English Version
English

دومین مراسم پیمان و اهدا شال کمک راهنمایی سال 98

دومین مراسم پیمان و اهدا شال کمک راهنمایی سال 98

روز دوشنبه 18 آذر 1398 دومین مراسم بستن پیمان و اهدا شال کمک راهنمایی در نمایندگی آکادمی با حضور دبیرکل جمعیت احیای انسانی کنگره 60 مهندس حسین دژاکام ، دیده بانان و 160 تن از قبول شدگان در این آزمون برگزار شد.

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
امروز خیلی خوشحالم. شما مراحل بسیاری را پشت سر گذاشتید؛ سفر اول، سفر دوم، شرکت در امتحانات و کسب نمره قبولی توسط شما. آزمون کمک راهنمایی از کنکور سخت تر است؛ کما اینکه بعضی ها مدرک دکترا هم دارند ولی در این آزمون نمره قبولی نمی آورند. بایستی راهنما، ایجنت و اسیستانت و مرزبانان شما را قبول داشته باشند و بعد در مصاحبه شرکت کنید، باید خدمت هم کرده باشید تا بتوانید به عنوان کمک راهنما پذیرفته شوید. این مراحل را پشت سر می گذارید تا به جایگاهی برسید که یک خدمتی را داوطلبانه و بلاعوض انجام دهید، یعنی با طی همه این مراحل به شما اجازه داده می شود تا به بندگان خدا خدمت کنید، آن هم خدمتی که هیچگونه دستمزدی ندارد، نه مادی و نه معنوی؛ ولی خداوند خودش این کار را انجام می دهد، چون نزدیکترین انسانها به خداوند پرهیزگارترین انسانها است، انسانهایی که پاکند و خدمتگزارند به خداوند نزدیکترند. بنابراین اجازه خدمت به شما داده شده است، امیدوارم که به بهترین شکل ممکن این کار را انجام بدهید، با دقت و وسواس تمام؛ پیمان خودتان را به اتاقتان بزنید و وقتی که می خواهید به کنگره بیایید پیمانتان را بخوانید که شما راهنما هستید فقط در قسمت اعتیاد، ما در امور خانوادگی، اقتصادی و سیاسی تخصص نداریم، تخصص ما فقط در چارچوب درمان اعتیاد است.
سعی کنید که خدمتتان را درست انجام بدهید، شاگردانی را که می پذیرید به آنها محبت زیادی نکنید، محبت زیاد باعث خراب شدن آنها می شود و نه خشن باشید و بی محبتی کنید که آن هم باعث گریز آنها می شود. حد تعادل را نگه دارید.
آن کسی که خدمت می کند باید محبت و عشق در وجودش موج بزند. اگر خواسته ما باشد می توانیم اجرایش کنیم. شما ظاهر آدمها را می بینید که دنیایی از مسائل آشفته در آن نهفته شده و شما می توانید با یک حرف او را نابود کنید و با یک حرف او را خوشحال و امیدوار کنید. از این تاریخ به بعد حرف شما روی شاگردان شما تاثیر ژرفی را می گذارد این را آگاه باشید.
مسئله مهم دیگر: هر کس که خواست از لژیون شما برود بگذارید برود هیچ ممانعتی نکنید. اگر سعی کنید که آن شاگرد را در لژیونتان نگه دارید، هم اعصاب شما را خرد می کند و هم زیرآب شما را می زند و به ضرر شما تمام می شود. شاید اگر آن شاگرد پیش شما نباشد به درمان برسد، این ایراد شما نیست، ایراد این است که موج او با موج شما یکی نیست، وقتی احساستان یکی نیست با هم هماهنگ نیستید.

آقای رضا ترابخانی:
سلام دوستان رضا هستم مسافر

به تمامی دوستان تبریک عرض می کنم. این جایگاه ارزشمند است و در بین جمعیت جهان تعداد اندکی هستند که در این جایگاه قرار دارند و باید همیشه شاکر خداوند باشیم که ما را در حد این جایگاه دیده است. این جایگاه بستگی به خودمان دارد که از آن استفاده کنیم برای صعود و آموزش دیدن کاملمان یا برای سوء استفاده کردن و خود گم کردن.
یکی از مسائلی که مهندس در مورد آن صحبت می کنند «اندازه» است. ما خیلی وقت ها اندازه ها را نمی شناسیم. وقتی ما به عنوان راهنما در جایگاه قرار می گیریم اول آموزش دیدن است، این یادمان باشد که ما درهر جایی که هستیم داریم آموزش می گیریم، به عنوان کمک راهنما، به عنوان ایجنت یا دیده بان و ... هیچکدام از ما کامل نیستیم و امکان دارد که یک جاهایی نواقصی هم داشته باشیم ولی با کمکِ بزرگترهایمان می توانیم این آموزش را کامل کنیم. آقای مهندس یک سری توانایی هایی دارند که ما باید ذرات کوچکترش را آموزش ببینیم و یاد بگیریم.
زمانی که یک رهجو وارد کنگره می شود نمی خندد، او آنقدر تحت تاثیر مواد و شرایط اجتماعی قرار گرفته است که نمی تواند بخندد، اما بعد از ششماه که در جریان آموزش ها قرار می گیرد و سفرش مرتب می شود تازه لبخند می زند و این لبخند نشانه خوبی است. او یاد می گیرد که ارتباط خوبی برقرار کند وامیدوار بشود. انشاءالله که ما بتوانیم از آموزش هایی که آقای مهندس در اختیار ما قرار می دهند استفاده کنیم و قدر این جایگاه را بدانیم و بتوانیم از این امانت درست استفاده کنیم. خوشحالم که این روز مصادف شده است با بیست و دومین سال بنیان کنگره 60. از طرف خودم و راهنمایانی که در اینجا حضور دارند، این روز و این هفته را تبریک می گویم.

آرزوی مهندس:
 آرزوی من این بود که آکادمی را ایجاد کنیم اما دیدم که ما آکادمی را بنیاد کرده ایم ولی آکادمی آزاد است مثل دانشگاه آزاد. کنگره 60یک آکادمی آزاد است، مدرکی نمی دهد و هر کس با هر پایه تحصیلی می آید و آموزش می بیند و بعد تبدیل به راهنما می شود. هر سال ورودی و آزمونی مثل کنکور دارد که پارسال 4500 نفر شرکت کردند.
اما خواسته من ایجاد آکادمی بین المللی است به عنوان یک دانشگاه رسمی و بین المللی و انشاءالله در یک زمینی به مساحت 25 هکتار به وجود می آوریم و این آرزوی من و همه ماست.

 

آقای مجید سلامی:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر
خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم. به میمنت این هفته یک نمایندگی در استان خراسان رضوی افتتاح می شود و نام این نمایندگی «بنیان کنگره 60» است. من به آقای مهندس تبریک می گویم. ایشان راه درستی ایجاد کردند و همه ما در آن جهت حرکت می کنیم. از خودشان و خانواده محترمشان تشکر می کنم. من به عنوان شاهد زنده از سال 79 این را دیده ام که ایشان سنگ تمام گذاشته اند.

آقای احمد حکیمی:
سلام دوستان احمد هستم مسافر
لحظه ای که آقای مهندس تصمیم گرفتند تا در ماه مبارک رمضان مصرفشان را تنظیم کنند، از آن لحظه ساختن کلید این قفل شروع شد و 11 ماه طول کشید تا قفل این کلید باز شد؛ این را باید به بشریت تبریک گفت. من این هفته را به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک می گویم. به همه کسانی که قلبشان برای مردم می تپد تبریک می گویم. امیدوارم در این لحظات فکر کنیم که کجا ایستاده ایم و می خواهیم چه کنیم. الگوی همه ما مهندس دژاکام هستند و آموزه ها و قوانینی که ایشان مطرح می کنند ما باید پیروی کنیم.

آقای کوروش آذرپور:
سلام دوستان کوروش هستم مسافر
من هم این هفته را به آقای مهندس تبریک می گویم و همینطور به شما که در چنین موقعیتی برای دریافت شال کمک راهنمایی آمده اید.

 

آقای کامران شریفیان:
سلام دوستان کامران هستم یک مسافر
من این هفته باشکوه را به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک می گویم. ما از اقوام مختلف در کنگره حضور داریم ولی همه از یک ریشه تغذیه می شویم. لطف خداوند شامل تک تک ما شده و باید قدردان آقای مهندس باشیم. بدانیم که دردمندانی هستند که نیازمند این تجربه ما هستند.

 

آقای سعید نمکی:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر
من هم خدمت آقای مهندس تبریک عرض می کنم که تلاش بی وقفه ایشان امنیت و صلح بود برای تک تک اعضای کنگره 60 . برای آقای مهندس و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی دارم.

 

خانم کماندار:
سلام دوستان آنی هستم یک همسفر

من هم این هفته را تبریک می گویم و خوشحالم که آقای مهندس در کنار ما هستند چه در خانواده و چه در کنگره 60. از دیده بانان و همه  اعضای کنگره 60 هم تشکر می کنم.
من به همه دوستانی که در آزمون کمک راهنمایی قبول شدند تبریک می گویم. برای خانمهای همسفری که در آزمون قبول شده اند، مسئله ای که مهم است این است که من به عنوان راهنما در مورد شاگردان مسئول هستم و متقابلا رهجوها هم در مقابل راهنما مسئول هستند. ما یک سری آموزش ها را گرفتیم و از جهنم اعتیاد بیرون آمدیم و خداوند شرایط را برای ما فراهم کرده تا به تعدادی از انسانها کمک کنیم، پس همیشه باید در نظر داشته باشیم که آنها برده و بنده ما نیستند.
سعی کنیم که در جلسات کنگره آموزش ها و دانش کنگره را به آنها منتقل کنیم و وقت لژیون را به بطالت نگذرانیم و از رهجوها بخواهیم که تکالیفشان را انجام بدهند و نظم و انضباط داشته باشند. در کنار نظم و انضباط باید محبت هم باشد اما محبت باید اندازه باشد. اگر محبت زیاد باشد سیل می شود و اگر کم باشد خشکسالی می شود. اگر بخواهیم برای اینکه رهجو را نگه داریم زیادی به او محبت کنیم خراب می شود. نگهداری تعادل ها بر عهده شما است.
خودتان را با لژیون دیگران مقایسه نکنید در غیر اینصورت انرژیتان تلف و حستان خراب می شود.همیشه هدف و تمرکزتان رهایی و کمک به انسان ها باشد. ما باید تحت هر شرایطی خواسته مان این باشد که رهجوها درست بشوند و به درمان برسند.

همیشه این پیش فرض را داشته باشید آدمی که سالم باشد و مشکل نداشته باشد کنگره نمی آید. آدمهایی که مشکل دارند و در فشار و درد هستند به شما مراجعه می کنند، پس توقع نداشته باشید که رفتارهایشان معقول و منطقی باشد، ممکن  است زبانشان تند باشد یا حرفهای نامربوط به شما بزنند، پس بایستی خویشتن دار باشید و با قدرتی که دارید سعی  کنید که تلافی نکنید و با صبوری و ملایمت، دانش را به آنها منتقل کنید.
راهنما نباید به رهجو بگوید که در انتخابات حتما به شخص خاصی رأی بدهید.
راهنما نباید مانع عضویت رهجو در لژیون سردار و یا عضویت در ورزش کنگره بشود.
متشکرم

 

مهندس:
نکته مهمی که حائز اهمیت است این است که باید رهجوها را به یک چشم نگاه کنیم. یکی از دلایل مهم پیشرفت کنگره 60 این است که کنگره 60 همه را به یک چشم نگاه می کند و سعی کرد همه عنوان ها را از بین ببرد. در کنگره گفته می شود که نام خانوادگی مطرح نشود و نباید به افراد عنوان بدهیم. اگر به من مهندس گفته می شود دلیل آن این است که من مهندس کنگره هستم چون من ساختار کنگره، متد DST و منابع را طراحی کرده ام، من اندازه ها را طراحی کرده ام، اندازه مصرف داروی مصرفی و طول درمان، اندازه مسائل زندگی مثل عشق و محبت و اعتماد به نفس را به شما داده ام. به این دلیل به من گفته می شود مهندس. اگر شما بیایید در کنگره افراد را با القاب صدا بزنید کار را خراب کرده اید. سواد برخی از شما سیکل است اما شاگردی کنار شما می نشیند  که لیسانس است، کافی است که به او بگویید خانم مهندس، دیگر حرف شما را گوش نمی کند. یا به شاگردتان بگویید آقای دکتر، دیگر حرف شما را گوش نمی کند. وقتی به او بگویید دکتر، در لژیون در قالب دکتر ظاهر می شود و دیگر حرفهای شما را نمی پذیرد. در کنگره 60 همه را با اسم کوچک صدا می زنیم اگر این کار را کردیم آرامش برقرار می شود. حتی گفته ام که حاج آقا یا سید هم نباید بگویید. حاجی، سید، سرهنگ، سردار، تیمسار و دکتر و ... نداریم، همه با اسم کوچک صدا بشوند. وقتی به اسم کوچک صدا می کنید، خودش را در قالب همان اسم کوچک می بیند، خودش را در قالب دکتر یا جناب سرهنگ نمی بیند.

رفت و آمد خانوادگی به هیچ عنوان نداریم. در کنگره 14 دیده بان داریم اما دیده بانان به خانه من نیامده اند. من با همه دوستم و ارتباط دارم چون در ارتباطات خیلی قاطی هم نشدیم. این قضیه مثل خورشید و ماه است، اگر به خورشید زیاد نزدیک شویم می سوزیم و اگر دور شویم یخ می زنیم. روابط ما هم همین است، اگر زیاد نزدیک شویم خراب می شود و دور شویم باز هم خراب می شود. مثل ستونهای سالن، اگر ستونها به هم زیاد نزدیک شوند سقف را نگه نمی دارند و اگر دور شوند سقف پایین می ریزد. پس باید ستونها فاصله شان حفظ شود. همه ما باید فاصله خود را با یکدیگر حفظ کنیم. باید بین شما و شاگرد حجاب و پرده باشد:
هست از پس پرده گفت‌وگوی من و تو
 چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من
اگر شاگرد برای شما یک جوک بامزه فرستاد نخندید و بگویید یکی دیگر هم بفرست! ارتباط پیامکی نداشته باشید. به آنها آموزش بدهید که رهجوها به هیچ عنوان به شما تلفن نزنند مگر در مواقع اضطراری.
به خانه های همدیگر نمی توانید بروید. اگر رهجو مجلس ختم گرفته به مسجد می توانید بروید اما به خانه او نمی توانید بروید.
در لژیون اجازه ندهید رهجو چیزی بفروشد. کنگره برای رهجو می شود محل کاسبی، اینجا باید همه چیز را از او بگیریم، اینجا باید فقط محل آموزش باشد. اگر شما بخواهید به شاگردتان از نظر اقتصادی کمک کنید، شاگرد را فاسد می کنید. اگر شاگرد از گرسنگی مُرد شما حق ندارید یک ریال به او بدهید چون اگر بدهید بالاترین ضرر را به او می زنید. من این کارها را کردم و نتیجه اش را گرفتم، از این کارها نکنید.

آقای ترابخانی:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
چند نکته که در کمک راهنمایی باید رعایت شود:
مدت زمان راهنمایی 4 است، بعد از 4 سال باید فرم پر شود در کمیته ای بررسی می شود، اگر فرد شرایط لازم را داشت، مجددا در 4 سال بعد شروع به فعالیت می کند.
باید ساعت 5 در کنگره حضور داشته باشید. همه افرادی که وارد کنگره می شوند رفتار راهنما را می بینند. اگر راهنمایی ساعت 5 نیاید و به رهجویش بگوید که ساعت 5 حضور داشته باشد، امکان پذیر نیست.
یکی از نکات مهمی که در راهنما و راهنمایی وجود دارد استفاده از نوشتارها و سی دی هاست. راهنما باید از این منابع استفاده کند و بعد آنها را به لژیون خودش تعمیم بدهد.رهجو در سفر اول وقت اضافه دارد و آن خلائی که در طی دوران درمان دارد باید  پر شود و آن چیزی که این خلاء را پر می کند نوشتن نوشتارها و سی دی هاست.
بعد از مراسم پیمان حتما در سایت راهنمایان ثبت نام کنید. چون آنجا برای ما ملاک است، شما الان پیمانتان را ببندید و شال گرفته باشید ولی ثبت نام نکنید در آمار راهنمایان قرار نمی گیرید.
متشکرم

 

مهندس:
ثبت نام خانم ها و آقایان در یک سایت انجام می شود تا بعدا تفکیک شود.
نکته بعدی:
وقتی لژیونتان را تشکیل دادید، همه تازه واردین موظف هستند از سی دی وادی اول تا وادی هفتم را بنویسند. بعد از وادی هفتم وارد گروه می شوند و سی دی های هفتگی را می نویسند.
از اینکه به حرفهای من گوش کردید متشکرم.

نگارنده: همسفر اکرم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .