جلسه اول از دوره سوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ مخصوص لژیون سردار همسفران نمایندگی بوشهر با استادی پهلوان همسفر اعظم، نگهبانی همسفر مرجان و دبیری همسفرخدیجه با دستور جلسه «خدمت مالی و تاثیر آن روی زندگی من» در روز دوشنبه ساعت 15:30 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
اعضای کنگره ۶۰ هر کجای دنیا که باشند پیوند محبت بینشان وجود دارد و به محض این که همدیگر را ببینند انگار سالها است که هم دیگر را میشناسند، این به دلیل همان پیوند محبتی است که در بین ما جاری است و خدا را شاکرم که امروز این توفیق نصیب من شد تا من بتوانم در خدمت شما همسفران گرامی باشم و مطمئناً افرادی که امروز در جلسه حضور دارند خدمت گذار هستند ما در کنگره 60 یاد گرفتیم خدمت یک مثلث دارد خدمت مالی، خدمت فیزیکی و خدمت علمی و هر فردی وارد کنگره ۶۰ میشود با خود پیمان می بندد که آموزش ببیند و دانشی را بیاموزد و به وسیله آن دانش، تغییری در رفتار و احساس خود ایجاد کند که بتواند یک زندگی خوب و با آرامشی را برای خود و اطرافیان خود بسازد.
در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر یک پیامی از استاد سردار گفته شده است که انسان برای دو چیز پا به حیات میگذارد اول آموزش ببیند و دوم خدمت درست انجام بدهد. خدمت در زندگی ما یکی از رکنهای اساسی است و ما به این دلیل به دنیا آمدهایم که بتوانیم خدمت کنیم، قبل از آن باید آموزش بگیریم که چگونه، در چه زمینهای و به چه اندازهای خدمت کنیم.
جناب مهندس در سی دی اشباع میفرمایند هر چیزی از حد خود بیشتر شود، ضرر وارد میکند و به حد اشباع رسیده است و خدمتها به همین صورت است باید در حد و اندازه خودمان و در توان خودمان باشد که برای ما آن اثر مفید را داشته باشد خدمت مالی باعث ارتقاء ما میشود همه شما این را تجربه کردهاید که الان اینجا حضور دارید و البته در زمینههای دیگر هم میتوانید خدمت مالی داشته باشید. خدمت فیزیکی اینگونه است که در کنگره 60 یک صندلی را جا به جا میکنید یا میکروفون گردان میشوید یا مهماندار میشوید یا در جایگاههای مختلف خدمت میکنید، همه اینها خدمتهای فیزیکی هستند.
خدمت علمی به اینگونه است که ما هیچ علمی از خود نداریم، امروز هر چه داریم از جناب مهندس است که برای ما فراهم میکنند و این علم به قدری غنی، ناب و دست اول است که هیچ کدام از اعضای کنگره در حد و اندازهای نیستیم که بگوییم علم را تولید میکند. علم تولید میشود از آسمان به زمین و از طریق اساتید آقای مهندس به ایشان و آقای مهندس به ما القا میکنند به وسیله سیدیها، جزوات، کتابها و ما این علم را دریافت میکنیم. پس خدمت علمی که من میتوانم انجام بدهم چیست؟ این است که من این علم را به دیگران انتقال بدهم به وسیله کمک راهنما شدن که در لژیون آموزش میدهم یا خدمت کردن در سایت که یک مقاله مینویسم یا نوشتن یک دل نوشته زیبا که یک شخصی آن را میخواند و اثر خود را بر او میگذارد.
هر فردی که وارد کنگره میشود و مسافرش به حال خوش میرسد، همسفر هم در کنار او میخواهد که به حال خوش برسد به همین سبب خدمت فیزیکی انجام میدهد ، خدمت علمی هم انجام میدهد اما خدمت مالی که یک ضلع بسیار مهمی است انجام نداده است.
این نکته را باید در نظر داشته باشیم که اگر ما آن دو ضلع را انجام دهیم ولی ضلع مالی انجام ندهیم، مثلث خدمت ناقص میماند؛ همانند همان مثلث دانایی که نامتقارن رشد میکند به آن صورت میشود.
خدمت اگر میخواهد من را ارتقا بدهد باید هر سه ضلع آن با هم رشد کند به همان اندازه که خدمت فیزیکی و خدمت علمی میکنم بایستی به همان اندازه، در کنار آن خدمت مالی داشته باشید لذ ا من به این مثلث کامل نیاز دارم، اگر این مثلث کامل نشود یعنی رشد من ناقص است و خدمت مالی قسمت اول دستور جلسه است.
قسمت دوم تاثیر آن بر روی زندگی من به عنوان یک فردی که یک قدم کوچک برداشته، به اندازه یک سر سوزن از وظیفه خود را انجام داده و در خدمت شما هستم که بگویم این خدمت مالی اثرش در زندگی من چه بوده است. خدمت مالی من از زمانی که سفر اول بودم شروع شد از همان سبدهایی که در کنگره 60 میچرخید به خودم اجازه نمیدادم که بدون این که پولی در سبد بیاندازم، سبد از جلوی من رد بشود این تفکر در من به وجود آمده بود که این صندلی که من به روی آن نشسته ا م هزینه دارد و در سال ۹۲ که رهایی مسافر من بود یک تیکه زمین داشتیم که به کنگره بخشیدیم و همان بخشش؛ لذتی برای من داشت که من و مسافرم در کنگره ماندگار و توانستیم جایگاه کمک راهنمایی را لمس کنیم.
آقای مهندس میفرمایند مال، برای شخصی است که میبخشد نه آن کس که فقط مالی به نام خود دارد و به او سود میرساند.
سیستم هستی و کائنات را خداوند به صورت شعبده بازی آفریده است همه چیز برعکس است؛ آن جایی که فکر میکنید راه کوتاه است و وارد آن میشوید، راه خیلی طولانی میشود و به مقصد نمیرسید اما آن زمانی که فکر میکنید مسیر طولانی است، خیلی زود به مقصد میرسید همانند کنگره 60.
میخواهم این مطلب را به شما بگویم که همه چیز در کنگره 60 شعبده بازی است یک چیزی میبخشید ولی انگار دارید آن را دریافت میکنید این مطلب را من تجربه کرده ام به محض اینکه چیزی بخشیدید و آن احساس خوب به دست آمد، سیستم ایکس بالا میرود در می یابید که چقدر حالتان خوب میشود لذا ظاهر قضیه چیز دیگری است همانند همان آبی است که در کوزه گلی و زهر شیرین در جام زرین و زیبا است ما این دو را میبینیم و جام زرین را انتخاب میکنیم ولی این موضوع کاملاً برعکس است همان شعبده بازی های زندگی است.
آقای زرکش فرمودند افرادی که در کنگره هستند نباید وضع مالی آنها بد باشد چون ما در کنگره بخشش را یاد گرفتهایم و خداوند در قرآن فرموده است که در راه من ببخشید، تا من چند برابر آن را به شما برگردانم و جناب مهندس همیشه میفرمایند وعده خداوند هیچ وقت دروغ نیست.
نکته دیگری که وجود دارد در مورد بخشش این است که باید بدون هیچ چشم داشتی باشد تا نتیجه آن را در زندگی خود لمس کنید. آخرین اثری که خدمت مالی برای من داشته این است که من میدانم تا روزی که نفس می کشم، میتوانم در کنگره خدمت کنم و شاید خدمتهای دیگر یک زمانی تمام شود اما یقین دارم خدمت مالی هیچ وقت تمام نمیشود؛ میتوانید همیشه در کنگره بمانید و خدمت کنید تا حال خودتان خوب شود و حال خوب را تجربه کنید.
مشارکت کمک راهنما همسفر شیما:
خیر مقدم خدمت پهلوان محترم همسفر اعظم به جهت حضور مؤثرشان در نمایندگی بوشهر؛ اما در مورد دستور جلسه نیاز به پول در همه سطح از زندگی احساس میشود و ما نمیتوانیم بگوییم پول چرک کف دست است یا اینکه بگوییم ما میخواهیم کار معنوی انجام بدهیم پس به مادیات توجهی نداریم و مادیات ارزشی ندارد از نظر کنگره و آموزشهایی که دریافت کردهایم این نوع تفکر انحراف بسیار بزرگ است.
همان قدر که مسائل معنوی و یا علم و دانش در زندگی انسان اهمیت دارد پول نیز به همان میزان ارزشمند است پس باید در کنار هم باشند. ما در وادی پنجم پسانداز را یاد گرفتیم در کنگره بخشش را آموختیم و دانستیم همه ما جزئی از کل هستیم که بدون همیاری یکدیگر نمیتوانیم انسان شاد و کاملی باشیم و باید چه از نظر فیزیکی، علمی و مالی به یکدیگر کمک کنیم و اگر توانستیم بخشی از دارایی خود را ببخشیم آن زمان است که زندگی و درون ما به آرامش و فراوانی میرسد.
مشارکت کمک راهنما همسفر فاطمه:
سال اول که میخواستم در جشن گلریزان شرکت کنم فقط پنجاه هزار تومان داشتم در آن زمان مشکلات مالی بسیار زیادی داشتیم و مسافرم شغل درستی نداشت، با وجود مشکلات و فشار اقتصادی خیلی دوست داشتم که در لژیون سردار شرکت کنم، بنابراین از خداوند خواستم و مسیر را برای من هموار کرد. مسافرم در مسیر درمان قرار گرفت و برکت لژیون سردار باعث شد که مسافرم به کنگره ۶۰ و روش درمان دی اس تی ایمان پیدا کند، با اینکه پیش از آن حتی حاضر نبود تا درب کنگره من را همراهی کند همچنین باعث شد بعد از آن خدمتهای متعددی را در کنگره انجام بدهد هم اکنون تمام تلاشش را میکند که در امتحان کمک راهنمایی قبول شود و بتواند به انسانهای دردمند کمک کند برای من هیچ لذتی بالاتر و برتر از این نیست که آرامش را در زندگیمان احساس میکنم تمامی این برکات از وجود لژیون سردار و خدمت مالی به شمار میآید.
مشارکت همسفر ریحانه:
من به عنوان یک همسفر هم اکنون نزدیک به چهار سال است که وارد کنگره شدهام، اوایل ورودم به کنگره در مقابل گرفتن آموزشها خیلی مقاومت میکردم و سیدیها را برای رفع تکلیف مینوشتم و آموزشی را در زندگی خود عملی نمیکردم؛ رفته رفته با گرفتن آموزشها زندگی من تغییر کرد و حال خوب من در مسافرم هم تاثیر گذاشت و باعث شد که او در مسیر درمان قرار بگیرد، همیشه خلائی را در زندگی احساس میکردم تا زمانی که توانستم خدمت مالی انجام بدهم و عضو لژیون سردار شوم، این بخش واقعاً حس و حال مرا دگرگون کرد و باعث شد که پسانداز کردن را یاد بگیرم دیگر پولهای خود را بیهوده خرج نمیکنم و مدیریت خرج و مخارجم را به درستی انجام میدهم تا هم خودم بتوانم از آن بهره ببرم و هم با بخشش مقداری از دارایی خود به دیگران به حس و حال خوب برسم.
ویرایش: همسفر راحله لژیون کمک راهنما همسفر سپیده (لژیون سوم)
ویراستاری و ثبت: همسفر طاهره لژیون کمک راهنما همسفر سپیده (لژیون سوم)
ارسال: کمک راهنما همسفر بتول
همسفران نمایندگی بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
1207