English Version
English

نگاه به درمان باید راه‌اندازی این سیستم‌های شبه افیونی باشد، نه قطع مواد

نگاه به درمان باید راه‌اندازی این سیستم‌های شبه افیونی باشد، نه قطع مواد

پنجمین جلسه از دوره بیست و دوم کارگاه‌های آموزشی کنگره 60، مخصوص لژیون پزشکان، پارک طالقانی، با استادی و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری دکتر سعید، با دستور جلسه "هروئین" جمعه 2 دی‌ 1401 ساعت 8 صبح آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛ امیدوارم حال همه شما خوب باشد، حال من هم بحمدالله خوب است. امروز هم دوم دی‌ماه است و اول زمستان، پاییز گذشت و داریم به سمت بهار می‌رویم، ساعت هم ۸: ۵ دقیقه صبح جمعه است و در پارک طالقانی هستیم.
دستور جلسه لژیون پزشکان از دستور جلسه خود کنگره تبعیت می‌کرد اما من گفتم که باید تغییراتی درش ایجاد کنیم چون کار عملی بیشتری انجام بدیم، وقتی با عزیزان صحبت می‌کنم متوجه می‌شوم بعد از چند سال هنوز به مسائل عمیق درمان نائل نشده‌اند و هنوز تفکرشان تغییر نکرده و در مورد متد Dst به درک لازم نرسیده‌اند؛ البته مقاله متد Dst قبول و تائید شده و امیدوارم به‌زودی مقاله آن‌هم چاپ شود که ازنظر آکادمیک هم مسئله‌ای نباشد.

در درمان هرویین یک سری مطالب را گفتیم و قبل از هرویین ۶-۷ جلسه راجع به شیشه صحبت کردیم و به‌خوبی تمام نقاط آن را شکافتیم و از هفته پیش مسئله هرویین را شروع کردیم. نگاه به درمان اعتیاد از دیدگاه همه و معمولاً در کلینیک‌ها این‌گونه است که فرد مصرف می‌کند و می‌خواهیم که دیگر مصرف نکند؛ درمان یعنی همین و بعد مبحث نگه‌دارنده مطرح می‌شود که بله این شخص مصرف می‌کند و باید به او نگهدارنده بدهیم و نگه‌دارنده هم خوب است و ما هم گفتیم خوب است. الحق هم وقتی کسی تزریق می‌کند و در یک وضعیت ناهنجار قرار دارد، اگر به کلینیک برود و متادون بگیرد خیلی خوب است؛ یعنی مسئله هارم ریداکشن (Harm Reduction) یا نگه‌دارنده، زمانی مطرح شد که راهی برای درمان وجود نداشت، گفتند که به تریاکی‌ها و هروئینی‌ها متادون بدهیم و وقتی‌که متادون دادند، دیدند دیگر نمی‌توانند آن را پس بگیرند و چون دیدند نمی‌توانند پس بگیرند، گفتند بالاخره اگر متادون را استفاده کند خیلی بهتر است تا اینکه خرابکاری‌های دیگر بکند.


گذشته از اینکه وقتی‌که متادون داده شد، به دوز آن و بسیاری نکات دیگر توجهی نکردند و بدون حساب‌وکتاب و به‌اصطلاح کیلویی متادون داده می‌شد که حالا آن‌قدر بدهید بخورد که حالش خوب بشود و وسوسه نشود. در آمریکا هم دو تئوری مطرح شد؛ یکی اینکه آن‌قدر به فرد متادون بدهید که گیج بشود و دیگر هوس مصرف مواد نکند، یک عده هم می‌گفتند که نه بهتر است دوز پایین بگیریم چون دوز بالا، مشکلاتی را برای شخص به وجود می‌آورد، این بحث هم مطرح شد.
وقتی‌که می‌خواهیم راجع به درمان هرویین صحبت کنیم و مسئله درمان مطرح می‌شود باید از آن قالب قدیمی که می‌خواهیم کاری کنیم که مصرف نکند خارج شویم، قالبی که برای آن نسخه‌های خیلی زیادی هم پیچیده می‌شد، در مکان‌هایی که قبلاً می‌رفته، دیگر نباید برود، با دوستانش که معاشرت می‌کرده نباید بکند، خاطراتی که او را به یاد مصرف می‌اندازد باید پاک بشود و این‌طور بود که فرد را ایزوله کنند و اسمش را هم گذاشتند پرهیز مدار که فرد باید پرهیز کند که طوری نشود و گفتم که درمان به صورتی هست که وقتی فرد هرویینی را درمان کردیم، برود در لابراتوار هرویین سازی کار کند و دیگر بحث نیاز و وسوسه مطرح نباشد. اتفاقاً روز سه‌شنبه برای خانم‌های مسافر همین مبحث را عنوان کردم و یکی از مسافران گفتند که بله مهندس درست است، من یک پرستارم و پتدین مصرف می‌کردم، سال‌ها مصرف می‌کردم و الآن که درمان شده‌ام هنوز در بیمارستان هستم و کلید گاوصندوق پتدین و مرفین و... همه دست من هست ولی پس از درمان فراموش کرده‌ام که من هم مصرف‌کننده بودم.


حالا هم که می‌خواهیم بیمار را درمان کنیم باید دیدگاه را عوض کنیم، دیدگاهی که در کنگره عمل می‌شود. ما اصلاً نمی‌گوییم که می‌خواهیم فرد مصرف نکند، اصلاً این‌طور نیست؛ دیدگاه کنگره این است که باید سیستم شبه افیونی فیزیولوژی شخص به تعادل برسد، الآن این بدن ازنظر تولیدات مواد مخدر یا محرک، چون بدن ما هم مواد مخدر، هم مواد محرک و هم مواد مسکن تولید می‌کند، مسکن بدن انکفالین هست که ۳ نوع انکفالین داریم، محرک بدن دوپامین و سروتونین هست، مخدر بدن اندورفین و دینورفین هست؛ هر نوع ماده مخدری در بیرون وجود دارد، قطعاً در درون بدن خودمان هم وجود دارد.


اگر بدن کسی مواد مخدر و محرک و مسکن را به‌صورت کامل تولید کند، حتی اگر به عالم و آدم بدهکار باشد بازهم سرحال است و به‌اصطلاح نشئه است و اگر بدن کسی مواد مخدر تولید نکند، با کلی پول و سرمایه بازهم ناراحت و عصبی است، این نکته خیلی مهمی هست که ما به این باور برسیم که خود بدن مواد مخدر و محرک و مسکن تولید می‌کند. اگر به کتاب‌های علمی مراجعه کنید می‌بینید که دینورفین که در بدن تولید می‌شود ده‌ها برابر مرفین قدرت دارد. اندورفین که در بدن تولید می‌شود ده‌ها برابر مرفین قدرت دارد. در ضمن ۳ نوع اندورفین و دینورفین در بدن تولید می‌شود.


پس نگاه به درمان باید راه‌اندازی این سیستم‌ها باشد نه قطع مواد و این کار را هم کمتر از ۱۰ ماه نمی‌توانیم انجام دهیم. ما اگر به فرد مصرف‌کننده ot می‌دهیم، برای این نیست که فرد حالش خوب باشد و مصرف نکند؛ اصلاً با این دید نگاه نمی‌کنیم؛ ما با این دید می‌بینیم که این دارو را می‌دهیم تا کمک کند که مخدر، محرک و مسکن‌های بدن راه‌اندازی شود.
هفته گذشته مطرح کردیم که برای درمان هرویین ۳ تا دارو داریم؛ ot، متادون و B2. یکی از این ۳ ماده را به فرد می‌دهیم، این ۳ ماده هیچ‌کدام همخوانی مستقیم با هرویین ندارند، چون هرویین دی استیل مرفین و یک ماده است و وضعیت خودش را دارد، با این ۳ ماده فرق می‌کند.ot که مجموع همه این‌هاست، متادون از تبایین گرفته‌شده که البته این هم از مشتقات تریاک است، B2 هم که تقریباً همان بوپرنورفین است.


این هر ۳ ماده با هرویین فرق می‌کند. بدن باید این را بشناسد، یعنی وقتی‌که به فرد می‌دهیم، چه ot، چه متادون و یا B2، بلافاصله بدن این را نمی‌شناسد و تشخیص نمی‌دهد؛ بنابراین به میزان نشئگی که با هرویین و تریاک می‌رسید، با این ماده نمی‌رسد و بدن باید ذره‌ذره تشخیص بدهد و برای تشخیص هم‌زمان لازم است که ما به آن می‌گوییم زمان سازگاری؛ یعنی هر مصرف‌کننده‌ای که مراجعه می‌کند و ما به او دارو می‌دهیم، باید بدنش با آن دارو سازگار شود تا به آن عادت کند. اگر ما دوز دارو را بالا ببریم، شخص گیج و منگ می‌شود، همه سیستمش از کار می‌افتد و اصلاً هم نشئه نمی‌شود، چون وقتی شخصی که تریاک یا هرویین مصرف می‌کند نشئگی دارد و باید حس کند، اما ماده جدید این حالت را به فرد نمی‌دهد و به این دلیل ممکن است ما دائماً، میزان ماده را بالا ببریم، چرا جواب نمی‌دهد؟ چون مسئله‌ای هست بنام سازگاری که در پزشکی ممکن است نباشد و من در کتاب‌های خودم نوشته‌ام که ماده جدیدی که می‌خواهید استفاده کنید، بدن باید با آن ماده جدید سازگار بشود؛ یعنی به هرویینی می‌خواهی متادون بدهی، باید با متادون سازگار بشود و ابتدا جواب نمی‌دهد. هرچقدر هم دوز را بالا ببریم، بازهم جواب نمی‌دهد؛

بنابراین عقل سلیم حکم می‌کند که ما ابتدا دوز را پایین بگیریم؛ اگر پایین بگیریم بعد می‌توانیم ذره‌ذره بالا ببریم و به سقف تعیین‌شده برسیم؛ اما اگر همان ابتدا دوز را بالا بگیریم، در ادامه بیمار می‌رسد به مصرف ۵۰ تا ۶۰ سی‌سی در روز که بعضاً به ۱۰۰ سی‌سی متادون هم می‌رسند. پس ما در کنگره ۶۰ برای هرویین ۳ پله را تعیین کردیم که راهنما می‌تواند با یکی از این‌ها شروع کند و نقطه ثابت نیست، چون هرویین به ۳ روش مصرف می‌شود، یا ممکن است دودی باشد که به‌وسیله زرورق استفاده می‌شود که در ایران اکثراً به این روش استفاده می‌شود. زرورق یعنی فویل، پاکت‌های سیگار را که نگاه کنید، مخصوصاً سیگارهای زر قدیم و یا سیگارهای دیگر، یک کاغذ دارد که زیر لایه کاغذ یک‌لایه آلومینیومی هست که به آن زرورق می‌گویند، برای مصرف آن کاغذ را می‌سوزانند و هرویین را روی زرورق می‌ریزند و مصرف می‌کنند و هفته گذشته هم گفتیم و بچه‌ها هم که صحبت می‌کنند توضیح می‌دهند که با فتیله و... مصرف می‌کنند، یک روش دیگر به‌صورت جوشاندنی هست که لطفاً بچه‌ها توضیحات کامل را بدهند و یک روش دیگر هم به‌صورت اسنیف هست که از بینی می‌کشند، پس به ۳ روش است.


افرادی که مصرف می‌کنند باهم فرق می‌کنند. کسی ممکن است مقدار خیلی کمی مصرف کند، کسی ممکن است مقدار زیادی مصرف کند و همه باهم تفاوت دارند. معذرت می‌خواهم کسی ممکن است یک استکان عرق بخورد و دیگری یک بطری یا دو بطری و طبیعتاً دوز این‌ها باهم فرق می‌کند؛ بنابراین ما ۳ دوز برای هرویین در نظر گرفتیم، یک دوز TDS یک سی‌سی، یعنی بسته به میزان مصرف فرد که چقدر مصرف می‌کند، شروع می‌شود یک سی‌سی صبح، یک سی‌سی ظهر و یک سی‌سی هم شب، یک دوز TDS دو سی‌سی و دیگری هم TDS سه سی‌سی هست، یعنی ۳ دوز در اختیار درمانگر هست تا ببیند که کدام را تشخیص بدهد، TDS یک یا دو یا سه سی‌سی، می‌تواند یکی از این ۳ را انتخاب کند و غیر از این‌ها پروتکل دیگری نداریم، ممکن است روز اول به یک هرویینی ۱۰ یا ۲۰ سی‌سی متادون بدهید و این یعنی از همان ابتدا سازگاری را در نظر نگرفته‌اید و نکته خیلی مهمی که در این قضیه هست و ما هم آن را تجربه کرده‌ایم و کماکان هم در کنگره ۶۰ این کار را می‌کنیم، این‌که با بیمار حرف می‌زنیم که مصرف تو هرویین بوده و الآن مصرف تو ot می‌شود، باید این ماده با بدن تو سازگار بشود و در ابتدا به تو جواب نمی‌دهد، اصطلاحی که من بکار می‌برم این است که می‌گویم وقتی‌که بجای هرویین، ot مصرف می‌کنی، مانند این است که کم‌بادی، پنچر نیستی، یک‌وقت فرد پنچر است یعنی فرد هرویین مصرف نمی‌کند، حالش خراب است و خمار است، در این حالت می‌گوییم پنچر است، می‌گوییم ot را که به تو می‌دهیم، پنچر نیستی، پرباد هم نیستی، کم‌بادی؛ یعنی انتظار نداشته باش که این ot مانند هرویین به تو جواب بدهد ولی از خماری، از بیرون‌روی، از عرق کردن، عطسه‌های پیاپی، از استخوان‌درد یا سیم‌کشی جلوگیری می‌کند اما آن‌چنان هم نشئه نمی‌کند تا اینکه به‌مرورزمان بدنت با این ماده آشنا بشود تا نشئگی را احساس کنی؛ بنابراین اگر TDS یک سی‌سی به او دادیم، بعد از ۲۱ روز طبق جدول بالا می‌رویم؛ یعنی فرد هرویینی را از پایین شروع می‌کنیم و می‌بریم بالا؛ پایین نمی‌آوریم و ثابت هم نگه نمی‌داریم.


ما در کنگره ۶۰ هیچ نگه‌دارنده ثابتی نداریم، ۲۱ روز نگه می‌داریم، یعنی وقتی‌که به هرویینی TDS یک سی‌سی می‌دهیم بعد از ۲۱ روز می‌شود ۱/۲ سی‌سی، بعد می‌شود ۱/۸ سی‌سی، مرتب بالا می‌بریم تا بخواهد کمی احساس کسالت کند، میزان دارو زیاد می‌شود، وقتی‌که تا میزان مشخص‌شده در پروتکل بالا رفت، طبق جدول دو پله او را نگه می‌داریم یعنی ۴۲ روز، ما برای افزایش پله‌ها یک جدول پروتکل داریم که از آقای لطفی خواهش می‌کنم هفته بعد برگه آن را بیاورد که عزیزان بدانند طبق آن جدول، چگونه افزایش می‌دهیم، وقتی بالا رفت، روی سقف تعیین‌شده نگه می‌داریم و بعدازآن شروع می‌کنیم ذره‌ذره کاهش می‌دهیم.


کاری که ما برای هرویینی انجام می‌دهیم، در طول زمان دارو را به او مرتب می‌دهیم، افزایش می‌دهیم تا به یک مرحله‌ای می‌رسد که ot کاملاً او را نشئه می‌کند و مانند هرویین جواب می‌دهد. وقتی به این مرحله رسید، شروع می‌کنیم طبق برنامه و پله‌های ۲۱ روزه، کم می‌کنیم و این کم کردن به این معنی است که مابقی را بدن تولید و جبران می‌کند. مثلاً شما ۲۰۰ سی‌سی خون می‌دهید، چند روز بعد خود بدن جای آن را پر می‌کند، باز دوباره ۲۱ روز دیگر می‌دهید و باز جایش پر می‌شود، سیستم ما هم همین‌گونه است، وقتی‌که کاهش می‌دهیم، همان مقدار که از داروی ot کم می‌کنیم، خود بدن به دلیل اینکه سیستم هوشمندی هست، وقتی می‌بیند که کم دارد، مابقی آن را خودش تولید می‌کند؛ دینورفین تولید می‌کند، اندورفین، دوپامین، سروتونین و کلی مواد دیگر تولید می‌کند، به همان میزان کمبود، بدن تولید می‌کند.

در ابتدای کاهش دادن و ۲۱ روز اول، در هفته اول ۲۱ روز، ممکن است فرد کمی نامیزان باشد، هفته دوم کاملاً برایش عادی می‌شود و هفته سوم کاملاً فرد را نشئه می‌کند، ۲۱ روز که گذشت و بدن کاملاً عادت کرد، دومرتبه یک پله دیگر کاهش می‌دهیم. با این روند و این حرکت‌هایی که انجام می‌دهیم. تمام نگاه و هدف ما این است که مخدر، محرک و مسکن‌های طبیعی بدن را راه‌اندازی کنیم و با این سیستم به‌خوبی راه می‌افتد و در کنگره ۶۰ چیزی بنام وسوسه نداریم، چیزی بنام برگشت نداریم، برگشت به مواد خیلی کم است، در حد ۵ تا ۶ درصد است، این را جدی می‌گویم، اصلاً چیزی بنام وسوسه نداریم؛ چیزی بنام اینکه فرد را ایزوله کنیم یا پرهیز مدار کنیم، اصلاً چنین چیزی نداریم، این‌ها زمانی بود که ما دانش کافی در مورد درمان اعتیاد نداشتیم، الآن هم همین‌طور هست؛ دانش کافی نیست. در آمریکا نیست، در نایدا نیست، در دانشگاه‌های ایران هم نیست؛ چون دانش لازم وجود ندارد می‌گوید، شخص را پرهیز مدار کنید، وسوسه می‌آید، ایزوله کنید، جدا کنید. ما داریم کسانی که تریاک را درمان کرده‌اند و در خانه‌ای زندگی می‌کنند که پدرش، مادرش و یا برادرش مصرف می‌کند اما او نمی‌کشد و این‌ها ثابت‌شده است.


راجع به هرویین برای امروز کافی است و قبل از هر چیزی می‌خواهم که بچه‌هایی که مصرف‌کننده هرویین بودند، مشارکت کنند، شرح‌حال خودشان را بگویند، خداوکیلی هم راستش را بگویید، یعنی غلو نکنید، اگر حالتان خراب بود بگویید خراب بود، اگر جواب می‌داد بگویید جواب می‌داد، چون می‌خواهیم تجربه کنیم و ولا غیر...


مشارکت مسافر مجید
سلام دوستان مجید هستم مسافر؛ تخریب بیش از ۲۰ سال، آنتی ایکس، هرویین، شیشه و شربت تریاک، مدت ۱۵ ماه سفر کردم به روش DST با داروی ot به راهنمایی کمک راهنمای محترم آقا فرهاد و در حال حاضر هم ۳ ماه است که آزاد و رها هستم، در ضمن سفر سیگار می‌کنم به روش DST با داروی نیکوتین خوراکی، به راهنمایی کمک راهنمای محترم آقای شیرزاد، در حال حاضر، پله روزانه ۵ قطعه هستم.

جناب مهندس: تو هرویین مصرف کردی اما من مصرف نکردم، آنچه از هرویین می‌دانی، خاصیت، اثر، وسوسه و...همه را برای عزیزان بگو.

مسافر مجید: من یک‌زمانی از هروئین خیلی ترس داشتم تا چهار پنج سال پیش هرکجا که هروئین بود مسیر خودم را عوض می‌کردم من در اتفاقی که برایم افتاد دستگیر شدم و به زندان رفتم و شرایط خوبی نداشتم خانم من باردار بودند و پسرم خیلی دل‌تنگی می‌کرد من به نه ماه حبس محکوم شدم یک‌شب حال من خوب نبود آن زمان من مورفین مصرف نمی‌کردم و روزانه ۲ گرم شیشه مصرف می‌کردم در زندان هروئین و مورفین مصرف نمی‌کردم یک موقع حالم بد بود متادون مصرف می‌کردم آن روز من نتوانستم متادون پیدا کنم من یک هم‌خرج داشتم گفت که بیا و هروئین بکشیم گفتم من هروئین نمی‌کشم تا حالا اصلاً ندیده‌ام خلاصه که تا به خودمان آمدیم دیدیم که پای زرورق هستیم و در حال کشیدن هروئین هستم و کشیدن همان شد و مزه آن به زیر زبان ما رفت و یواش‌یواش هروئین در زندان مصرف اصلی ما شد و اول هروئین را تهیه می‌کردیم و بعد شیشه اولویت مصرف من شده بود و گفتم که بیرون نمی‌زنم و بیرون آمدم و کمپ اجباری رفتم و بیرون آمدم و دوباره شروع شد

مهندس: دقیقه بگو زرورق و... این‌ها را توضیح بده.
در آنجا حالا زرورق‌های سیگار خوب نبود پنیرهایی که به ما می‌دادند فویل‌های آن را برمی‌داشتیم آن را تمیز می‌کردیم و رنگ‌های آن را پاک می‌کردیم با خودِ فیلتر سیگار و خاک سیگار تمیز می‌کردیم و روی فویل پنیر می‌کشیدیم در زندان فویل خوب که بخواهی پیدا نمی‌شد صبح تا ظهر در حال درست کردن فویل و شب‌ها در دستشویی که به دستشویی گاردانی می‌گفتند و آنجا مشغول شیشه کشیدن و هروئین کشیدن بودیم فندک اگر بود که با فندک اگر نبود با پرزهای پتو فتیله درست می‌کردیم یا با دستمال‌کاغذی فتیله درست می‌کردیم برای زمانی که فندک نبود همیشه فندک نبود کم بود یا با پاکت‌های شیر که یک‌لایه کاغذ و یک‌لایه آلومینیوم هست باریک می‌بریدیم و خوب می‌سوختند و با آن‌ها کارمان را انجام می‌دادیم در زندان از کمترین امکانات بهترین بهره‌ها را می‌برند همه‌چیز را استفاده می‌کردند یا برای مصرف شیشه پایپ هم بود

ولی چون مصرف زیاد بود شیشه را هم‌روی همین فویل می‌کشیدند بعد از زندان من بیرون آمدم و کمپ هم رفتم سه ماه کمپ بودم و بیرون آمدم و دوباره شروع کردم من گفته بودم خودم یک‌زمانی که کسی به زد و بند برسد دیگر آدم نمی‌شود و خودم به‌جایی رسیدم که بیرون آمدم و مثلاً خانه مادرم می‌رفتم یک تیکه آهن می‌دیدم آن را هروئین می‌دیدم و می‌رفتم آن را میفروختم با ماشین کار می‌کردم و چند بار به خاطر اینکه پشت فرمان خوابم برد چند بار تصادف شدید کردم در زمان مصرف هروئین من خیلی بدبختی کشیدم و چیزهایی که ندیده بودم را دیدم و اصلاً فکرش را نمی‌کردم که من کارتن‌خواب بشوم ساعت چهار صبح بشود و من به خانه نروم همش در این پاتوق‌ها بودم و در حال مصرف و خدا را شکر که به کنگره آمدم اول با سه تا سه سی‌سی شروع کردم و تا شش هم بالا رفتم و ازآنجا تیپر شد و رو به پایین آمدم و بخواهم قسم بخورم اصلاً وسوسه نداشتم و حالم خیلی‌ خوب باشد و فکر نمی‌کردم از روزانه ۲ گرم مصرف هروئین و ۳۰ سی‌سی شربت خوردن بتوانم بیرون بیایم خدا را شکر که کنگره آمدم و ایستادم و از زمانی که لژیون سیگار رفتم محکم‌تر ایستادم خدا را شکر و الآن هم حالم خوب است سه ماه هست که با دستان شما آزاد و رها هستم مرسی ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید


مهندس: اگر کسی سؤالی دارد بپرسد

سؤال: در زندان قیمت شیشه و هروئین چقدر بود؟

در زندان هم شیشه و هم هروئین گرمی ۴۰۰ هزار تومان بود البته چهار سال پیش که من در زندان بودم.

مهندس: از کجا پول تهیه می‌کردی؟

به بیرون زنگ می‌زدیم آنجا مثلاً خود کاسب‌ها تلفن داشتند و به بیرون تماس می‌گرفتیم و می‌گفتیم برای ما پول بزنند نمی‌گفتیم به خاطر مواد مثلاً زنگ می‌زدیم و پول بزنند و دوباره زنگ می‌زدیم چهار رقم آخر کارت و تایم آن را می‌گرفتیم و به کاسب می‌دادیم و کاسب به ما جنس را می‌داد

سؤال: مرسی مجید جان که مشارکت کردید من دوتا سؤال داشتم یک اینکه آخرین دوزی که مصرف می‌کردید قبل از اینکه وارد کنگره بشوید چون هم شیشه مصرف می‌کردید و هم هروئین این را بفرمایید که چقدر بوده است دوز شما؟

گفتم من دو گرم هروئین و ۳۰ سی‌سی شربت اوتی و یک گرم هم شیشه مصرف می‌کردم

سؤال: مرسی و سؤال من این است وقتی‌که وارد می‌شود به‌عنوان تازه‌وارد وقتی‌که می‌خواهید وارد مرحله درمان بشوید همان‌طور که استاد فرمودند معمولاً دوز را از پایین شروع می‌کنند رو به بالا یک توضیح به ما بدهید چون قرار هم نیست شما مصرف بکنید چطور شد که شما پای درمان ایستادید چه راهنمایی شدید چه نکاتی به شما گفته شد آن محبت اول را برای ما شرح بدهید ممنون می‌شوم.

من قبلاً با کنگره آشنا بودم و نمونه‌ها را دیده بودم آقا حامد و دوستان دیگری را در کنگره دیده بودم که می‌شود آن‌هایی که به درمان رسیده بودند را دیده بودم همان‌طور که جناب مهندس توضیح دادند خب اوایل نمی‌گویم خمار بودم کم‌باد بودم نمی‌گویم حالم خوب بود اول تا خب در بدن من سازگار شود نمی‌گویم یک ماه شاید هم دو ماه کمی کم‌باد بودم ولی خب ایستادم به خاطر بچه‌ام گفته بودم من در زندان هم بودم خانم من پابه‌ماه بود و به خودم گفتم که میمونم و هرچه بشود هستم و درمان سیگار هم به من کمک کردن وقتی‌که به لژیون سیگار رفتم.

سؤال: یعنی لغزش نداشتید؟ دریکی دو ماه اول؟

نه که نداشتم چرا داشتم ولی سقوط آزاد می‌رفتم.

سؤال: از جناب مهندس می‌خواهم که یک توضیح به ما بدهند چون وقتی مددجوهای هروئین را پذیرش می‌کنیم مشکلات ما در درمان همین است که مثلاً فرض کنید همین روش dst را به کار ببریم مثلاً در دوز پایین قرار می‌دهیم خیلی وقت‌ها شکایت دارند که ما جواب نمی‌گیریم بدن ما جواب نمی‌دهد همان‌طور که دوستمان هم گفتند با یک دوز بسیار بالایی یعنی دو گرم ۳۰ سی‌سی اوتی که از حد درمانی هم خارج است و حالا از این سمت هم شیشه مصرف می‌کردند اگر یک توضیح بفرمایید ممنون می‌شوم که بتوانیم کنترل کنیم مرسی

مهندس: بله البته مجید با سقوط آزاد آمد یعنی این‌ها را مصرف می‌کرده است و سقوط آزاد بود و قطع کامل آمد روی این دوز وگرنه از روی ۳۰ سی‌سی شربت اوتی و هروئین اصلاً جواب نمی‌دهد.

ببینید مهم‌ترین مسئله این است که می‌بینید که می‌گویند ببینید فلانی شیرش کرد باید شارژ کنید مریض را به او بگویید اطمینان بدهید باید بگویید که به تو جواب نمی‌دهد یک موقع هست که میگیم بخور جواب می‌دهد نه متوجه نیستی نه بگویید ما میدانیم که این به تو جواب نمی‌دهد پنچر نیستی ولی کم‌باد می‌شوی اگر صبر کنی و سازگاری انجام بشود این قضیه اتفاق می‌افتد زمان می‌خواهد مسئله دوم زمانی که روی برنامه می‌رود ممکن است که یکی دو بار گریز بزند ایرادی ندارد مسئله‌ای نیست چون از همان اول همه‌چیز یاد نمی‌گیرد تا شنا یاد بگیرد ممکن است به زیرآب برود چند بار و آب بخورد بچه می‌خواهد راه رفتن یاد بگیرد از اول که راه نمی‌رود ۲۰ دفعه زمین می‌خورد تا راه رفتن یاد بگیرد و حالا این هم همین‌طور است تا می‌خواهد شروع کند ممکن است گریز بزند و اشتباه کند آن را زیاد دعوا نکنید مسئله‌ای نیست فقط این مهم است که در ابتدا زمان را مهار کنیم در درمان‌های دیگر زمان هرچه بگذرد درست نمی‌شود پنجاه سال هم بگذرد درست نمی‌شود ولی در اینجا بگوییم که زمان بگذرد به نتیجه می‌رسیم
مرسی مجید. یکی دیگر از بچه‌های دیگر بیاید.

سؤال: حقیقت من یک مورد داشتم که برای ماه اخیر هست اظهار می‌کرد که روزی ۵ بار مصرف می‌کردم و یک گرم هروئین و این را روی اوتی آوردم تقریباً روی ۲ سی‌سی به‌صورت tds الآن به قول فرمایش شما می‌گوید گه‌گدار رساندم به یک‌بارمصرف یعنی یک گریزی میزند در این شرایط ما دوز اوتی را افزایش بدهیم که من رساندم به چهار سی‌سی tds ولی همراهی کنیم با مریض و چون خانواده هم نگرانی می‌کنند که این گاهی وقت‌ها که به‌جای پنج بار مصرف می‌کرده الآن مثلاً می‌گوید که کم می‌آورم مثلاً یک گریزی هر دو سه روز یک‌بار میزند این را نظر شما چه است ما دوز اوتی را بلافاصله اگر گریز زد افزایش بدهیم یا یک‌کمی تحمل‌کنیم.

مهندس: ببینید پاسخ این است که ما میگوییم گریز آن می‌شود یکریز این گریز دیگر نیست گریز این است که مثلاً در سفر اول یک‌بار دو بار می‌رود و مصرف می‌کند این موردی ندارد ولی هر دو سه روز یک‌بار بزند این دیگر اشتباه است.

_آن به خودش امیدواری می‌دهد که من قبلاً ۵ بار مصرف داشتم ولی الآن رساندم به ۳ بار.

مهندس: خب ۵ بار مصرف داشته الآن کمر غول را نشکسته است. مگر نمی‌خواهی درمان بشوی و حالا جای آن اوتی مصرف می‌کنی و باید تحمل‌کنی. به او اجازه می‌دهیم که حالا یک‌بار اشتباه کرد ایرادی ندارد. این است که باید به او بگویی که دارو تریاک می‌خوری و بدانید که به درمان نمی‌رسد چون وقتی آن اختلال را بیاورید در سیستم دیگر سیستم نمی‌تواند خودش را متعادل کند سیستم باید حتماً روی ریتم باشد ما ساعت می‌دهیم صبح ظهر شب زمان باید بدهیم ما بگوییم صبح یعنی ساعت چند از چهار صبح است تا لنگ ظهر همش صبح می‌شود یکی ۱۰ یکی ۹ یکی ۷ صبح آن و ظهر کی است هرکسی ظهرش فرق می‌کند شب هم به همین صورت است مثلاً میگوییم پنج صبح دو بعد ظهر و ۱۰ شب باید فاصله ۷ تا ۸ ساعت بین آن باشد نمی‌تواند ۸ صبح با ۱۲ ظهر فاصله می‌شود چهار ساعت بعد ساعت ۶ ده ساعت اینجاست دو وعده بعد باید ۱۴ ساعت از آن‌طرف خماری بکشد حتماً باید ریتم جوری تعین بشود که در کنگره ۶۰ ریتم یا پنج صبح است یا شش و یا هفت صبح است ما در کنگره ۶۰ هشت صبح نداریم کسی باشد که هشت صبح بخواهد اوتی بخورد در کنگره ۶۰ نداریم هفت و نیم صبح بخواهد بخورد نداریم پنج صبح شش صبح و هفت صبح. می‌گوید من تا ۱۲ ظهر خواب هستم پنج خواب هستم میگوییم ایرادی ندارد تا ۱۲ بخواب ساعت خودت را کوک کن اوتی را شب در سرنگ آماده کن و بالای سرت بگذار موبایل را کوک کن یک لیوان آب هم بگذار پنج صبح که زنگ خورد موبایل بلند شو اوتی را بخور آب و چایی هرچه که می‌خواهی بخور و دوباره بگیر بخواب یعنی ما از آن موقع صبح شروع می‌شود پنج یا شش یا هفت شروع می‌شود تمام کنگره ۶۰ همه هم اجرا می‌کنند یعنی کسی را نداریم که اجرا نکند همه اجرا می‌کنند وقتی هم که اوتی را خورد خود بدن بیدارش می‌کند سرحال می‌شود و بیدار می‌شود.

سلام دوستان امین هستم مسافر
خیلی متشکرم که به من اجازه مشارکت دادید. من یک کمپلکسی کامل از استفاده مواد مخدر بودم یعنی من فکر کنم از سیزده چهارده‌سالگی مصرف‌کننده شدم تا بیست‌وشش‌سالگی؛ یعنی هر چه توانستم مصرف کردم. در مورد هروئین بگویم، اول همه میگویند که از هروئین می‌ترسیدند، واقعیت هم همین است چون آمدن اول کار که گفتند هر کس یک‌بار هروئین مصرف کند دیگر نمی‌تواند ترک کند و درمان بشود و می‌میرد اگر ترک کند و همه ما می‌ترسیدیم؛ یک روز من کراک مصرف کردم گفتند کراک اعتیاد ندارد و بعد که فهمیدم که هروئین همان کراک است، هروئین هم مصرف کردم. داستان شروع مصرف هروئین من ازاینجا بود که اولین بار هم با تزریق شروع کردم چون کراک هم تزریق کردم وقتی‌که نمی‌توانستم هروئین را تزریق کنم روی زرورق توی لامپ شکسته روی هر چیزی که می‌شد مصرف می‌کردم فتیله هم درست کردم. ما می‌آمدیم فویل را لوله می‌کردیم و فتیله درست می‌کردیم می‌گذاشتیم روی فندک، یک شعله نرمی می‌داد و با یک فندک دیگر آن را یکسره می‌کردیم، آن شعله را روشن می‌کردیم مثل پالایشگاه می‌سوخت و این را زیر زرورق و لامپ می‌گرفتیم و حرارت لازم را می‌دادیم خلاصه روش‌های مصرف عجیب‌وغریب هروئین یک‌چیزی می‌گفتند که ولع مصرف دارد هروئین.

مهندس: امین تزریق را توضیح بده از زمانی که جنس و تهیه می‌کنی تا زمانی که می‌خواهی مصرف کنی چه اصطلاحاتی دارد؟ همه را توضیح بدهید.

امین: ما آن زمان که هروئین مصرف می‌کردیم دو نوع هروئین وجود داشت؛ یکی ارومیه بود که ما به آن می‌گفتیم اروم آدا و یک سری هروئین ایران‌شهر بود. هروئین‌های ارومیه خیلی کم‌پیدا می‌شد و نشئگی خوبی داشت. هروئین ایران‌شهر بیشتر بود. هروئین ایران‌شهر شبیه به خاک بود؛ یک‌ذره نرم بود مثل مهر نماز بود اما هروئین اروم آدا یا همان ارومیه یک‌ذره رنگش روشن‌تر بود و گلوله‌ای بود حالا ما می‌گفتیم گِله هر سه گله می‌شد یک گرم هروئین و می‌رفتیم یک گله دو گله سه گله هروئین می‌گرفتیم و هر گله را باز می‌کردیم هر کس به‌اندازه دوز مصرفش ممکن بود یک نفر هر گله را در سرنگ پنج سی‌سی مصرف کند ولی من یک گله را تقسیم‌بر دو می‌کردم و آن خون بازی را بیشتر دوست داشتم تا مصرف آن. ما قوطی رانی را می‌گرفتیم نصف می‌کردیم؛ حالا اوایل کمی وسواس داشتیم و آب مقطر می‌گرفتیم بعد یواش‌یواش داروخانه‌ها آب مقطر را نمی‌دادند با آب فواره هم این کار را کردیم. حالا آب مقطر یا آب فواره را می‌ریختیم توی رانی‌هایی که نصف می‌کردیم یک‌ذره جوهر لیمو اضافه می‌کردیم

بعد هروئین را داخل آن می‌ریختیم و حرارت می‌دادیم و باعث می‌شد که هروئین حل بشود. جوهر لیمو باید یک درصد خاصی اضافه می‌کردیم که هروئین زیاد ترش می‌شد رگ آدم می‌سوخت و بعد که خنک می‌شد تزریق می‌کردیم از آب‌لیمو هم استفاده می‌کردیم یا لیموترش و در رگ می‌زدیم. یک موقع بود که آن قاشق یا ملاقه بود، روش درست این بود که وقتی‌که حرارت می‌دادیم یواش خالی می‌کردیم روی یک قاشقی یک فیلتر سیگار می‌گذاشتیم و سرنگ را روی فیلتر می‌گذاشتیم چون تفاله دارد بعد از حرارت، یک سری سیاهی که از فیلتر رد می‌کردیم و سرنگ آماده می‌شد و بعد خنک می‌شد تزریق می‌کردیم. اگر داغ تزریق می‌کردیم رگ‌هایمان خشک می‌شد، اگر آن نبود فیلتر را می‌زدیم سرسوزن و در رانی می‌کردیم و می‌کشیدیم بالا که آن صافی اتفاق بیفتد.

وقتی من دستم را نمی‌بستم جمع می‌کردم می‌شد که ببندی یا یک نفر بگیرد دستم را جمع می‌کردم و رگم بیرون می‌زد یا رگم بیرون بود من خودم تزریق می‌کردم؛ یک ولعی دارد تزریق کردن، به نام خون بازی؛ یعنی نصف را تزریق می‌کنی و دوباره خون را داخل سرنگ می‌کشی و دوباره تزریق می‌کنی داخل. این را دائم برمی‌گردانی آخرش فقط‌ خون بازی را انجام می‌دهی. یک موقع که فقط کسی که تزریقی است به آن هروئین نمی‌رسد خود آن خون بازی به‌واسطه القا ذهنی به او یک حسی می‌دهد. من خودم چندین بار این کار را کردم مثلاً هروئین نداشتم در یک شرایطی گیرکرده بودم مثلاً فقط آن خون بازی را انجام می‌دادم بهش میگویند خون بازی اصطلاحاً وقتی خون را می‌کشید و دوباره پمپاژ می‌کنید در رگ و این را بگویم که وقتی تزریق می‌کنیم همه ما یک‌بار فکر می‌کنم آمپول b12 است یک مزه ویتامین مانندی دردهان میاید وقتی در رگ تزریق می‌شود گرم می‌شود و آن مزه می‌رود زیر زبان و این را مصرف‌کننده‌هایی که تزریق می‌کنند روش سیگار کشیدن خیلی لذت‌بخش است.

یک‌چیز دیگری که هست مصرف‌کننده‌هایی که هروئین مصرف می‌کنند معمولاً تریاک و شیره مصرف نمی‌کنند؛ من خودم یک یا دو بار شیره مصرف کرده‌ام ولی به‌شرط این‌که قرص کلونازپام نداشتم یک راهی هم بود که ما قرص کلونازپام را می‌گذاشتیم زیر زبانمان و تزریق می‌کردیم یا می‌کشیدیم چون لذتش را چند برابر می‌کرد. یکی از دلایلی که من رفتم و متادون گرفتم این بود که متادون و هروئین خیلی مزه می‌دهد یا با کراک خیلی نشئگی‌اش چند برابر بود و باعث می‌شد که آن چرت بعد از هروئین بیشتری داشته باشد. حالا کشیدنش هم که روش‌هایش همه میدانیم که روی زرورق است اصطلاحش هم این است که کادیلاک قهوه‌ای روی جاده نقره‌ای دائم می‌رود و می‌آید ما این کار را زیاد انجام می‌دادیم البته این را بیشتر زمانی انجام می‌دادیم که در خانه باشیم و وقت داشته باشیم

اما کسی که هروئینی باشد و چندین سال باشد وقت نداشته باشد بیشتر تزریق را ترجیح می‌دهد تا کشیدنش، کشیدنش زمان‌بر است البته لذت بیشتری هم دارد لذت وقت گذراندن است این ولع مصرف و تکرار مصرف یکی از دلایلی است که من در سفر اولم به قولی گریز یا حماقت انجام دادم. معمولاً تا جایی که رفتم بالا آن پله‌ای که تکرار شد آن حماقت و گریز از بین رفت؛ این بود که تعداد بارهای مصرف زیاد بود و من خودم عادت داشتم که یک تایم‌هایی وقتم که آزاد بود مصرف کنم. آن چیزی که به من کمک کرد که دیگر مصرف نکنم، نیاز درمان بود که در خودم حس کردم. به‌واسطه‌ی آموزش‌های کنگره بود؛ البته یک پس‌زمینه‌ای داشتم چون من نه در خانه جایی داشتم نه در خیابان. در خیابان پلیس دنبالم بود و در خانه کسی از من خوشش نمی‌آمد و این باعث شد که من درون خودم دنبال پیدا کردن خودم در محیط زندگی خودم بودم و کنگره خیلی کمکم کرد که با آموزش‌هایش خودم را پیدا بکنم و یک موقعی بود و رفتم مواد بگیرم و مصرف بکنم آن لحظه به این فکر افتادم گفتم خوب الآن من اگر مصرف بکنم، حال آن‌ها را گرفته‌ام یا حال خودم را؛ دیدم حال خودم را گرفتم، همان موقع انداختم درون کف شور حمام. یادم است دقیقاً همین اتفاق افتاد به من تهمتی زدند که دزدی کردی هیچ‌وقت هم این کار را نکرده بودم؛ ممکن است بیرون شیطنت زیاد کرده باشم اما در خانه من یک حریم امنی بود. دیگر آن لحظه این اتفاق افتاد و جرقه‌اش خورد که من هیچ‌وقت دیگر خراب‌کاری نکردم.

در موضوع درمان؛ ما آن موقع با اپیوم سفر می‌کردیم؛ یک مقدار سخت بود با تریاک سفر کردن چون دوزش دائم بالا و پایین می‌شد و یک موقعی می‌رفتیم پیش کاسب همان پاتوق‌های قبلی اما خوب ما اول زمان ما این بود که سه روز سقوط آزاد می‌دادید با سه تا ۱۰۰ میلی‌گرم من ۲۶ روز طول کشید که به خودم جرئت بدهم که سقوط آزاد بروم چون آن‌قدر ترک کرده بودم و از خماری دم‌صبح هروئین و کراک می‌ترسیدم و اذیت می‌شدم که واقعاً این موضوع برای من یک چالش خیلی بزرگ بود. من از خواب که بلند می‌شدم موادم زیر بالشتم بود و بلند می‌شدم و می‌زدم که بروم کاسب را ببینم. یک موقعی شب زیاده‌روی می‌کردم و آن مواد را نداشتم؛ یک پل عابر پیاده‌ای بود قبلاً برقی نبود سر چهارراه جنت‌آباد این پل خیلی بلند بود خدا شاهد است می‌نشستم گریه می‌کردم که منی که خمارم چطوری از این پل رد شوم و چطوری برسم به آن‌طرف پل؟ یعنی این نیست که به کسی یک‌مشت پسته بدهی تو را به خدا هروئین نزن بیا به خاطر زن بچه‌ات هروئین نزن.

من باید یک‌چیزی می‌گرفتم حالم تغییر می‌کرد تا می‌توانستم هروئین نزنم کراک نزنم؛ می‌توانستم شیشه نزنم می‌توانستم تمچیزک نزنم. یک‌چیز دیگر هم بگوییم؛ در تزریق یک‌بار یک اشتباهی کردم؛ من تمچیزک هم مصرف می‌کردم یک سری این دوتا را باهم دیگر زدم و اوردوز کردم یعنی آن شب من یادم است سه تا کلونازپام خورده بودم، بعد دوزم خیلی بیشتر از این‌ها بود، ۱۲ گله هروئین تزریق کرده بودم از تهران داشتیم می‌رفتیم دانشجو اصفهان بودم تا رسیدم دم خانه نشسته بودیم دورهم تمام کرده بودیم رفته بودیم زرین‌شهر اصفهان از این تمچیزک های لرد دار اصطلاحاً می‌گویند، دو نوع بود؛ یکی روغنی و یکی لرد دار. گرفتیم و حرارت دادم دیگر متوجه نشدم چه شد فردا از خواب بلند شدم دوستم فرار کرده بود از خانه فکر کرده بود که مرده‌ام. این هم گفتم که بدانید فکر کنم آن تمچیزک ها همان b2 بودند به هم دیگر نمی‌سازد. به آدمی که هروئین میزند فکر نمی‌کنم بشود بوپرنورفین داد چون اوردوز می‌کند. تجربه شخصی خودم بود بعد اوردوز هروئین فقط با جوهر لیمو یا تزریق لیمو در رگ می‌شود جلوش را گرفت. یک نفر اگر اوردوز کند به‌قول‌معروف کره لازم نیست؛ اگر کره بدهید به او، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. باید به او جوهر لیمو تزریق بشود که جلوی اوردوزش را بگیرد. متشکرم.

سخنان جناب مهندس
کره برای حشیشی‌هاست؛ برای هروئینی‌ها نیست. حشیش که زیاد می‌کشند ازنظر تنفسی تنفس برایشان خیلی مشکل می‌شود و نمی‌توانند تنفس کنند اصطلاحاً میگویند کره خوری وقتی کره می‌خورند مجاری چرب می‌شود و تنفس راحت‌تر می‌شود. این اصطلاحی است که برای حشیش و بنگ این‌ها استفاده می‌شود برای هروئین نیستش. یکی این‌که ببینید چقدر معتادها باهوش هستند؛ این مواد را وقتی‌که می‌جوشانند این مواد ناخالصی و اشغال دارد دیگر؛ این اگر برود داخل سرنگ هم سوراخ سرنگ را می‌گیرد و اگر برود داخل رگ، مرگ حتمی و مشکلات به وجود می‌آورد؛ این است که سر سرنگ را می‌کنند درون فیلتر سیگار فیلتر سیگار را می‌زنند درون آن مایع بعد با سرنگ می‌کشند؛ یعنی درواقع آن فیلتر سیگار به‌صورت فیلتر مواد عمل می‌کند هرچه ناخالصی باشد و ذرات ریز در هروئین را می‌گیرد و چیزی که می‌آید درون سرنگ پاک و کامل و استریل شده و ذراتی ندارد به خاطر این است که از فیلتر سیگار استفاده می‌کنند بعد برای جوشاندن هم از جوهر لیمو استفاده می‌کنند چون جوهر لیمو نباشد، لیمو تازه را چند قطره استفاده می‌کنند. بعدش برای چه مصرف تریاک چه مصرف هروئین و خانواده مرفین موقعی که شخص حالش خراب می‌شود و اوردوز می‌کند از ترشی جات یا ویتامین C شخص را خمار می‌کند و آن حالت را از بین می‌برد البته برای تریاک محلول یک مقداری قهوه با الکل قاتى باشد آن مسمومیت تریاک را از بین می‌برد. من در کتاب ۶۰ درجه نوشته بودم الآن نگاه کنید مسمومیت تریاک فقط یک کلمه سانسور کردند نوشتم که برای مسمومیت تریاک از قهوه و الکل استفاده کنید گفتند این الکل نمی‌تواند باشد و برداشتند از آن و گفتند که حرام است.

امین رشته تحصیلی خود را بیان نمایید؟
من فوق‌لیسانس حفاظت مواد را دارم؛ کاردانی خودم را در سرامیک مواد دریافت کردم و در ادامه لیسانس مواد گرایش ذوب فلزات و فوق‌لیسانس نیز خوردگی و حفاظت مواد بود.

در حال حاضر به چه‌کاری مشغول هستی؟
در حال حاضر مدیر بازرگانی هستم و همه کاری در آن شرکت انجام می‌دهم، هم در مبحث بازرگانی هم در مبحث کارهای سرامیکی مشغول به فعالیت هستم.

سخنان مسافر مهران:
سلام دوستان مهران هستم یک همسفر؛ من متخصص عفونی هستم و در بیمارستان قلب کار می‌کنم، خیلی مواقع کیس هایی داشتم که آندوکاردی داشتند و این بیماری عفونت دریچه قلب در اثر تزریق اتفاق می‌افتاد و معمولاً در دریچه راست قلب این اتفاق می‌افتد. همیشه برای من سؤال بود ما این‌همه معتاد داریم که تزریق انجام می‌دهند چرا این افراد تعداد عفونت دریچه آنها کم است، الآن که شما پروسه تزریق را توضیح دادید که مایع را می‌جوشانید و از فیلتر استفاده می‌کنید و این باعث می‌شود میکرب‌ها از بین بروند.

آیا فیلتر را هم می‌جوشاندید یا استریل انجام می‌دادید؟ یا دست خود را ضدعفونی می‌کردید؟
من اگر بیشتر توضیح بدهم شما وحشت‌زده خواهید شد چون ما هیچ‌وقت استریل یا ضدعفونی انجام نمی‌دادیم. من از دانشگاه که می‌آمدم یک باغی بود که آنجا مصرف می‌کردم، ممکن بود من سه شب آنجا باشم و نه حمامی بود و نه فضای مناسبی که استریل باشد و نه ضدعفونی انجام می‌دادیم. فیلتر را با دندان از ته سیگار جدا می‌کردیم و گاهی به دلیل نبود سیگار چندین بار از همان فیلتر سیگار جهت فیلتر کردن هروئین استفاده می‌کردیم. من‌ بعد از ۱۲ سال که درمان اتفاق افتاده، به دلیل تزریق مکرر در دستم، باعث شده که در این قسمت از دستم برجستگی در رگ خود دارم.

سخنان جناب مهندس
در مصرف‌کنندگان استریل و ضدعفونی معنایی نداشته و در زندان از قطره‌چکان که در قطره چشم استفاده می‌شد را حرارت و بر روی آن سر سرنگ را قرار می‌دادند و به‌اصطلاح به آن پمپ می‌گفتند و سرنگی نبود که از آن استفاده کنند.  شخصی بود که به پمپ چی معروف بود و آن شخص مقداری پول می‌گرفت و تزریق را انجام می‌داد و سوزن به‌مرور کند می‌شد و برای تیز کردن سر سرنگ را روی موزاییک می‌کشیدند و تیز می‌کردند و بعد از هر بار تزریق پمپچی با آب دهان آن را به‌اصطلاح استریل می‌کرد. مصرف‌کنندگان اوایل مصرف ضدعفونی و استریل را انجام می‌دادند و هروئین درجه‌یک استفاده می‌کردند ولی در ادامه به دلیل تخریب‌های مواد دیگر فرد مصرف‌کننده به فکر استریل و ضدعفونی نیست و فقط به فکر مصرف مواد است. ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.
سلام دوستان بابک هستم یک مسافر؛ نگهبان شورای اوتی کنگره ۶۰ هستم.

دو موضوع هست که اعلام می‌کنم؛ با توجه به شرایط کنونی و قیمت اوتی که ۷ ماه پیش ۱۸۰۰ تومان اعلام کردیم و با توجه به صحبتی که با جناب مهندس داشتیم و افزایش هزینه‌هایی که برای کلینیک‌ها پیش‌آمده، شرب اوتی را از تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۱۰ هر سی‌سی ۲۲۰۰ تومان در ۳۰۰ کلینیکی که با آن‌ها همکاری داریم اعلام کردیم، لطفاً نه کمتر و نه بیشتر از این مبلغ دریافت نمایید. کمتر گرفتن باعث چالش می‌شود و بیشتر گرفتن نیز خارج از قوانین می‌باشد.

نگارش: مسافر علی و بهمن
تهیه و تنظیم: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .