که باید حتماً طبق یک پروتکل عمل کنند و... ما در حال حاضر برای اینکه بخواهیم روی انسانها عمل بکنیم و آزمایش بکنیم، مجوز این کار را نداریم، طبق قوانین اینجا مگر اینکه clinical trial(کار آزمایی بالینی) آن را بگیریم؛ که دانشگاه بریستول انگلستان به ما گفت اگر بخواهید ما اصلاً کد اخلاقش را میدهیم، باید اول کد اخلاقش را بدهند و بعد ما روی نمونههای انسانی عمل بکنیم و بعد از طریق سیستم پزشکی باید ابلاغ بشود، باید این مراحل انجام بشود، چیزی که ما داشتیم، در چند مورد بود، یکی اینکه روی نمونههای جانوری آزمایش کردیم، موشهای رت (صحرایی) این تست را دادیم و نتایج خیلی خوب بود و یکی هم روی مسافرهای خانمی که ادکس بودند یعنی مصرفکننده مواد بودند و موقعی که وارد پروسه درمان شدند سرطان سینه هم داشتند روی آنها به این نتایج رسیدیم، اصلاً از همینجا شروع شد، مثلاً در مورد سرطان خون یک خانمی بود که وقتی وارد پروسه درمان شده بود سرطان خون هم داشت، شش ماه بعد گفتم که سرطانت به کجا رسید گفت که خوب شدم اشتباه کردند من اصلاً سرطان خون نداشتم، گفتم لامذهب خوب شدی؛ میگویی سرطان خون نداشتم؟! چون آزمایش را برده بود گفته بودند نه تو خوب شدی اصلاً سرطان خون تو نداشتی، روی خانمها هم همینطور، سرطان غدد بوده، درمان را شروع کرده و بعد کاهش پیدا کرده، این یک نکته خیلی مهم هست؛ آن چیزی که درمان میکند تریاک نیست چون خودش تریاکی بوده، خودش مصرفکننده بوده، تریاک بهاضافه متد DST و آن دوز هایی که شما گفتید که از چقدر شروع کند وگرنه اگر به سرطانی تریاک بدهید خوب نمیشود یا هر بیماری دیگری، ولی حالا به شما رقمش را میدهم دیگر بهشت و جهنمش با خودتان است. دوزی که مورداستفاده قرار میگیرد از دوز دیلی (daily) ۰/۳ سیسی است. از دوز دیلی ۰/۳ سیسی آغاز میشود تا بعد از ۱۰ ماه به اوج میرسد و بعد دومرتبه سیستم معکوس میشود و میآید به صفر میرسد. این هزارتا خردهکاری دارد، ریزهکاری دارد، کلی مسائل دیگر دارد، بعد مسئله تداخل دارویی هست، آیا داروهای خودش را استفاده بکند یا استفاده نکند. آیا پرتودرمانی بکند یا نکند، آیا جراحی بکند غدد را بردارد یا برندارد، آیا از داروهای خودش استفاده بکند یا نکند، آیا از کورتون استفاده بکند یا نکند. اینها ریزهکاریهای بسیار زیادی دارد که اینها بعداً باید در یک پروتکل و چهارچوب قرار بگیرد و بعد قابل عمل بشود. ما فقط در مرحله آزمایشهای هستیم تا بتوانیم به آن دوز طلایی برسیم، اگر به آن دوز طلایی برسیم آنوقت میتواند خیلی بهتر باشد، ولی الآن کارهایی که داریم انجام میدهیم همه در حد ٪۶۰، ٪۷۰، ٪۸۰ کاهش یا درمان را ما داشتیم، در حقیقت برای بیماریها متد شیشه اجرا میشود. متشکرم ممنون.
مشارکت همسفر سارا:
سلام دوستان سارا هستم همسفر سال نو را به همه عزیزان تبریک میگویم، امیدوارم نماز و روزههای همه عزیزان مفید واقع شده باشد. خیلی ممنونم آقای مهندس از صحبتهای شما، بهشخصه خودم خیلی از آموزشهای شما استفاده میکنم و همین صحبتی که کردید کاش واقعاً تمامی این آموزشها به افراد بیرون از کنگره هم انتقال داده میشد، یک موردی که هست، اینکه ما در کنار اینکه یک مصرفکننده مواد مخدر را به درمان میرسانیم و در کنارش اشخاصی که بیمار هستند به درمان میرسند، D.sap در این اتفاق واقعاً خیلی تأثیرات شگفتانگیزی در کنگره داشته و من خیلی دوست داشتم در مورد این قضیه هم صحبت بکنیم، در زمان کرونا من چند وقتی را من در بیمارستان مشغول بودم، از D.sap استفاده میکردیم برای اشخاصی که ریه آنها کاملاً از بین رفته بود و وضعیت خیلی بحرانی داشتند، خیلی از پزشکها اصلاً جلوی این کار را میگرفتند و میگفتند اصلاً نباید انجام شود، ولی همیشه میگفتم مسئولیت با خودم است و این کار را انجام میدهیم. خدا را شکر، کیسهایی بودند که ریه کاملاً ٪۷۰، ٪۸۰ درگیر شده بود و با بخور Dsap که برایشان انجام میدادیم کاملاً از بین رفت، در کنارش خیلی از کسانی که اگزماهای خیلی پیشرفتهای داشتند، D. sap استفاده شد، بیماریهایی مثل زگیل تناسلی و خیلی چیزهای دیگر، اینها هم با D.sap برطرف شد. میخواهم بگویم که در کنگره فقط ot نیست که دارد تأثیرات شگفتانگیزی میگذارد، خود D.sap هم که دست آورد خود شما هست دارد معجزات دیگری را در کنار این انجام میدهد؛ و خواهش من این است که همین لژیون پزشکان اگر قویتر عمل بکند میتواند تأثیرات شگفتانگیزتری را بگذارد، میتواند این همکاریها خیلی بیشتر بشود و خیلی از کسانی که دارند رنج میبرند از این درمان هم مطلع بشوند و امیدوارم روزی برسد که ما خیلی از این جهانیتر بشویم، خدا را شکر مقالات الآن کنگره ۶۰ را جهانی کرده، ولی باید بدانیم که پزشکان میتوانند خیلی در این زمینه تأثیرات شگفتانگیزی داشته باشند. امیدوارم این همکاریها بیشتر بشود و صدای درمان چه در قسمت مصرفکنندگان مواد مخدر و چه در قسمت بیماریهای خاص به گوش همه مردم جهان برسد. از همه زحمات شما ممنونم.
جناب آقای مهندس:
متشکرم، اگر بعضی پزشکها مخالفت میکنند حق دارند که مخالفت کنند چون مشخص و ثابت نشده، باید دلیل باشد، وقتیکه برمیگردند میگویند ادرار شتر ضد کرونا است یا مثلاً روغن بنفشه یا چه و چه، خب معلوم است که هر چه شما میگویید نباید باور کنند، من هم بودم باور نمیکردم، نمیدانم کدامیک از شما مقالات کنگره ۶۰ را خواندهاید، کدام تان مقالات D.sap را موردمطالعه قرار دادهاید؟ فکر نمیکنم کسی از پزشکان خوانده باشد یا مقالات DST، یا مقالات cancer، سرطان خون، این هست که باید اینها را مطالعه کنید، چون حتی D.sap از انجمن آنفولانزا و کووید ۱۹ بیماریهای ریوی آمریکا دو تا گواهینامه (sertificate) گرفت، یکی برای عفونت و یکی برای التهاب که ثابت شد ازنظر علمی و مقاله که D.sap ضدالتهاب و ضد عفونت است، چون کورتون ضدالتهاب است ولی عوارضش را خودتان بهتر میدانید ولی D.sap ضدالتهاب است و عوارض هم ندارد. به خاطر همان روی بیماریهای پوستی یا زگیلهای تناسلی میبینی تأثیرات مثبتی دارد، هم ضد عفونت است و هم ضدالتهاب عمل میکند. همین سه روز پیش هم مجلهای از انگلستان، مجلهای مربوط به میکروبها و ویروسها، یک مجله علمی خیلی معتبر از انگلستان باز به من ایمیل زده بود که مقاله شما را در فلان مجله خواندیم، میخواهیم با ما همکاری بکنید، هر نوع مقالهای، مقاله کوتاه مقاله بلند هر چی دلتان میخواهد بگویید ما برایتان چاپ کنیم، باز در مجلات معتبر انگلستان، این هست که آنهم یک مسئله و یک شاخه جداگانهای است که ما الآن فعلاً حرفش را میزنیم ولی باید آرامآرام وارد مرحله عمل بشوند و پزشکهای ما هم باید بدانند، به خاطر همین هم من از خارج کشور شروع کردم، باید اول مقالهها را ببینند، ازنظر علمی ثابت بشود آمریکا قبول کند انگلستان قبول کند دنیای علمی قبول کند بعد اینها میگویند بله ما قبول میکنیم ولی همینجوری که چون ما بگوییم فلان طور است خب، طبیعی هم هست کسی نباید هم قبول کند.
مشارکت
من عذرخواهی میکنم، در مورد این بحث پژوهش یک مرزبندی مشخصی وجود دارد، یعنی ببینید الآن آن مطالبی که استاد فرمودند در ارتباط با درمان یک سری از بیماریها دقیقاً و مشخصاً نظرشان این است که ما یک پژوهشهایی را داریم طبق اصول خودش انجام میدهیم، ببینید، تأکید کردند که ما کد اخلاق را دریافت کردیم، مطالعه را انجام دادیم اطلاعات پایه را جمعآوری کردیم، تبدیل به مقاله کردیم و در ژورنالهای معتبر این را چاپ کردیم. خب تا اینجا پژوهش است ولی اگر بخواهیم این را تسری و تعمیم بدهیم به جامعه یا به راهنمای یک بیماری تبدیل کنیم، بازهم استاد اشاره فرمودند که یک سری مؤسساتی هستند در آمریکا، اینها بهقولمعروف از ما میگیرند حتی ما نقطه کانونی (focal point) این مؤسسات علمی میشویم برای درمان بیماری و نقطه نظرات خودمان را عرضه میکنیم. الآن در آمریکا برای بحث تشخیص و درمان بیماریها اطلاع دارید که مثلاً گروههای DRG هستند
(diagnosis related group) اینها با سیستم بیمهی امریکا هم هماهنگ هستند و برای مثال برای یک بیماری ریوی بلافاصله درخواست سیتیاسکن نمیکنند اگر هم درخواست کنند سیستم بیمهی امریکا این را پوشش نمیدهد، بایستی تبعیت بکند از آن DRG که تعیینشده یعنی مثلاً ابتدا یک عکس گرافی ساده ریه هست، اگر گرافی را انجام نداده برود روی سیتیاسکن قطعاً بیمه پوشش نخواهد داد، بنابراین لازمهی تحقق این مطالعاتی که انجام شده و تأیید و چاپ شده، این هست که وارد guideline بیماری شویم، یعنی ما نمیتوانیم بلافاصله این را تأمین بدهیم، بایستی رضایت آگاهانه بگیریم، نقطه قوت کنگره شصت این هست که یک مجموعه و شبکه کامل هست که عموماً کسانی هستند که به لحاظ بیماریشان وارد این مجموعه شدند و با اوتی درمان میشوند، بنابراین اگر کسی همینجوری بیاید و بگوید من سرطان سینه دارم و بخواهیم برایش اوتی تجویز کنیم بدون رضایت آنها شاید یکسری مصیبتها و دردسرهایی برای ما ایجاد شود، ازنظر من خیلی هوشمندانه استاد این کار را انجام دادند به خاطر اینکه میتوانند از این مخزن وسیع استفاده کنند در خصوص پژوهشها و مطالعات بالینی و همانطور که تأکید کردند تمام آن مواردی که باید در انجام یک پژوهش انجام بشود را خوشبختانه استاد هم مدنظر دارند و انجام میدهند، متشکرم.
آقای مهندس:
متشکرم دکتر سعید توضیحات کاملی دادند ما واقعاً نمیتوانیم وارد عمل بشویم، خود من که محقق هستم اما پزشک که نیستم نمیتوانم چنین کاری انجام بدهم، باید پژوهش و تحقیق بشود بعد clinical trial آن را بگیرد روی نمونههای انسانی یک آزمایش بشود، مراحل پزشکی خیلی زیادی طی بشود که خیلی پیچیده است تا زمانی که مجوز بدهند، دارم اطلاعات و این بشارت را میدهم که چنین چیزهایی هست و چنین اتفاقاتی در حال رخ دادن هست، به خاطر این هست که اهمیت لژیون پزشکان را بالا ببرم که ما در لژیون پزشکان نمیخواهم بنشینیم و بگوییم که همینجوری الکی داریم اینها را میگوییم نه اگر در مورد اعتیاد هم چیزهایی میگوییم همه کاملاً ازنظر جهان علمی اثباتشده و قابلقبول هست.
مشارکت دکتر فرشته:
من دکتر فرشته تکیه فردی هستم مؤسس و مسئول فنی کلینیک فرشته، خیلی خوشحالم که همکاران گرانقدرم را میبینم و خیلی خوشحالم که جناب مهندس آنقدر زیبا مسیر پیشرفتشان را ادامه میدهند، من با توجه به اینکه اینجا بحث لژیون پزشکان هست و دوست دارم یک مقایسه مجدد بکنم بین کنگره شصت و پروتکلی که ما داریم در دانشگاه عرضه میکنیم به بیمارانمان و اینکه خب معضلی که جدیداً اتفاق افتاده برای همه پزشکان و نگرانش هستیم، اینکه دارو دادن به داروخانهها و خب اینکه مسیرمان بهغلط پیش میرود، اگر فلش بک بزنیم به کنگره شصت و سال نودویک که آمدیم خدمت آقای مهندس و کار رو شروع کردیم و مسیر را ادامه دادیم، در کنگره شصت که درمان اعتیاد که حلشده هست الآن معضل بزرگتری را دارند حل میکنند، این اتفاق هست تفاوت بین بک جایی که بخواهد ثابت پیش برود و کسی که میخواهد پیشرفت بکند، مثل پیشرفت کشورهای جهان سوم هست با کشورهای جهان اول، خب تفاوت ما با کنگره هم دقیقاً همینطور دارد میشود، اگر ما همکاران دوست داریم جنابعالی که آنقدر موفق هستید از پزشکان حمایت بکنید خود ما پزشکان هم باید خودی نشان بدهیم، اگر ما اینهمه سال با کنگره در ارتباط هستیم، اگر مسیرمان را مشخص نکنیم اگر پیشرفت نکنیم، اگر هنوز پروتکلهای دانشگاه را به همان شکل اصلی خودشان ارائه بدهیم خب خیلی دست هست که جلوی کار ما را بگیرند، ناخودآگاه دارند این کار را میکنند، من واقعاً خوشحالم که توانستم لژیون را در کلینیک برپا بکنم و با روش دی اس تی و درمان اعتیاد خیلی حس خوبی دارم، الآن چند سال هست که ما این پروتکل را از دانشگاه گرفتیم، اصلاً شده تا حالا بنشینیم دورهم و پروتکل را یک تغییر جزئی بدهیم؟ خب قطعاً این روش ثابت نتیجهبخش نیست، مافیای داروخانه آمدند وسط، اگر قرار باشد دارو را به داروخانه بدهند آقای مهندس شما میخواهید با داروسازها اینجا جلسه تشکیل بدهید، واقعاً از شما خواهش میکنم اگر ارزش دارد که با پزشکان هنوز در جریان کار قرار بگیرید و آنها را بهروز بکنید آپدیت بشویم باهم و مسیر را با شما طی کنیم مشکل را باید حل بکنیم، به نظرم ما باید راستی آزمایی بکنیم توی کلینیکها و کلینیکهایی که مثبت هستند راستی آزمایی بشوند و در مسیر شفاف جلو بیایند، ما درمان را دوست داریم، درمان واقعی ناخودآگاه دارو میخواهد، دارو هم باید تحت نظر پزشک به بیمار داده شود، اینها میگویند نسخه الکترونیک من پزشک بنویسم و نسخه را ببرد داروخانه دارو بگیرد خب این دو مسیر جداست، پکیج باید در یک مرکز ارائه بشود، ما بهعنوان پزشک و روانشناس و همکار باید خودمان را ثابت بکنیم که کار درست را داریم انجام میدهیم، اگر بیان و ببینند کار درست و تفاوت را، این ثابت بودن و این پروتکل که هیچ ارزشی ندارد، هر عصری برای خودش باید یک آیین جدید ایجاد بکند، باید یک تغییری توی این پروتکل اتفاق میافتاد که نیفتاده، بنابراین روش دی اس تی و روش کنگره شصت روش ارجح هست، این را باید ثابت بکنیم، کلینیکها باید خودشان را ثابت بکنند به دانشگاه، دانشگاه هم حتماً باید با ما کنار بیاید و داروها را در اختیار پزشکان قرار بدهد، تغییرات رو نگاه کنید، الآن اینجا با آقای مهندس داریم در مورد درمان بیماریهایی مثل اماس و کولیت و سرطانها صحبت میکنیم و ازنظر کلی از درمان اعتیاد بیرون آمدیم، بنابراین دوست داریم که باشیم در خدمتتان برای راستی آزمایی و این فعالیت را انجام بدهیم و این اتفاق قشنگ را ادامه بدهیم، مرسی از اینکه هستید.
آقای مهندس:
متشکرم نکتهای که گفتید جالب بود، نکته اینکه پروتکل غلط هست، الآن توی همین لژیون پزشکان خانمی حامله بوده، تریاکی بوده و اوتی میخورده، گفتند باید اوتی را قطع کنی متادون مصرف کنی، یعنی سم، توی پروتکل نوشتهشده که خانم حامله نباید اوتی استفاده کند، این کاملاً صد درصد غلط هست، پزشک گفته که اوتی قطع شود، جای اوتی حالا باید متادون بخوری، من میدانم برای یک زن حامله که اوتی میخورده حالا قطع کند و متادون بخورد یعنی نابودی، یعنی سقط، یعنی بچه با هزار مشکل، مادر هزار مشکل، کاملاً صد درصد غلط هست، خب این پروتکلی که غلط هست، همه هم میدانیم، آنجا بنشیند، ده سیسی بدی بخورد، اگر خوب شد مثلاً کمش کنیم اگر بد شد به او ندهیم، آش میخواهی درست کنی سه کیلو سبزی بریز داخل دیگ، اگر کم آمد دوباره بریز اگر اضافه بود از داخلش دربیار، اینجوری که آشپزی نمیشود که.
همگی باید جمع شوید و این پروتکل غلط را تغییر دهید. طبق نظر ما شخص باید ۳ وعده دارو استفاده کند، شما باید این مسائل را ابلاغ میکردید، الآن اصفهان ما با بحران مواجه هستیم اصفهان کلینیکها میگویند ما دارو نداریم، در اصفهان اعلام کردیم هرکسی میخواهد برود آزاد تهیه کند.
مشارکت آقای بابک لطفی
سلام دوستان بابک هستم مسافر:
همانطور که آقای مهندس فرمودند ما در سال ۱۴۰۱ با ۲۹۵ کلینیک در کل کشور همکاری داشتیم و عزیزان سفر اولی با مراجعه کردن برای گرفتن دارو به این کلینیکها و درمان شدههای سفر دومی هم برای آزمایشهای ۳ گانه فالوآپ به کلینیکها مراجعه کردن از این ۲۹۵ کلینیک که همکار کنگره ۶۰ هستند مادر ۵۲ تا از کلینیکها ۵۷ تا لژیون داریم یعنی اینکه با ۵۲ تا کلینیک تعامل داریم که روش DST رو با راهنمایی که در اختیارشان قرار دادیم که در سال ۱۴۰۱ ما ۱۲۰۳ نفر در حال درمان بهعنوان سفر اولی داشتیم که از این ۱۲۰۳ نفر ۲۹۵ نفر به رهایی رسیدن یعنی اینکه آمار ۶۷۵۰ که آقای مهندس اعلام فرمودند در رابطه با رهاشدگان سال ۱۴۰۱ ۲۲۵ نفر از این رهایی ثبتشده متعلق به این لژیونهایی بود که ما در کلینیکها داشتیم. قطع مصرف یعنی کسانی که ۴۰ سی دی که باید مینوشتند برای ورود به سفر دوم جهانبینی را ننوشته باشند رهایی آنها ثبت نمیشود وقتی میگوییم رهاییهای ثبتشده یعنی فقط دارو قطعشده و ازنظر سفر دوم جهانبینی وارد سفر دوم نشده و این نشاندهنده این است که ما بالای ۷۰۰۰ هزار نفر رهایی داریم و این ۶۷۵۰ نفر با ارائه ۴۰ سی دی بوده.
مشارکت آقای مهندس:
امروز هم ۲۹ آوریل هست روز روانشناس را به کلیه روانشناسان در جلسه تبریک عرض میکنم. دستور جلسه هفته بعد DST هست میتوانید مقاله DST را موردمطالعه قرار بدهید.
تهیه: مسافر بهمن
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
3824