قبل از ورود به کنگره همیشه منتظر فرداهای خیالی بودم که از راه برسد و من و مسافرم را از این همه مشکلات رها کند در صورتی که بعدها با آموزشهای کنگره فهمیدم که اگر خواهان آرامش هستم نباید فراموش کنم که مقصد در انتهای مسیر است پس باید حرکت کنم و از قدمهای خود لذت ببرم تا به مقصد خود برسم. از زدن این همه گل به خودیهای خود خسته شده بودم هر وقت میخواستم جایی بروم اول باید سیگار و فندک را داخل کیف میگذاشتم، هر وقت مسافرت میرفتیم خوشحال نبودم و دنبال مکانی میگشتم که خلوت باشد تا بتوانم سیگار بکشم. خدا را حمد و سپاس که با کنگره آشنا شدم با توجه به اینکه در نیمه دوم زندگی به سر میبرم و فکر میکردم آموزش گرفتن برای من تمام شده ولی در کنگره متوجه شدم آموزش سن و سال نمیشناسد. چون فرزندان من بزرگ و مستقل شدند و من وقت بیشتری در اختیار دارم شاید الان بهتر باشد به راحتی از آموزشهای کنگره استفاده کنم. این بود که بعد از سه سال آموزش در کنگره از قالب خود خارج شدم و تصمیم به سفر سیگار گرفتم و خدا را شکر با راهنمایی سرکار خانم جلالی عزیز سفر خوبی داشتم و در مسیر سفر قضاوتها و نگاههای دیگران برای من مهم نبود چون آنها از درون من بیخبر بودند من با آموزشهای کنگره پای تمام خوبیهایی که یاد گرفته بودم ماندم و آنها را در زندگی و کارهای روزمره کاربردی کردم چون نفسی که عاشق شد دیگر اماره نخواهد شد. به قول استاد امین فرمودند: کسی که فکرش، نظرش و عقیدهاش با من فرق میکند دشمن من نیست فقط شخص دیگری است با عقاید و افکار متفاوت، شاید من درست فکر میکنم شاید هم او.
بعد از رها شدن از بزرگترین ضد ارزشی زندگیام به راحتی به تعطیلات میروم دیگر نگران چیزی نیستم؛ به معنی واقعی آزادی و رهایی را تجربه میکنم بدون وابستگی داشتن به چیزی وقتی به تعطیلات میروم و صدای موزیک از ضبط ماشین پخش میشود لبخند میزنم لبخندی که سالها فراموش شده بود و آرام، آرام پای را با موزیک حرکت میدهم و حس خوبی را تجربه میکنم و در طول حرکت با نگاه کردن از طبیعت و جاده لذت میبرم و هزار بار میگویم خدایا هر نفسم شکرت در صورتی که این جاده و زمین و آسمان قبلاً هم بودند و من نمیدیدم.
علم کنگره انرژی است که با یاد گرفتن این علم و انرژی تغییر به وجود میآید و خداوند را حمد و سپاس که توانستم با علم کنگره تغییر کنم. کنگره مکان نیست که جابهجا شود کنگره علمی است که باید با من همه جا حمل شود. از آموزشهای کنگره یاد گرفتم که بدون دوست داشتن کسی زنده ماندن ممکن نیست؛ تجربه سند بدونِ نقص است و من خدایی دارم بین تمام نداشته های خود که جای همه آنها را برای من پر میکند. به امید توفیق روزافزون برای همه مسافران و همسفران کنگره ۶۰
نویسنده: همسفر عذرا، مسافر نیکوتین از نمایندگی دانیال اهواز
ویراستاری: همسفر سارا، مسافر نیکوتین از نمایندگی اراک
ارسال: همسفر سپیده، مسافر نیکوتین از نمایندگی شادآباد
لژیون درمان نیکوتین گروه خانواده کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
1206