جلسه سوم از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی گنجعلی خان، با استادی دیدهبان محترم مسافر رضا ترابخانی، نگهبانی ایجنت مسافر علیرضا و دبیری مسافر منصور با دستور جلسه «جشن هفته دیده بان» پنجشنبه 25 دیماه 1399 ساعت 16 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم که امروز در شعبهی گنجعلیخان حضور دارم و باعث افتخارم است که اولین بار به کرمان سفر میکنم و برای کار کنگره پا به این شهر میگذارم و دیدار با غریبههای آشنایی که هیچ دیدار و ملاقات قبلی باهم نداشتهایم ولی باهم خیلی آشنائیم چون هدف و نگاهمان یکی است چون مسیر همهی ما حرکت از طرف ظلمت به طرف نور است.
هرساله در طول سال تحصیلی کنگره،با تغییرات کمی دستور جلسات تکرار میشوند و افراد میآیند و فارغالتحصیل میشوند و گل رهایی را میگیرند و افراد دیگری میآیند و جایگزین میشوند. این جایگزینی در واقع همان اطلاعات و آموزشهایی است که هر دوره به دورهی بعد منتقل میشود و تمام کسانی که خدمت میکنند امانت دار هستند؛(امانتدار اطلاعات و آموزشها) و ما باید این امانت را بدون کم و کاستی در اختیار دیگران بگذاریم.
ما هرسال چهارجشن در کنگره داریم،جشن راهنما،جشن همسفر،جشن ایجنت و مرزبان،و جشن دیدهبان. خیلی کوتاه در مورد این چهارجشن صحبت میکنم چون غیرمستقیم به نگرش،دیدگاه و درمان اعتیاد ما کمک میکند. درمان اعتیاد فقط کم کردن مواد نیست،وقتی راهنما در لژیون در مورد سفر(از تاریکی به روشنایی) صحبت میکند،از ارزشها و آموزشها حرف میزند، من باید بدانم که درمان به حرف و صحبت نیست،بلکه هر پلهای که من عوض میکنم نیاز به دانش و آگاهی دارم و باید این ارزشها و آموزشها را عملیاتی کنم
فرد مصرفکننده آدم متوقعی است یعنی فکر میکند تمام افراد باید بیایند و به او خدمت کنند و به خوب و بد آن کاری ندارد و هر کاری که صلاح بداند انجام میدهد و هرجور دوست دارد میتواند با خانوادهاش صحبت کند. در اینجا نقش همسفر مطرح میشود تا به منه مصرفکننده بگوید با مصرف مواد چه کاری با خانوادهات کردهای؟ چه کاری با خودت کردهای؟ جشن همسفر به من یادآوری میکند تا بدانم که چه دید و نگرشی باید نسبت به خانوادهام داشته باشم. اگر من توانستم جهانبینیام را تغییر دهم و آنرا عملیاتی کنم آن وقت گل رهایی من ارزش پیدا میکند.
مرزبانان و ایجنت کسانی هستند که امنیت را برای من به وجود آوردند،برای من که زمانی مصرف کننده بودم این چنین شرایط آرامی را فراهم کردند تا بتوانم بیایم و آموزش بگیرم،پس من هم باید امانتدار خوبی باشم و این امانت را به خوبی در اختیار آیندگان قرار دهم. گاهی در زندگی یک هدفهای قشنگتری است غیراز مصرفکردن مواد،یک قشنگیهایی است درون خانوادههایمان،یک قشنگهایی است بخاطر حضور همسفرانمان،یک احتراماتی است در جهانبینیهایمان،یک درکهایی است در آموزشهایمان؛ و هرچه اینها را بهتر یاد بگیریم روابطمان با دیگران بهتر و صمیمیتر میشود.
در کنگره ما یاد می گیریم که در بیرون دیگر با کسی جنگ نداریم، اول باید تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم. امیدوارم خداوند به تک تک ما کمک کند تا بتوانیم مسیرمان را به درستی تشخیص بدهیم و در صراط مستقیم قدم برداریم.
این هفته، هفته دیدهبان است. دیدهبانها کسانی هستند که قانونگذاران کنگره میباشند. کسانی که روزی مصرفکننده بودند و مسیر درمان را طی کردند، آموزگار یا استاد دانشگاه نبودند بلکه از همان مسیری که شما وارد کنگره شدید، آنها نیز وارد شدند و همه آنها درد کشیده و سینهسوختههای این راه هستند و به قول معروف از همین آب و خاک میباشند. کسانی هستند که خدمت کردند و قدر این صندلی که روی آن نشستهاند را دانستند، حرمت و احترامات را حفظ کردند تا به جایگاه دیدهبانی برسند. این مسیری است که همه شما میتوانید آن را طی نمائید. ما در کل کشور نزدیک به ۸۰ شعبه، لژیون و کارگاه آموزشی داریم و قوانینی که در این جلسات به اجرا در میآید توسط دیدهبانها و از طریق شور و مشورت کردن گذاشته میشود. این مطالب گفته میشود تا بدانیم این قوانین و حرمتها چگونه و از کجا نشات گرفته شده است.
حرمت امامزاده به متولی آن است، اگر به اینجا میگوییم مکان مقدس و امن، یعنی انسانهایی که در این مکان حضور دارند باعث امن و مقدس شدن آن شدهاند. تمام ماها بخاطر امن بودن این مکان در کنگره حضور پیدا کردهایم، امنیت چگونه بوجود میآید؟ امنیت از صداقت و روراستی است که ما با همدیگر داریم، بعلت احترامی است که ما به یکدیگر میگذاریم. اگر از کسی خوشمان نیامد رویمان را برنمیگردانیم چون ایراد از جهانبینی من است.
پس باید سعی کنیم امنیت، صداقت و احترام اینجا را حفظ نماییم. ارزشها را حفظ کنیم و امانتدار خوبی باشیم. برای دوستان سفر اولی آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم گل رهایی را بگیرند و جایگاههای خدمتی مختلف را تجربه کنند تا بتوانیم شعبههای دیگری در سطح استان کرمان داشته باشیم. همچنین برای همسفران آرزوی موفقیت میکنم تا همان طور که مثل کوه پشت مسافرشان بودند بتوانند مزهی آرامش و زندگی را بچشند.
خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
نشان 1ماه رهایی
تایپ: مسافر سینا
عکاس:مسافر مجید
تنظیم وارسال گزارش: مسافرمجید
-
منبع:
کرمان
- شنبه 27 دي 1399
- تعداد بازدید از این مطلب :
2478