English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_بنیان نور

گروه خانواده_بنیان نور

به نام عشق…

در آغازِ ره، آن‌ نقطه ای که هستی
میانِ «بودن» و «نبودن»
در حیرتِ خاموشِ خود ایستاده بود،
مردی رسید…
نه با فریاد،
نه با پرچم،
بلکه با نقطه‌ای صفر؛
مکانی که کائنات
آغاز می‌شود
با تفکری که نخستین گامِ عشق است

بنیانی که نور ز نگاهش
چو چشمه‌ای پاک
بر دل‌های خسته جاری شد،
و برگِ خشکیده‌ی انسان
بار دیگر
به ریشه‌اش برگشت

ای بنیانِ صعود!
تو آن‌جایی که انسان
ز سایه‌ی خویش عبور می‌کند
و درمی‌یابد
که تاریکی
دشمنِ نور نیست؛
رهنمای اوست

ز وادی‌ها آموختیم:
آب، پیش از جاری‌شدن
باید به عمق برگردد؛
آنجا که درد،
دانه می‌سازد
و دانه،
روزنه‌ی نجات

تو عشق را
از مقامِ احساس
به هندسه‌ی هستی بردی؛
به ما گفتی
رهایی،
نه گریز،
که تعادلِ هوشمندِ نیروهاست

و ما فهمیدیم
که هر اندیشه،
هر عمل،
تکانه‌ای‌ست
در میدان جاریِ هستی

رهبری که کلامش
چو نسیمی خوش‌پیمان
درهای رهایی را گشود…
و فرمود:
اگر دل برخیزد
از خوابِ سنگینِ جهل،
بهار،
نویدِ حیاتی دیگر می‌دهد

ای بنیانِ این خانه‌ی نور!
تو واحدِ اندازه‌گیری را
از ظاهر
به جوهر بردی؛
از کار به نیت؛
از ترس به فهم؛
از انسانِ شکسته
به انسانِ برخاسته

و ما امروز،
در میان صداها
و هجوم جهان،
با خود می‌گوییم:
اگر آن مردِ نور
پدیدار نمی‌شد،
ما هنوز
در مدارِ سردِ خویش
بی‌حرکت
چرخ می‌زدیم

نورِ مهربانِ بنیان،
چراغِ راهِ  ماست

 

ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)

همسفران نمایندگی امیرکبیر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .