English Version
English

برخورداری از نعمت زمان

برخورداری از نعمت زمان
مفهوم زمان یکی از اسرارآمیزترین مفاهیم در تاریخ فیزیک بوده است و هیچ‌کس بهتر از فرانس کرایوس حساب زمان در دستانش نیست. در آزمایشگاه او دقیق‌ترین زمان‌سنجی تاریخ انجام‌شده است. به این معنا که کوچک‌ترین بازه‌های زمانی را که تاکنون مشاهده‌شده، اندازه‌گیری کرده‌اند. این پدیده‌ها که او به دنبال کاوش آنهاست، تنها حدود ۱۰۰ آتوثانیه طول می‌کشند. (یک آتوثانیه برابر با ۱۸-^۱۰ ثانیه است). برای داشتن تصور بهتری از این بازه زمانی در نظر آورید که نسبت ۱۰۰ آتوثانیه به یک ثانیه، مانند نسبت یک ثانیه به ۳۰۰ میلیون سال است! حتی تصورش هم غیرممکن است اما چنین بازه زمانی‌ای در طبیعت وجود دارد و حتی اندازه‌گیری هم شده است.
 
با این حال حتی کارهای کرایوس هم از کوچک‌ترین مقیاس زمانی بسیار فاصله دارد. یک محدوده زمانی به نام «ابعاد پلانک» وجود دارد که حتی آتوثانیه نیز در برابر آن مانند میلیون‌ها سال است. زمان پلانک یعنی کوچک‌ترین واحد زمانی که معنای فیزیکی دارد؛ ۱۰ به توان ۴۳- ثانیه است. این مقدار کوچک‌تر از یک ‌تریلیونیم تریلیونیم آتوثانیه است. با این اوصاف باید این پرسش را مطرح کنیم که زمان، این مفهوم گریزپا که سنت اگوستین را گیج کرده بود؛ نیوتن را گمراه ساخت، الهام‌بخش انیشتین بود و ذهن‌های دیگری را به خود مشغول داشت چیست؟! آیا در تمام هستی زمان همین معنی و مفهومی را دارد که ما امروزه از آن سراغ داریم؟ آیا همیشه و در همه جا با این دقت قابل‌اندازه‌گیری است؟
 
برای پاسخ به این پرسش‌ها باید کمی به عقب برگردیم به هزاران، میلیون‌ها و شاید میلیاردها سال قبل، به‌جایی که خداوند تصمیم به خلق جهان خاکی گرفت. برای این منظور باانرژی بسیار زیادی امواج را متراکم کرد تا اولین ذره را خلق کند. اولین ذره پس از خلق، بلافاصله شروع به حرکت و جنبش کرد و با حرکت خود، فضا و مکان را به وجود آورد و از حرکت مکان در فضا زمان خودبه‌خود خلق شد. این ذره کوچک تحت تاثیر انرژی‌های بیرونی شروع به زایش کرد و چنان گسترش یافت و تنوع پیدا کرد و انواع و اقسام موجودات را به وجود آورد که تصور آن در ذهن نمی‌گنجد. بدین ترتیب همه چیز مهیا شد برای مرحله جدیدی از زندگی انسان، مرحله‌ای که به واسطه برخورداری از قدرت انتخاب و اختیار در عین حال که بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود اما جذابیت‌ها و زیبایی‌های این سیاره سبز آن را قابل تحمل تر می‌نمود.
 
 
از اصلی‌ترین و بارزترین ویژگی‌های حیات مادی برخورداری از نعمت زمان است. عمر موهبتی است که از طرف خداوند به انسان ارزانی شد تا در این فاصله زمانی بتواند قابلیت‌ها و استعدادهای ذاتی خود را شکوفا سازد و با قرار گرفتن در برابر امتحان‌های الهی، گوهر انسانی خویش را محک بزند. با نگاهی به کتب آسمانی می‌توان به ارزش زمان پی برد؛ جایی که خداوند بارها به آن سوگند خورده است؛ اما دلیل این همه اهمیت و تاکید بر زمان چیست؟ خداوند در سوره «عصر» پس از سوگند بر وقت و زمان، از زیانکار بودن انسان که در طبیعت زندگی تدریجی نهفته است؛ سخن به میان آورده زیرا با مدیریت نکردن بزرگ‌ترین سرمایه خود یعنی عمر و زندگی در دنیا، آن را به بیهودگی هدر داده است و وقتی متوجه می‌شود که آن را از دست بدهد. تنها یک گروه از این اصل کلی مستثنا می‌شوند: کسانی که چهار برنامه ایمان، عمل صالح، سفارش یکدیگر به حق و سفارش یکدیگر به صبر را در زندگی خود اجرایی می‌کنند.
 
استاد بزرگ کنگره ۶۰ هم در این خصوص می‌فرمایند: «وقت را در این بعد هستی خود به قطره ارج بگذارید». ارج نهادن به زمان به‌اندازه یک قطره یعنی استفاده بهینه از آن و این مورد حاصل نمی‌شود مگر با برنامه‌ریزی درست و عملی کردن درست فرمان‌ها. اگر آگاهانه زندگی کنیم و‌ برای لحظه لحظه آن برنامه‌ریزی درست داشته باشیم؛ یعنی انسان هدفمندی هستیم، هدف از خلقت خود را به‌خوبی دریافته‌ایم و می‌دانیم که از کجا آمده‌ایم و آمدنمان بهر چه بوده؟ پس هرگز زمان گران‌بهای خود را با پرداختن به مسائل واهی و کوچک‌ترین ضد ارزش‌ها هدر نمی‌دهیم و با برنامه‌ریزی درست می‌توانیم به بهترین نحو زمان در اختیارمان را مدیریت کنیم و این حاصل نمی‌شود جز با نزدیک شدن به فرمان عقل؛ یعنی با آموزش و‌ کسب آگاهی، خواسته‌های معقول نفس را از خواسته‌های نامعقول و‌ نادرست تشخیص دهیم و برای عملی کردنشان، از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نکنیم.
 
جهد کن جهد که وقت من و تو درگذر است    سعی کن سعی که این عمر بسی مختصر است
 
شاید با اندک تفکری موضوع تاکید در انجام به موقع برخی مسائل عادی و‌ روزمره زندگی‌مان مشخص‌تر شود؛ مثلا خواندن نماز اول وقت، وعده‌های غذایی منظم، خوابیدن و بیدار شدن در زمان مشخص و به موقع و در یک کلام وقت شناسی. مگر نه اینکه تولد آغاز زندگی ما نبوده و مرگ هم پایان آن نیست؟ مگر ایمان نداریم که انسان بوده، هست و خواهد بود؟ پس عقل سالم حکم می‌کند همچنان که با تمهیداتی پا به ایستگاه زندگی در این جهان گذاشته‌ایم برای رفتن به ایستگاه‌های بعدی زندگی هم خود را آماده‌سازیم. همچنان که هنگام انتقال از این جهان، جسم که لازمه زندگی در این سیاره خاکی بوده در اینجا باقی می‌ماند و قابل‌انتقال به جهان دیگر نیست؛ زمان هم مختص این حیات است و لازمه زندگی در جهان دیگر برخورداری از حس و تفکر است. چراکه با مرگ هیچ‌چیزی از بین نمی‌رود و حس‌ها همه هستند ولی سیستم آن‌ها تغییر می‌کنند یعنی خواسته‌های نفس همان خواسته‌هاست و عادات همان عادت‌هاست؛ آنچه دوست داریم یا آنچه بدمان می‌آید همان است و تمام آن‌ها را با خودمان می‌بریم. پس «حسی که درگذشته وجود داشته در جسمیت هرکدام از ما باقی است و از آن طریق به آنچه انجام می‌دادیم رغبت می‌یابیم».
 
 
مثلاً یکی از دلایل تأکید بسیار بر به‌جا آوردن نماز اول وقت همین است. اگر در فرصت حیات زمینی و در طول عمر خودمان، این فریضه الهی-عبادی را در اول وقت و با دقت بیشتر (۵ مرتبه در طول شبانه‌روز) به‌جا بیاوریم؛ این ۵ زمان مشخص از شبانه‌روز در وجود ما نهادینه می‌شود و‌‌ پس از انتقال از این جهان و در زندگی بعدی خود، با حسمان متوجه می‌شویم که وقت نماز و عبادت است چراکه زمان به مفهوم امروزی و درنتیجه وسایل اندازه‌گیری زمان در حلقه‌های دیگر آفرینش وجود ندارند و درواقع هر یک از ما خودمان، زمان خودمان می‌شویم. شاید در ابتدا شنیدن این موضوع کمی عجیب و غیرواقعی به نظر برسد ولی باید گفت ما در زندگی فعلی خود هرلحظه در حال تجربه این‌چنینی هستیم؛ زمانی که سوار بر قایق خیال در سال‌های جوانی و میان‌سالی سفری به دوران کودکی و خانه پدربزرگ و مادربزرگ می‌کنیم، جایی که ازنظر زمانی و مکانی در واقعیت شاید سال‌ها و هزاران کیلومتر فاصله داشته باشیم اما در دنیای ذهن این فاصله فقط چند ثانیه است و یا به لطف پیشرفت تکنولوژی و باوجود نت، درحالی‌که در کوچه‌پس‌کوچه‌های تهران پشت میز کار خود نشسته‌ایم؛ با تور مجازی در حال گشت‌وگذار در موزه‌های فرانسه و انگلستان هستیم، سفری که در حالتی شاید چند روز و در وضعیتی فقط چند دقیقه طول بکشد.
 
آیه شریفه «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، کوه‌ها را در حالت ثابت می‌بینی؛ درحالی‌که مانند ابرها با سرعت حرکت می‌کنند (سوره نمل، آیه ۸۸)» بیانگر مسئله نسبیت زمان است و اذعان می‌کند وجود یا عدم وجود زمان و سرعت آن بستگی به وضعیت ما دارد که نسبت به بقیه هستی و خلقت در کجا و چه حلقه‌ای قرارگرفته باشیم. با توجه به اینکه سرعت در هر حلقه آفرینش بیشتر باشد زمان در آن حلقه سریعتر سپری می‌شود و بالعکس اما قطعاً نحوه زندگی ما در جهان خاکی و مدیریت درست این موهبت عظیم جهت حرکت در مسیر ‌پیشرفت و تکامل باعث تردد کمتر ما به زمین شده و به عبارتی با استفاده بهینه از زمان و در اختیار گرفتن آن باعث می‌شود نفس و عقل بیشتر از قبل به یکدیگر نزدیک و منطبق شوند تا پس از انتقال، ایجاد تصاویر مجازی بهتری را بنمایند.
 
اما قطعا هر چیزی آفتی دارد؛ پس مراقب آفت‌های زمان و استفاده بهینه از آن باشیم. با برنامه‌ریزی صحیح و تبعیت از آن، اولویت‌بندی امور زندگی و کارها و تداوم و پشتکار در انجام برنامه تعیین‌شده مانع غفلت، سستی و تنبلی در اجرای برنامه، فرصت‌سوزی و کار امروز را به فردا انداختن شویم. توصیه مولای متقیان امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه‌ای به یکی از یارانشان حجت را بر تمام افراد آگاه تمام کرده است: «باقی‌مانده عمرت را تدارک کن و نگو فردا و پس‌فردا؛ همانا پیش از تو کسانی هلاک شدند که روی آرزوها و تأخیر انداختن کارها ایستادند تا ناگهان امر خدا فرارسید در حالی‌که آنان غافل بودند».
 
 

نویسنده: همسفر خندان، لژیون چهارم
رابط خبری: همسفر طاهره، لژیون چهارم
ویراستاری و ارسال: همسفر معصومه، لژیون ششم
همسفران نمایندگی لویی پاستور

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .