سند درمان قطعی اعتیاد؛ سومین سال رهایی مسافر غلامرضا

در کنگره مرسوم است که ما در ماه اسفند به اردوی درختکاری می رویم و درخت می کاریم و این کار صرفاً درخت کاشتن نیست. بلکه کاشتن درخت مانند یک کودکی که متولد می شود نیاز به نگهداری و مراقبت دارد. وقتی ما درخت می کاریم مسئولیت نگداری آن را می پذیریم، من برای اولین بار در حیاط خانه خودمان یک نهال سیب کاشتم و پس از مدتی این نهال خشک شد. متوجه شدم که بستر این درخت مناسب نبود و نتوانست رشد کند و این برایم یک درس بزرگ بود که وقتی کاری را می خواهم شروع کنم باید بستر مناسبی برایش انتخاب کنم. کنگره بستر مناسبی است که ما می توانیم در این بستر به رهایی برسیم، انتخاب بستر در هر کاری از مهمترین موضوعات است.

کنگره قوانین هستی را طی وادی ها به ما آموزش می دهد و ما هستیم که چقدر از این آموزش ها برای رسیدن به اهدافمان استفاده می کنیم، در مرحله اول به درمان رسیدن و در ادامه به خود رسیدن و... ما با توجه به این آموزش ها باید حرکت کنیم و این حرکت باید قابل دیدن باشد.

راه مستقیم پیشرو ندارد چون پیشرو آن الله است، این جمله به ظاهر خیلی ساده است ولی این جمله جای فکر کردن دارد، یعنی یک نیرویی در حال حرکت است و ما به دنبال آن حرکت می کنیم و آن پیشرو الله است و خود پیشرو در حال حرکت است.

خدارو شکر که به بهانه تولد سه سالگی غلامرضا در این شعبه حضور دارم و این روز را به خودش و خانواده محترم ایشان تبریک عرض می کنم.

روزی که غلامرضا وارد لژیون شد خیلی پریشان بود و پدر و خانواده ایشان خیلی نگران بودند زیرا غلامرضا توهم زیادی به واسطه مصرف مواد مخدر پیدا کرده بود و مدام می گفت که در گوش هایم چیزی قرار داده اند که از راه دور با من صحبت می کنند و قطعاً در آن زمان این صحبت ها را می شنید. زمانی که خوردن شربت را شروع کرد کم کم این توهمات و استرس ها از بین رفت و بخاطر بهتر شدن حالش، رفتن به پارک لاله را پیشنهاد دادم و غلامرضا نیز با دل و جان این کار را انجام داد و در ادامه هم خدمتگزار خوبی برای نمایندگی شد و او حضور مستمر در کنگره داشت و هر خدمتی که می توانست انجام بدهد انجام داد و از کنگره دور نشد. تمام کسانی که به کنگره می آیند اگر حرف های راهنمای خود را گوش کنند به نتیجه درست می رسند، همانطور که غلامرضا نتیجه فرمان برداری خود را گرفت. ما می توانیم حرکت کنیم ولی اگر فرمان وجود نداشته باشد نتیجه خوبی نخواهیم گرفت. راهنما برای رهجو آرزو می کند و من برای غلامرضا آرزو می کنم که همیشه سالم باشد و بتواند زندگی خوبی را برای خودش و خانواده خودش بسازد.

آرزوی مسافر غلامرضا:

آرزو می کنم که هیچ کسی در دنیا از بیماری اعتیاد رنج نبرد.

صحبت های مسافر غلامرضا:

همانطور که راهنمای عزیزم فرمودند من در بدو ورودم به کنگره به واسطه مصرف مواد حالم خیلی خراب بود، خدارو شاکرم که کنگره 60 در راه زندگیم قرار گرفت، من به قدری اوضاع زندگیم خراب شده بود که همسرم از من جدا شد و به خانه پدرش رفت و حتی پدر و مادر خودم از من می ترسیدند، از زمانی که وارد کنگره شدم و سفر خود را آغاز کردم چیز زیادی متوجه نمی شدم، تا اینکه راهنمای عزیزم فرمان دادند که هم به پارک لاله بروم و هم استخر رفتن را شروع کنم و در این راه برادر لژیون هایم خیلی به من کمک کردند و من هم گوش به فرمان راهنما بودم تا توانستم به سفر دوم برسم و از سفر اولی های عزیز نیز می خواهم که گوش به فرمان راهنما باشند تا به هدف خود که رهایی است برسند.

بهشت را به بها می دهند نه به بهانه و این بها تلاش کردن و گوش به فرمان بودن و پذیرفتن شرایط است تا بتوانید یک رهایی با کیفیت و حال خوب داشته باشید، ما در بستری قرار گرفته ایم که می توانیم آموزش هایی که دریافت می کنیم در جامعه و در خانواده خود جاری کنیم تا زندگی و حال خوب داشته باشیم، من در رأس از جناب مهندس، از پدر مادر و همسرخوبم و  راهنمای عزیزم که خیلی برایم زحمت کشیدند تشکر می کنم.

در ادامه مسافرانی که در روز چهارشنبه از آقای مهندس دژاکام گل رهایی دریافت کرده بودند، به صورت نمادین از ایجنت نمایندگی گل رهایی دریافت کردند.

 مسافرانی که در گلریزان مشارکت داشتند تقدیرنامه دریافت کردند.

تهیه گزارش: مسافر سعید لژیون دوازدهم

تهیه عکس: مسافر شمس لژیون دوازدهم