یازدهمین جلسه از دور هفتم لژیون پزشکان کلینیکها با نگهبانی مهندس ؛ استادی آقای محمد و دبیری آقای رضا با دستور جلسه "که چی"، در تاریخ 94/3/1 در سالن مدیریت بحران ناحیه 4 منطقه 3 شهرداری تهران واقع در پارک طالقانی رأس ساعت 9 آغاز به کار نمود.
موضوع این جلسه "که چی" است، واقعا که چی که ما اینجا دور هم جمع میشویم، که چی که ما درس میخوانیم، که چی که ازدواج میکنیم، که چی که به زندگی ادامه میدهیم، که چی که ترک میکنیم یا میخواهیم درمان شویم، یا مواد مصرف میکنیم. انسانها نسبت به جمادات و حیوانات این مساله که چی را برای انجام کارهایشان مطرح میکنند، برای اینکه ببینند نتیجه کاری که میخواهند انجام دهند چه است و آیا این کار را انجام دهند یا خیر. ما معمولا وقتی میخواهیم کاری را انجام دهیم ابتدا در ذهن خود تجسمی از آن کار داریم و بسته به اینکه تصورمان از انجام آن کار خوب یا بد باشد آن کار را انجام میدهیم، یا به قول آقای مهندس ما دو مشاور در کنار خود داریم که یکی از این مشاورها ما را به سمت بدیها سوق میدهد ،برخلاف اینکه ممکن است تصور ما از مساله خیلی زیبا و جذاب باشد، و یا مشاور دیگری ما را به سمت خوبیها و کارهای درست سوق میدهد، گرچه جذابیتش به اندازه بدیها نباشد. ما هستیم که تصمیم گیرنده هستیم که کار را انجام دهیم یا نه. برای درمان، باید جذابیتی برایمان وجود داشته باشد، اگر قرار باشد با ترک مواد به مشکلات زیادی برسیم، اصلا طرف آن نمی رویم، یا ممکن است کارهای خوبی بخواهیم انجام دهیم، ولی جذابیتی نداشته باشد، این معرفت و درک و فهم و شعور ما باعث میشود که مسیر درست را انتخاب کنیم.
وقتی یک کار نادرست را انجام میدهیم چه اتفاقی میافتد؟ معمولا انسانها اشتباه تصمیم نمی گیرند. بلکه اطلاعاتی که به آنها میرسد نادرست است، این اطلاعات از طریق حسهای ما به ما میرسد، با 5 حس آشکار و 5 حس پنهان، اطلاعاتی که به ما میرسد باعث میشود که ما تصمیم گیری درست یا نادرست داشته باشیم. پس باید اطلاعات و فهم و شعور خود را افزایش دهیم. جلسات جهانبینی کنگره هم به منظور همین افزایش معرفت است تا افراد اطلاعات و درک درست از مسائل داشته باشند و تصمیمات درستی بگیرند، همین از دلایل موفقیتهای کنگره است.
بعضی از اعتقادات ما ممکن است سب شود تصمیم گیریهای ما به سمت خوبی سوق کند، مثلا اعتقاد به جهان آخرت میتواند باعث شود کارهای انسان اخلاقی شود، برعکس اگر اعتقادی به جهان آخرت نداشته باشد، دلیلی برای انجام کارهای درست نمی بیند زیرا در نهایت سرنوشت انسان را نابودی میداند.
یکی از مطالب این است که اطلاعات کنگره برای صرفا بالا بردن اطلاعات نیست، بلکه برای آموزش زندگی صحیح، در مسیر صلح و آرامش است، بهشت و جهنم هم در این دنیا و هم جهان دیگر است. کنگره 60 مبنای زندگی را جبر و اختیار محض نمیداند، بلکه زندگی را بر مبنای خواست انسان، تقدیر و فرمان الهی میداند، و تشکیل دهنده جهان هستی را حس و نور و صوت میداند، همچنین اعتقاد دارد به اینکه در جهان یک حرکت دائمی وجود دارد که باعث میشود ثبات وجود نداشته باشد، و ما اگر انتظار داشته باشیم که هر آنچه میخواهیم همان شود، بسیار دور از ذهن است. آموزشهای کنگره به ما یاد میدهد که چگونه بتوانیم هر لحظه خود را در مقابل نا ملایمات کنترل کنیم و نخواهیم که همیشه همه چیز بر وفق مراد ما باشد.
دکتر رضا
سوال که چی وقتی میل به انگیزه مندی یا تنفر ما از یک کار به حالت برابر باشد مطرح میشود، وقتی برای انجام یک کار انگیزه داریم به طرف انجام آن میرویم و وقتی از انجام کاری تنفر داریم از آن دوری میکنیم، اما وقتی این میل و تنفر به حالت برابر باشد، حالتی خسته کننده برای ما پیش می آید و که چی وقتی مطرح میشود، چنین حالتی را نشان میدهد. مثل اینکه که چی ترک کنم، یا فلان فعالیت چه نقشی برای من دارد، اینجا وقتی دانایی بوجود بیاید، انسان میتواند انگیزه مند شود، یا با دلیل و منطق و استدلال از کاری دوری کند. این تفکر و انگیزشی که با دانایی به وجود بیاید، آن شادابی است که در ذات زندگی است، و عدم انگیزه باعث نوعی خماری است که با روح زندگی منافات دارد، کنگره سعی کرده است که این را برای بیماران کار کند و هنگامی که برای خیلی از امور سوال که چی را مطرح میکنند، انگیزش با دانایی و یا واگرایی از آن را هم با دلیل و استدلال داشته باشند.
دکتر صمد
که چی مانند یک ترازو است، برای همه امور زندگی میتواند مطرح شود، یک جوابی برای آن باید پیدا شود، زندگی یعنی حرکت و وقتی هدف پیدا میکند که این سوال "که چی" جواب گرفته باشد، سردرگمی زمانی است که این "که چی" جواب نداشته باشد، در هر صورت از اولین علایم زندگی وصل شدن حس است، اعم از محبت، دوستی، آشنایی، این حسها نباید ضعیف شود، اگر این حسها ضعیف شود زندگی مختل میشود، برای تقویت این حسها جهانبینی لازم است، جهانبینی همان دانایی است، جهانبینی اگر اعتقاد به معاد نداشته باشد، خود را آزاد میداند که هر کاری انجام دهد، همانجاست که جوابی برای که چی وجود ندارد. برای کسی که جهانبینی قوی دارد شاید این سوال "که چی" مطرح نشود، چون با قدرت اموراتش میگذرد و به زندگی خود به طور طبیعی ادامه میدهد ولی وقتی جهانبینی ضعیف است این که چی ها قدرت پیدا میکند.
دکتر فرشته
زندگی بر اساس همین "که چی" شکل میگیرد، اما اگر در تمام امورات این سوال که چی مطرح شود، به خصوص در امورات منفی، خیلی از کارها را ما میتوانیم انجام ندهیم، فرض کنیم ما میخواهیم از کسی تقلید کنیم، یا اگر اموری مثبت هست همین سوال که چی میتواند انرژی بیشتری برای انجام کار به ما بدهد. در مورد نکات منفی اگر بخواهیم اشاره کنیم، بازگو کردن راز دیگران، غیبت کردن، دروغ گفتن، وقتی در مقابل آن این سوال را مطرح کنیم، آیا نفعی برای من دارد، چه نفعی برای من دارد، چه نفعی برای سایرین دارد؟ اگر این سوالات را مطرح کنم، جلوی خیلی از مسائل گرفته میشود، در مورد کارهای مثبت هم شاید خیلی از ما دنبال زندگی خوب هستیم، اگر ما در جمع آوری ثروت هم این سوال را بکنیم، به خودمان سخاوتمندانه نگاه میکنیم. در نهج البلاغه آمده که در موقع نوشتن وصیت نامه تنها کسی که سهم از دارایی شما نمی برد، خود شما هستید. در نتیجه اگر این که چی مطرح شود، کمی هم به خودمان توجه میکنیم.
دکتر آتوسا
آقای امین میگفتند وقتی که چی در مقابل کار خوب یا بدی مطرح شود، تاریکیها باعث میشود مسایل خوب علی السویه جلوه کند و در دنیای تاریکیها، مانند هنگامی که انسان مواد مصرف میکند، این حالت به نوعی به خماری تعبیر میشود، نداشتن جهانبینی درست گاهی باعث خماری میشود. در مورد معتادین با تیپیر کردن شربت ot و فعال شدن مواد شبه افیونی درونزا، و در کنار آن بالا رفتن جهانبینی تاریکیها آرام آرام از بین میرود و جوابی درست برای که چی ها پیدا میشود.
دکتر نادر
شاید در زمان کودکی برخی فعالیتها نیاز باشد، که چی تحصیل کنم، شاید انگیزه ها برای ارتقا سطح کمال لازم باشد، که چی که ازدواج کنم، اگر انگیزه ها در پس قضایا نباشد و یا لذتی در پس کارهای ما نباشد، کارهای ما بی معنی است، از این که چی در تمام سطوح زندگی میتوان استفاده کرد. که چی که این قسمت از مرحله زندگی من یک کار را انجام دهم؟ چه کنم که کار من به کمل من نزدیکتر باشد، من فکر میکنم از همه این سوالها باید به طوری استفاده کرد که کاربردی شود و بر زندگی منطبق شود نه اینکه تنها به درس در کلاس بسنده شود.
روانشناس اردشیر
جمله ای که کل بشریت همیشه با آن در ارتباط است همین که چی است که سوال پایه ای است، به خصوص اگر کسی افسرده باشد از همان صبح که از خواب بیدار شود از خود این سوال را می پرسد، افراد مصرف کننده، افراد دپرس، و افرادی که برای زندگی انگیزه کمی دارند دائم با این سوال درگیر هستند، از خود و دیگران ما باید بپرسیم که یک فرد چگونه به این مرحله می رسد، ما باید به انگیزه درونی فرد بنگریم. وقتی که بشریت به این سوال میپردازند آن موقع است که اشتیاق برای زندگی در فرد به وجود می آید، شاید در یک فرد این اشتیاق در ،20 30، 40 یا 50 سالگی بوجود بیاید، شاید هم در یک فرد این اشتیاق هرگز بوجود نیاید، این سوال حتی پس از مرگ میتواند مطرح شود، اما وقتی یک فردی مانند مسافران کنگره حرکت میکند و به یک دانش و آگاهی میرسد، و روزنه های زندگی برای او باز میشود، این سوال کمرنگ میشود.
روانشناس غلامحسین
این سوال که چی معایب و محاسن یک چیز را مشخص میکند، جواب آن بستگی به میزان معرفت و شناخت فرد دارد، خداوند در قران میفرمایند که ما انسان را آزاد آفریدیم و او را در انتخاب راه آزاد گذاشتیم، در سوره ابراهیم هم آمده که وسوسه های شیطان هرگز اختیار و اراده را از انسان نمی گیرد، بلکه عیبها را به صورت زیبایی برای انسان نشان میدهد و انسان است که با اختیار خودش انتخاب میکند، همانطور که استاد فرموده اند انسان مختار الخطا است و جایزالخطا نیست، و این ما هستیم که با انتخاب خودمان راه صحیح را انتخاب میکنیم. با توکل به خدا و دست به دامان الهی زدن، اعتقاد به روز قیامت میتوانیم از وسوسه شیطان رهایی بیابیم، چرا با وجود اعتقاد به خداوند با ز کار اشتباه انجام میدهیم؟ این به مساله یقین بر میگردد. اگر به انسان عاقل بگوییم از ساختمان 10 طبقه پایین بپرد یا میخ را در پریز کند این کار را نمیکند چون یقین دارد که اگر این کار را بکند میمیرد، و رسیدن به این یقین است که انسان را از کارهای منفی باز میدارد.
دکتر اعظم
در سی دی فردی در سفر دوم عنوان کرده بود که در روزهای اول ورود به کنگره خیلی خوب پیش میرفته است، اما به مرور این حس عوض شده و سفر اول که تمام شد مجددا دچار پسرفت شده است. این معضلی است که ما در درمان اعتیاد با آن مواجه هستیم، مراجعین تحت فشارهایی که با آن مواجه هستند، ابتدا خوب پیش میآیند اما باز به گذشته باز میگردند، و این برای ما پزشکان نقطه نا امید کننده بود که چرا بیمار در درمان خود پایدار نیست و مجددا به تاریکیها باز میگردد. جناب امین پاسخ خوبی به این بیمار دادند، که جای نگرانی هست و باید نگران باشد، اشکال درمان توسط ما پزشکان نبود همین جهانبینی است، فرد مواد را کنار گذاشته است، نوروبیولوژی اش اصلاح شده است، اما باید پس از آن فراگیری جهانبینی را ادامه دهد. این همان چیزی است که در کنگره به آن توجه شده، سفر اول سفر دوم و ... این نقطه ضعف ما پزشکان است که خود را آشکارا نشان میدهد.
دکتر محمد علی
موضوع "که چی" این سوال را مطرح میکند که آیا که چی خوب است یا بد است، به نظر از لحاظ ریاضی، چهار نوع که چی داریم، که چی که یک کار خوب را انجام دهم، که چی که یک کار خوب را انجام ندهم، که چی که یک کار بد را انجام ندهم و که چی که آن را انجام بدهم، اما کمی که دقیق تر سیدی را گوش کردم، احساس کردم که ما در سطوح مختلف حرف میزنیم و این صرفا یک تقسیم بندی ساده نیست، شاید اولین نقطه آغاز فلسفه همین سوال که چی بوده، این سوال ادامه پیدا کرده و فلسفه بزرگ کنونی را ساخته است، یک سری کارکردهای زیستی هست که بشر با آن روبرو است، مانند خوردن، خوابیدن، تولید مثل و فعالیتهای از این دست، اگر کسی علاقه اش این ها را از دست بدهد، اصطلاحا میگوییم فرد افسرده شده و یا علاقه اش به زندگی کم شده است، اگر کسی بگوید من چرا باید زندگی کنم، غذا بخورم، ازدواج کنم و ... این نشانه بیماری است و اینکه فرد علاقه اش را به زدندگی از دست داده و در حال افسردگی است، اما یک سطح بالاتر وجود دارد و آن اینکه ما در یک دوره ای از رشدمان یاد میگیریم که یک سری از مسایلی که لذت بخش هستند را انجام ندهیم و یا یک سری از مسایلی که لذت بخش هم نیستند را انجام بدهیم، اینجا است که اخلاق مطرح میشود، اخلاق در فرهنگ، محیط و مذهب ما برای ما ارزش گذاری میکند که یک لذت را انجام و یا از آن چشم پوشی کند، اگر فرض کنیم فردی برای افسردگی خوابش نبرد و از سر شب تا صبح نماز بخواند ارزشی ندارد و چنین فردی باید خودش را درمان کند، زمانی ارزش دارد که انسان مانند همه آدمها بتواند بخوابد اما در یک زمانی از آن چشم پوشی کند و برای نماز بیدار بماند. بنابراین یک سری لذتهای حیاتی را انسان باید داشته باشد و یک سری لذتها که در یک سطح بالاتر قرار دارند اخلاقیات است.
دکتر جهانفر
بحث که چی یک بحث عمیق و پایه ای است و انسان باید جدا روی آن تعمق کند، که چی در این سی دی دو تا سخنران دارد، یکی از آقای مهندس و یکی آقای امین، "که چی" آقای مهندس بیشتر حالت این بود که ما باید نتیجه کارمان را بسنجیم. اما "که چی" آقای امین این بود که ضعف و یاس انسان سوال "که چی" را پیش می آورد، و هر دو وجه این سوال "که چی" جای بحث دارد، روان ما دو قسمت خودآگاه و ناخوداگاه دارد، خیلی از کارهایی که ما انجام میدهیم ناخودآگاه است و در ذات ما نوشته شده است. یک انسان طبیعی از خوردن، تماشای خورشید، طبیعت و ... لذت میبرد و در ذات انسان است، اما چه میشود که در طول رشد ما یک "که چی" به دنبال آن می آید، این برمیگردد به اختلالاتی که در طول رشد به وجود می آید و باعث نا امیدی میشود.
برای اینکه نتیجه هر کاری میخواهیم انجام دهیم را بفهمیم، دو نفر ما را قضاوت میکنند همان که به شمس قمر و شمس وزیر تعبیر شده است و این نشان میدهد که در اسطوره های ما قسمت روان را به خوبی کشف کرده بودند، آنچه که در روانشناسی جدید به ایگو، سوپر ایگو و اید نام برده شده است. سوپر ایگو همان چیزی است که اخلاقیات ما را تشکیل میدهد و کارهای ما را قضاوت میکند. هر وقت این سیستم قضاوت درون ذهنی ما، ما را قضاوت میکند و میگوید این کار بد است، در ما احساس گناه و متعاقبا احساس اضطراب میکند و یک روان سالم هارمونی بین این سه قسمت روان است.
شخص همیشه باید از خود بپرسد که برای چه به کنگره 60 می آید ما دست همدیگر را میگیریم و میگوییم که ما آمده ایم بدانیم آنچه نمی دانیم. اما هر چیز از حد متعادل بگذرد مرضی است و وسواس گونه میشود و گاهی انسان زیادی این سوال که چی را مطرح میکند. به هر حال این سوال که چی سوال خیلی عمیقی است که البته خیلی به زبان ساده مطرح شده است.
مهندس
ما در صحبتها میگوییم که درمان اعتیاد فوق ترک و تعادل فوق درمان است، این کار هم سخت و هم سهل است، همانطور که میدانید دنیا میگوید اعتیاد درمان ندارد، ما برای اینکه بتوانیم یک شخص را از این مرحله به سمت عادل عبور دهیم، باید ببینیم او چطور فکر میکند و چه را مبیند، چگونه است که همه روشهای ترک با مشکل مواجه شده و یک گروه عظیمی میگویند که اعتیاد یک بیماری مرموز، لاعلاج و پیش رونده است، ما در تمام قسمتها باید پاسخهای سوالات یک مصرف کننده را بدهیم، اگر توانستیم این پاسخها را بدهیم و به نتیجه برسیم موفق خواهیم شد.
برای یک مصرف کننده مواد جنبه حیاتی دارد، ولی در ذهنش میگوید که اگر مواد نباشد زندگی مقدور نیست، خماری از دیدگاه یک انسانی که مواد مصرف نمی کند یعنی مصرف نکردن مواد، اما از دید یک مصرف کننده یعنی همه چیز، یعنی اختلالات خواب، افسردگی، اختلالات مسایل جنسی، اختلالات خلقی، بی مزگی نان، حتی روغن چربی خودش را برای او از دست می دهد، آب خیسی خود را از دست میدهد، وقتی خمار باشد، هیچ چیز برایش معنا ندارد، چون در خماری همه چیز منفی یا سیاه است، باید برای خارج کردن او پاسخ هایش را بدهی، میگوید برای چی مواد مصرف نکنم، اگر بگویی برای اینکه همسرت طلاق میگیرد، برایش مهم نیست و میگوید بگذار بگیرد، اگر بگویی بچه هایت بی پدر میشوند، میگوید من اصلا بچه نمی خواهم و هر چه بگویی همینطور است. یک سری از این پاسخها را باید آگاهانه بدهیم و یک سری پاسخها باید ناخود آگاه داده شود، یعنی در شرایط عمل انجام شده قرارش دهیم. ما از نوشیدنیها فقط آب پرتقال را تست کرده بودیم و خیال میکردیم که بهترین نوشیدنی و تنها نوشیدنی است، حال از نوشیدنیهای دیگر باید به او بدهیم. اینکه لذت از نور خورشید برای هر انسانی نهادینه شده است درست است اما به شرطی که خمار نباشد، خمار باشد همه تعریف ها را از دست میدهد. ما باید سوالها را یکی یکی بیابیم و او را ذره ذره هدایت کنیم. بنابراین خیلی از چیزها را باید روی آن بحث کنیم.
من هنگامی که این دستور جلسه را قرار دادم کتابهای روانشناسی نخوانده بودم، اما در عمل دیدیم که سوال که چی خیلی سوال مهمی است. انسان حب ذات و بقا دارد و نفع طلب است، حتی یک عابد هم که به مردم خدمت میکند دنبال بهشت یا آن آرامش است، انسان هر کاری میکند باید منافعش به او برسد، اگر منافع نداشته باشد آن را انجام نمی دهد، این منافع یا مادی و یا معنوی است، بنابراین وقتی مواد را از مصرف کننده میگیریم باید یک چیزی به او بدهیم. بنا براین ما دستور جلسه هایی مانند که چی، قضاوت، فضولی و ... را قرار میدهیم تا ذره ذره راه را به او نشان بدهیم. یک نفر در عربستان گل فروشی باز کرد و پس از مدتی از آنجا که فروشی نداشت خواست کارش را تعطیل کند، اما به پیشنهاد دوستش مدتی گلها را به داخل خانه های افراد می انداخت تا اینکه مردم متوجه شدند گلها چه خاصیت و رنگ و بویی دارند، بعد از مدتی در خانه ها اطلاعیه انداخت که هر کس گل میخواهد بیاید فلان جا گلها را مجانی بگیرد، بعد از یک مدتی گفت این گلها هزینه دارد و مردم هم گل خریدن را یاد گرفتند. در کنگره هم ابتدا فرد رایگان وارد درمان می شود، اما بعد از مدتی در چرخه خدمت و ادامه راه قرار میگیرد، ما با این بحث ها داریم گل را به آنها میدهیم تا از این جهان بهشت برین یک ذره ای را به آنان نشان دهیم و از نوشیدنیهای دیگر به آنان بدهیم تا امتحان کنند و سپس خودشان به دنبال آن بروند.
پیامهای گروه OT
ساعت تشکیل لژیون پزشکان به صبح 8 تغییر پیدا کرده است.
لطفا میزان شربت ot را منطبق بر همان مقداری که در نامه درج شده تحویل دهید و هزینه آن را به طور دقیق و کامل دریافت نمائید.
لطفا داروی OT را دقیقا در همان روز و ساعت مقرر و هماهنگ شده با کنگره، به مسافران تحویل دهید.
در جلسه لژیون پزشکان، آقای ترابخانی دیدبان راهنمایان کنگره 60، آقای خدامی دیدبان تحقیقات، به همراه دیگر راهنمایان کنگره 60 که در حال همکاری با کلینیک های توزیع شربت هستند نیز حضور داشتند.
دکتر رضا کارگشا
|
کلینیک اهورا
|
09125183651
|
اسلامشهر
|
دکتر بهنام شاه محمدی
|
کلینیک مهرنام
|
09121035339
|
خانی آباد نو
|
دکتر صمد روحی
|
کلینیک راه تندرستی
|
09123054575
|
فرجام
|
دکتر محمد رضا حسین
|
کلینیک کسری
|
09121351164
|
فلکه صادقیه
|
روانشناس غلامحسن عباسی
|
مهر آیین
|
09124970387
|
شهر ری
|
دکتر نادر اشرف نیا
|
سفیر سلامت
|
09123061526
|
پیروزی
|
دکتر جهان فر وحیدی
|
ماکان شهریار
|
65222751
|
شهریار
|
دکتر اعظم انصاری
|
انصار
|
09124540662
|
رباط کریم
|
دکتر همایون قاسمی
|
آفتاب عبدل آباد
|
09369494104
|
خانی آباد نو
|
روانشناس محسن لطفی
|
کیمیای شرق
|
09122345210
|
جناح
|
روانشناس اردشیر محمدیان
|
ساحل تندرستی
|
09101768510
|
17شهریور
|
دکتر محمد علی شهرکی
|
جمعیت آفتاب
|
09126395276
|
سهره وردی
|
روان شناس الهام بیات
|
انصار
|
09367969888
|
رباط کریم
|
روانشناس مرتضی حسن زاده
|
شفای سبز
|
09123579588
|
رسالت
|
دکتر فرشته تکیه فردی
|
فرشته
|
09122799762
|
19
|
دکتر نرگس هاشمی
|
ایرانمهر
|
09361028392
|
پونک
|
دکتر غزاله ابراهیمی
|
تبسم دوباره
|
09125046073
|
اسلامشهر
|
دکتر پریسا جعفریان
|
شادزی
|
09391999483
|
ستارخان
|
خانم مریم اسدی
|
آتیه سبز
|
09395649185
|
جمهوری
|
روانشناس بهاره رضایی
|
دانشمند
|
09197019598
|
سراج
|
دکتر آرش حسینی
|
ساقی
|
09121944214
|
ستاری
|
دکتر علیرضا غفاری
|
گلستان
|
09126027152
|
بهارستان
|
دکتر شیوا اکبریان
|
یزدان پاک
|
09382591555
|
پونک
|
روانشناس شرمین شریف زاده
|
نیک روز
|
09122647794
|
پیروزی
|
دکتر مسعود حاج رسولی
|
کنگره 60
|
09123057408
|
|
دکتر وحید حاجی پور
|
حاجی پور
|
09126976683
|
یافت آباد
|
دکتر شیرین امیر حسینی
|
طلوع سبز
|
09122273979
|
آزادی رودکی
|
دکتر طوطی عادل زاده بنام
|
کلینیک دندانپزشکی
|
09122935463
|
پل رومی |
دکتر یوسف حداد
|
کیان مهر
|
09121159337
|
تجریش
|
دکتر حمید آتش بهار
|
سعادت آباد
|
09123947833
|
2
|
دکتر اکبر محبی
|
همدلان
|
09125777568
|
2
|
دکتر محمد رضا کریمی
|
روشنگر
|
09125362341
|
8
|
روانشناس زهره گرمابدری
|
بعثت
|
09355554031
|
20
|
دکتر آتوسا لکیان
|
باقریان
|
09127152991
|
18
|
تهیه و تنظیم: امین حمله داری
منبع: گروه شربت اپیوم تینکچر کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
8711