سلام دوستان علی هستم یک مسافر، با بیش از 15 سال تخریب وارد کنگره شدم با مصرف انواع آنتی ایکسها، آخرین آنتی ایکس مصرفی یک گرم تریاک بوده، مدت 11 ماه و 3 روز به روش DST و با داروی OT سفر کردم، به کمک راهنمایی مسافر کریم از لژیون سوم شفا، ورزش در کنگره بدمینتون و والیبال، رهایی از اعتیاد 1 سال و 6 روز. در ضمن مسافر ویلیام هم هستم که با بیش از 19 سال تخریب وارد کنگره شدم و با 4 ماه سقوط آزاد وارد لژیون ویلیام شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی ناس و سیگار بود، مدت 10 ماه به روش DST سفر کردم، داروی درمان آدامس نیکوتین، به کمک راهنمایی مسافر فرهاد از لژیون سوم ویلیام، رهایی از نیکوتین 3 ماه و 6 روز.
در دوران قبل از اعتیاد اطلاعات چندان زیادی در مورد قضاوت نداشتم ولی در مورد جهالت همیشه فکر میکردم کسی که زیاد داد و بیداد میکند و مردم را از خود میترساند جهالت زیادی دارد. از زمانی که وارد کنگره شدم به این موضوع پی بردم که در دوران اعتیاد که ذره ذره وارد آن شدم مثلث جهالتم کامل بود و به حساب خودم قاضی خوبی بودم. گاهی اوقات پیش آمده بود که پای بساط یا از سر نشئگی در منزل همه فامیل و حتی خانواده خودم را قضاوت میکردم.
البته در آن دوران متوجه نبودم و اینها را آموزشهای کنگره به من یادآوری کرد. همسرم همیشه به کنایه به من نام "علامه دهر" را نسبت میداد، چون با منیت بالا همه را مورد تهاجم و قضاوت قرار میدادم. با ورود به دنیای زیبای کنگره 60 و با دنبال کردن آموزشها متوجه این موضوع شدم که تخریبهای زیادی که به واسطه مصرف مواد در جسم خود ایجاد کردهام، کم کم روانم را به هم ریخته و آسیبهای شدیدی را در خود احساس کردم.
آسیبهایی که مرا نگران میکرد ولی از سویی خود را در آغوش گرم آموزشهای کنگره میدیدم و از این بابت کمی باعث دلگرمیام بود. در کنگره 60 جناب مهندس در مورد قاضی به من آموزش داد که یک قاضی در مورد علم قضاوت درس خوانده و مدارج بالا را کسب کرده اما برای استفاده از علم خود باید اذن مقام بالاتر صادر شود.
اما با این وجود از طرفین دعوی هیچ گونه اطلاعاتی ندارد و به کمک حس و علم خود در چند نوبت که طرفین را احضار میکند در مورد آنها رأی صادر میکند و در مواردی دیده شده که حتی پس از چند سال متوجه شدهاند که رأی اشتباه صادر شده یا ممکن است سر کسی به اشتباه بالای دار رفته باشد و حق کسی ناخواسته و یا حتی در مواردی خواسته، ضایع شده باشد. این به من تلنگر میزد که چقدر راحت بدون هیچ علمی و با حس منفی که در خود پرورانده بودم دیگران را قضاوت میکردم. متوجه شدم که قضاوت بیجای من در مورد دیگران فقط به واسطه جهل من بوده که منشأ آن مصرف مواد مخدر بوده است.
همیشه از ترس اینکه دیگران در مورد من فکری نکنند که من ناراحت شوم، ابتدا پیش دستی میکردم و آنها را قضاوت میکردم. امروز که مدت یک سال از رهایی از بند اعتیاد من گذشته، این موضوع را متوجه هستم که هر لحظه ممکن است از آموزشها دور شوم و مجدد به دنیای جهالت برگردم. میدانم که باید برای دانا بودن باید آموزش پذیر باشم.
برای رسیدن به آرامش باید آموزشها را کاربردی کنم. برای کاربردی کردن آموزشها باید تمرین کنم و در این راستا نباید ناامید شوم چون نیروی منفی همیشه وجود دارد و ممکن است بخواهد من از دانایی دور شوم. در پایان نتیجه میگیرم که امروز با وجود این موهبت بزرگ یعنی کنگره 60 دوربین خودم را رو به خودم برگردانم و در مورد افکار و کارهای خودم قاضی باشم تا بتوانم بر نفس خودم غلبه کنم و در مسیر مستقیم ارزشها باقی بمانم.
نویسنده: مسافر علی از لژیون سوم شفا
- تعداد بازدید از این مطلب :
1693