English Version
English

خلقت بر مبنای تفکر بنیان شده است

خلقت بر مبنای تفکر بنیان شده است

بنای خلقت بر مبنای تفکر بنیان شده است و هر یک از مخلوقات از جامدات و نباتات و حیوانات گرفته تا انسان، بر اساس تفکرات و اندیشه‌های خاصی شکل‌گرفته و هستی را به وجود آورده‌اند. خداوند یا خالق آسمان‌ها و زمین، یک ترازو و میزانی به نام عقل و یک وسیله یا ابزاری به نام تفکر در اختیار ما نوع بشر قرار داده که با استفاده از تفکر بگردیم و راه عقلانی و درست را برای اداره زندگی خود پیدا کنیم. البته افکار و تفکرات منفی انرژی زیادی از انسان می‌گیرد. اگر اندیشه و تفکر ما در جهت صراط مستقیم و چیزهای درست و باارزش باشد ما می‌توانیم بگوییم حرکتی همراه بافکر درست و صحیح را به انجام رساندیم. جناب مهندس می‌فرمایند: من خودم به این تجربه و دانش رسیده‌ام که اگر ما فقط وادی اول را یاد بگیریم و آن را درک کنیم و به آن عمل کنیم؛ برای ما کافی است زیرا ۱۳ وادی دیگر در دل همین وادی است. ما هر کاری می‌خواهیم انجام دهیم ابتدا باید روی آن متمرکز شویم و آن را در ذهن و اندیشه خود بررسی و پیاده کنیم چون تفکر در زندگی ما نقش بسیار مهمی بازی می‌کند.

تفکر با افکار فرق می‌کند؛ افکار نقطه مقابل تفکر است. وقتی ما درگیر افکار خودمان هستیم نمی‌توانیم تفکر کنیم؛ افکار تمام نیرو و توان ما را در تمام جهات پخش می‌کند اما در تفکر، انرژی و قدرت ما در یک نقطه متمرکز می‌شود. منشأ و سرچشمه افکار، خواسته‌های معقول و نامعقول است در زمان مناسب و زمان نامناسب، اما تفکر  خواسته‌ای معقول است. وقتی تفکر در وجود ما شکل می‌گیرد؛ سه نیروی القاء، احیاء و تحرّک به کمک آن می‌آیند. در تفکر ما به دو ضلع دیگر مثلث دانایی که آموزش و تجربه است احتیاج پیدا می‌کنیم تا به کمک آنها بتوانیم تفکرات خود را جهت ببخشیم. وجود تفکرات و اندیشه‌های منفی در انسان‌ها باعث بروز انواع و اقسام بیماری‌های سایکوسوماتیک (روان‌تنی) می‌گردد؛ اشخاصی که از سلامت روان برخوردار هستند کمتر به این‌گونه بیماری‌ها مبتلا می‌شوند. بالاترین نعمتی که خداوند به انسان داده، قدرت تفکر توأم باقدرت تخیل یا تصویرسازی است؛ تفکر راه را به ما نشان می‌دهد. در مورد همین اعتیاد، اگر تحقیق و تفکر و تجربه‌ای پشت این قضیه نبود؛ هیچ‌کدام از ما به این نقطه نمی‌رسیدیم. همه اینها در سایه آموزش‌ها و جهان‌بینی کنگره حاصل‌شده است.

وادی اول می‌تواند پل پیروزی برای هریک از اعضاء کنگره باشد؛ به دلیل تفکر و اجرا کردن وادی اول بود که توانستیم اعتیاد به مواد و سیگار را درمان کنیم و بعد ورزش به‌عنوان یک اصل و مکمل درمان، در رهایی مسافران و همسفران نقش خود را به خوبی ایفا کرد و سپس پس‌انداز کردن برای تمام اعضاء مطرح شد و همین فکر باعث شد افراد زیادی در کنگره به وضعیت مالی مناسبی برسند و از پس‌اندازهای خود بادل و جان، کنگره را دررسیدن به اهدافش یاری دهند که یکی از این کمک‌ها و همیاری‌ها باعث به وجود آمدن لژیون سردار شد. هریک از اعضای کنگره با هر توان مالی می‌توانند در این امر خطیر شرکت کنند و از طریق سبد (قانون ۱۱) یا زمین و یا لژیون مالی (سردار) به‌عنوان دنور یا عضویت، بالاترین همت را بکار ببرند. امسال هم به یاری خداوند بزرگ، مسئله پهلوانان مطرح گردید و این موضوع، آهسته‌آهسته دارد شکل واقعی خود را پیدا می‌کند.مسئله دیگری که بازهم در سایه تفکر به آن نائل شدیم؛ سی‌دی‌های آموزشی در مورد اضافه‌وزن بود برای سلامتی و طول عمر افراد و به نظر من بالاترین و مهم‌ترین تفکر، احداث آکادمی بود که از ابتدای تأسیس کنگره ۶۰، جرقه آن در ذهن و اندیشه مبتکری فهیم و دانش‌بنیان، زده شد و با یاری و فرمان خداوند بزرگ بعد از بیست‌ودو سال به این امر مهم هم، دست پیدا کردیم.

تفکرات ما در زندگی نقش بسیار مهمی را ایفا و اجرا می‌کنند. این من هستم که با تفکرات مسیر زندگی خود را مشخص می‌کنم؛ حتماً در هر کاری که انجام می‌دهم باید در پشت آن تفکری باشد که آن ساختار شکل بگیرد یعنی ما بافکر خود آن چیز را خلق می‌کنیم؛ به وجود می‌آوریم. اول مانند همان صفحه سفید نقاشی است و بعد تصویر نمایان می‌شود؛ همه‌چیز از یک نقطه شروع‌شده و شکل می‌گیرد. اتفاقات و وقایع تلخ و ناگواری که در زندگی هریک از ما پیش‌آمده به دلیل این است که ما در گذشته از فرمان، درست استفاده نکردیم و در جهت مثبت نبوده و در یک سیکل یا چرخه‌ای بسته قرار داشتیم که راه به منبع نور و روشنایی نداشت.
مسئله بعدی اینکه بعضی از ساختارهای فکری ممکن است در کوتاه‌مدت جواب بدهند ولی بعضی از ساختارها زمان می‌برند. این است که در تفکر، پارامتر زمان نقش مهمی دارد؛ عجله دررسیدن به هر ساختار فکری، بیشتر ما را از مسیرمان دور می‌کند. باید راه درست را برای رسیدن به خواسته در پیش گرفت تا به جواب رسید؛ از راه کج و نادرست نمی‌توان به آرامش و آسایش رسید. شاید اول در باغ سبز باشد ولی آخر بلای جان می‌شود.

 

نویسنده: کمک راهنمای محترم لژیون پنجم، سرکار خانم محبوبه
وبلاگ همسفران لویی پاستور

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .