جلسه چهاردهم از دور بیست و چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره 60 نمایندگی سمنان روزهای دوشنبه با استادی خانم مهین و نگهبانی خانم محبوبه و دبیری خانم شکوفه با دستور جلسه "وادی دوم و تأثیر آن روی من" در تاریخ 95/08/03 رأس ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.
از همه شما عزیزان تشکر میکنم. خوشحالم که بار دیگر این جایگاه رادارم تجربه میکنم و جهت خدمت و آموزش اینجا نشستهام.
دستور جلسه این هفته وادی دوم: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ از یک ما به هیچ نیستیم. حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
دستور جلسه دارد میگوید که هر چیزی که در جهان هستی خلق شد، فقط انسان نه هر مخلوق و خلقشدهای که در هستی وجود دارد، هدفمند است و دارای هدفی است و بیارزش نیست. از حشره، کرم، مگس و حتی انسان و حیوان...هر چیزی که خلقشده بیهوده خلق نشده است. حتماً در آفرینش هر آنچه خلقشده است حکمت و هدفی داشته است.
در قسمت دوم این سی دی میگوید: هیچ از ما هیچ نیستیم حتی اگر خود ما فکر کنیم هیچ هستیم اشتباه است، هرکسی که خلقشده، حتماً هدفی داشته و بایستی دنبال هدفی باشد. مهمترین نکتهای که در وادی دوم بیانشده این است که خداوند به انسانها تواناییهایی داده است که شاید یکوقتهایی خودش متوجه آنها نشده است یعنی اینکه انسان باید بگردد و آن توانائیها و استعدادهایی که خداوند در او نهفته پیدا کند و با توجه به آن استعدادها و توانائیهایی که دارد هدف خود را مشخص کند و برود و به آن هدف تعیینشده برسد.
همانطور که گفته شد همه مطالب در درون و برون ما است یکسری از مطالب هست که در درون ما نهادینهشده است و این خود ما هستیم که بایستی تلاش کنیم و زحمت بکشیم و آنها را پیدا کنیم تا بتوانیم به آن هدفی که بایستی به آن برسیم، برسیم و اینکه شاید بعضیاوقات در اثر تفکر غلط وادی اول توضیح دادند دنباله این وادی دوم این را بیان کردند، انسانها براثر تفکرات غلطی که دارند ممکن است که یکراهی را اشتباه بروند.
زمانی که این راه را اشتباه رفتند، مثلاً ما در کنگره میگوییم مسافران ما. حال آنها یک تفکر غلطی داشتند و به دنبال اعتیاد رفتند و بیایند بگویند دنیا به آخر رسیده و دیگر ما هیچ ارزشی نداریم چه برای خودشان، چه برای خانواده و چه برای اجتماع. گاهی اوقات انسان با تفکرات غلط راه غلطی را انتخاب میکند و به بنبست رسیده است. این آخر راه نیست چارهای دارد و چارهاش این است که انسان فکر کند و از سمت ضد ارزشها به سمت ارزشها حرکت کند و همانطور که خداوند هم برای انسان دو راه را انتخاب کرده است یکراه ارزشها و یکراه ضد ارزشها. میگوید: ای انسان شما با تفکر درست و با اختیار کامل که من به شما دادم میتوانید راه خود را انتخاب کنید حالا شاید گاهی راه را اشتباه برویم اما راه برگشتی هم وجود دارد اگر ما اشتباه میکنیم و اگر مشکلی برای ما پیش میآید اگر به سمت تاریکیها میرویم به خاطر این است که به عظمت آن روشناییها برسیم یعنی انسان تا تاریکی و بدی را تجربه نکند تا زشتی را تجربه نکند نمیتواند متوجه شود که خوبی چیست و ارزش چیست پس اگر یکجایی به بنبست میرسیم و به تاریکی میرسیم نگران نباشیم بایستی از این راهی که رفتیم تجربهای یاد بگیریم و بفهمیم که این راه اشتباه بوده و این سختیهایی را که تحمل کردیم امروز انسان آزادشدهایم و به رهایی رسیدیم یعنی به یک انسانی که آگاهی و دانش او بالا رفته است. گاهی مشکلات و تاریکیها و سختیها خوب است. نباید ناراحت شویم.
در این وادی به قدرت مطلق اشارهکرده که اگر هرجایی که مشکل و سختی است یا یکجایی که به بنبست میرسیم گرفتاری داریم راهی را اشتباه رفتیم ناراحت نباشیم و خداوندی وجود دارد که میتوانیم به او توکل کنیم خداوندی که همه راهها را به انسان نشان داده است اگر انسان خودش تلاش کند و آگاهی و دانش خود را بالا ببرد از ضد ارزشها به سمت ارزشها حرکت کند حتماً هم خداوند به او کمک میکند همانطوری که گفته است: یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور؛ یعنی همیشه یکجایی یکراه امیدی است خداوند امید را در نهاد انسانها قرار داده است که خودش با رفتن به سمت ضد ارزشها آن امید را از دست میدهد و اگر انسان توکل کند و در کنارش سعی و تلاشش را هم کند از سمت ضد ارزشها به سمت ارزشها برود صد در صد به آن هدف تعیینشدهاش میرسد حالا ممکن است در این راهی که دارد میرود سختیها و مشکلات راه و خلاصه خیلی مسائل سر راهش به وجود بیاید اما بایستی به تلاشش ادامه بدهد تفکر نکند حالا چون راهی را رفته اشتباه بود دیگِ از گردونه زمان خارج شد. یا بایستی بمیرد یا بایستی خودکشی کند بایستی کنار برود مثل خود ما که مسافران ما این مشکل را داشتند و شاید بارها و بارها این فکر به سرزده شد که این چه زندگی است، این چه شوهری است و دیگر آیندهای نداریم و بمیریم و خودکشی کنیم یا فرار کنیم و برویم جایی که هیچکس ما را نبیند گوشهگیر بشویم و افسرده بشویم و مریض شویم که همه در اثر تفکرات غلط است و مهمترین مسئله همان امید به خداوند و توکل است که در وادی هم به آن اشارهشده است که حتماً به خداوند ایمان داشته باشیم و بدانیم که اگر این سختیها را با صبر و استقامت پشت سر بگذاریم حتماً راه نجات و امیدی وجود دارد و نباید ناامید باشیم.
مهمترین مسئله دیگر اینکه انسان اگر یک مقدار تفکر کند میبیند که واقعاً اگر به خودمان فکر کنیم سلولهای جسم ما میلیاردها میلیارد سلول در کنار هم قرارگرفتهاند و توانستند جسم ما را تشکیل بدهند حال همان جوری که ما هرروز داریم نفس میکشیم میبینیم راه میرویم غذا میخوریم این عادی است و چیز همیشگی است و شاید ما زیاد به آن توجه نکنیم ولی اگر یکلحظه خداینکرده دچار ایست قلبی بشویم و یکی از رگهای خونی ما گرفته شود یا مثلاً یک عطسههای پیدرپی داشته باشیم و یک بیماری ناخودآگاه و یکمرتبه به جسم ما وارد شود آن موقع ما متوجه میشویم که چقدر ما سلامتی داشتیم و جسم ما چقدر توانایی و مقاومت داشته است و در کنار همه این مسائل داشتیم زندگی میکردیم آن موقع متوجه میشویم که زندگی و حیات ارزشمند است بایستی به خودمان احترام بگذاریم بدانیم که واقعاً ما هم موجودی هستیم خلقشده برای انجام یک کاری. برای اینکه به هدفی برسیم نکنیم که مشکلی پیش بیاید و تفکر غلط داشته باشیم، حالا باید ناامید شویم.
حیات ارزشمند است. بایستی برای زندگی و حیات خودمان ارزش قائل شویم .
در ادامه نیز جلسه انتخاب نگهبان برگزار شد که همسفر خانم پریسا بهعنوان نگهبان دور بیست و پنجم انتخاب شدند.
در ادامه نیز خانم محبوبه نگهبان دوره قبل بهرسم کنگره نوشتار را تحویل خانم پریسا نمودند و برایشان آرزوی موفقیت در دوره ره نگهبانی را نمودند.
مرزبان کشیک خانم سمیه
نگارنده : همسفر امالبنین ( لژیون خانم مرضیه یحیایی )
- تعداد بازدید از این مطلب :
2068