دلیل اینکه روی هر دستور جلسه یک هفته کار میشود، نشان از اهمیت بالای آن موضوع است و همه ما بایستی در طول این هفته بارها روی موضوع تفکر کنیم تا بتوانیم بهطور عمیق آن را درک کنیم؛ زیرا تا وقتی که به موضوعی سطحی نگاه کنیم گرهای از کار ما باز نخواهد شد.
لکن باید تکتک سلولهای بدن ما با موضوع آشنا شود و طوری ملکه ذهنمان شود که بدون زور زدن و دقیقاً عین آبی که روی سطح شیبدار ریخته میشود به همان آسانی روی موضوع حرکت کنیم تا منشأ خیر و برکت و آبادانی باشد. ظرفیت و مسئولیت هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند و در کنار هم قرار گرفتن آنها نشانه این است که امکان جدایی ندارند. آن کس که بخواهد مسئولیتی بپذیرد ابتدا باید ظرفیت لازم برای پذیرش را داشته باشد پس به وجود آمدن ظرفیت در گرو پذیرفتن و قبول مسئولیتها است.
گویا همیشه ظرفیت باعث میشود که انسان بتواند مسئولیتها را به عهده بگیرد همچنین مسئولیتها نیز باعث میشوند که فرد بتواند ظرفیتسازی کند.
دلیل اینکه روی هر دستور جلسه یک هفته کار میشود، نشان از اهمیت بالای آن موضوع است و همه ما بایستی در طول این هفته بارها روی موضوع تفکر کنیم تا بتوانیم بهطور عمیق آن را درک کنیم؛ زیرا تا وقتی که به موضوعی سطحی نگاه کنیم گرهای از کار ما باز نخواهد شد. لکن باید تکتک سلولهای بدن ما با موضوع آشنا شود و طوری ملکه ذهنمان شود که بدون زور زدن و دقیقاً عین آبی که روی سطح شیبدار ریخته میشود به همان آسانی روی موضوع حرکت کنیم تا منشأ خیر و برکت و آبادانی باشد.
ظرفیت و مسئولیت هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند و در کنار هم قرار گرفتن آنها نشانه این است که امکان جدایی ندارند. آن کس که بخواهد مسئولیتی بپذیرد ابتدا باید ظرفیت لازم برای پذیرش را داشته باشد پس به وجود آمدن ظرفیت در گرو پذیرفتن و قبول مسئولیتها است. گویا همیشه ظرفیت باعث میشود که انسان بتواند مسئولیتها را به عهده بگیرد همچنین مسئولیتها نیز باعث میشوند که فرد بتواند ظرفیتسازی کند.
اولین مسئولیتی که خداوند به انسان داده؛ مسئولیت شهر وجودی خودش میباشد و از همانجا شروع میشود تا به جایی برسد که حتی؛ کسانی هستند که منافع عموم را در نظر میگیرند و نهتنها در مقابل خودشان بلکه در مقابل دنیا هم خود را مسئول میدانند. لذا کسی که میخواهد مسئولیتی بپذیرد و ظرفیتی درونش به وجود آید؛ ایجاد آن ظرفیت بدون شک با تحمل کردن یک سری سختی همراه است.
مثال: هر استخر ظرفیتی دارد اگر قرار باشد آن استخر بزرگتر و گستردهتر شود چارهای نیست جز اینکه آن را کاملاً تخریب کرد تا با بازسازی دوباره آن بتوانیم عمق و پهنای آن را گسترش دهیم تا بتواند ظرفیت بیشتری را درون خودش ایجاد نماید.
در واقع بایستی ساختار قبلی به کلی ویران و خراب شود و چیز جدیدی از او متولد شود، این مثال دقیقاً در انسان هم صادق است چرا که هر انسانی هم تنها با از بین بردن شخصیتها و صفات گذشته و تولد دیگرش، میتواند ظرفیتش را بالا ببرد. پس تمامی ساختارهای درونی ما تاریخ مصرفی دارند که روزی تمام میشوند و نیاز به قرارداد دوبارهای هستند.
انسان برای شناخت و زندگی در این جهان بایستی بتواند از ذهن خارج شود چون ذهن مثل جزیره محدود است و بشر برای کشف ناشناختهها و دیدن سرزمینهای جدیدتر چارهای ندارد جز اینکه به استقبال خطر برود در کل باید ریسکپذیر باشد تا بتواند از داشتههایی که سالها از آنها محافظت میکرده عبور کند.
معمولاً وقتی انسان میخواهد از محیط اَمن خودش عبور کند مسلماً همه جوانب را نمیتواند در نظر بگیرد زیرا همه چیز تحت اختیارش نیست آن جا بایستی دل به دریا بزند و حرکت کند اما هیچگاه فراموش نکند که خداوند قدرت تفکر را در اختیارش قرار داده؛ یعنی بایستی با تفکر درست از آن نیروی قدرت تعقل خودش پا فراتر بگذارد و این را بداند که اگر قرار بر این است؛ استخر وجودیاش بزرگتر شود که بتواند گنجایش و حجم بیشتری را درون خود جا دهد بدون پرداخت هزینه و بها برایش میسر نمیشود همچنین بدون داشتن علم و آگاهی و دانش کافی چنین چیزی امکانپذیر نیست. زمانی که انسان بخواهد به جایگاه بالاتری برسد و مسئولیتهای بالاتر و بیشتری به او محول شود باید وقت بگذارد و تلاش کند و بیش از زمان اینکه در کلاس حضور مییابد را صرف آموزش و یادگیری کند تا حداقل روزی به خاطر عهدهدار نشدن شهر وجودی خود سرافکنده نباشد.
در حقیقت اگر تمام سختیها و مشکلات را با جان و دل و رغبت خریدار نباشید مطمئناً ارزش و ظرف وجودی شما آنقدر بالا نمیرود که بتوانید مسئولیتها و جایگاههای بالاتری را در اختیار داشته باشید. گویی با بالا رفتن ظرفیت است که سیستم و هستی همه چیز را در اختیار انسان قرار میدهد چرا که ارزش و تواناییهای هر کس به راحتی پیداست و با نمایش دادن خود در هستی، نیازی به داد زدن ندارد.
سیستم هستی هم همیشه برای ما ثابت کرده که برای نیروهای خود ارزش زیادی قائل است و حاضر نیست نیروهای شایسته و با لیاقت خود را به راحتی از دست بدهد. کنگره هم یک هستی است و دقیقاً عین هستی عمل میکند چرا که مسئولین چراغ به دست دنبال کسی میگردند که بتواند ارزش وجودی خود را نشان دهد تا جایگاهی به او واگذار کنند. مطمئن باشید هر کس ارزش داشته باشد جایگاه به او داده میشود یعنی اگر کار یا جایگاهی به کسی داده نمیشود حتماً توانایی ندارد و در حد و اندازهای نیست و رشدی نکرده که هنرش به نمایش گذاشته شود و به او خدمتی داده شود. زمانی که انسان توانایی داشته باشد ولی آن توانایی در حد و ظرفیتش نباشد شاید فکر کند بابت تواناییهایش باید به او کاری داده شود ولی سخت در اشتباه است چرا که بعضی مواقع تواناییها بیش از اندازه و ظرفیت انسان است.
آدمها اگر توانایی درون خود ببیند ولی آن توانایی باعث پیشرفت و ارتقاء آنها نباشد نشان بر این است که تعادل لازم را ندارند یعنی نتوانستهاند تعادلی بین جسم و روح خود برقرار کنند. آنچه در کل هستی آموزش داده میشود برای پرورش و بالا بردن ظرفیتهای انسان است که مسئولیتها به او داده شود. مطمئن باشید اگر خلق برای رسیدن شما به جایگاه بالاتر لحظه شماری نکند؛ صاحب اصلی برای رسیدن به حد و اندازه بالاتر و جایگاه انسانیت شما عاشقانه لحظات را میشمارد.
جلسه عمومی 95/04/07؛ در باب دستور جلسه ظرفیت و مسئولیت
کمک راهنما امیرحسین علامی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2653