English Version
English

من از تو پرواز در اوج را آموختم

من از تو پرواز در اوج را آموختم

در کنگره 60 راهنما کسی است که پروسه درمان را طی کرده و به آرامش رسیده و پس از قبولی در آزمون کمک راهنمایی و طی مراحل گزینش به جایگاه کمک راهنمایی نائل می‌شود و شال خوش‌رنگ نارنجی را از دستان پرمهر جناب آقای مهندس دریافت می‌نماید و طبق قانون پس از 4 سال از این جایگاه ترخیص شده و طی مراسمی از زحمات و تلاش‌های ایشان تقدیر می‌گردد. در تاریخ سوم تیرماه 1399 مراسم تجلیل از خانم مرضیه (کمک راهنمای محترم لژیون پنجم نمایندگی ابوریحان) با حضور پرشور هسفران این نمایندگی برگزار شد و از ایشان تقدیر شد. همسفر سمیه؛ رهجوی ایشان در مراسم تجلیل از کمک راهنمای خود؛ دل نوشته‌ای زیبا را به ایشان تقدیم می‌نماید.

 

راهنمای خوب و مهربانم؛ خانم مرضیه
هیچ‌گاه زمانی را که وارد کنگره شدم را فراموش نخواهم کرد. خوب به یاد دارم دریکی از روزهای پاییزی؛ آبان ماه با دنیایی از ترس و ناامیدی از درمان مسافرم در انجمن‌های دیگر، پا به کنگره 60 گذاشتم. راهنمای خوب و مهربانم؛ خوب در خاطرم است شمارا که با چهره‌ای آرام و نگاهی معصومانه من را غرق در آرامش کردید و موج امید را در دل ترسیده من زنده کردید شما من را، این‌گونه راهنمایی کردید و هنوز هم حرفتان در ذهنم نجوا می‌کند که گفتید «با حسی که داری راهنمای خود را انتخاب کن» و من شمارا با عشق انتخاب کردم و حسم نسبت به شما حس خوبی بود و این‌گونه شد که بر سر لژیون شما نشستم و رهجوی شما شدم. در اوایل حضورم در کنگره، حال من پرپشان و چشمان من غرق در اشک بود. هنگامی‌که در جلسات، مشارکتی صورت می‌گرفت یا استاد در حال صحبت بود؛ من‌ در پریشان‌حالی بودم و اشک‌های من ناخواسته سرازیر بودند.

وقتی با چشمانی اشک‌بار با شما درد دلم را بازگو می‌کردم، صبوری می‌کردید و آرام‌آرام، چه زیبا و صبورانه این آرامشتان را به وجود ناآرام من تزریق کردید. راهنمای مهربانم چه صبورانه به من راه درست زیستن را نشان دادید. با من از بی‌ارزشی غم و اندوه و نکوهش ناامیدی گفتید و من را به دوری از غم و اندوه و ناامیدی تشویق کردید. راهنمای همیشه راهنمای من چه بزرگوارانه من را با مفهوم شادی پیوند دادی و چه استادانه من را مصمم راه کردی. شما راهنمای بزرگ من درراه تاریکی‌ها هستید، راهنمایی که همچون کوه استوار و مصمم از حوادث تلخ‌ روزگار گذر کرده و اینک راهنمای من برای خروج از تاریکی‌ها و رسیدن به روشنایی‌ها شدید. راهنمای عزیزم، جان تشنه کویری من را تو بادانش خود سیراب کردی، بال پرواز من شدی و پرواز را در اوج به من یاد دادی، من را با عشق و محبت که تنها کلماتی بیش نیستند ولی بار معنایی سنگینی را به همراه‌ دارند؛ آشتی دادی. از تو محبت کردن بدون منت و چشم‌داشت را آموختم، از تو امیدواری و دلگرمی را در مسیر زندگی آموختم و تو بودی که همراه و همدلم شدی تا بتوانم از پرتگاه‌های پیش رو نهراسم. به‌راستی‌که دانایی و آگاهی از نگاه و کلام و نفس تو به من منتقل‌شده است و من را از جهل و ناآگاهی به روشنایی‌های فهم و دانایی رسانده است. تو من را از غربتی که در آن می‌سوختم به وطنم وصل کردی، تو من را از نجواهای بیگانگی به صوت خوش آشنایی رساندی، راهنمای عزیزم تو تکه‌تکه‌ وجود من را با دستان پرتوانت التیام بخشیدی و مرا در آغوش گرم خودت چون آغوش گرم مادر در برگرفتی و چه مادرانه و مهربانانه از نو مرا تربیت کردی و به خودم تحویلم دادی تا راهت را ادامه دهم.
چه بگویم؛ چگونه بگویم؛ از کجا باید شروع می‌کردم که نکردم، اصلاً مگر می‌شود نظم و ترتیب را هم در بیان احساسات رعایت کرد؟ مگر احساس هم چگونگی دارد؟ دلم می‌خواست بنویسم؛ برای عزیزی بنویسم که من را عزیزکرده است، برای دوستی بنویسم که با عشق و محبت صبورانه‌اش من را با مفهوم دوست داشتن خودم آشنا کرد، نمی‌دانم بهتر است بگویم، دلم تنگ شد و خواستم بنویسم: راهنمای عزیزم من تو را همیشه، همیشه قدردان و سپاسگزار هستم تا دنیا است؛ من به‌عنوان یک رهجو از شما، تلاش‌ها، حمایت‌ها، آموزش‌ها و مهربانی‌هایتان سپاسگزار و شکرگزار هستم. بر دستان پرمهرت بوسه می‌زنم و تمام‌قد در برابر بزرگی مقام تو ای راهنمای زندگی‌ام؛ با احترام سر تعظیم فرومی‌آورم و اگر می‌توانستم جای قدم‌های شمارا گلباران‌می‌کردم و اگر می‌شد عطر وجودت را و انرژی کلامت را به یادگار به عرصه ظهور می‌رساندم. در بزرگی مقام شامخ و رفیع تو راهنمای عزیزم فقط در یک‌کلام می‌توانم بگویم که تو بار دیگر خدا گونه من را خلق کردی. راهنمای عزیزم، خانم مرضیه؛ برای آرامشتان جاودانگی را آرزومندم و با عشق دوستت دارم.

 

 نویسنده: همسفر سمیه (لژیون مرزبانی)
عکاس: همسفر سارا (کمک راهنمای لژیون سوم)
تنظیم عکس‌ها و ویرایش متن: همسفر افسانه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی ابوریحان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .