جلسه پنجم از دوره پنجاه و نهم کارگاههای آموزشی- خصوصی خانمهای مسافر نمایندگی آکادمی، با دستور جلسه "سیستم ایکس" با استادی مسافر خاطره کمک راهنما، نگهبانی مسافر نیوشا و دبیری همسفر سپیده، روز یکشنبه مورخ 23 آبان ماه 1400 رأس ساعت 14:00 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان خاطره هستم یک مسافر. امروز طبق روال روزهای یکشنبه، پیرامون دو موضوع صحبت میکنیم؛ در ابتدا در مورد دستور جلسه امروز "سیستم ایکس"، و در ادامه یک سال رهایی خانم رهای عزیز را در کنار هم جشن میگیریم.
سیستم ایکس یکی از مهمترین و اصلیترین دستور جلسات کنگره میباشد، که درواقع همان مخدرهای طبیعی بدن است، و یکی از شاهکارها و معجزات خداوند. در بدن هر انسانی بهطور عادی یک سری مواد شبه افیونی ترشح میشود، مانند؛ اندروفین، دینورفین، و انکفالین ها، که سیستم ضد درد بدن را تشکیل میدهند، سروتونین که خاصیت ضدافسردگی دارد، و دوپامین که سیستم پاداش مغز است و باعث ایجاد لذت میشود.
تولید و ترشح این مواد، عملکرد، رفتار، کردار و گفتار ما را تحت تأثیر قرار میدهد، درواقع خلقوخو، شادی، ناراحتی، خواب و تمام زندگی ما به ترشح آنها بستگی دارد. اگر این سیستم خوب کار کند، انسان در بهشت به سر میبرد و در حالت تعادل است، و اگر به هر دلیلی این سیستم از کار بیفتد، از تعادل خارج میشود و گویی در جهنم به سر میبرد.
مخدرهای درونی طبیعی بدن موضوعی است که سالها پیش توسط دانشمندان کشف شده بود، ولی هیچکس به این نکته اشاره نکرده بود، که بیماری اعتیاد، یا بسیاری از بیماریهای دیگر، در اثر عملکرد نادرست این سیستم به وجود میآیند. این موضوع، نقطه کوری بود در علم، و هیچکس نمیتوانست درمانی برای اعتیاد پیدا کند.
تا اینکه آقای مهندس متوجه این ارتباط شدند. ایشان ۱۷ سال درگیر اعتیاد بودند و ترکهای متعددی داشتند، ولی به نتیجه نمیرسیدند. این سؤال برایشان پیش آمد، که چرا بعد از گذشت شش ماه، هنوز حالت خماری دارند و نمیتوانند زندگی عادی داشته باشند!
در ماه رمضان، تصمیم گرفتند آزمایشی انجام دهند و روش DST را روی خودشان پیاده کردند. ایشان متوجه شدند این حالتها، به این دلیل بود که تولید مخدرهای طبیعی بدنشان متوقف شده بود. در طول یک سال سفری که انجام دادند، این سیستم بازسازی و احیا شد، و بهاینترتیب روش درمان را کشف کردند. این عمل عظیم و حرکت بزرگی بود که در کنگره اتفاق افتاد.
امروز ما میدانیم سیستم ایکس با دو روش تخریب میشود، یکی با روش بیسیم، یعنی از طریق افکار منفی، ناامیدی، حسادت، قضاوت، و سایر ضد ارزشها، و روش دیگر باسیم، یعنی با مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی، سیگار و انواع قرصها و داروها. شاید اصلاً به فکرمان نرسد که داروها چه اثری در جسم ما دارند، ولی باعث تخریب شدیدی در سیستم شبه افیونی میشوند.
در روش DST، تاکید بر این است که سه ضلع جسم، روان و جهانبینی باهم به تعادل برسند. برای بازسازی جسم، داروی مناسب، به میزان مناسب، و در مدتزمان مناسب به افراد داده میشود.
به لطف خداوند در کنگره هر نوع اعتیادی با این روش به درمان میرسد. پرونده اعتیاد در کنگره بستهشده، و اکنون تمرکز جناب مهندس روی درمان انواع بیماریهاست، بیماریهایی که شاید بیرون از کنگره هیچ درمانی برایشان وجود نداشته باشد.
علم کنگره وارد فاز جدیدی شده است. همانطور که جناب مهندس بارها فرمودهاند؛ علوم از یک نقطه شروع شدند، انشعاب پیدا کردند، گسترده شدند، و دوباره باید به همان نقطه برگردند. آن نقطه همان سیستم ایکس است. امیدوارم هرچه زودتر با تأسیس دانشگاه خوارزمی این اتفاق رخ دهد، و تمام دردمندان جهان، چه افرادی که درگیر اعتیاد هستند و چه بیماریهای دیگر، با این متد به درمان برسند.
صحبتهای استاد در مورد تولد خانم رها:
یک سال رهایی خانم رهای عزیز را در ابتدا خدمت جناب مهندس، و ایجنت های محترم شعبه، سرکار خانم مونا و خانم مینای عزیز، و خدمت خانواده محترمشان، همسر و پسر گرامیشان تبریک عرض میکنم.
خانم رها با مصرف شیشه وارد لژیون من شدند، درحالیکه پلک چشم و لب بالایشان میپرید، و تیک داشتند، گفتند؛ من هیچ مشکلی با مصرف شیشه ندارم، زیرا هیچ تخریبی برای من نداشته، فقط با اصرار خانواده به کنگره آمدهام!
ولی خیلی زود جذب آموزشها شدند، خیلی قوی عمل کردند، همیشه در جلسات حضور داشتند و سیدیهایشان را مرتب مینوشتند. بسیار مهربان و دلسوز هستند، همیشه هوای هم لژیونیهایشان را داشتند، بسیار هنرمند هستند و صدای زیبایی دارند، در جشنها از صدای ایشان لذت میبریم.
اما در طول سفر، چه سفر اول و چه سفر دوم، نیروهای بازدارنده زیادی در مسیر خانم رها قرار گرفت. در سفر اول درگیر مسائل خانوادگی و تنشهای شدیدی شدند، و در سفر دوم عزیزی را از دست دادند. ولی از تمام این آزمونها با سربلندی بیرون آمدند. یکجاهایی واقعاً حس میکردم که چشمهایشان نمیبیند و گوشهایشان نمیشنود، حس میکردم هیچ توانی ندارند، ولی با تمام این فشارها، فقط با نیروی عشق و ایمان قلبی، خودشان را در مسیر نگه داشتند. یاد این پیام استاد در سی دی "امور مالیه" افتادم که فرمودند؛ "ما به شما آموزش میدهیم، سپس مورد آزمایش قرار میگیرید، تا در کوره تبدیل به فولاد شوید". خوشحالم به نتیجه رسیدند و امروز در این جایگاه قرار دارند.
خانم رها خدمتهای مختلفی داشتند، دبیر آقای مهندس بودند، ده ماه در بخش OT شعبه رز خدمت کردند، از این هفته هم در شعبه آکادمی مشغول خدمت شدهاند. امسال هم شکر خدا به عضویت لژیون سردار درآمدند.
از صمیم قلبم به ایشان تبریک میگویم. آرزو میکنم به خواسته قلبیشان که میدانم سلامتی خانواده و عزیزانشان است، برسند. و آرزو میکنم امسال شال کمک راهنمایی را دریافت کنند، چون این توانایی را دارند و لایق آن هستند. بهترینها را برایشان آرزو میکنم.
خانم رها، نام راهنما: خانم خاطره--آنتیایکس مصرفی: شیشه- روش درمان:DST- داروی درمان:OT- مدت سفر: ١٤ ماه و ١٦ روز- مدت رهايي: يك سال و ٢٥ روز- رشته ورزشی: ایروبیک
سخنان خانم رها:
سلام دوستان رها هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم. در ابتدا سپاسگزاری میکنم از جناب مهندس، از ایجنت های محترم شعبه خانم مینای عزیز و مهربان و خانم مونای عزیز، و مرزبانان گرامی که این جشن را برای من ترتیب دادند. از همه شما بزرگواران که خیلی برایم عزیز هستید ممنونم، و از خواهر لژیونیهای خوبم که بسیار دوستشان دارم.
از خانم خاطره تشکر میکنم، واژهها کافی نیستند که بتوانم احساسم را بیان کنم. در نامهشان هم نوشتم، زندگی من خیلی کوتاه است برای اینهمه دوست داشتن، قول میدهم در حیات بعدی زودتر از اینها دنبالشان بگردم .
سال گذشته در جشن رهایی، خوشحال بودم، اما غم عمیقی در دلم بود و در تمام طول جشن گریه میکردم، به خاطر اینکه پسرم کنارم نبود. حس غریبی داشتم، احساس میکردم یکتکه از وجودم نیست! آن روز آرزو کردم در تولد یکسالگی، پسرم کنارم باشد. و امروز بسیار خوشحالم به خاطر حضورش، خدا را هزاران بار شکر میکنم به خاطر داشتن چنین فرزندی، به خاطر تندرستی و بودنش. از همسر عزیزم و همسفرم تشکر میکنم که در طول این 24 سال زندگی خیلی چیزها از ایشان آموختم و همیشه در کنارم بودند. علاوه بر عشقی که در دلم هست، بسیار برایشان احترام قائل هستم.
صحبتهای آقای مهدی همسر خانم رها:
سلام دوستان مهدی هستم همسفر. خدا را شکر میکنم که امروز در جمع شما هستم. خوشحالم که در تولد رها حضور دارم، امیدوارم در این مسیری که حرکت میکنیم، ثابتقدم باشیم و از راه مستقیم خارج نشویم. همیشه برای خودم و برای رها این را خواستهام. آرزو میکنم همیشه در کنار هم باشیم و به راهمان ادامه بدهیم، و همانطور که در طول مسیر به ما کمک شد، ما هم بتوانیم به انسانهای دیگر کمک کنیم.
صحبتهای آقا فرحان پسر خانم رها:
سلام دوستان فرحان هستم یک مسافر. تولد مادرم را تبریک میگویم. خیلی فکر کردم که امروز چه بگویم، ولی چیزی به ذهنم نرسید. فقط میخواهم بگویم دوستت دارم .
آرزو:
آرزوی اول: سلامتی جناب مهندس، راهنمای خودم و تمام کمک راهنمایان گرامی، و حال خوش برای همه شما عزیزان
آرزوی دوم: در دلشان گفته شد.
گردآوری و تایپ: مسافر بیتا، لژیون دوازدهم- آکادمی
بازبینی: مسافر خاطره
عکس:گروه عکاسی نمایندگی آکادمی
ارسال: مسافر مهرانا
- تعداد بازدید از این مطلب :
1271