جلسه چهاردهم از دوره دوم سری کارگاههای آموزشی_خصوصی خانمهای مسافر، نمایندگی شیروان مشهد، با استادی کمک راهنما مسافر آقا محمد، نگهبانی کمک راهنما مسافر فاطمه و دبیری مسافر عذرا با دستور جلسه « هفته راهنما» در روز چهارشنبه مورخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ راس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر.
امروز خیلی خوشحالم در خدمت شما هستم. هفته راهنما را به همه عزیزان تبریک عرض میکنم. آقای مهندس میفرمایند: «در این هفته ما وارد بحث شکرگزاری میشویم.» سپاسگزاری از همهکسانی که در زندگی راه خوبیها را به ما نشان میدهند.
راهنما انسان را به سمت خوبی سوق میدهد. اولین رب خداوند است. بعد پدر، مادر و همینطور ادامه پیدا میکند. آقای مهندس استاد راهنمای کنگره 60 و معلم همه ما هستند. ما همه از متدها و روشهای آقای مهندس استفاده میکنیم. در شیروان خانم مریم و خانم ناهید راهنمای شال نارنجی، و خانم فاطمه هم راهنمای ویلیام وایت هستند.
اولین چیزی که به ذهنم آمد این است هر جلسهای که میآییم، مرتب در ذهنمان تکرار بشود و ملکه ذهن تکتک ما بشود که اکنون به کنگره میآیم و هيچوقت شرایط خوب امروزم را فراموش نکنم. یکزمانی رویا و خیال بود برای افرادی که برای رهاییشان به تهران میرفتند و الان در شهرستان شیروان یک شعبه از کنگره داریم و بسیار این موضوع ارزشمند است.
این موضوع چه قدر باید برای من مهم و ارزشمند باشد؟ اینکه عضوی از کنگره 60 هستم و روی این صندلی مینشینم و از امکانات اینجا استفاده میکنم. باید فکر کنم وظیفهام در قبال این شرایطی که برای من پیشآمده چیست؟ اگر به کنگره آمدم و حالم خوب است، به افرادی که حال خوبی ندارند خدمت کنم. این فقط با آموزش گرفتن حاصل میشود که با عشق و ایمان در این مسیر به بقیه افراد کمک کنم. باید هوشیار باشم و حضورداشته باشم. وقتی فعال باشم و کار درست انجام بدهم، بسیار تأثیرگذار است.
در کنگره راهنمایان شاخه به شاخه میشوند و اضافه میشوند. مثلاً؛ ما روز اول راهنمای تازهوارد نداشتیم. یادم هست در قدیم خودم زمانی که به کنگره رفتم، مرزبان در شعبه من را مشاوره کرد و کمکم جایگاههای مختلف آمد. مشاوره اولیه را راهنمایان تازه واردین با شال سبز انجام میدهند. هرچند ما در شعبه شیروان هنوز راهنمای شال سبز نداریم، انشالله شما در آینده این شال را بگیرید. ولی در مشهد خانمها سه، چهارنفری هستند که راهنمای شال سبز هستند.
نکته بعدی، وقتی من از در کنگره وارد میشوم، یک نفر متخصص هست که درد من را میداند، علم و تجربه دارد و خیلی خوب است که در مورد یک موضوع مشکلی داشته باشم و پیش کسی بروم که قبلاً این مشکل را داشته و شبیه خودم بوده است. مثلاً؛ در فوتبال میگویند: فلان شخص از زمین خاکی شروع کرده و این مسیر برایش طی شده و راحتتر میتواند اطلاعات به من بدهد و من به آن هدفی که میخواهم میرسم.
مثلاً؛ در قدیم ما راهنمای سیگار نداشتیم، کسی که مشکل سیگار داشت یا باید خودش قطع میکرد یا سیگارش را میکشید، چون آن زمان این مسئله در کنگره ضد ارزش نبود. الان درمان سیگار برای ما خیلی مهم است. نمیدانم در جریان هستید یا نه؟ در بحث سیگار اگر کسی سیگاری باشد نمیتواند در کنگره خدمت کند، اگر سیگار مصرف کند تولد نمیتواند بگیرد، برای همین خیلی مهم است، اگر کسی درگیر سیگار و قلیان و ناس است، باید عضو لژیون ویلیام وایت شود.
ما راهنمای جونز «تغذیه سالم» هم داریم، یعنی اگر کسی مشکل چاقی و اضافهوزن داشته باشد، میتواند عضو این لژیون شود. آقای مهندس میفرمایند: «هیچ جایی بدون بزرگتر نماند.» من هم میگویم هیچ انسانی در دردهایش بدون راهنما نماند. چون راهنما برای رهجو کار را ساده میکند. حرفی که میزند خودش چند سال پیش تجربه کرده است. اگر میگوید؛ سقوط آزاد برو، خودش سقوط آزاد را گذرانده است و این خیلی باارزش است که ما یک راهنمایی داریم در کنگره ۶۰ که راه را بهدرستی بلد است. کاش در تمام مسائل زندگی ما از این راهنمایان داشتیم. حالا خداراشکر کنگره در مسائل مختلف به ما آموزش میدهند.
در کنگره ۶۰ یک هفته بهعنوان هفته راهنما نامگذاری شده است. ما این هفته به راهنمایان خود میگوییم که دوستتان داریم، از اینکه هستید و به ما در هر شرایطی آموزش میدهید. راهنما تمام مشکلاتی که دارد را پشت در میگذارد و خودش به کنگره میآید. اینطور نیست که بگوییم راهنما شرایط مالیاش خوب است و حالا نیم ساعت هم برای من وقت میگذارد، نه اینطور نیست. هرکسی مسائل و مشکلات خودش را دارد.
هرکدام از ما یکنیمهی تاریک و یکنیمهی روشن داریم. وقتی خودم وارد کنگره شدم، همهچیز برایم درد، غصه و تاریکی بود، ولی کمکم در کنگره این روشنایی و حال خوبم بیشتر شد. پس راهنما با مشکلاتی که دارد، وقتی وارد کنگره میشود مشکلاتش را پشت در کنگره میگذارد و به کمک کردن دیگران فکر میکند تا از غم و تاریکی خارج شوند. این هم یک سختی دیگر راهنماست و به خاطر همین یک راهنما موظف است که بدون نقص عمل کند.
استاد امین میفرمایند: «یک راهنما سختی کارش این است که باید یک الگو باشد، یک الگویی که حالش خوب است.» چون چندین رهجو به او نگاه میکنند. مثل؛ یک ملوانی که میخواهد ۲۰ نفر را از دریا عبور دهد و میگوید؛ بیایید من از مسیرهای زیادی رفتهام و راه را بلد هستم و مسئولیت این ۲۰ نفر را میپذیرد و کمک میکند که باانرژی بتوانند از این طوفان گذر کنند. این سختی کار راهنمایان است.
همانطور که میبینیم هرروز تعداد راهنمایان بیشتر میشود و دوباره شهریورماه آزمون در کنگره داریم. خیلی از خانمها و آقايان میآیند امتحان میدهند که راهنما بشوند و این نشان میدهد این جایگاه چه قدر بزرگ و ارزشمند است. کنار راهنمای خود باشیم و کنار راهنما بودن یعنی اینکه هر وقت به من دارو میدهد، سر ساعت مصرف کنم؛ یعنی در بحث درمان سر خودم را با سر راهنمایم عوض کنم، چون راهنما قبلاً این مسیر را طی کرده و به نتیجه رسیده است.
درهرصورت این هفته را به همه راهنمایان کنگره تبریک میگویم و من بهرسم کنگره از راهنمایم با دادن پاکت تقدیر میکنم. در کنگره یاد گرفتم که یک هفته قبل از جشن پاکت و مبلغی را با یک دل نوشته آماده کنم و تقدیم راهنمایم کنم. به قول آقای مهندس پاکت دادن تشکر نمادین میشود، چون کاری که راهنما برای من کرده است اصلاً قابل قیاس با این مبالغ نیست، ولی صرف اینکه من بگویم دارم میبینم برای ما زحمت میکشید، دوستتان دارم.
من خودم روزی که باحال خیلی بدی وارد کنگره شدم، راهنما کمکم کرد که به این حال خوش برسم که چهبسا شاید صدها دکتر نمیتوانستند حال من را خوب کنند. انشالله امروز بهخوبی بتوانیم در این جشن از راهنمایان شیروان تشکر کنیم و آرزویم این است که در سال بعد راهنمایان بیشتری با شالهای مختلف داشته باشیم و خانمها خودشان را برای امتحان آماده کنند که بتوانیم قبولیهای بیشتری داشته باشیم.
تایپ: مسافر نجمه- نمایندگی شیروان
ویرایش: مسافر ناهید- نمایندگی شیروان
بازبینی: مسافر سمانه- نمایندگی آکادمی
عکس: گروه عکاسی نمایندگی شیروان
ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
345