مسافر عطا دستیار آقای ترابخانی دیدهبان راهنمایان است. وی با آنتی ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شد و 10 ماه به راهنمایی مسافر سجاد حسینی به روش DST با داروی OT سفر کرد و اکنون 5 سال و 6 ماه. است که آزاد و رهاست با او گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید:
چه عاملی باعث شد شما به کنگره جذب شوید؟
خوب عامل اصلی من مصرف مواد بود و به دنبال درمان بودم و پیگیر یکجا بودم تا اینکه اتفاقی در یک برنامه تلویزیونی دیدم یکی از بچههای کنگره صحبت میکند و یک سال بعد که فشارهای اعتیاد و مشکلات زندگی به اوج رسید من تصمیم گرفتم به کنگره برم.
چه جایگاههای خدمتی را در کنگره تجربه کردهاید؟
من وقتی وارد کنگره شدم همیشه میکروفون گردان بودم، یکجوری شده بود که اعتراض کردند راهنماها به مرزبانها اعتراض کردند که چرا همیشه میکروفون را به این میدهید بنده خدا مرزبانها هم میگفتند که این از ساعت 2 اینجا هست و ما نمیتوانیم میکروفون را به کسی دیگری بدهیم و بعد نگهبان نظم و مهماندار ... و بعد مسئول نشریات شدم و بعد درسایت خدمت کردم و مسئول سایت بودم و بعد کمک راهنما شدم و 2 سال عضو لژیون مالی شدم والان هم دستیار آقای ترابخانی هستم.
وقتی بهعنوان دستیار دیدهبان انتخاب شدید چه حس و حالی داشتید؟
خوب وقتی به آدم یک جایگاهی خدمتی میدهند حس و حال خوب است، ولی در طرف دیگر مسئولیت گردن آدم است و بتواند این مسئولیت را انجام بدهد خصوصاً در کنگره 60 وقتی به آدم یک جایگاه تعلق میگیرد حتماً لیاقت و ظرفیت آن جایگاه را دارد که کنگره به آن جایگاه را داده است در ادامه خیلی مهم است که شخص از آن جایگاه چه طور استفاده کند میتواند جایگاه باعث رشد شود و میتواند باعث شود فرد سقوط کند، ولی بازهم حس و حالم خوب است و توکلم به خدا است و از خدا میخواهم بتوانم در این جایگاه خدمت کنم
مشغله کاری که بعد از انتخاب شدن به دستیار دیدهبان برایتان پیش آمد پیش از انتظارتان نبود؟
خیر از انتظارم بیشتر نبود چون در کنگره 60 اصولاً آن کسانی که مسئولیتها را پخش میکند، آن را در نظر دارد که آن شخص توانایی آن کار را داشته باشد و هیچوقت ازنظر سنگین بودن وقت مشکلی نداشتهام و کارم را انجام میدهم.
از ظرفیتهایی که برای جایگاه دستیار دیدهبان لازم است بگویید؟
من معتقد هستم ظرفیت چون در مثلث دانایی است یک ضلع تجربه است تا زمانی انسان تجربه نمیکند ضلع کامل نمیشود من از خیلی از آدمها شنیدهام که میگویند خدایا به من ظرفیت بده بعد پول بده. این به نظر من درست نیست یعنی زمانی ظرفیت ایجاد میشود که شخص آن را تجربه کند یعنی باتجربه ظرفیت ایجاد میشود و تفکر هم باشد و هم آموزش هم به اندازه کافی باشد و تجربه برای آن شخص اتفاق افتاده باشد و بعد شخص آرامآرام رشد میکند.
شما یک سال مسئول سایت شعبه قزوین بودید. به نظر شما یک وبلاگ نویس خوب چه خصوصیاتی دارد؟
من وقتی مسئول سایت بودم یک موقع به من تحویل دادند که یک سری از بچهها رفته بودند و سایت خالیشده بود و مجبور بودیم از صفر بچهها را بیاوریم و آموزش بدهیم برای من خیلی تجربه خوبی بود ولی آن چیزی که من متوجه شدم سایت نیاز دارد که یک تیم در کنار هم باشند و باهم خوب باشند و هدف داشته باشند وقتی بچهها را میخواستیم وارد سایت کنیم به آنها میگفتیم شبه دو تا سی دی باید گوش کنید (سی دی فعل و ظرفیت و مسئولیت) این دوتا سی دی را هر کس در سایت خدمت کند باید گوش میداد و مینوشت و میآورد من امضا کنم و باید بچهها به یکدیگر کمک کنند و به کار تیمی خیلی نیاز دارد هر چه قدر بچهها همدل باشند لذت میبرند و یک مسئله مهمی که هست باید هدف داشته باشند مثلاً ما میگفتیم هر کس در سایت خدمت میکند باید کمک راهنما شود و تقریباً این اتفاق هم افتاد و آنکسانی که در زمان من درسایت بودند اکثراً یا کمک راهنما هستند یا مسئول تازهوارد هستند و در واقع این باور را در بچهها ایجاد کردم.
و حرف آخر؟
از خدا میخواهم تا کمک کند تا در کنگره ماندگار شوم و خدمت کنم.
عکس: مسافر طیب
خدمتگزار وبلاگ: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
1581