به نام خدا
جلسه هشتم از دوره شانزدهم سری کارگاه های خصوصی کنگره۶۰ روزهای یک شنبه مورخ ۹۴/۹/۱ با استادی همسفر کشانی و نگهبانی مسافر مجتبی افشاری و دبیری مسافر بهرام با دستور جلسه هفته همسفر راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
من از این شعبه خاطره خوبی دارم و مسافر من چند سال پیش در این شعبه به درمان رسیده است. امروز حس و حال خوبی دارم چون این فرصت برای من مهیا شد که در خدمت شما باشم.
بهترین موضوعی که به ذهنم رسید امروز در این جلسه بگوییم مطالبی هست که جناب مهندس در جشن همسفر گفتند و من در اینجا بازگو میکنم .
وقتی که ما برای درمان اعتیاد به کنگره میآییم همزمان با سه ضلع مسافر، همسفر، اعتیاد وارد کنگره میشویم. در زمانی که شخص دچار اعتیاد می شود اوایل شاید حس و حال رضایتمندی داشته باشد و سرخوش باشد ولی بعد میخواهد که اعتیاد را رها کند ولی دیگر اعتیاد آن را رها نمی کند.
بزرگترین دردی که انسان می تواند بکشد درد خماری است و دردی از آن بالاتر نیست، اشخاص دیگر شاید بتوانند با انسان خمار همدردی کنند ولی نمی توانند آن درد را درک کنند. تا الان از دیدگاه مسافر به اعتیاد نگاه کردیم حالا از دیدگاه همسفر نگاه می کنیم.
چون تعریف خوبی از اعتیاد نشده و تنها جایی که اعتیاد را خوب تعریف کرده کنگره است همسفر می گوید یک جو غیرت میخواهد که اعتیاد را کنار بگذاری همسفر فرد معتاد میگوید یا منو انتخاب کن یا مواد مخدر را، چون زبانشان زبان مشترک نیست. کاری که کنگره۶۰ انجام میدهد زبان مسافر و همسفر را یکی میکند و اعتیاد را تعریف میکند.
خوشا به حال کسانی که توانسته اند این هماهنگی را ایجاد کنند و همسفر خود چه پدر، مادر، همسر یا اعضای خانواده خود را به کنگره بیاورند و هر کس این کار را کرده است از موفقیت های زیادی بهره مند شده است و توانسته مسیر زندگیاش را تغییر دهد.
به قول آقای امین دژاکام ما کنگرهایی ها سربازان زمینی هستیم که باید درمان اعتیاد را گسترش دهیم و به همنوعان خودمان کمک کنیم.
تهیه گزارش: منوچهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
2423