English Version
English

نگاه اجمالی و کوتاه پیرامون صورت مسئله اعتیاد

نگاه اجمالی و کوتاه پیرامون صورت مسئله اعتیاد
مسئله سوء مصرف مواد مخدر٬ امروز به معضلی بزرگ و بغرنج در بسیاری از جوامع انسانی تبدیل گردیده و میلیونها انسان در سرتاسر گیتی گرفتارآن شده است٬ زندگی فردی و خانوادگی ٬سلامت روانی جامعه را خدشه دار و به چالش کشانیده است.
این معضل با وجود سابقه دیرینه و قدمت زیاد که شاید از زمان پیدایش مواد مخدر و الکل آغاز گردیده باشد٬ تاقبل از کنگره ۶۰ وآن گونه که شواهد نشان می‌دهد٬محافل علمی ٬ دانشگاهی و جهان پزشکی٬ صورت مسئله  آن را مشخص ننموده و تعریفی واحد و دقیق و منطقی از آن به دست نداده اند. این در حالی است که برکسی پوشیده نیست که هیچ مسئله ای بدون آنکه درست تعریف بشود حل نخواهد شد. در خصوص اعتیاد و یا سوء مصرف مواد مخدر٬هرکسی و هر گروهی از دیدگاهی به آن نگریسته و مطلب خاصی در باب آن گفته و یا می‌گویند به قول معروف یک معادله با چندین مجهول طرح شده است و معلوم است که نتیجه طرح چنین معادله‌ای چه می شود ؟ قطعاً قابل حل نیست و جواب مشخصی از آن بیرون نمی آید!
 
 
 
 تعریف دقیق یک صورت مسئله ای که قصد حل آن باشد آنقدر اهمیت دارد که آلبرت اینشتین در این مورد جمله معروفی دارد که می‌گوید؛ اگر یک ساعت وقت داشته باشم تا کره زمین را نجات بدهم ۵۹ دقیقه از وقتم را صرف طرح بیان  مسئله می‌کنم ویک دقیقه را صرف پیداکردن راه حل آن می نمایم. بنابراین بیان دقیق صورت مساله ٬شرط نخست حل آن می باشد٬ مضافاً اینکه باید در طرح صورت هر مسئله ای دقت کافی یعنی؛ مبدا ٬ مقصد و هدف آن تعیین گردد.هر چه ابعاد این مسئله و هدف آن اهمیت و عمق وگستره ی زیادی را شامل باشد ٬این دقت باید بیشتر لحاظ گردد٬اندیشمندی میگوید؛ عرض خیابانی با یک و یا دو درجه تغییردرمسیر٬آسیب چندانی به انسان وارد نمی‌کند٬ اما اگر هدف بزرگ مثلاً طی عرض یک اقیانوس مطرح باشد دهم ویاصدم درجه خطاهم می‌تواند دردسربزرگ بیافریند و موجب گمراهی و سر از ناکجا آباد درآوردن انسان گردد که درمقوله ی اعتیاد همان طوری که اشاره شد به استثناء کاری که در کنگره ۶۰انجام گردید٬دیگران٬ علیرغم اهمیت این مسأله  متاسفانه دقت کافی در تعریف صورت مسئله آن به عمل نیاورده اند و لذا خطاهای بسیار بزرگی در نتایج برجای گذاشته شد.در ادامه به پاره ای ازاین تعاریف اشاره خواهد شد:
 
 
 
 
الف -گروهی بیماری اعتیاد را مرموز٬ لاعلاج و پیش رونده توصیف کرده اند این گروه به قطع یکباره مصرف مواد مخدر اعتقاد دارند٬ هیچ دارویی به عنوان جایگزین تجویز نمی نمایند و اساس کار را گفتار درمانی قرار می دهند و به آسیب‌های جسمی ناشی ازسو مصرف مواد مخدر و پریشانی روان به عنوان مولفه های  موثر در درمان اعتیاد توجه نمی کنند.
 
ب- گروه دوم که عمدتاً در محافل پزشکی هم هستند معتقدند اعتیاددرمان قطعی ندارد و تئوری کاهش آسیب «Harm reduction» را مطرح کرده اند و توزیع وسایل تزریق مثل سرنگ یکبار مصرف و مواد ضدعفونی کننده را به مصرف کنندگان مواد مخدر پیشنهاد می‌کنند تا از انتشار و سرایت بیماری های واگیر مانند هپاتیت ها و ایدزو... ازطریق  مصرف کنندگان مواد مخدر به جامعه جلوگیری شود.
 
ج- سازمان بهداشت جهانی اعتیاد را یک مسمومیت مزمن تلقی می‌کند٬ این تعریف نادرست است و به قول آقای مهندس دژاکام بنیانگذار کنگره ۶۰ و طراح صورت مسئله اعتیاد؛ یک مصرف کننده مواد مخدر را مگر مار گزیده است که دچار مسمومیت شده باشد تا به تبع آن سم‌زدایی گردد!تردیدی نیست که  مصرف مواد مخدر برای کسانی که سابقه مصرف آن را نداشته باشند اگر از یک مقدار خاصی تجاوز کند٬ مثلاً در مورد تریاک ٬ شخصی که سابقه مصرف تریاک نداشته باشد یک گرم تریاک که بخورد٬ خطر مرگ دارد و باید این شخص سم زدایی بشود.اما کسی که مصرف کننده مواد مخدر است روزانه دو گرم و یا سه گرم و...بستگی به درجه اعتیاد و تخریب خود؛تریاک بخورد٬ اتفاقی برایش پیش نمی آید٬یعنی مسموم نمیشود.باز به قول آقای مهندس دژاکام چگونه می توان تصور کرد که یک راننده تریلی که بیست تن بار رابا تریلی اش کیلومترها جابجا و ساعت‌ها رانندگی می‌کند و درحال رانندگی گاز پیک نیک را در بغل می گیرد و روشن میکند و سیخ روی آن می‌گذارد و تریاکش رامی کشد و به رانندگی همچنان ادامه میدهدمسموم فرض کرد؟! همین راننده اگر به هر دلیل مصرف تریاک را دریک روزی قطع کند٬ نه تنها و به هیچ عنوان قادر نخواهد بود کارش را انجام دهد٬ بلکه ازشدت عوارض آشکار ناشی ازاین قطع یکباره مصرف تریاک؛ اسهال٬استخوان درد٬ عرق ٬عطسه٬ سیم کشی از مچ پا و بازوها٬ پرش پا و سایر مشکلات کلافه و درد میکشدو حتی از خانه اش نمی تواند خارج شود! 
 
د-ازسوی دیگر بعضی اعتیاد را وابستگی دارویی دانسته‌اند٬واقعا وابستگی دارویی یعنی چه؟! آیا کسی یاکسانی با داشتن یک بیماری خاص مجبورمی شوند دارویی رابرای همیشه مصرف کنندکه نه ازجنس مواد مخدراست ونه درساخت آن الکل به کار رفته است باید معتادفرض کرد؟که قطعاچنین نیست ولذا این تعریف هم نادرست است.
 
 
تصور غلطی از اعتیاد و معتاد یا مصرف کننده مواد مخدر معمولا در ذهن وجود دارد که انسان را به اشتباه می کشاند٬ در عنوان معتاد که به مصرف کننده مواد مخدر اطلاق می شود٬ریشه ی واژه‌ ی اعتیاد٬عود است به معنی؛ برگشت و بدین ترتیب معتاد را صاحب عادتی می داند که هر روز آن را انجام می‌دهد و مانند هر عادت دیگری بایداین قابلیت را داشته باشد که با فرمان یاهشدار یک اراده‌ای انجام این کار را که به آن عادت کرده متوقف و به اصطلاح ترک نماید.یعنی اعتیادرا باعاداتی درانجام افعالی مانند قمار بازی یا کبوتر بازی ویا بازیهای کامپیوتری و... مشابه  میداند. ترک عادت درچنین افعالی بافرمان اراده امکان پذیر است ومشکل چندانی به وجود نمیآورد.
 
فرمان اراده قادر است که قمارباز٬کبوترباز  و...را ازتداوم به انجام این قبیل کارها بازداردولی یک مصرف کننده مواد مخدر٬جسم یا فیزیولوژی او و روانش به ماده مخدری که روزانه مصرف میکند بشدت وابسته و به آن نیاز پیدا میکند و همانطور که اشاره شد اگر مصرف مواد مخدر راقطع کند با مشکلات عدیده ای روبرو و امان را از او میگیرند و کارها و مسوولیت هایش را نمی تواند انجام دهد در چنین شرایطی هشدار به لزوم داشتن غیرت و اراده قادرنیست که  مصرف کننده مواد مخدر را از مصرف این مواد به دلیل چنین نیازی منصرف نماید٬به همین دلیل بعضی ازمصرف کنندگان مواد مخدر در پی ناکامی های مکرر درترک مواد مخدر خود تصمیم تلخ حذف خود را میگیرند ودست به خودکشی میزنند!
 
 
خیلی جالب است که گفته شود در نگاهی با یک بام و دو هوا کسی که دربیمارستانی یا با نسخه پزشکی درحال مصرف مرفین وکدئین و یا بعضی از قرص های اعصاب باشد به او اجازه نمی‌دهند که به یکباره مرفین ٬کدئین یا قرص اعصاب راقطع کند وباید قطع مصرف ٬تدریجی و از طریق تیپرینگ صورت گیرد اما  کسی که هروئین یا تریاک مصرف کند که هر دوی این مواد٬ از خانواده مرفین هستند یعنی هروئین همان دی استیل مرفین است و تریاک هم مرفین٬ کدئین٬ نارسئین ٬نارکوتین٬ تبائین پاپاورین و الکالوئیدهای  دیگردارد٬ به او می گویند فوری قطع کن! این وضعیت نشان می دهد که نه  خانواده ها و نه مردم و نه مصرف کنندگان مواد مخدر و نه به  اصطلاح متخصصین حوزه فعالیت اعتیاد تعریف درستی از صورت مسئله اعتیاد ندارند. به طور کلی جهان صورت مسئله اعتیاد راعمدتا یک چیزدر نظر می گیرد و آن مصرف نکردن مواد مخدر است و می‌خواهد که این کارسریع انجام بگیرد و بدنبال راه حلی است که مصرف کننده مواد مخدر٬دیگر این مواد را مصرف ننماید که دراین کارنیزناکام مانده است !! به قول آقای مهندس دژاکام دیواری کوتاهتر از مصرف کننده مواد مخدر پیدا نمیشود که به او نسبت بی غیرتی وبی ارادگی بدهند که هیچ!
 
به روشهای ناکارآمد انواع سم زدایی هاچون سم زدایی سریع RD ٬سم زدایی فوق سریع (URD ٬. Altra rapid Opite Detoxification UROD) که سخت و ورنج آور وبعضا خطرناک برای به اصطلاح ترک اعتیاد سپرده شود تا اگر یه ذره مواد مخدر دربدن داشته باشد با این روشهای نادرست از دست برود و طولی نخواهد نکشید که با ولع زیاد به مصرف مواد مخدربرگردد! 
 
درتجویز نالترکسون Naltrexone که یک آنتاگونیست است ورودی گیرنده های سلول های مغزی می نشیند و اثرات مواد مخدر مثل هروئین و مرفین وتریاک را در بدن محدود می کند٬ در واقع سلولهای مغز را اشغال می کند و کار اصلی آن جلوگیری از اثرات مواد افیونی و الکل در مغز است نتیجه ای عاید نمیگردد ضمن تحمیل شرایط بسیار سخت برمصرف کننده موادمخدر عملازمینه را برای بازگشت مجددبه مواد مخدر را دراو تشدید می‌کند. و یا به روش متادون درمانی( Methadone   Maintenance Treatment MMT)سوق داده میشود٬که به اصطلاح نگهداری با متادون است ولی تجربه نشان  داده  که در ادامه  مصرف کننده متادون را  به مواد مخدر قبلی خود اضافه میکندنگهداری با بوپرنورفین نیز نتیجه مشابه  متادون درمانی داشته است.
 
کمپ ها نیز نقش موثر و با دوامی در ترک اعتیاد نداشته اند و کسانی که برای ترک اعتیاد به کمپ هاسپرده می‌شوند٫ ضمن تحمل شرایط سخت در کمپ به محض خروج از آن باشدت بیشتر به  مصرف موادمخدر برگشته اند و یا اینکه همیشه در وسوسه ی برگشت به مواد  مخدر باقی مانده‌اند.
 
تردیدی نیست که توکل به خداوند متعال واعتقادات با وجود خواست در درون انسان را در خروج از تاریکی کمک می‌کند ولی گاهی دیده می‌شود که از اعتقادات مذهبی نیز سوء استفاده می شود و با ظاهر ترک اعتیاد تحت  نام های مقدس خانواده‌های گرفتار سرکیسه شده و نتیجه ای عاید آنها نشده است.
 
 
در این میان افراد سودجو نیز وجود دارند که قرص های تقلبی و بدون هویت و من درآوردی درست و آنها را تبلیغ می کنند که عضلات و ماهیچه ها را تقویت می نماید و باعث رهایی از اعتیاد در مدتی بسیار کوتاه می‌شود.
 
 
این اتفاقات همه و همه در نتیجه جهل وعدم آگاهی به صورت مسئله اعتیاد است که آقای مهندس دژاکام دربیان و طرح صورت مساله اعتیاد میگویند که اعتیاد مسمومیت مزمن نیست٬بلکه جایگزین مزمن است. یعنی موادمخدر بیرونی دقیقاجایگزین مواد شبه افیونی یا مخدرهای طبیعی وسیستم ضددرد بدن می گردد.مکانیزم عمل اینگونه است که با استمرار در مصرف مواد مخدر از بیرون در قسمت جسم و فیزیولوژی انسان تخریب وبه طور مشخص سیستم تولید مواد شبه افیونی بدن انسان از تعادل خارج می گردد و دیگر موادی مثل اندروفین٬ دینورفین٬ دوپامین٬ آدرنالین سروتونین٬استیل کولین٬ آنکفالین و... تولید نمی‌کند٬ یعنی در مجموعه سیستم نوروترانسمیترها٬ ناقل‌های عصبی و مجموعه سیستم هورمونی و مدیاتورها و غدد درون‌ریز و سیستم ضد درد بدن که در کنگره سیستم ایکس نام گرفته ٬ اختلال ایجاد  و از کار می‌افتد و بدن درپی این اختلال وتخریب همیشه منتظر رسیدن مواد مشابه  شبه افیونی از بیرون با مصرف مواد مخدر می‌شود. تحت تاثیر چنین  شرایطی در قسمت روان٬ پریشانی و پژمردگی و خرابی ایجاد و نگرش و تفکر انسان یا جهان‌بینی او نیز با مصرف مواد مخدربهم ریخته و افیونی می گردد.
 
 
آقای مهندس دژاکام باتجربه چندین ترک ناموفق٬  متوجه این تخریب‌ وازتعادل خارج شدن ناشی از اعتیاد در مولفه‌های سه گانه مورد اشاره یعنی جسم  و روان و جهان بینی می گردند٬ ولذا در طرح صورت مسئله اعتیاد تصریح میکنندکه برای درمان اعتیاد بایداین سه مولفه به تعادل برگردند.که برمبنای تجربه موفق کنگره ۶۰  تعادل درمولفه ی جسم و فیزیولوژی و بازسازی سیستم شبه افیونی بدن با مصرف شربت OT(اپیوم تینکچر) درقالب متدDST طی یازده ماه انجام می پذیرد. روان به تبع به تعادل رسیدن مولفه ی جسم و آموزش‌های کنگره طی همین مدت به تعادل میرسد و تغییر نگرش و افکار واصلاح جهان‌بینی در کلاسهای آموزشی همزمان با آغاز درمان درمولفه جسم٬ شروع و تداوم می یابدو مدت آن متفاوت است و این مدت بستگی به جایگاه وخواست ومیزان تخریب هرفرد در دوران مصرف مواد مخدر او دارد.
 
 
 این را هم بگویم که شربت اپیوم تینکچر(Opium tincture OT)  دارای الکالوئیدهایی بسیار مشابه مواد شبه افیونی بدن است. بنابراین بهترین٬ اصلی ترین و بیشترین راندمان دربه تعادل رسیدن مصرف کننده مواد مخدررا دارد. تا قبل ازطرح صورت مسأله اعتیاد توسط بنیانگذار کنگره ۶۰ ٬درمان اعتیاد ممکن نبود و آنچه اتفاق می افتاد ترک اعتیاد بوده که همیشه با وسوسه برگشت به آن همراه بوده است. با بیان صورت مسأله اعتیاد گام و یا بهتر بگویم جهشی بزرگ درجهت حل این مشکل عظیم  برداشته شد و به تعبیر بنیان کنگره مسیر درمان مشخص وعلامت گذاری گردید.  انسانهای درمانده کثیری که به خاطر اعتیاد و سومصرف در مواد مخدردر تاریکی ٬سیاهی ٬ظلمت و ضلالت غرق بودند و با آموزش‌ها و روشهای کنگره از ضد ارزشها صیقل یافته و ازآشفتگی و بی تعادلی به تعادل و از ظلمت به روشنایی و از پریشانی به آرامش رسیده اند که نتیجه و ثمره ی طرح دقیق و علمی صورت مسأله اعتیاد و حل آن است.
 
 
نویسنده: کمک راهنما همسفر عطا مرزبان پارک لاله 
 
تنظیم: مسافر محمد لژیون 19 آکادمی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .