English Version
English

دایی من در کنگره حالش خوب شد

دایی من در کنگره حالش خوب شد

سخنان ماندگار مهندس دژاکام: «اگر بدانیم که هستان، جایشان را به نیستان، که هست خواهند شد، می‌دهند؛ همه قضایا متفاوت خواهد شد.»

«بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم»

سلام دوستان یسنا هستم همسفر رحیم
«پیام استاد سردار: انسان‌هایی که پا به زمین می‌گذارند هریک دارای ماموریتی هستند که بر آن واقف نمی‌باشند.»


یک‌روز  من آمدم کنگره، گفتند: جشن گلریزان هست؛ من هم دوست داشتم عضو لژیون سردار باشم؛ چون همه روی سکو می‌رفتند و می‌گفتند: من عضو لژیون سردار هستم.

سال بعدش همه‌ پول‌ها و قلکم را به کنگره هدیه کردم؛ خیلی خوشحال بودم که پول‌هایم را دادم به کنگره؛ چون دایی من در کنگره حالش خوب شد و  دوست داشتم دایی و بابای بقیه‌ بچه‌ها هم به کنگره بیایند و حالشان خوب شود و با بچه‌های‌شان بازی کنند.

امسال با کمک مسافرم توانستم عضو لژیون سردار باشم و خیلی خوشحال هستم.
ممنونم که به من اجازه مشارکت دادید.

 

با تشکر از همسفر یسنا عزیز و بیان حسِ پاک، معصومانه و زیبای ایشان در حُسن ختامِ دلنوشته لژیون سردار، سال ۱۴۰۱

نویسنده و تایپ: همسفر یسنا، عضو لژیون سردار

رابط دلنوشته: همسفر وجیهه، رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)

تنظیم و ارسال: همسفر اعظم، رهجوی کمک راهنما همسفر اعظم (لژیون یک)

همسفران نمایندگی شفا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .