سیزدهمین جلسه از دوره چهل و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی حر، به استادی راهنمای محترم مسافر اکبر، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر پرهام با دستور جلسه "ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن نق زدن حاشیه)" روز شنبه بیست و پنجم فروردین ماه ۱۴۰۳ ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر، خدا را شکر میکنم که یک بار دیگر توفیق شد که این جایگاه را تجربه کنم تا در کنار همدیگر آموزش بگیریم، از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم از راهنماهای گرامی آقای علیرضا فیضآبادی و آقای ملکی خیلی خیلی تشکر میکنم، دستور جلسه امروز ظرفیت و مسئولیت، قبله گم کردن و نق زدن و حاشیه است و بخش دوم تولد آقا مختار است، همانطور که همه میدانیم در مورد ظرفیت مثالی که آقای مهندس میگوید که چرا وقتی یک سفر اولی وارد کنگره میشود یک سری خدمتها را به آن نمیدهند و میگویند باید وارد سفر دوم بشود و از یک سری فیلترها عبور کند تا بتواند خدمتگزار شود، به دلیل اینکه وقتی شخصی به عنوان سفر اولی وارد کنگره ۶۰ میشود با قوانین و حرمتهای کنگره آشنایی ندارد اگر بخواهند یک سفر اولی که حدود چهار الی پنج ماه در کنگره حضور دارد مثلا مرزبان بشود چون هنوز ظرفیت آن را پیدا نکرده است و نمیداند که باید چه کاری انجام بدهد و نمیتواند به نحو احسنت مسئولیت خود را انجام بدهد و به قولی میگویند قبله خودش را گم میکند و از هدف خودش دور میشود، قبله به نظر من یک هدف است وقتی ما به سمت قبله میایستیم یعنی هدفی را دنبال میکنیم برای رسیدن به یک چیزی، اگر ما قبله را گم کنیم به احتمال صد در صد هدف خود را گم میکنیم قبله ما هدف ماست و ما برای رسیدن به هدف همه کاری باید انجام بدهیم، یک سفر اولی اگر هدف خودش را گم کند به آن چیزی که میخواهد نمیرسد یک سفر اولی باید هدفش این باشد که گل رهایی را از دست آقای مهندس بگیرد و اگر هدفش را گم کند وارد حاشیه میشود و حاشیه یعنی کناره گرفتن اگر شما جادهای را در نظر بگیرید، چه خودروهایی کنار جاده میآیند و در حاشیه قرار میگیرند؟ خودروهایی که مشکل پیدا کردهاند اما کسی که میخواهد واقعا به مقصد برسد قبل از حرکت همه چیز ماشین خودش را برسی میکند که در طول مسیر به مشکل نخورد که بخواهد در حاشیه جاده بماند، شما وقتی وارد حاشیه میشوید به احتمال صد در صد هدف یا همان قبله خودت را فراموش میکنید و دیگر نمیتوانید به آن هدف برسید، یک سفر اولی یا سفر دومی فرقی نمیکند اگر هدف و قبلهاش را فراموش کند وارد حاشیه میشود، حاشیه در شعبه ما از کجا شروع میشود؟ از طبقه اول جایی که برای کشیدن سیگار جمع میشوند آنجا جای سیگار کشیدن برای شخصی است که تازه وارد یا یک ماه است وارد کنگره شده است نه شخصی که یک سال است یا بیشتر در کنگره حضور دارد، نق زدن هم که همه میدانید وقتی یک سفر اولی یک پنجم داروی آن کم میشود شروع به نق زدن میکند که اذیت میشوم و نمیتوانم به کارم برسم، کسانی که مصرفکننده بودهاند میدانند خماری چیست اینها اصلا با خماری قابل مقايسه نیست پس نق نزنید و به سفر خود فکر کنید. خوب میرسیم به تولد آقا مختار همانطور که در جریان هستید آقا مختار مانند بچه هایی که میآیند کنگره ۶۰ مصرف کننده نبودند آمده بود کنگره که فقط چایی بخورد ما اینجا چایی به ایشان دادیم کمی هم شربت دادیم و سفرشان شروع شد و خدا را شکر سفر خوبی داشتند و بعد از اتمام سفر اول مثل مسافرهای دیگر که من دیگر کاری به ایشان ندارم رفتند خدمتگزار شدند در قسمت صدور کارت و بعد از روز اول خدمت قسمت آبدارخانه در پارک رو به عهده گرفتند و الان حدودا دو سال است که آنجا خدمت میکند که خدمت در آنجا با توجه به شرایط حال ما در پارک سخت است که آقا مختار به خوبی خدمت میکند و آقا مختار انسان خانواده دوستی است و الان در کنگره هم با عشق خدمت میکند و مطمعنم که این عشق را به خانه میبرد و در کنار خانواده خرج میکند و من امیدوارم که در ادامه در کنگره بماند و روز به روز حالش بهتر شود و از اینکه به صحبت های من گوش کردین متشکرم.
سلام دوستان مختار هستم یک مسافر، اول از خداوند سپاسگزارم که این جایگاه را تجربه میکنم از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا من بتوانم سفر کنم و به تعادل نسبی برسم از راهنمای گرامی آقای اکبر جوادی تشکر میکنم که برای من زحمات زیادی کشیدهاند از گروه مرزبانی و ایجنت دوره قبل تشکر میکنم از همه شما عزیزان تشکر میکنم که در این جشن شرکت کردید، من در سفر اول خیلی دوست داشتم که خدمتگزار باشم در کنگره ۶۰ وقتی حدود شش ماه سفر بودم درخواست برای خدمت داشتم که اکبر آقا گفتند فعلا عجله نداشته باش و بعد قسمت شد که در بوستان ولایت افتتاح شد و من هنوز سفر اولم تمام نشده بود برای خودم یک جایگاه خدمتی گرفتم از تمام راهنماهای شعبه تشکر میکنم چون من از آنها خیلی تجربه گرفتم، ما در سفر اول با خوردن دارو انرژی میگرفتیم و درون ما ساختار ایجاد میشد و در سفر دوم هم حتما ما باید یک انرژی کسب کنیم که باید با خدمت کردن به این انرژی برسیم، دوستانی که سفر دومی هستند اگر بتوانند یک جایگاه خدمتی بگیرند حال خوبی را تجربه خواهند کرد و به آن تعادل نسبی میرسند اگر همین طوری بیاییم سفر کنیم نیروهای منفی سراغ ما میآیند و ایجاد دردسر میکنند من متکی به این مسأله هستم و تا جایی که بتوانم ظرفیت خودم را بالا میبرم تا خدمتگزار باشم و اگر اجازه این را داشته باشم که خدمتگزار باشم خودم را ارتقاء بدهم و آن ظرفیت در درون من تشکیل بشود و امیدوارم که این اتفاق بیافتد، من یک نکته فراموشم شد و آن همسفرم است من در زمان تاریکی ها خیلی اذیتشون کردم و جا داره از اینجا از ایشان تشکر کنم درسته کنگرهای نیستند ولی امیدوارم روزی کنگرهای شوند از همینجا تشکر میکنم بابت تمام زحماتی که در طول سفر با محبتشان برای من کشیدند.
سلام دوستان رضا هستم مسافر همسفر مختار از خدای خودم تشکر میکنم از جناب مهندس و خانوادشان و از کلیه مجموعه کنگره ۶۰ و راهنمای پدرم اکبر آقا تشکر میکنم من تا فراموش نکردم از مادرم تشکر کنم که خیلی نقش مهمی در رهایی ما داشت من در گذشته دعایم این بود که خدا به من کلی پول دهد تا تمام خواستههایش را فراهم کنم بعد از ورودم به کنگره دیدم که طرز فکرم غلط بوده مادرم از من تعادل و سلامتی خودم را میخواهد خیلی خوشحالم که الان در کنگره و در اینجا هستم من قبل از ورودم به کنگره یک سالی پدرم را تا دم شعبه میآوردم ولی داخل شعبه نمیشدم و همیشه در ذهنم این بود که من از همه بیشتر میدانم تا یک روزی که من شب دیر وقت پیش دوستانم بودم که زنگ زدم پدرم و او اینقدر بامن خوب صحبت کرد که دوستانم گفتند عجب پدر با کلاس و لاکچری داری و آنجا برای من سوال پیش آمد که چطور پدرم این قدر تغییر کرده و همیشه ساعت هشت و نیم نه که زنگ میزدم اینقدر حالش خوب است و همین تغیرات در پدرم علت آمدن من به کنگره شد و واقعا خدا را شکر میکنم، از اینکه به صحبت های من گوش کردین متشکرم.
تایپ: مسافر مظاهر
بارگذاری:مسافر محمود
مرزبان کشیک: مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
287