English Version
English

عشق و مهربانی ثروتی برای تمام بُعدها

عشق و مهربانی ثروتی برای تمام بُعدها

هفتمین جلسه از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان به استادی همسفر نرگس، نگهبانی همسفر فهیمه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «ثروت» در روز دوشنبه هشتم اسفندماه ۱۴۰۱ رأس ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که می‌توانم در کنار شما آموزش بگیرم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان خیلی تشکر می‌کنم که اگر ما در اینجا حضور داریم به دلیل وجود ایشان است. از کمک راهنمایان بزرگوارم خانم سحر عزیز و خانم سمیه عزیزم و همچنین شما تشکر می‌کنم.
دستور جلسه این ماه «ثروت» است و من فکر می‌کنم یکی از مهم‌ترین و بهترین دستور جلسات لژیون سردار است البته همه آنها مهم هستند؛ ولی به نظر من تمام آنها در این ثروت گنجانده شده و این چکیده‌ای است از تمام دستور جلسات.
من ثروت را برای خودم این‌طور معنی می‌کنم؛ ثروت مترادف است با نعمت و یک معنی را به من می‌رساند از هر لحاظ که می‌خواهد باشد چه ثروت مادی چه معنوی فرقی نمی‌کند ما یک ثروت مادی داریم، یک ثروت معنوی و یک ثروت روحی و جسمی که می‌شود همان سلامتی. وقتی از ثروت مادی صحبت می‌شود تمام ذهن ما به سمت مادیات می‌رود، ثروت مادی همان پول، طلا، ماشین و خانه‌ای است که در این بُعد فیزیکی از آن استفاده می‌کنیم مثلاً می‌گویند فلانی بسیار ثروتمند است چرا؟ چون از لحاظ مالی در سطح بالایی قرار دارد و هر چیزی برایش مهیاست. این خیلی خوب است که ما بتوانیم از لحاظ مالی، در این بُعد فیزیکی فردی ثروتمند باشیم؛ ولی این فقط مربوط به بُعد فیزیکی ما می‌شود؛ یعنی من هر چقدر ثروتمند باشم فقط در همین بُعد می‌توانم از آن برای رفاه، امنیت و آسایش خودم استفاده کنم و وقتی از این بُعد رفتم ذره‌ای از این ثروت مادی را نمی‌توانم با خودم ببرم. به عقیده‌ من ثروت مادی در این جهان فیزیکی مشترک است به این دلیل که هر‌ چه امروز دارم و در دست من است، فردا در دست شخصی دیگر است. آقای مهندس دراین‌رابطه مثال آکادمی را می‌زنند اینکه زمین آکادمی شاید میلیاردها سال پیش اینجا بوده هنوز هم هست و خواهد بود و این از میلیاردها سال پیش دست افرادی بوده، آن را کوبیدند ساختند و استفاده کردند و الان به آکادمی کنگره ۶۰ رسیده است همین‌طور به‌مراتب می‌رسد به دست انسان‌های دیگر ولی چیزی که هست فقط در بُعد فیزیکی می‌توانیم از آن استفاده کنیم. ما از ثروت مادی فقط می‌توانیم به‌عنوان نعمت یاد کنیم که برای رفاه خودمان اینجا استفاده می‌شود.

یک ثروت دیگر هم داریم که ثروت معنوی است و دقیقاً بر عکس ثروت مادی است، هر چه که از ثروت مادی داریم باید بگذاریم و برویم و فقط به نحو شایسته‌ای از آن استفاده کنیم؛ ولی ثروت معنوی چیزی است که من با خود به بُعد دیگر می‌برم، آن خصلت و صفاتی که درون من وجود دارد حالا چه صفات خوب و چه بد ولی چون ما از ثروت و نعمت صحبت می‌کنیم همان صفات خوب من است که با خود به بُعد دیگر می‌برم که شامل پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است. اگر تفکر و اندیشه من درست باشد به‌مراتب گفتار من هم درست می‌شود و در نهایت عمل و کردار من نیز درست می‌شود که همان عمل سالم و صالح است، همچنین از صفات خوبی که دارم به دیگران می‌دهم؛ مثلاً مهربانی که در حق دیگران و عشقی که به دیگران می‌دهم حتی دیگر قضاوت نکنم، غیبت نکنم، دروغ نگویم، تهمت نزنم اینها جز صفات خیلی‌ خوب ماست و همیشه با ما خواهد بود. ثروت دیگر ما، ثروت جسمی، روحی و سلامتی کامل است که نعمت خیلی بزرگی است. من همیشه می‌گویم بزرگ‌ترین نعمت در جهان هستی سلامتی است. آقای مهندس به زیبایی توضیح می‌دهند که سلامتی هم ثروت است و خیلی روی این ثروت تأکید دارند و برایشان مهم است. خود من پیش از اینکه به کنگره بیایم از ثروت که صحبت می‌شد همه چیز را در مادیات می‌دیدم همان ثروتی که اگر نداشته باشم آدم فقیر یا در حد متوسطی هستم و اگر داشته باشم آدم ثروتمندی هستم و فقط در همین حد می‌دانستم؛ ولی سلامتی نعمتی است که در کنار آن مادیات هم مهم است.
همه ما در این جسم فیزیکی ذره‌ای از وجود خداوند هستیم و این جسمی که به ما داده شده از اجزای پیچیده‌ای درست شده و ما هنوز ذره‌ای از آن را نتوانسته‌ایم درک کنیم حالا اگر این جسم بیمار باشد از لحاظ روحی‌ نیز بیمار می‌شود اینجاست که ما دیگر از نعمت سلامتی و ثروت سلامتی برخوردار نیستیم؛ چون در درد و رنج هستیم پس تا زمانی که زنده هستیم باید در وهله اول به جسممان اهمیت بدهیم و به خودمان برسیم؛ مثلاً اگر دندان خراب داریم باید درستش کنیم یا اگر یک بیماری داریم باید آن درمان کنیم. ما هر طور که از جسممان در این جهان استفاده می‌کنیم به خودمان باز برمی‌گردد، اگر من به جسمم برسم و مراقبش باشم خودم لذت می‌برم و این یک نعمت و ثروت بزرگی برایم است.
یک‌جاهایی ثروت و نعمتی که می‌گویم بستگی به تفکر ما دارد که از لحاظ ثروت چه مادی چه معنوی و سلامتی در چه سطحی قرار دارم. اگر تفکر من، تفکر ثروتمندی باشد دررابطه‌با هر کدام می‌توانم هر سه را با هم داشته باشم و درست‌ هم همین است، گاهی وقت‌ها می‌بینی کسی از لحاظ مالی خیلی تفکر قوی دارد و ثروت زیادی هم شامل حالش می‌شود، نمی‌خواهم قانون جذب را وارد قضیه کنم ولی واقعاً می‌تواند تمام خوبی‌ها را به خودش جذب کند. آقای مهندس در صحبت‌هایشان می‌گفتند؛ هر چه فکر کنی همان به تو می‌رسد یعنی از همان نعمت، همان بدی و همان خوبی که فکر کنی به تو می‌رسد. من اگر فکر کنم آدم خیلی سالم و از لحاظ مالی ثروتمند و از لحاظ معنوی خیلی قوی هستم واقعاً همان‌طور که فکر کنم می‌شود و تمام اینها به خودم برمی‌گردد پس تفکر ما دررابطه‌با ثروت مادی یا ثروت معنوی و ثروت سلامتی خیلی مهم است. بسیار مهم است که تفکر‌مان را به سمت خوبی‌ها سوق بدهیم؛ یعنی اگر فکر می‌کنم که از افراد ثروتمند نیستم واقعاً همیشه در مضیقه‌ام و از این رنج می‌برم که چرا من نباید هر چیزی که دوست دارم بخرم، چرا من نباید ماشین خوب سوار شوم یا خانه‌ای از خودم داشته باشم یا برعکس، هیچ فرقی نمی‌کند من باید از لحاظ معنوی خودم را قوی کنم.
ما در کنگره از لحاظ معنوی چیزهای زیادی یاد گرفته‌ایم، خود من قبل از این‌که به کنگره بیایم ثروت را فقط در مادیات می‌دیدم و نمی‌دانستم معنویات هم جز ثروت حساب می‌شود. نعمت‌هایی که خداوند به ما داده و ما می‌توانیم استفاده کنیم اینجا که آمدم رفتارم عوض شد؛ نعمتِ پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را در کنگره یاد گرفتم و خیلی راضی هستم حالا نمی‌گویم از هر لحاظ خیلی عالی هستم نه ولی به طور میانگین می‌بینم از هر سه لحاظ در سطح میانه‌ای و شاید بیشتر قرار گرفته‌ام چون آمدم در کنگره‌ آموزش‌ها را فراگرفتم و آموختم که چطور می‌توانم یک آدم ثروتمند باشم. به عقیده من کسانی می‌توانند ثروتمند واقعی باشند که هم از لحاظ مالی هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ جسمی غنی باشند نه این‌که از یک لحاظ غنی باشیم و از لحاظ دیگر تهی باشیم این یعنی ما ثروتمند واقعی نیستیم ما باید این سه مورد را در کنار هم به‌صورت مثلثی همچون تمام مثلث‌هایی که آقای مهندس به ما یاد دادند در نظر بگیریم که من اگر از لحاظ مالی رشد می‌کنم باید از لحاظ معنوی هم بدانم چطور رشد کنم و خودم را در سطح بالاتری قرار بدهم و همچنین از لحاظ سلامتی.

بخشی از مشارکت اعضا لژیون سردار؛

سلام دوستان سمیه هستم همسفر
خدا را شکر که می‌توانم در این جلسات حضور داشته باشم، امروز بسیار انرژی و آموزش گرفتم. ثروت یعنی همین‌ که می‌توانیم به کنگره بیاییم و از آموزش همسفران استفاده کنیم و این باعث می‌شود که خود بسیار آموزش بگیرم. قبل از کنگره افرادی که پول‌دار بودند را دوست نداشتم و می‌گفتم حتماً از راه نادرستی این پول را به دست آورده‌اند و می‌گفتم شاید کلاه سر مردم گذاشته‌اند و این تفکر اشتباهی بود در کنگره این را یاد گرفتم و یک نکته که از آموزش‌های آقای مهندس آموختم این بود که ذهن باید ثروتمند باشد. پیش از کنگره برای من چنین چیزی نبود و خیلی ذهن فقیری داشتم، آقای مهندس می‌گویند؛ حتی فرزندان خود را گدا پرورش ندهید. در کنگره ۶۰ هم رهجویی که می‌خواهد بیاید باید برای سفرش پرداختی داشته باشد یا آموزش ببیند که پول در سبد کنگره بگذارد یا کرایه ماشین را بدهد؛ این‌ها همه را باید آموزش ببیند پس ثروت مالی هم بسیار مهم است. اگر من خودم بخواهم در کنگره حضور داشته باشم باید پول داشته باشم؛ یعنی برای رفت‌وآمد یا سبدِ کنگره این پول لازم است پس ثروت خیلی مهم است.
آرامش درونی و حالِ خوب هم یک ثروت معنوی است و این که اینها را انتقال بدهیم؛ یعنی چه مادی و چه معنوی باید آن ثروت را منتقل کنیم. این حال خوبی که من در کنگره دارم باید آن را به دیگران منتقل کنم ثروت مادی من اگر پول است آن را هم به دیگران انتقال بدهم که می‌شود همان بخشش، در این صورت است که ماندگار می‌شود.
ثروت معنوی را در بُعدهای بعد هم می‌توانیم همراه خود ببریم، قبل از کنگره همه چیزهایی که حال دارم را داشتم، مثل فرزند سالم و... اما نمی‌دیدم و شکرگزار نبودم حتی آقای مهندس می‌گویند با دیدن آن درخت سبزی که جلوی خانه‌تان است از همان طبیعت هم هیچ لذتی نمی‌بردیم اکنون در کنگره ۶۰ همه اینها را می‌بینیم و لذت می‌بریم و این خودش بزرگ‌ترین ثروتی است که ما داریم.

سلام دوستان سیما هستم همسفر
ما دو نوع انسان داریم انسان پول‌دار، انسان ثروتمند که این دو با هم خیلی فرق می‌کنند. پول‌دار کسی است که فقط پول دارد شاید آن آرامش واقعی را نداشته باشد شاید سلامتی نداشته باشد ما قبلاً فکر می‌‌کردیم که می‌خواهیم پول‌دار شویم؛ اما الآن فهمیدیم که باید ثروتمند بشویم؛ یعنی هم از نظر معنویات که هر کسی خودش بهتر می‌داند و در درون خودش است؛ مثلاً فرزندان، سلامتی یا آن آرامشی که دارد. خدا را شکر که در کنگره آمدیم و این در هر بُعد از زندگی‌‌مان یک ثروت حساب می‌شود و داریم کم‌کم آن بُعد زندگی خود را جلوتر می‌بریم البته من خودم را می‌گویما که از همه اَبعاد به آن ثروتی که می‌خواهیم برسیم.

سلام دوستان مریم هستم همسفر 
آقای مهندس می‌گویند؛ من آدم‌های ثروتمند را خیلی دوست دارم مخصوصاً آن ثروتمندی که ببخشد نه اینکه فقط جمع کند و این قدرت بخشش را به من یادآوری می‌کند. زمانی که برای اولین‌بار پهلوانی به شعبه آمدند من آن لحظه وقتی که می‌گفتند ما پهلوانیم به این فکر می‌کردم که چه‌قدر قدرت بخشش دارند و می‌گفتم درست است که ثروتمند بودند که پهلوان شدند؛ اما اینکه قدرت بخشش در من باشد خیلی مهم است و زمانی من ثروتمند واقعی می‌شوم که یک‌درصدی از آن مالی که دارم را ببخشم. درست است کمکی که الان انجام می‌دهم خیلی ناچیز است؛ اما وقتی می‌دانم در چه راهی خرج می‌شود واقعاً حالِ خودم خوب می‌شود و می‌فهمم که این کمک اول به خودم است به گفته خانم نرگس من قبل از کنگره ثروت را فقط در پول می‌دانستم؛ اما الان ثروت را در خیلی چیزها می‌دانم؛ ثروت را کنگره می‌دانم؛ چون تنها جایی که به من درس زندگی و انسانیت داد کنگره بود، من کجا می‌توانستم اینها را آموزش بگیرم؟ سلامتی هم یک ثروت است، کرونا باعث شد من بفهمم سلامتی چه‌قدر برای من باارزش است، وقتی خودم و مسافرم کرونا گرفته بودیم خیلی حالمان بد بود و من نسبت به اطرافم هیچ حسی نداشتم حتی مسافرم این‌قدر حالش بد بود که آقا محسن می‌خواستند از آقای مهندس اجازۀ مصرف دوباره OT را بگیرند؛ اما خدا را شکر به آنجا نرسید و آن لحظه هر چه داشتم و نداشتم برایم هیچ ارزشی نداشت و فقط دوست داشتم که سلامتی خود را به دست بیاورم.
در کنگره یاد گرفتم که ذهن خود را ثروتمند کنم، من اگر امروز فکر کنم که یک آدم بدبختی هستم واقعاً بدبختم و اگر فکر کنم خوشبخت هستم واقعاً خوشبختم. اگر می‌خواهم ثروتمند شوم باید تلاش کنم شاید پنج یا ده سال دیگر به آن ثروت برسم؛ اما باید تفکر خود را ثروتمند کنم.

نگارش: همسفر زهرا (لژیون دوم) و همسفر فاطمه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر فهیمه لژیون کمک راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی گنجعلی خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .