دومین جلسه از دور چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60، نمایندگی بیرجند، با استادی مسافر ابوالفضل، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر محمد، با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من» یکشنبه 26 دی 1400 رأس ساعت 16 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر؛ وادی دوازدهم یکی از وادیهای مهم و کاربردی در کنگره 60 است. هرچند این از اهمیت سایر وادیها کم نمیکند، اما وادی دوازدهم تأثیر بسزایی دارد. در این وادی کلیدواژههایی داریم که بسیار بااهمیت هستند، مثل: تغییر، تبدیل، ترخیص، خاصیت، الهام، القا، تحرک، معجزه زمان و ...
در ابتدا، شاید به نظر برسد که جمله "در آخر امر، امر اول اجرا میشود " جملهی سختی باشد اما وقتیکه ما این وادی را با روزگار خودمان، روزگاری که در مسیر سفر بر خود ما گذشته، مقایسه میکنیم؛ میبینیم نکته به نکتهای که جناب مهندس دژاکام بیان کردهاند، در عمل آن اتفاق افتاده است. اینکه اول امر یا آخر امر چیست، بسیار ساده است. این را در مسئله اعتیاد در همین کنگره 60 میخواهم بیان بکنم. در زمان اعتیاد و برگشت به زمانی که سالم بودیم، اول نیت میکنیم. این درواقع امر اول ماست. نیت میکنیم که میخواهم ترک بکنم، رها بشوم و به پاکی برسم و از بند مواد رها بشوم.
این نظر یا هدفی که در ذهن ما ایجاد میشود، رسیدن به این هدف یک شبه امکان ندارد. همه ما بارها امتحان کردهایم؛ با راهها، روشها و ترکهای مختلف هم امتحان کردهایم. برای رسیدن به یک ترک یا رهایی موفق، باید یکسری آموزشها ببینیم و متد را در زمان مشخصی را طی کنیم. آخر امر چیست؟ همین مجموعه حرکتهایی است که ما در طول درمان اعتیادمان که حداقل ده یا یازده ماه است، انجام میدهیم.
یکسری از کلمات یا مثلثهایی که در این وادی بهکاربرده شده، مثل مثلث تغییر، تبدیل، ترخیص یا مثلث القا، احیا و تحرک، در زمان سفر اول برای ما سؤال پیش میآمد که چه کاربردی دارند؟ همانطور که بارها آقای مهندس دژاکام گفتهاند اگر این وادیها عملیاتی نباشد، دو ریال هم ارزش ندارد. بیایید ببینیم اینها چه تأثیری در دوران رسیدن من به رهایی دارد؟
همه ما میدانیم برای رهایی نیاز به مثلث جسم، روان و جهانبینی داریم که برای رسیدن به تعادل باید یکسری کارهایی را انجام بدهیم. مثلث تغییر، تبدیل و ترخیص که در وادی دوازدهم بیانشده، بارها توسط آقای مهندس و کمک راهنمای محترم در کارگاهها بیان کردهاند. بهعنوانمثال دانهی گندم وقتی میخواهد به خوشه گندم تبدیل بشود، تصمیم ما برای کاشتن گندم درواقع اول امر است. در این کاشتن، وقتی دانه به جوانه تبدیل شد، درواقع تغییر میکند. در ادامه این جوانه در یک زمان مشخص که تبدیل به یک گیاه بشود و محصول بدهد، تبدیل به خوشه گندم که شد، این میشود: تبدیل؛ و درنهایت آنچه ما برداشت میکنیم، گندم است که این میشود ترخیص.
این مثلث در دوران سفر ما هم به همین شیوه است؛ وقتی خواهان رهایی هستم، تغییر میکنم و از مصرفکننده مواد مخدر تبدیل میشوم به یک مسافر. مسافری که از ظلمت به نور و از اعتیاد به پاکی میخواهد برود. من تبدیل میشوم به یک انسانی که دوباره احیاشده است. انسانی که با دستور راهنما، پلهها را مرحلهبهمرحله میگذراند و با کسب آموزش به یک انسان پاک تبدیل میشود و درنهایت ترخیص یعنی در روز رهایی، با دستور جناب مهندس اقدام به ترک مصرف مواد میکنم. در این مرحله سفر اول تمامشده و وارد سفر دوم میشویم.
در طول دورانی که تغییر و تبدیل و ترخیص انجام میشود یکسری اعمالی را انجام میدهیم. هیچ تبدیلی در فرد صورت نمیگیرد مگر اینکه تغییرات بهآرامی در او شکل بگیرد. برای انجام تغییرات باید از یکسری ابزارها استفاده کنم که این ابزارها مثل نیروهایی هستند که به من کمک میکنند. متد DST یکی از این ابزارهاست. در این مسیر مثلث القا، احیا و تحرک به ما کمک میکند.
القا، همان انتقال اطلاعات مثبت یا منفی است؛ بهعنوانمثال من در حال سفر کنار دوستم هستم که به من روحیه میدهد، در این مواقع به من القا میشود. اگر کنار انسانی با انرژی مثبت باشم، حالم خوب میشود. این همان القاء حس به یک نفر دیگر است. همانگونه که در زمان مصرف مواد، حال بد ما به همسر و فرزند ما القا میشد. احیا یعنی دوباره به وجود آمدن؛ در کنگره 60 همانطور که نام کنگره جمعیت احیا انسانی است، یکسری افراد به احیا شدن ما کمک میکنند و این احیا به تغییراتی که در ما میخواهد به وجود آید، سرعت میبخشد. تمام این تغییرات یا تبدیلات بدون تحرّک امکان ندارد. اصلاً اثر یا اثربخشی ندارد؛ تا من حرکتی انجام ندهم؛ تا من خودم نخواهم؛ تا گوش به فرمان نباشم؛ قطعاً اینها به نتیجه نخواهد رسید. ممنون از اینکه با سکوتتان به صحبتهای من گوش کردید.
نگارش: مسافر مهدی از لژیون یک
عکس: مسافر مجتبی از لژیون سه
ویرایش و ارسال خبر: مسافر حجت از لژیون سه
- تعداد بازدید از این مطلب :
1318