"با تفکر ساختارها آغاز میشود؛ بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود"
پایه و زیربنای تکتک اجزا هستی و تمامی ساختارها، بر اساس تفکر برنامهریزیشده است و خداوند در پرتو اختیار، به انسان تفکر داده است. تفکر در زندگی ما نقش بسیار سازنده و پررنگی دارد. بر این اساس در تمام امور زندگی میتوانیم برنامهریزی کنیم؛ بدین ترتیب که هر کاری را باید اول در درون خودمان و در ذهن خودمان اجرا کنیم و بعد در عمل بیاوریم. همانطور که هر چیزی میتواند ساختار مثبت و یا منفی داشته باشد؛ تفکر نیز میتواند مثبت باشد و یا منفی بوده و بهصورت افکار، ظاهر شود.
حال ساختار تفکر و افکار و نقش آن را در آسایش و آرامش زندگیمان بررسی میکنیم. بهطورکلی مبحث فکر، عملی است که توسط ذهن انجام میگیرد. در افکار، ذهن ما شلوغ است و سروصدای زیادی دارد ضمن اینکه برنامههایی برای آینده و سرزنش گذشته دارد. اکثر مواقع در استرس و اضطراب است و به دلیل اینکه زمانی نامناسب به لحاظ کمی و کیفی را به تجزیهوتحلیل یک موضوع اختصاص میدهد؛ درگیر مطالب حاشیه و جوانب انحرافی زیادی میشود و بهتبع آن، دچار حسهای ناخالص، از دست دادن انرژی و یا فعلی غیرمنطقی را موجب میشود. اما در تفکر، ذهن برای پردازش و بررسی موضوعی خاص، تحت اختیار ماست که از یک مبدأ و یک نقطه با توجه به شرایط حاکم بر آن، مسیری را برای رسیدن به هدفی خاص دنبال میکند. بدیهی است که رسیدن به یک وضعیت مطلوب درونی، به دنبال تمرینات متعدد، همراه با آگاهی، دانایی و ممارست موردنیاز، ممکن میشود و در ادامه پروگرام و آینده روشنتری برای ما مشخص خواهد شد. حال در ترکیب کردن اجزاء این ساختار که تحت هدفی تشکیل میشوند؛ هرچه ساختار بزرگتر باشد همبستگی و هماهنگی اجزا ساختار برای انسجام آن و خروجی مطلوب، اهمیت بیشتری دارد. ازآنجاییکه انسان از صور آشکار و پنهان تشکیلشده، قطعاً ساختارهای صور آشکار و طبیعت و فضای بیرون، همچنین ساختارهایی در صور پنهان و درون نیز وجود دارد که انرژی حاصل از هر دو قطعاً در وجود ما تأثیرگذار است. البته بستر وجودی ما، در خروجی دریافتها بسیار مؤثر خواهد بود. گاهی من اندیشههایی در وجودم دارم که این باورهای من، همراستا با دادههای ورودیام نیست؛ ازاینرو همانطور که استاد امین هم بیان نمودند؛ هرکدام که غالب تراست بر نتیجه تفکر ما فائق میآید.
ازآنجاکه انسان تمایل دارد که به سمت تکامل حرکت کند و بایستی در مسیر تغییرات، هم درونی هم بیرونی تلاش کند و به کلام قرآن که: هر زمان که قلب و عمل بر هم منطبق شوند؛ به وقوع پیوستن آن خواسته حتمی است؛ از طرف دیگر همانگونه که استاد فرمودند: "عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود است"؛ بدین معنی که من باید به آن درجه از آگاهی، دانایی و معرفت برسم که با مسائل زندگیام با نگاهی موشکافانه و آگاهانه روبرو شوم و به عبارتی بر صورتمسئله آن کاملاً واقف شوم تا با تفکر همراه با علم و آگاهی درونی و معرفت و شناخت در مورد مسئله بتوانم در مسیر عمل سالم به مقصد که همانا، هدف است برسم.
وادیها، قوانین ثابت الهی هستند که قابلاستفاده برای همه انسانها میباشند و وادی اول، پل نیرومندی برای اندیشه ما بوده که در کل زندگی ما کاربرد دارد و باوجود سادگی و روانی، معانی ژرف و عمیقی در خود داشته و عمل به آنها تأثیرات شگرفی در زندگی ما دارند و راه را برای ما نمایان میکنند. اما اگر تفکر نکنیم همهچیز روبهزوال و نابودی میرود؛ به همان دلیل که قرآن میفرماید: "انسان چیزی نیست مگر آنچه که خود تلاش میکند" و درجایی دیگر میفرماید: "از ما مصیبتی به شما نمیرسد هر چه میرسد از جانب خود شماست". بنابراین همانطور که جناب مهندس در این وادی بیان داشتند: "برای پیدا شدن یا خلق شدن اولین قدم یک فکر یا اندیشه است". بیندیشیم به راهی که گم کردیم که اگر ادامه میدادیم در این بیراهه سر از ویرانهها درمیآوردیم. کنگره درونمان را به ما نشان داد. مسیر سعادت و حال خوش را برای ما نمایان کرد. قوانین هستی را به ما یادآور شد که:
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا
اطمینان داشته باشیم که در هر مسیر نیروهای همجنس آن، ما را همراهی خواهند کرد. در مسیر تفکر نیز، نیروهای القاء، احیاء و تحرک که سه پایه اصلی این جهان هستند؛ ما را یاری خواهد کرد. در ابتدا همهچیز مثل صفحه سفید نقاشی است و بهتدریج این ما هستیم که با اعمالمان، تصاویر را در نفسمان ذرهذره ثبت میکنیم و به ماهیت وجودیمان معنا و رنگ میبخشیم و خوبی یا بدی و زشتی یا زیبایی را پدید میآوریم. بنابراین زمانی میتوانیم عمل درست داشته باشیم که این عمل از تفکری سالم نشأتگرفته باشد و این ممکن نیست مگر اینکه مسئله را همهجانبه دیده باشیم و اینجاست که درایت بینظیر بنیان کنگره ۶۰ را در مییابیم. در لزوم داشتن آموزشها برای درمان و ترتیبی که در اولویتبندی دستور جلسات قائل شدهاند و در قسمتهای جسم و روان و جهانبینی تغییرات بنیادی در جسم و دیدگاه و نحوه مواجهه ما با مسائل بنا نمودند. تدابیر ارزنده ایشان در داشتن مکانهای خاص برای برگزاری جلسات، خرید وسایل موردنیاز و منحصر به هر شعبه و داشتن امکانات کافی، جلسات برنامهریزیشده، منسجم و هماهنگ در تمام کشور، تدوین و تدارکات لازم ورزشی و برگزاری مسابقات، موسیقی و کلاسهای مربوطه و در رأس همه، شناسایی سیستم ایکس و استفاده از شربت اوتی برای ریکاوری بدن قرار داشت. بعد درصدد برآمدند که این دانش ناب را، در اختیار جهانیان قرار دهند و این اندیشه را حدود ۲۰ سال در ذهن خود داشتند و با تفکری درست، سالم و همهجانبه، تمامکارهای لازم را برای تحقق این خواسته عظیمشان فراهم آوردند.
تدابیر ارزنده ایشان به جهت علمی، با تعلیم دانش بهروز کنگره و در جهت مالی با تشکیل لژیون سردار و خصوصیاتی چون حق عضویت ۶ میلیون تومان، دریافت نشان دنور و بخشنده با پرداخت ۵۰ میلیون تومان و دریافت تندیس پهلوانی با پرداخت ۵۰۰ میلیون تومان، علاوه بر اینکه زمین آکادمی بینالمللی کنگره ۶۰ خریداری شد بلکه شرایط کلنگ زنی و ساخت دانشگاه نیز بهزودی آغاز خواهد شد. وجود عشق و بزرگواری جناب مهندس و انتقال آن به اعضاء، تغییرات شگرفی در آنها به وجود آورد و به بیان حضرت علی علیهالسلام که "هر کس کلمهای به من بیاموزد مرا بنده خویش کرده است"؛ فرمانبردار و مطیع بنیان کنگره شده ه و تمامی اعضا بهپاس بیدار شدن حسها و زنده شدن دوباره خود، باکمال میل و با تمام وجود ظاهر میشوند و تمایل دارند که این حال خوش و آرامشی را که به آن دست یافتهاند را با دیگر همنوعان خود تقسیم نمایند. این است نتیجه تفکر سالم و همهجانبه روی این موضوع که با لحاظ کردن زمان برای حل مشکلات و درمان، بهرهگیری از علم اساتید بزرگ و استفاده ازنظر مشورتی ایشان، همچنین حرکتی منسجم در مسیر تفکرات و نیندیشیدن بهسختی مسیر و مأیوس نشدن از ناکامیها و داشتن تفکری خلاق در برابر آنها و خواسته عمیق، بندهای مخوف و نامرئی اعتیاد و تاریکیها را از درون ما زدودند و مرغزارهایی که هدف خلقت انسان بود را به ما یادآور شدند و با تدابیر ارزشمند، شرایط برخورداری تمام انسانها از آن را، به خواست خداوند مهیا نمودند. البته که خالق سازمان خلقت ناظر بر همه این مراحل بوده و رسیدن به خواسته و هدف و شادی حاصل از آن را پاداشی بر موفقیت در گذراندن این گذرگاهها و مراحل برای ایشان قرارداد.
به امید اشاعه روزافزون تفکر کنگره ۶۰، بهتمامی مردم جهان.
نویسنده: سرکار خانم فریده،کمک راهنمای محترم لژیون چهارم
وبلاگ همسفران لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
947