با تفکر ساختارها آغاز می‌شود بدون تفکر آنچه هست روبه‌زوال می‌رود.
هرگاه این پیام را می‌خوانم ناخدا گاه به یاد قانون جاذبه می‌افتم که انسان همان چیزی است یا همان چیزی را دریافت می‌کند که به آن فکر کرده یا می‌کند. خیلی جالب است این وادی با تمام سادگی در بیان اما بسیار پرمعناست و به‌نوعی این تلنگر را به من میزند، که تو نمی‌توانی دیگران و حتی خدا را سرزنش کنی که چرا ...
تو همانی هستی که تفکر کردی چه خوب چه بد!!
در تفکر سه نیرو به نام‌های؛ القا، احیا و تحرک نقش بسزایی دارند، اما خود تفکر به معنی حرکت است، حرکت از یک مجهول به یک معلوم، حال می‌تواند این تفکر ما مثبت باشد یا منفی، پس حرکت و نتیجه ما هم‌بستگی به نوع تفکر دارد.
این وادی تفکر را پله اول رسیدن به عشق و محبت اعلام می‌کند و می‌گوید تو اگر می‌خواهی به هرجایی برسی باید تفکر کنی و از دیگران باید بیاموزی، این وادی می‌تواند انسان را به یاد پیام تکرار تاریخ هم بیندازد که وقتی ما تفکر درستی نداشته باشیم مدام دچار اشتباه خواهیم شد و مدام در حال تجربه خواهیم بود و تا تفکر خود را درست نکنیم درهمان جایی که بودیم خواهیم ماند.
حال این سؤال پیش می‌آید که چگونه یک تفکر درست است یا غلط؟
ما باید ببینیم کسی که قبل از ما کاری را که در ذهن ماست انجام داده الآن به چه نتیجه‌ای رسیده، مثل مصرف‌کنندگان یا رها شدگان در کنگره 60.
همیشه نکته‌ای را در کنگره 60 بزرگان گوش زد می‌کنند و آن فرمان‌برداری از راهنما است که ما اگر همان راهی را که راهنما رفته برویم مطمئناً به‌جایی خواهیم رسید که او امروز هست اما چیزی که بسیار تأکید می‌شود این است که ما مشورت می‌کنیم اما تصمیم نهایی را خودمان می‌گیریم تا اعتمادبه‌نفس خود را بالا ببریم.
به امید رسیدن به درجات رفیع انسانی.
کمک راهنمای محترم نمایندگی فردوسی
سرکار خانم حانیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
2173