English Version
English

دکتر محسن: عقل جزء صور پنهان است و چیزی نیست که صرفاً به مغز ربط داشته باشد

دکتر محسن: عقل جزء صور پنهان است و چیزی نیست که صرفاً به مغز ربط داشته باشد

اولین جلسه از دور نوزدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی با دستور جلسه با استادی دکتر محسن و نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر منصور «وادی ششم و تأثیر آن بر من» و « سی دی DSAP » در روز جمعه مورخ 25 بهمن ماه 1398   رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.

سخنان استاد

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر:

بنده محسن شمس هستم پزشک متخصص کودکان؛ چند سالی هست که وارد کنگره شدم.

چیزی که در کنگره 60 جالب است اینکه، عنوان دستور جلسه تنها وادی ششم نیست می‌گوید وادی ششم و تأثیر آن روی من. این خیلی جالب است که صرفاً به دست آوردن اطلاعات راجع وادی 6 نیست، قسمت دوم مهم‌تر است، یعنی کاربردی کردن آن و اینکه از این اطلاعات چی بدرد من می‌خورد. وادی ششم می‌گوید: حکم عقل را در غالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم. کلمه به کلمه آن برای من جالب بود؛ اول می‌گوید حکم عقل، یعنی عقل حکم صادر می‌کند؛ و از دید کنگره چون عقل فرّ ایزدی دارد اشتباه نمی‌کند و حکم او را من باید اجرا کنم. حالا چیزی که در وادی توضیح داده می‌شود خود عقل است که من قبل از ورود به کنگره، فکر می‌کردم که عقل یک‌چیزی است در جمجمه دقیقاً همان بافت مغز، درنهایت نورون‌ها یک سری اطلاعات می‌دهند می‌شود عقل. ولی بعد فهمیدم که قضیه کاملاً متفاوت هست یعنی عقل جزء صور پنهان است و چیزی نیست که صرفاً به مغز ربط داشته باشد، البته باهم در تعامل هستند فرمان‌هایی که از عقل صادر می‌شود توسط مغز ترجمه می‌شود و این اطلاعات را در قالب دستور به جهان فیزیکی من می‌دهد. چرا می‌گوید حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا کنیم؟ خوب قبلاً دید من این بود که یک زمان‌هایی عقل من اشتباه می‌کند، می‌گفتم عقل من به این قضیه نمی‌رسد. در کنگره این نکته را فهمیدیم که عقل جزء صور پنهان و دارای فرّ ایزدی می‌باشد و هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کند. پس چرا من یک‌چیزی را به‌اشتباه اجرا می‌کنم، دلیل آن این است که عقل را به‌عنوان حاکم قلعه‌ای در نظر می‌گیرد که حکم صادر می‌کند، قلعه عقل یک نگهبانانی دارد که همان دانایی ما است دارای سه ضلع؛ تفکر، تجربه، آموزش، عقل اشتباه نمی‌کند مگر اطلاعات غلط به او داده باشند، یعنی دانایی من ناقص باشد، نفس من در هر مرحله‌ای خصوصاً در نفس اماره درخواست دارد، این درخواست‌ها را می‌برد نزد عقل، اگر دانایی من کافی باشد اجازه نمی‌دهد ببرد آنجا امضاء شود اما اگر دانایی من کم باشد بخصوص دانایی مؤثر می‌برد پیش عقل و امضاء آن را می‌گیرد. نکته دیگر اینکه: تصور من قبلاً این بود که باید کارهای عقلانی انجام دهم، فکر می‌کردم اگر می‌خواهم حکم عقل را اجرا کنم یعنی امروز تمام برنامه زندگی‌ام را تغییر دهم، هرچه مشکل و هرچه عقب‌ماندگی در زندگی‌ام داشتم را اصلاح کنم. نکته جالب این است که فرمان یا حکم عقل، فرمان‌های خیلی بزرگ نیستند، یعنی همین‌که من با خودم عهد کنم که هر شب مسواک بزنم این می‌شود فرمان عقل برای من. اینکه چرا این وادی را گذاشتند که ما حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا نماییم. برای اینکه نهایتاً به آن صلح و آرامش برسیم. اگر من حکم عقل را کاملاً اجرا بکنم، درنهایت به صلح و آرامش می‌رسم و آن لذتی که می‌خواهم را از زندگی می‌برم. جلسه را برای مشارکت باز می‌گذارم.

سلام دوستان فریده هستم هم‌سفر:

حقیقتاً خود من هم در گذشته فکر می‌کردم که عقل خلاصه‌شده در سیستم مغز من، اما متوجه شدم که عقل سیستم مغز را هدایت می‌کند و او را کمک می‌کند که فرمان‌ها را اجرا کند توسط سیستم ایکس. تصمیمات ما به‌اندازه آن دانشی است که ما به عقل داده‌ایم که این تصمیم می‌تواند باعث تغییر سرنوشت یک انسان، خانواده، جامعه و یک کشور باشد. مثل این است که شما در یک کیسه سکه سیاه بریزید و یا سکه طلا، من وقتی دست خود را داخل آن کیسه می‌برم اگر سکه سیاه ریخته باشم آن را درمی‌آورم و با توجه به همان عملکرد من مشخص می‌شود. نسبت به دانشی که به عقل خودم دادم، تصمیم می‌گیرم. داشتم به خودم می‌گفتم که وقتی زندگی دیگران را بررسی می‌کنیم؛ هر کس در هر شرایطی که هست، چه ازلحاظ سلامت جسم، چه ازلحاظ سلامت روان، برمی‌گردد به همان عقل و درایت و تصمیماتی که در آن رابطه می‌گیرد؛ یعنی افرادی که از آرامش برخوردار نیستند باید ببینیم تا چه حد به دانایی که دارند عمل می‌کنند و همین‌طور که استاد گفتند، تأثیر آن روی من. سیستم عقل را باید از شو شود های کوچک رشد داد، آقای مهندس همیشه می‌فرمایند: از شو شود های کوچک شروع کنید تا به آن فرمان‌های بزرگ برسید. وقتی‌که من یک جمله از کنگره یاد می‌گیرم، اگر توانستم آن را به مرحله عمل برسانم، یعنی اینجا توانستم چند قدم به جلو بردارم و به مرحله شو شود نزدیک بشوم. اصل قضیه در اجرا آن چیزی است که من از عقل فرمان می‌گیرم و مهم است چه دانشی هم دارم به عقل می‌دهم. ممنون.

سلام دوستان دکتر احمد هستم مسافر:

در یکی از سی‌دی‌ها یکی از مسافران از استاد امین سؤال می‌کند که ما از کجا بدانیم که در یک حوزه‌ای به دانایی رسیدیم و به‌فرمان عقل نزدیک شدیم؟ ایشان می‌فرمایند: کاری که در گذشته انجام آن برای ما سخت بوده و الان ما راحت آن کار را انجام می‌دهیم. خوب من وقتی نگاه می‌کنم، خیلی از موضوعات امروز در زندگی من وجود دارد که در گذشته انجام آن خیلی برای من سخت بوده می‌خواستم که انجام بدهم ولی نمی‌توانستم آن را انجام بدهم. یکی از آن موارد این بود که مثلاً صبح، هر ساعتی که می‌خواهم از خواب بلند شوم و بروم بیرون؛ امکان آن برای من وجود نداشت باوجوداینکه تمایل شدیدی که به انجام آن داشتم؛ اما امروز نگاه می‌کنم می‌بینم در هر ساعتی که می‌خواهم در هر زمان بدون اینکه فشار و استرسی را بخواهم تحمل کنم، خیلی راحت انجام می‌دهم، روزهای جمعه می‌روم با بچه‌ها کوه یا روزهایی که برای رهایی می‌آییم در یک ساعت خاص، یا در هفته انجام یک سری کارهایی که در گذشته برای من مشکل بوده، امروز راحت است. رسیدن به‌فرمان عقل خیلی کار مشکلی است و ساده نیست، اما همان‌طور که دوستان فرمودند از انجام کارهای کوچک شروع می‌شود. کارهایی مثل مسواک زدن، کارهای ساده‌ای که برای من مشکل است. این است که این داستان یک فرایند است و نیاز به تمرین و تکرار دارد؛ و به قول استاد، نباید انتظار داشته باشم تمام این تغییرات یک‌دفعه ایجاد شود.

در مورد سی دی DSAP و خواص این معجون جادویی، من خودم قریب سه الی چهار سالی که DSAP وارد کنگره شده است، دارم استفاده می‌کنم و تأثیرات آن را خودم متوجه نشدم ولی دیگرانی که مرا ندیدند مدت‌های مدید چهار سال و حالا که می‌بینند تغییرات را در من متوجه می‌شوند. خواص ای که از DSAP گفته‌شده، رفع یبوست، بیماری‌های پوستی و موارد دیگر، تماماً برای من اتفاق افتاده است و همان‌طور که خود ایشان فرمودند: همان‌قدر که OT در کنگر مهم است، DSAP هم مهم است؛ و اهمیت مصرف DSAP به‌عنوان یک مکمل غذایی و هم دارویی، برای من روزانه یک عادت شده، هر روز صبح که بیدار می‌شوم نیم ساعت قبل از صبحانه DSAP را می‌خورم و می‌دانم و ایمان دارم که آن تأثیرات را دارد؛ و تمام دوستان و افرادی که ما به آن‌ها توصیه کردیم بازخوردهای آن را می‌بینیم که تأثیرات شگرفی دارد و به نظر من هنوز نیاز به زمان دارد برای اینکه یک پژوهش کامل و یک تحقیقات کامل روی آن انجام شود و مستند بیرون بیاید. اوایل من فکر می‌کردم که DSAP همان سرکه سیب است اما بعد متوجه شدم که فرایند تولید آن کاملاً متفاوت است و وقتی رفتم مقایسه کردم دیدم که اصلاً سرکه سیب نیست و ماهیت آن کاملاً یک چیز جدیدی است. هم بوی عسل از آن استشمام می‌شود، هم بوی سرکه و درهرصورت یک ترکیب خیلی خوبی است و من توصیه می‌کنم دوستانی که تجربه استفاده DSAP را نداشتند حتماً استفاده کنند. متشکرم.

سلام دوستان یک هم‌سفرهستم:

جناب مهندس می‌فرمایند انسان دو تا راهنما دارد یک راهنمای درون و یک راهنمای بیرون، راهنمای بیرون همان اولیاء و پیامبران هستند و راهنمای درون عقل است، عقل درواقع فرمانروای سرزمین وجودی انسان است، میزان و ترازو است. چیزی که خیلی برای من جالب بود که گفتند عقل هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کند مگر اینکه ما به آن اطلاعات اشتباه بدهیم. چون وقتی‌که فردی مواد مصرف می‌کند، مسلماً مغز او دچار آسیب می‌شود و تصمیمات اشتباه می‌گیرد. در مورد نفس هم اینکه یکی از پارامترهای سرزمین وجودی انسان است و دارای سه مرحله اماره، لوامه و مطمئنه است؛ و چیزی که برای من جالب بود اینکه می‌فرمایند وقتی‌که ما به مرحله نفس مطمئنه می‌رسیم، همیشه در همه جوانب زندگی نیست، شاید فقط در یک بعد زندگی‌مان به نفس مطمئنه برسیم. شاید در درمان اعتیاد به نفس مطمئنه می‌رسیم. این هم برای من خیلی جالب بود که DSAP خیلی بیماری‌های دیگر را نیز درمان می‌کند. ممنون.

سلام دوستان دکتر مسعود هستم مسافر:

من دارم فکر می‌کنم این عقل کجاست؟ من دارم، ندارم! چون خیلی وقت‌ها، آدم در زندگی احساس می‌کند عقل ندارد یا نداشته است. به همین دلیل اشتباهات بزرگی کرده. من به یاد دارم که حضرت مولانا در مثنوی وقتی صحبت می‌کنند، می‌گویند: عقل اول، رام بر عقل دوم، ماهی از سر گَنده گردد، نی ز دُم. همیشه آن عقل اول، عقل کل، عقل اصلی یا خداوند هرگز اشتباه نمی‌کند، اگر هر ویژگی به ما داده عین ثواب و درستی بوده، ما هستیم که با عقل ناقص خودمان که مثل ماهی از سر گَنده می‌شود، آن‌وقت تمام ارکان وجود ما هم گَنده می‌شود و بد می‌شود. این است که من پناه می‌برم به خدا که همه ما را وصل کند به آن عقل کل؛ اما عقل جزء که خودمان هستیم در این دنیا، در این مقطع محدود، خیلی حرف‌ها هست که عقل چی هست، آیا نوروترانسمیترهاست، آیا تأثیر آن‌ها است؟ نمی‌دانم در کدام قسمت مغز کی تصمیم می‌گیرد؛ همه این‌ها درست است اما همه این‌ها یک ابزار است، یک ماشین است، بحث بر سر این است که اپراتور آن یا کسی که به آن خوراک می‌دهد چه می‌دهد، آیا خوراک درست می‌دهد یا نه؟ آیا ما اطلاعات درست به مغز می‌دهیم یا نه اگر اطلاعات ما ناقص باشد، غلط باشد، مشکل‌دار باشد، طبیعتاً تصمیمات ما مشکل خواهد بود. این است که آقای مهندس ما را به یک شهر وجودی تشبیه کرده که در این شهر وجودی یک حاکم و فرمانروایی هست به نام عقل، آن عقل اشتباه نمی‌کند مگر اینکه مشاورین یا اطرافیان او اشتباه کنند؛ اطلاعات اشتباه بدهند، اگر شما اطلاعات اشتباه به هر حاکمی بدهید، طبیعتاً تصمیمات غلط خواهد گرفت. ما عقل دوم هستیم، بزرگ‌ترین دانشمندان ما عقل دوم هستند، عقل اول خداوند است و هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کند. ما باید تلاش کنیم که اطلاعات درست به خودمان بدهیم و نمی‌توانیم با قضاوت‌های نابجا و کودکانه و شنیده‌ها و دیده‌ها به او اطلاعات بدهیم جز اینکه به دانایی مؤثر برسیم. هرگاه به دانایی مؤثر برسیم، دانشی را یاد بگیریم، تجربه‌اش کنیم، تفکر بکنیم، آن‌وقت هر نتیجه‌ای که گرفته شد یا داده‌ای به عقل داده شد می‌توانیم بگوییم که آن داده درست است.

در مورد DSAP من در جریان ساخت آن هستم، شما می‌دانید که یک داروی کوچک بخواهد ساخته شود بارماکولوژیست ها باید بررسی و آزمایش کنند. ولی ایشان DSAP را درست کردند و گفتند آزمایش می‌کنیم. حالا من یک سؤال مطرح می‌کنم؛ آن‌هم این است که آیا اثر خوبی که DSAP روی خیلی‌ها گذاشته که خود من هم مثتثنی نبودم، آیا این اثر خوب به خاطر آن اعتقادی است که به آقای مهندس و حرف ایشان داریم یا اثر خود DSAP است. من پیشنهاد می‌کنم و خواهش می‌کنم که دوستان پزشک و دوستانی که اهل تحقیق هستند، یک تحقیق همه‌جانبه انجام شود که ما بفهمیم که خود ماده DSAP یک داروی معجزه‌آسا است یا نحوه مصرف آن؟ چون مثلاً تریاک است، تریاک پای منقل بیچاره می‌کند اما تریاک به‌صورت OT شفا می‌دهد، بهبود می‌دهد، چرا؟ چون روش مصرف آن خیلی مهم است؛ آن روش D.S.T که آقای مهندس گفتند. آیا در مورد DSAP هم روش مصرف است یا خود ماده DSAP است؟ یا نه هیچ‌کدام از این‌ها نیست، سهم بزرگ به خاطر ایمان و اعتقادی است که ممکن است مصرف‌کننده به خود آقای مهندس داشته باشد من فکر می‌کنم باید یک کار تحقیقاتی بزرگی در این زمینه انجام شود، به‌هرحال خیلی مفید است، امیدوارم به‌عنوان یک برگ برنده علمی، آقای مهندس این مطلب را بتوانند به دنیا ارائه دهند. خیلی متشکر.

سلام دوستان پروانه هستم یک هم‌سفر:

وادی ششم می‌گوید اگر ما بخواهیم به مرحله عمل برسیم بایستی حکم عقل را اجرا کنیم. در این وادی از عقل به‌عنوان فرمانروای بزرگ انسان یاد می‌کند. علما گفتند که عالم اصغر انسان و عالم اکبر جهان هستی است؛ بنابراین خود انسان یک کهکشان و جهان کوچک است و ما در این کهکشان فرمانروایی می‌کنیم. اگر انسان بخواهد به نهایت کمال انسانی خودش برسد بایستی به‌فرمان عقل برسد اما رسیدن به‌فرمان عقل کار آسانی نیست. اگر بخواهیم به‌فرمان عقل برسیم باید به آن توجه کنیم به آرامش بیشتری برسیم به اهداف خودمان برسیم و درنتیجه به صراط مستقیم نزدیک‌تر بشویم. عقل هیچ‌وقت فرمان نادرستی نمی‌دهد مگر این‌که اطلاعات نادرستی به او برسد. اگر اطلاعات درست به عقل برسد کار خود را درست انجام می‌دهد؛ اما در رابطه با DSAP ما جزء آن کلینیک‌هایی هستیم که توسط آقای مهندس، DSAP را به بچه‌های کنگره 60 دادیم و تحقیقات صورت گرفته در این زمینه فوق‌العاده خوب بود؛ و من خودم هم به‌صورت خوراکی استفاده می‌کنم و هم به‌عنوان دارویی برای پوست، خیلی هم مفید است. ممنون.

جناب مهندس:

از استاد عزیز محسن تشکر می‌کنیم، جلسه خوبی را برگزار کردند.

سلام دوستان حسین هستم مسافر:

امیدوارم که حال شما خوب باشد. ببینید؛ وقتی ما در مورد فرمان عقل صحبت می‌کنیم، نمی‌خواهیم به ملکوت و جبروت و لاهوت و ... برویم، می‌خواهیم همین کارهای معمولی را بتوانیم انجام بدهیم، همین کارهای کوچک، گاهی اوقات می‌خواهیم آشغال را خالی کنیم، نمی‌رویم خالی کنیم، می‌گوید برو آشغال را خالی کن، خانه بو می‌گیرد، می‌گوییم حالا صبر کن، آخرش هم خالی نمی‌کنیم. گاهی اوقات می‌خواهیم برویم دستشویی، نمی‌رویم، می‌گوییم بگذار فیلم تمام شود، بعداً می‌روم. عقل می‌گوید برو دستشویی، مثانه تحت‌فشار است، روده تحت‌فشار است، می‌گوید نه حالا صبر می‌کنم! همین‌ها، می‌خواهد برود حمام، می‌گوید نیم ساعت بعد، سه ساعت بعد، آخرش حمام نمی‌رود! می‌خواهد برود خانه پدرش، نمی‌رود. می‌خواهد برود خرید کند، نمی‌رود. می‌خواهد کفش خود را که سوراخ شده بدهد تعمیر، نمی‌دهد. می‌خواهد لباس بگیرد، نمی‌گیرد. همین مسائل کوچک؛ دارد از چاقی می‌ترکد، عقل به او می‌گوید نخور، باز دوباره می‌خورد! حریف نمی‌شود. این‌ها مسائل همه فرمان عقل است نمی‌خواهد که برویم به مسائل دیگر بپردازیم. ولی اصولاً اگر ما عقل را در نظر بگیریم مثل خورشید، همان عقل اول را؛ او نور است، خوب او عقل کل است ولی خانه‌ها مثل یک روزنه است که نور می‌آید در آن، حالا در یک‌خانه نور کم وارد می‌شود، نور نور است، ناقص نیست. این نور هست ولی مثل کل نیست ولی یک مقداری می‌آید، یک شعاع نور می‌آید، این عین همین شعاع نور است او اشتباه نمی‌کند. ما هستیم چون یک مصرف‌کننده یا کسی که دارد یک کار ضد ارزشی را انجام می‌دهد خودش می‌داند که دارد ضد ارزش انجام می‌دهد. یک ندایی درون او می‌گوید این کار را نکن، این کار ضد ارزشی است؛ ولی توجیهات دیگری دارد، همان ادموند و هلیا، دست چپی و دست راستی که در کتاب آسمانی، قرآن هم هست، این می‌خواهد بگوید انجام بده، دیگری می‌گوید انجام نده. هر کس هر کاری می‌خواهد انجام بدهد، کار خلافی است متوجه می‌شود. 

عقل همیشه درست می‌گوید، ما یا اجرا می‌کنیم یا اجرا نمی‌کنیم؛ آن یک موضوع دیگری است. در گروه معتادان بی‌نام، می‌گویند ما از عقل ناقص برخوردار هستیم! عقل ناقص نمی‌شود، عقل کامل است. ما عقل ناقص نداریم، اگر ناقص هست، اطلاعات بد رسیده است. اگرچه گفتم هر حاکمی می‌خواهد درست حکم کند که حکومت او پابرجا باشد. هیچ حاکمی نمی‌خواهد بد حکم کند، اطلاعات غلط به او می‌دهند، اگر اطلاعات غلط به او بدهند، تصمیم غلط می‌گیرد. ما می‌خواهیم بگوییم که افرادی که مصرف‌کننده هستند؛ یک‌مرتبه خودشان را به آن راه نزنند که ما فرق می‌کنیم، عقل‌های ما ناقص است، ما از سلامت عقل برخوردار نیستیم، طبیعی است که این کارها را انجام می‌دهیم. مثل یک انسانی که مشکل روانی دارد و یک سری کارها را انجام می‌دهد و گاهی اوقات هم تعمداً انجام می‌دهد، می‌گویند که خوب این روانی است، خیلی کارها را انجام می‌دهد. پس یک شخصی هم ممکن است همین‌که بگوید من از سلامت عقل برخوردار نیستم، وسیله‌ای شود که خیلی از کارها را انجام بدهد بگوید؛ من که از سلامت عقل برخوردار نیستم، پس من فلان کار را انجام می‌دهم. پس ما با رسیدن به‌فرمان عقل در زندگی روزمره باید قوانین را رعایت کنیم. عقل می‌گوید، آشغال را بیرون نریز، عقل می‌گوید سیگار کشیدن ضرر دارد، ریه را خراب می‌کند، باعث سکته و بیماری‌های زیادی می‌شود، 17 درصد آمار مرگ‌ومیر آن بیشتر از اعتیاد است، عقل این را می‌گوید ولی شخص نمی‌پذیرد، گفتن عقل یک‌طرف پذیرش ما، مسئله دیگری است.

اما در مورد  DSAP؛ ما دارونما داریم، مثلاً برای یبوست فکر نمی‌کنم با یک دارو نما جواب بدهد. کسی که یبوست گرفته، هفته‌ای یک‌بار شکم او کار نمی‌کند، می‌خواهد مسئله روحی روانی که حالا یک نفر دیگری به او اعتقاد دارد چیزی به او بدهد، بگوید حالا این را بخورم نمی‌دانم آن مسئله انجام می‌گیرد یا نمی‌گیرد، این قضیه از آن مسئله گذشته گرچه این کار را تحقیق کردند، دکتر رضا این کار را انجام داد، پرسشنامه‌ها را پر کرد، مدارک آن‌همه جمع آوری شده با بچه‌ها دارند روی آن تحقیق می‌کنند.

این هست که در مقابل مشکل یبوست، سیستم پزشکی یک مشکلی داشت و آن مشکل این است که هرگونه دارویی را تجویز می‌کند بعد از دو، سه ماه آن دارو مقاوم می‌شود. مثلاً فرض کنید الآن فلان دارو را می‌دهیم، یک پانزده روزی خوب کار می‌کند، بعد از پانزده روز دومرتبه به آن دارو مقاوم می‌شود. باز یک داروی دیگر می‌دهیم، پانزده، بیست روز استفاده می‌کند و باز مقاوم می‌شود نسبت به آن دارو. یکی از مشکلات و معضلات عمده ما؛ مسئله یبوست است؛ یعنی در درمان اعتیاد، یکی از عظیم‌ترین مشکلات، مشکل یبوست افراد است. چون هم متادون یبوست می‌آورد، هم حشیش، هم هروئین و هم تریاک و با مصرف OT همه یبوست دارند، با متادون هم همه یبوست دارند؛ این مسئله حائز اهمیتی است. ما همه کارکردیم، از همه داروهای طب کلاسیک استفاده کردیم، یک خورده عمل می‌کرد ولی باز مقاوم می‌شد. حتی گفتند، گل سرخ را بکوبید بدهید یبوست را از بین می‌برد، دادیم، بعد گفتند گل محمدی کاشان یبوست را از بین می‌برد، ولی گل محمدی تبریز باعث ایجاد یبوست می‌شود. این کارها را همه انجام دادیم، خیلی کارها کردیم ولی خوب بعضی کارها هم تصادفی است، کسی نیست که به آدم دیکته کند، شانسی پیش می‌آید، این هست که باDSAP این مسئله را کاملاً حل کردیم تا حدود 95 الی 96 درصد یبوست بچه‌ها رفع شد. من تمام آمار و ارقام را نمونه دادم، حتی یک هفته، پانزده روز، دوازده روز، سیزده روز، شکم‌ها کار نمی‌کرد باعث ایجاد پارگی و هزار و یک مرض و مشکل شده بود؛ که این مسئله در کنگره تا نودوپنج درصد از بین رفت و مشکل حل شد. ما داشتیم برای حل مشکل یبوست این کار را می‌کردیم، DSAP نه سرکه سیب است، نه شراب، یک‌چیز سوم است؛ اصلاً فرایند تولید آن فرق می‌کند.

 حالا فرایند تولید را از کجا پیدا کردم؟ من که بلد نبودم که سرکه درست کنم، معمولاً سرکه را سی‌روزه، بیست‌روزه درست می‌کنند. من هم همان D.S.T که در ذهن خود داشتم که ده ماه یازده ماه می‌شود، روی آن برنامه‌ریزی کردم، چون روی آن برنامه‌ریزی کردم، طولانی‌مدت شد و هیچ‌گونه ماده شیمیایی و آب به آن اضافه نشده و خیلی کارهای دیگر شد و در یک حرارت خیلی خاصی بود در منطقه سردسیر؛ چنین چیزی بعد از یک سال به دست آمد. خود سرکه سیب چیزی نیست که امروز استفاده کنند، سالیان سال استفاده می‌کردند. در تمام جنگ‌ها، آنتی‌بیوتیک نبود که تمام زخم‌هایی که شکم پاره می‌شد، دست پاره می‌شد، پا قطع می‌شد، این‌ها همه را با سرکه سیب ضدعفونی می‌کردند. سرکه سیب یک ضدعفونی‌کننده است اگر درست باشد. از پانصد سال قبل از میلاد قدمت دارد. پس ببینید در خیلی موارد دیگر پزشکی استفاده می‌شده، پزشکی همین صدسال جدید نیست که شیمیایی شده قبل از آن هم برای هر چیزی راه‌حل داشتند، متد داشتند. تصادفاً دیدیدم که برای یبوست خیلی خوب شد. الآن بچه‌ها را نگاه کنید همه آن‌ها خوب هستند. 68 درصد مرگ‌ومیرها به خاطر استفاده غلط از مواد غذایی است؛ در اثر تغذیه نادرست است املاح و مواد مغذی لازم را نمی‌گیریم. تمام عناصری که در جدول مندلیف است در مواد غذایی هست، باید آن‌ها را بگیریم، بدن ما نیاز دارد. تمام فیبرها را از بین بردیم، بارها گفتم ما سبوس گندم را می‌گیریم و فقط نشاسته آن می‌ماند، ویتامین‌ها و هرچه خاصیت هست در پوست گندم است و بعد مواد افزودنی که خراب نشود به آرد آن می‌زنیم که سوسک و ساس هم آن آرد را نمی‌خورند! این‌ها همه ایجاد یبوست و مشکل برای سیستم گوارش می‌کند. ما تا 30 سال پیش در ایران چیزی به نام کولیت اولسراتیو نداشتیم، بیماری‌های کرون و روده نداشتیم. چون تغذیه‌ها درست بود، در اثر تغذیه‌های غلط این بیماری‌های جدید به وجود آمد و یک دشمن اصلی فریزر بود، آقای دکتر مغاری برای من تعریف می‌کردند، می‌گفتند: من در اتریش دانشجو بودم، در اتریش و آلمان کولیت زیاد بود، گفتم چرا در کشور شما کولیت زیاد است؟ در کشور ما نیست، گفتند چون در کشور شما فریزر نیامده بگذار در کشور شما هم فریزر بیاید؛ آن‌وقت به شما می‌گویم. فریزر آمد در کشور ما، خوب تغذیه‌ها عوض شد، غذاها هم عوض شد، تحرک هم کم شد، بیماری‌های متعددی وارد خانه‌ها شد. یکی از بزرگ‌ترین دشمن ما همان فریزرها هستند که غذا را می‌گذاریم، سبزی را سرخ می‌کنیم می‌گذاریم 6 ماه بعد می‌خوریم، گوشت را شش ماه بعدازاینکه فاسد و خراب می‌شود، تفاله می‌شود، می‌خوریم. پس DSAP غیرازآن، املاح و خاصیت خیلی زیادی دارد.

مسئله دیسک یک بیماری بسیار رایج است، دیسک در اثر چه به وجود می‌آید؟ ماهیچه‌های پشت کمر، ستون مهره‌ها را محکم گرفته‌اند؛ مثل دیواری است که آجرها را چیده‌ایم، روی آن‌ها ملات است، ملات بریزد آجرها می‌آیند بیرون دیگر. خوب این دو ماهیچه پشت کمر این‌ها ضعیف بشوند، تبدیل به دیسک می‌شود، یکی از عوامل آن است. حالا کاری که پتاسیم می‌کند، باعث می‌شود گوشت و عضله به استخوان بچسبد، پوست هم به گوشت بچسبد، این خاصیت پتاسیم است، DSAP پتاسیم را به میزان بسیار بالایی دارد؛ بنابراین وقتی از DSAP استفاده می‌کنند، حتی به ما نمونه‌هایی گزارش شد برای دیسک که کمک می‌کند عضله محکم بچسبد به استخوان‌ها و آن‌ها را محکم نگه دارد. در درمان واریس نقش بسیار مؤثری دارد، در کبد چرب نیز همین‌طور، بزرگ‌ترین ضد قارچ است، خانم‌ها اکثراً قارچ دارند، نصف لیوان بریزند در یک لگن آب نیم ساعت در آن بنشینند، چهار بار، پنج بار بنشینند، تمام قارچ‌های آن‌ها از بین می‌رود درحالی‌که با مصرف انواع و اقسام آنتی‌بیوتیک‌های گوناگون جواب نمی‌گیرند. دکتر مغاری می‌گفتند: برای جراحی‌ها وقتی امعاء و احشاء را شستشو می‌دهیم، وقتی چیزی جواب نمی‌دهد برای ضدعفونی از اسید استیک استفاده می‌کنیم. DSAP و ماده اصلی‌اش اسید استیک است و یک ضدعفونی‌کننده خیلی خوب هم هست. البته بچه‌ها دارند تحقیق می‌کنند و DSAP برای بچه‌های کنگره است. ما طوری برنامه‌ریزی می‌کنیم مقدار آن برای استفاده کافی باشد. سکته قلبی و مغزی برای چیست؟ به خاطر رسوب در رگ‌ها است که DSAP تمام چربی‌ها، لجن‌ها، چیزهایی که در رگ‌ها هست را شستشو می‌دهد و از بین می‌برد. الآن حافظه‌ها کار نمی‌کند، چیزی که حافظه را قوی می‌کند پتاسیم است، شما نگاه کنید در آسایشگاه‌ها، 60 ساله نشده‌اند، فراموشی گرفته‌اند، در اثر کمبود پتاسیم است. پس یک سری موارد مغذی خوبی خوشبختانه در DSAP هست. بیماری‌ها هم در اثر کمبود یک سری مواد غذایی به وجود می‌آید، کم‌خونی در اثر کمبود آهن است، یا پوکی استخوان در اثر کمبود فسفر، کلسیم، ویتامین D و این‌ها است. پس بنابراین این‌ها همه در اثر کمبودها است و این مواد موردنیاز بدن در DSAP هست. از اینکه به حرف‌های من توجه کردید خیلی ممنون.

رهایی کلینیک‌ها

نام کلینیک: حامی (اراک)، نام پزشک: آقای دکتر احمد، نام راهنما: آقای مسعود.

مسافر: آقای سجاد، نام هم‌سفران: خانم مریم و زهرا، نام راهنمای هم‌سفر: خانم محبوبه.

نام کلینیک: بهشت‌آئین (اصفهان)، نام پزشک: آقای دکتر علیرضا، نام راهنما: آقای منصور.

مسافر: آقای علی، نام هم‌سفر: خانم معصومه، نام راهنمای هم‌سفر: خانم فاطمه.

مسافر: آقای اکبر

مسافر:  آقای محمد

مسافر:  آقای حمید

مسافر آقای محمد

مسافر: آقای علی

نام کلینیک: دانشگاه آزاد اسلامشهر، نام مسئول: آقای دکتر مسعود، نام راهنما: آقای مسعود.

نام مسافر: آقای سعید، نام روانشناس: خانم فرمهر، نام هم‌سفر: خانم عاطفه

نام کلینیک: دی (اصفهان)، نام پزشک: آقای دکتر حسین، نام راهنما: آقای مجید.

مسافر: آقای منوچهر

مسافر: آقای ابراهیم

نام کلینیک: روشنگر، نام پزشک: آقا یوسف، نام راهنما: آقای حسین.

نام مسافر: آقای غلامرضا

نام کلینیک: اهورا، نام پزشک: آقای دکتر رضا، نام راهنما: آقای حشمت.

مسافر: آقای محمدرضا

مسافر: آقای رضا

دریافت گل رهایی از دستان جناب مهندس

قرائت دعای کنگره و اتمام جلسه 

تایپ: همسفر الهام
تهیه و تنظیم: مسافر سعید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .