اولین جلسه از دور دوم از سری کارگاه های آموزشی لژیون سردار، ویژه آقایان، نمایندگی پاکدشت، با استادی دستیار دیده بان مسافر حسین، نگهبانی ایجنت محجترم مسافر امین و دبیری کمک ر اهنمای محترم مسافر محمد، با دستور جلسه << خدمت مالی و تاثیر آن روی من >> چهارشنبه 16 شهریور 1401 آغاز بکار نمود.
هرکسی در هر جایگاهی که خدمت میکند یک نقش و اثری از خود بجا میگذارد. با توجه به خواست و میزان علاقهای و حسی که در آن جایگاه ارائه میدهد قطعاً بازگشت این انرژی متقابل خواهد بود.
خوب دستور جلسه این ماه لژیون سردار خدمت مالی و تأثیر آن روی زندگی من است. بحث لژیون سردار بحثی کاملاً حسی است و هر کس با نوع تفکر و خواستی که داشته و وارد این جریان شده است، حس متفاوتی نسبت به دیگران دارد. هرچند همه ما با تفکری که آقای مهندس ایجاد کردند در یکجهت حرکت میکنیم، اما خواستههای ما شاید برای حضور در لژیون سردار متفاوت باشد، زیرا میزان درک و فهم هرکدام از ما متفاوت است.
جملهای در پیام نگهبان قرائت شد که بیان میکند: این پیام آسمانی است که اگر یک انسان را احیاء کنید گویی تمام انسانها را احیاء کردهاید. کاری که ما در کنگره ۶۰ انجام میدهیم احیاء انسانهاست. انسانی که در تاریکیها فرورفته است. در بحث مواد مخدر چه اثراتی بر روی خانواده و جامعه خود گذاشته است. وقتی به دنیای پیرامون خود نگاه میاندازیم درمییابیم که بسیاری از مشکلاتی که در جامعه موجود است ریشه آن اعتیاد است. وقتیکه حرکت میکنیم برای احیاء انسانها این اتفاق در درون ما شکل میگیرد و در ادامه در زندگی ما نیز نقش پیدا میکند.
یک کشاورز و یا یک باغدار را در نظر بگیرید. وقتی شروع به کاشت درخت میکند، باکسی مانند من که تابهحال هیچ درختی نکاشتهام قطعاً حس متفاوتی را تجربه میکند. زمانی که قدم در باغ خود میگذارد آبوهوا و انرژی که از آن دریافت میکند، حالش رو خوب میکند و به قولی زنده میشود. از هرجایی هم که عبور میکند درختی را اگر مشاهده کند این حس را دوباره تجربه خواهد کرد.
در کنگره ۶۰ نیز هرکدام از ما نقشی در احیاء انسانها داریم و وقتی کسانی که سالم شدند و دوباره به زندگی برگشتند، تأثیری که روی خانواده آنها داشته است، حس خوبی برای ما به وجود آورده است.
من زمانی این حس رو درک کردم که اصلاً نمیدانستم خدمت مالی چیست. هیچ اطلاعی راجع به لژیون سردار نداشتم. روزی که من وارد کنگره شدم اثر خدمت مالی را مشاهده کردم اشخاصی قبل از من خدمت مالی را انجام داده بود و من تأثیر آن را دریافت کرده بودم. بعد از دریافت و بعد از احیاء شدن بود که نسبت به این مسئله درک پیدا کردم.
شاید در سفر اول برای ما راجع به لژیون سردار صحبت شده و بحث زمین بیان شد و یا خدمت مالی چیست، اما نمیتوانستیم درک کنیم تا زمانی که رها بشویم. ما وقتیکه وارد کنگره میشویم اول باور میکنیم، در ابتدا بیان میشود که به راهنما ایمان داشته باش، به کنگره ایمان داشته باش، به درمان ایمان داشته باش ولی ما میدانیم که ایمان بعد از امنیت به وجود میآید. من هنوز درونم پر از ترس پر از اضطراب است، پله دارو اگر جابجا شود به هم میریزم دچار مشکلات مالی و خانوادگی و کاری بسیار هستم، من چگونه به این حرفی که میزنید ایمان بیاورم. آنجاست که گفته میشود که باور کن. نمونهها را ببین و افرادی که درمان شدهاند را الگو قرار بده و به کنگره ایمان بیاور.
وقتی این نمونهها را مشاهده میکنیم کمکم ایمان میآوریم و شروع به حرکت میکنیم که این دارو ما را درمان میکند. کمکم شروع به پله کم کردن میکنیم در اصل یکپنجم پله را میبخشیم و بجای آن دانایی را افزایش میدهیم. اگر دانایی افزایش پیدا نکند و پله کم شود حال آدم خراب میشود زیرا ظرفیت در آدم به وجود نیامده است. دانایی میشود آن آموزش، فهم و اطلاعاتی که در کنگره به من داده میشود.
این راه ادامه پیدا میکند تا من به رهایی مارسم و به روش DST ایمان میآورم و هرکس به من بگوید که روش DST بدرد نمیخورد من باور نمیکنم.
خدمت مالی نیز همینگونه است. در خدمت مالی در ابتدا من به موضوع لژیون سردار شک میکنم. با خود میگویم که نکند این پولهایی که میگیرند به جیب راهنما میرود یا آقای مهندس با این پولها برای خودش خانه میخرد و فلان و فلان. در اینجاست که بحث دانایی پیش میآید. این دانایی را توسط راهنما و یا توسط اعضای لژیون سردار میتوان انتقال داد که حساب مالی کنگره چگونه است و تمام مبالغی که جمعآوری میشود و در کجا هزینه میشود؛ اما با تمام این تفاسیر من هنوز در پله باور قرار دارم. ابتدا شروع به کشیدن کارت میکنم. وقتی کارت میکشم و این جریان شکل میگیرد و آن گردش و احیاء شدن در جان و در مال و در زندگی من اتفاق میافتد، آن موقع است که من به لژیون سردار ایمان میآورم.
در روز اول که از در نمایندگی وارد شدم به این موضوع باور نداشتم ولی الآن به این موضوع ایماندارم. در کنگره اتفاقات بزرگی افتاده است.
هر کس نسبت به آن علاقه و نیتی که دارد میتواند اثر خود را بگذارد و برداشت نیز بکند. هر شخصی اثر خودش را دارد و با به توجه برداشتی که دارد اثر خود را میگذارد. در لژیون سردار نیز هر کس باید آن مقدار که در توانش است اثر خود را بگذارد و بهخوبی نیز بتواند برداشت کند. در سی دی حسابگرانه آقای مهندس میفرمایند که بعضیها حساب میکنند، بعضیها حسی عمل میکنند و بعضیها باعقل انجام میدهند. به هر شکل در لژیون سردار عمل کنید جواب میدهد و به نتیجه مارسیم. شاید سالها بعد کسانی وارد کنگره شوند و ما نباشیم اما اکنون اثر خود را میگذاریم و این اثر ماندگار خواهد بود. امیدوارم گه هرکدام از ما بهاندازه درک و فهم وتوانمان بتوانیم مشارکت کنیم و درنهایت حالمان خوب باشد.
عکاس: مسافر مصطفی
تایپ: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
454