جلسه دوازدهم از دوره چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ لژیون دزفول، با استادی ایجنت محترم راهنما مسافر پژمان، نگهبانی مسافر امین و دبیری مسافر ابراهیم، با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» جمعه مورخ ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۲ رأس ساعت ۸:۰۰ صبح در محل در حال احداث شعبه دزفول آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان پژمان هستم یک مسافر؛
خیلی خوشحالم که توی جمع شما هستم و خداروشکر میکنم، فرا رسیدن ماه مبارک رمضان رو به همه عزیزان تبریک میگویم مخصوصاً سفر اولی ها که روزه هستند، روزه مواد، و صبح ساعت 6 دارو رو میخورند و دیگه نمی خورند تا ساعت ۲ و همچنین ۱۰، خیلی خداروشکر میکنم و ممنون از همه شما که دارید برای درمانتون قدم برمی دارید و دارید جایگاه خودتون رو پیدا می کنید و خودتون رو پس میگیرید، پس دادن خود کار آسونی نیست، مصرف کنندگان مواد مخدر خودشونو گم می کنن، یعنی این جایگاهی که دارند توی هستی را گم میکنند و ازش فاصله می گیرند، کنگره 60 راهی هست که این جایگاه را پس میدهد به مصرف کننده، داشتم به وادی 14 فکر می کردم که میگوید آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، شاید خوندن این پیام آسون باشه اما وقتی حرکت میکنیم در مسیر کنگره و خدمت میکنیم، این رو یه خوردهای بهتر میتونیم درک کنیم که محبت کردن اصلاً برای چی هست و چرا باید محبت کنیم؟ من تا ترس را تجربه نکرده باشم، نمیدونم شجاعت یعنی چی من تا سردی را تجربه نکرده باشم، نمیدونم گرما یعنی چی، من تا بی محبتی ندیده باشم نمیدانم عشق و محبت یعنی چی، توی کنگره ۶۰ خدا را شکر با این بستری که جناب آقای مهندس فراهم کردند، خانواده محترمشون و این حرکتی که 26 سال پیش شروع شد، فعالیتی که بچهها انجام دادند، دیده بان های محترم ، ایجنت ها و راهنماها آمدند و اضافه شدند و الان بیش از چهار هزار نفر خدمتگزار بدون مزد ما داریم توی این چرخه ای که داره میچرخه و شعاع اضافه میکنه، خب از کجا داره میاد؟ این امواج داره از کجا میاد؟ یه موقعی من دارم حرکت میکنم در مسیر کار و زندگی خودم میبینم خسته میشم، دو ساعت میرم سر کار خسته میشم، ولی توی مسیر کنگره اصلا همچین چیزی نیست، از کجا این انرژی میاد؟ این امواج از کجا داره میاد؟ خوب این باید درک بشه، تا با محیط حرکت نکنم درکش نمیکنم، همه این ها یه بخشیش به ظاهر خدمت به شماست ولی به باطن این یک خدمته به خود شخص، چه چیزی درک میشه که این اتفاق می افته؟ یا دیده بانی که از تهران تشریف می آورد شوشتر یا اهواز، چه اتفاقی میافته که با هزینه و مخارج خودش این کارو انجام میده؟ حتما یه نیرویی از یه جای دیگه ای هست که من هم دارم درکش میکنم، دارم حسش میکنم، و این برای تک تک بچهها اتفاق میافتد، این برا همه خدمتگزار های کنگره داره اتفاق میافته، در یکی از سی دی ها آقای مهندس می فرمایند که حتی ادیان هم با ما فرق نمیکنند، فرقشون در تفکر و یا نوع نگاهشونه اگر نه اونا قلب دارن ما هم قلب داریم، اونا دست دارن ما هم دست داریم، فقط تنها چیز تفکر و اندیشه هست و اون آگاهی؛ آموزش را کنگره ۶۰ میده، بستگی به خود شخص داره که چقدر این رو درک میکنه، چقدر قبولش میکنه و چقدر میتونه اجرا کنه، اجرا خیلی مهمه، عمل خیلی مهمه، قدرت تشخیص خیلی مهمه.
ممنون از اینکه به صحبت های من گوش کردید.
گروه سایت لژیون دزفول
عکاس و تایپ گزارش: مسافر سهراب
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار
- تعداد بازدید از این مطلب :
349